جدید ترین

نماینده رژیم در مجلس اسلامی نگران چیست؟ عبدل گلپریان

abdol golpariyan

جلال محمودزاده نماینده رژیم در مجلس شورای اسلامی از مهاباد، در جریان جلسه علنی روز ششم آذر در مجلس و در تذکری به رئیس‌جمهوری و وزیر کشور گفت: ” در اعتراضات مردمی مهاباد و شهرهای کردستان بر اساس آمار رسمی ۱۳ نفر و بر اساس آمار غیر رسمی ۱۰۵ نفر کشته شده‌اند.”
او خطاب به وحیدی گفته است: ” آقای وحیدی شخص جنابعالی به عنوان رئیس شورای امنیت کشور باید پاسخگوی این وضعیت باشید و برای چندمین بار درخواست داریم کسانی که به مردم تیر جنگی شلیک کردند را شناسایی و به دادگاه معرفی کنید. لشکرکشی و امنیتی کردن مهاباد و شهرهای کردستان، دستگیری شهروندان عادی، هجوم شبانه به منازل مسکونی، تخریب وسایل مردم، نوشتن شعار روی دیوارهای داخلی ساختمان‌ها، چک کردن وسایل شخصی مردم و ایجاد ایست‌های بازرسی متعدد ورودی شهرهای کردستان مانند اوایل انقلاب، چه مفهومی دارد؟”
آیا نگرانی جلال محمود زاده و افراد و جمع هایی که پاره تن نظام هستند و همچنان بر کرسی پارلمانی لم داده اند از سر دفاع از مردم بپا خاسته و انقلابی ایران است؟
قطعا جواب منفی است. این نوع نق زدن ها و اطلاعیه هایی که از طرف ملاهای کردستان و سیستان و بلوچستان در “اعتراض” به توحش حاکمیت و دفاع از نسخه سوخته رفراندوم که دستجات مختلف اسلام سنی صادر می کنند، همگی گویای نگرانی آنان از سرنگونی نظام در همدستی چهل و سه سال آنان با رژیم و حساب پس دادن در فردای بزیر کشیده شدن حکومت اسلامی است.
جمهوری اسلامی از بدو ظهورش تا به امروز حکومتی آدمکش، جنایتکار، زن ستیز و کودک ستیز بوده و تنها با تکیه بر سرکوب و توحش قادر شده است سرپا بماند و در هر دوره ای این طیف از خودی های مجلسی، دو خردادی و آخوندهای سنی و محلی نه تنها صدایی ازشان بلند نشده است بلکه مجاهدت آنان برای سرپا نگه داشتن حکومت بخشی از کارنامه موجودیتشان در کنار حاکمیت بوده است.
اینکه امروز از به قتل رساندن معترضان گلایه دارند به خاطر آینده تلخی است که در انتظارشان در دادگاههای مردمی رقم خواهد خورد.. “اعتراض” آنان قبل از هر چیز این پیام را در خود دارد که دریافته اند رژیم اسلامی اینبار برای همیشه رفتنی است. اگر این را بو نمی کشیدند بی گدار به آب نمی زدند. اگر احساس میکردند که ۹۶ و ۹۸ دیگری را از سر می گذرانند بدون تردید نه تنها صدایی ازشان بلند نمی شد بلکه در سکوت مطلق آرزو می کردند نظام اسلامی شان این موج را هم از سر بگذراند.
بنابراین “اعتراض” خودی های نظام در مجلس نظیر جلال محمود زاده، نظیر آخوندهای سنی در کردستان و بلوچستان یا سکوت شورای نگهبان که علنا با ساز خامنه ای همراه نشده اند قبل از هر چیز یعنی تشخیص آنان از پایان کار کل نظام اسلامی در حال سقوط.
این طیف دلواپس و نگران کمترین کاری که می توانند بکنند این است که از حکومت، پست و مقام و دیگر مسئولیتهایی که در ساختار حاکمیت بر آن تکیه زده اند فاصله بگیرند و با کناره گیری از موقعیت هایشان اعلام کنند که دیگر در کنار رژیم نیستند.
شناسایی افراد آدم کش و معرفی آنان به دادگاه و یا برگزاری رفراندوم درخواستهایی پوچ برای ترمز زدن به روند انقلاب مردم است. پیام انقلاب زن زندگی آزادی به کاربدستان حکومت در مجلس و یا هر نهاد دیگر رژیم این است که از پست هایشان استعفا دهند و رژیم اسلامی را محکوم کنند. این همانگونه که اشاره شد حداقل کاری است که میتوانند و باید انجام دهند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *