abdol golpariyan

عبدل گلپریان

abdolgolparian1@gmail.com

در۲۳ اردیبهشت ۸۹ چه گذشت؟ بیاد فرزاد کمانگر و یارانش

abdol golpariyan
عبدل گلپریان:
        روز یکشنبه ١٩ اردیبهشت سال ۱۳۸۹ جمهوری اسلامی دست به جنایت وحشیانه ای زد و پنج نفر از زندانیان سیاسی٬ فرزاد کمانگر٬ شیرین علم هولی٬ مهدی حسینیان٬ فرهاد وکیلی و علی حیدریان را اعدام کرد. برای جمهوری اسلامی کشتار و اعدام ابزار و تیغی بوده است که جنایتکاران اسلامی حاکم بر جامعه ایران ۳۵ سال است علیه مردم به کار گرفته اند. تا کنون هزاران نفر از عزیزانمان را به جرم حق طلبی به جوخه اعدام سپرده اند تا بساط این حکومت منحوس و متحجر٬ تا بساط استثمار و دزدی و سرکوبشان را حفظ کنند.
         بعد از اعدام این عزیزان توسط جلادان حکومت اسلامی در روز ۱۹ اردیبهشت ماه، موجی از خشم و انزجار عمیق در میان مردم شهر و روستاهای کردستان و مردم شرافتمند داخل و خارج کشور علیه حاکمان اسلامی نمایان تر شد. متعاقب این آدم کشی سیستماتیک و در اعتراض به این جنایت٬ کومه له (سازمان کردستان حزب کمونیست ایران) مردم کردستان را به اعتصاب عمومی در روز پنجشنبه ٢٣ اردیبهشت ۸۹ فراخواند. حزب کمونیست کارگری ایران از این فراخوان پشتیبانی کرد و همه مردم کردستان را به اعتصاب عمومی در روز پنجشنبه دعوت کرد. احزاب و سازمانهای سیاسی مختلف نیز به این حرکت پیوسته و آنان نیز از این فراخوان برای اعتصاب عمومی حمایت کردند. همه مردم کردستان٬ کارگران، دانشجویان٬ معلمان، دانش آموزان و مغازه داران و کارمندان در اعتراض به جنایت وحشیانه رژیم و در بزرگداشت یاد این عزیزان متحد و یکپارچه مراکز کار و تحصیل٬ کارخانه ها، کارگاهها٬ مدارس و دانشگاهها٬ ادارات و مغازه ها را در این روز تعطیل کردند و روز ۲۳ اردیبهشت شهرهای کردستان در پاسخ به این فراخوانها در یک اعتصاب عمومی سراسری بسر برد.این اعتصاب عمومی جواب محکمی به جانیان اسلامی حاکم بر ایران بود. اعتصاب عمومی مردم شهرهای کردستان کاربدستان ونيروهاي رژيم را کاملا به هراس انداخت و از اینکه مبادا کنترل اوضاع از دستشان خارج شود نگران و وحشت زده نظاره گر اوضاع شدند. سنندج، مهاباد٬ کامیاران، پاوه، نوسود، بوکان٬ ديواندره، دهگلان، سقز٬ بانه٬ ربط٬ سردشت٬ پیرانشهر، نقده٬ و اشنويه و دیگر شهرهای کردستان به اعتصاب عمومي پيوستند.
        از صبح روز پنجشنبه ۲۳ اردیبهشت ۸۹ بازارها تعطيل شد. مردم سنندج سرخ خشمگين و منزجر از جمهوری اسلامی و از اینکه متحدانه علیه این حکومت ایستاده و تو دهنی محکمی به جنایتکاران اسلامی زده بودندد٬ خوشحال بودند. در سطح شهر سنندج ماشینها به نشانه پیروزی چراغها را روشن می کردند و به هم بوق میزنند. تعدادی از جوانهای شهر از ماشین ها سرخود را بیرون می آوردند و برای مردم دست تکان میدادند و علیه حکومت اسلامی شعار سر می دادند. در سنندج و سقز مزدوران حکومتی با قیچی و اره آهن بر٬ قفل مغازه ها را می شکستند و کسبه را تحت فشار می گذاشتند تا بر سر کارهایشان برگردند. مردم وقعی به این رفتار جنایتکاران نمی نهادند و سر کار حاضر نمی شدند. بازار شهر سنندج کاملا تعطیل شد بود. ماموران اماکن به زور میخواستند مردم را وادار کنند مغازه ها را باز کنند٬ مردم مقاومت می کردند و بازار یکپارچه تعطیل شده بود. پاساژهای شهر سنندج بسته شدند. ماموران رژیم نگهبانهای پاساژها را تحت فشار می گذاشتند تا کار را ادامه دهند. خیابان ششم بهمن٬ میدان آزادی و میدان انقلاب٬ خیابان سیروس٬ نمکی همه یکپارچه تعطیل شده بود. دانشگاه آزاد، مغازه ها همگی بسته و تمام شهر یکپارچه تعطیل شد.
        در کامیاران از ساعات اول صبح ابتدا برخی مدارس باز بودند اما بتدریج همه به خانه ها رفته و مدارس تعطیل شد. در پیرانشهر با توجه به اینکه از سه روز قبلتر از آن اعتصاب آغاز شده بود اما در روز ۲۳ کاملا تعطیل شد. در بانه مردم به اعتصاب عمومی پیوستند و شهر تقریبا یکپارچه تعطیل و مدارس زیادی بسته شد. در دهگلان تعدادی از جوانان و مردم شهر به خیابانهای شهر ریخته بودند و به اعتراض خیابانی روی آوردند. مزدوران با تیراندازی قصد ایجاد فضای رعب و وحشت داشتند که چندین ساعت تقابل مردم با مزدوران رژیم در دهگلان ادامه داشت.
        اطراف خانه فرزاد کمانگر به محاصره نیروهای انتظامی در آمده بود. سرکوبگران رژیم اسلامی مانع حضور و ورود جوانان به خانه فرزاد کمانگر می شدند و مردمی که برای گرامیداشت یاد این عزیز و اعلام هبستگی و تسلیت می خواستند به آنجا بروند آنان را کنترل می کردند یا باید از سد نیروهای مسلح رژیم عبور می کردند. جاده های اصلی ورود و خروج به کامیاران شدیدا نظامی شده بود و ماشینهای نظامی در این جاده ها با گشت و بازرسی به حال آماده باش درآمده بودند. نیروهای گارد ویژه در روستاهای اطراف کامیاران و در شهر کامیاران به حرکت در آمده بودند٬ اطراف خانه فرزاد در حال گشت بوده و تذکر میدادند که مردم دور شوند. مردم خانواده فرزاد را تنها نگذاشتند. یکی از نیروهای گارد ویژه به جوانان گفته بود نگران نباشید و کارخودتان را بکنید. فرماندهان و نیروهای حکومت نگران از دست رفتن کنترل بر اوضاع بودند و حتی خود نیروهای انتظامی گفته بودند میخواهند مدیریت کنند و در حقیقت این رفتار ضعف و زبونی این نیروها را نشان می داد.
        بدنبال ضرب و شتم یک مرد مسن در محله شوشمی در شهرستان نوسود ٬ درگیری گسترده ای بین مردم و مزدوران حکومتی بوجود آمد که این درگیری و اعتراض دو ساعت ادامه داشت. در نوسود نیز مردم به اعتصاب عمومی پیوسته بودند. از آنجا که ترخیص گمرگ مرزی فقط در روزهای پنجشنبه صورت می گرفت، کسبه بازار مرزی فقط ده دقیقه اجناس را تحویل گرفتند و سپس کرکره ها را در حمایت از اعتصاب عمومی پایین کشیدند. نیروهای مزدور حکومتی به مردم یورش برده بودند و پس از ضرب و شتم یک پیرمرد، درگیری شدیدی بین مردم و مزدوران آغاز می شود. در نوسود جنگ و گریز با مزدوران ساعتها ادامه پیدا می کند.
         مزدوران میخواستند مدارس را به زور باز کنند. سرکوبگران تلاش می کردند محصلین را با تهدید به اخراج و کم کردن نمره ها به مدارس بکشانند. معلمان را تهدید می کردند که باید سرکار بروند. در محلات مختلف شهر مریوان و سقز نیز چندین نفر را بازداشت کرده بودند. در سطح همه شهرهای کردستان ماموران انتظامی و لباس شخصی ها در حال رفت و آمد بودند. مردم به شکل تمسخر آمیزی از آنها سوال می کردند: چه خبر است امروز؟ مزدوران پاسخ می دادند امروز پنجشنبه است!!
        سرکوبگران اسلامی با ایجاد فضای نظامی و با حکومت نظامی اعلام نشده تمام تلاش خود را بکار گرفتند که جلو حرکت مردم را بگیرند اما ناکام ماندند. جنایتکاران اسلامی که تشبثات خود را از روز ۲۲ اردیبهشت یعنی یک روز قبل از اعتصاب عمومی شروع کرده بودند اما نتوانستند با ایجاد رعب و وحشت و یا مانور دادن مانع پیوستن مردم به این حرکت شوند.
          در افغانستان و همچنین در کشورهای اروپایی و دیگر کشورها علیه جنایت حکومت اسلامی و در حمایت از اعتصاب عمومی مردم شهرهای کردستان، آکسیونها و تظاهراتهای وسیعی در مقابل دفاتر ترور و جاسوسی رژیم اسلامی و در میادین و خیابانهای این شهرها برگزار شد و این عمل وحشیانه حاکمان اسلامی را بشدت محکوم کردند.
        بدین ترتیب فراخوان احزاب و سازمانهای سیاسی و پاسخ متحدانه و یکدست مردم شهرهای کردستان به شرکت در اعتصاب عمومی روز ۲۳ اردیبهشت ۱۳۸۹ علیه توحش اسلامی، جواب محکم و دندان شکنی به قاتلان اسلامی حاکم بر ایران بود. مردم کردستان با این اعتصاب پیروزمند برگ زرین دیگری از اعتراض عمومی خود علیه حکومت قتل و جنایت اسلامی را بر تاریخ مبارزاتی خود حک کردند.

        ۲۳اردیبهشت هر سال یادآور همبستگی و اتحاد مردم آزادیخواه شهرهای کردستان و انسانهای شرافتمندی است که در همه جا علیه اعدام این عزیزان و از این حرکت تاریخی و این اعتصاب پیروزمند حمایت کردند. در چهارمین سال یاد این عزیزان، فرزاد کمانگر٬ شیرین علم هولی٬ مهدی حسینیان٬ فرهاد وکیلی و علی حیدریان، به دیدار خانواده هایشان برویم، آنان را در آغوش محبتهای بی پایان خود قرار دهیم. در این دیدارها اتحاد و همبستگی خود علیه توحش اسلامی و علیه قتل عمد دولتی را تقویت کنیم. حکومت اسلامی بدون برقرار کردن بساط اعدام و قتل عمد دولتی اش حتی یک روز قادر به سرپا ماندن نخواهد بود. ظهور دایناسورهای اسلامی طی حاکمیت ننگنشان از ابتدا تا به امروز چیزی جز، اعدام، زندان، شکنجه، تجاوز، فقر، فلاکت و در یک کلام ایجاد جهنمی به تمام معنا برای مردم نبوده است.
        بعد از گذشت چهار سال از اعدام این عزیزان اکنون جنبش علیه اعدام و علیه قتل عمد دولتی، قدرتمند تر از هر زمانی در مقابل این جنایات دارد به پیش می رود. در اوایل اردیبهشت ۹۳ محسن اژه ای سخنگوی قوه قضائیه حکومت آدمکش اسلامی در یک نشست خبری اعلام کرده بود که تنها در یکسال گذشته ۳۵۸ مورد از انصراف از قصاص از سوی خانواده های مقتولین روی داده است. همین آمار بخوبی نشان می دهد که نه تنها مردم بلکه حتی خانواده هایی که عزیزان خود را در یک نزاع ناخواسته بر بستر شرایطی که حاکمان اسلامی برای جوانان فراهم کرده اند و عضوی از خانواده را از دست داده اند، با گذشت از اجرای قصاص و حتی نپذیرفتن دیه، قانون قصاص و قتل عمد دولتی را پس می زنند. این یک نه بزرگ به اعدام در ایران است. اینها نمونه های درخشانی از عمیق ترین احساسات و عواطف انسانی خانواده هایی است که عزیزی را از دست داده اند اما حاضر نیستند خانواده دیگری را داغدار کنند.
        در سال یاد عزیزان اعدام شده در ۲۳ اردیبهشت ۸۹، ضمن گرامی داشت یاد این عزیزان جنبش علیه اعدام را تقویت کنیم و با ایستادن در برابر این جنایات، ماشین کشتار حکومت اسلامی را متوقف کنیم. یاد عزیزان، فرزاد کمانگر٬ شیرین علم هولی٬ مهدی حسینیان٬ فرهاد وکیلی و علی حیدریان گرامی باد.
۱۶ اردیبهشت ۹۳
۶ مه ۲۰۱۴

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *