انترناسیونال: همانطور که میدانیم حکومت اسلامی سالها است که از راههای مختلف چه دیپلماتیک و چه نظامی سعی در ضربهزدن و متلاشی کردن نیروهای اپوزیسیون مستقر در کردستان عراق را دارد. لطفاً کمی در مورد تحرکات اخیر رژیم در این باره بگویید و این که جمهوری اسلامی چه اهدافی را با این حملات دنبال میکند و چگونه میتوان جلوی تعرضات حکومت به این بخش از اپوزیسیون را گرفت؟
عبدل گلپریان: بنا بر اخبار منتشر شده در رسانههای رسمی مقامات امنیتی حکومت عراق و جمهوری اسلامی نشستهایی در مورد ایجاد محدودیت، فشار و حتی اخراج احزاب اپوزیسیون رژیم در کردستان عراق مورد گفتگو و تصمیمگیری قرار گرفته است. در همین رابطه کاربهدستان امنیتی رژیم اسلامی از حکومت عراق خواستهاند تا به مقامات دو حزب اصلی حکومت اقلیم کردستان، اتحادیه میهنی و حزب دمکرات کردستان عراق بخواهند که باید احزاب مسلح اپوزیسیون مستقر در کردستان عراق محلهای استقرار تاکنونی خود را تخلیه کرده و مطابق تصمیماتی که برای آنان گرفته خواهد شد خلعسلاح شده و زیر نظر سازمان ملل در کمپهایی در اطراف سلیمانیه و اربیل مستقر شوند.
این در حالی است کهاوایل ژوئن ۲۰۲۳ رژیم اسلامی با گسیل نیروهای خود به نوار مرزی، بار دیگر احزاب اپوزیسیون در کردستان عراق را تهدید به حمله نظامی کرد و با ایجاد فشار بر حکومت مرکزی عراق و حکومت اقلیم کردستان عراق تلاش کرد همچنان تهدیدات خود را نهتنها متوجه ساکنان اردوگاهها نماید، بلکه با توپ باران و موشکپرانی زندگی هزاران نفر از مردم در مناطق مرزی را به خاک و خون بکشد. البته این اولینبار نیست که فرماندهان سپاه پاسداران و ارتش تحت فرمان خامنهای به چنین تهدیداتی دست میزنند. طی سالهای گذشته بارها با موشکپرانی به مراکز و محل سکونت احزاب اپوزیسیون که عمده ساکنان آن را خانوادهها، زنان، کودکان و سالمندان تشکیل میدهند، دست به آدمکشی و قتل زنان و کودکان زده است.
اما تفاوت تهدیدات اخیر جمهوری اسلامی علیه احزاب اپوزیسیون با دفعات قبل این است که این بار حکومت اسلامی با انقلاب عظیمی در داخل از سوی مردم کردستان و کل جامعه ایران روبرو است. هدف جمهوری اسلامی با سیاست تهدید، کشتار و موشکپرانی به محل زندگی مردم در این مناطق برای نجات خود از انقلاب مردم ایران است. تلاش میکند با تهدید نظامی، با گسیل نیروی سرکوب و فشار بر حاکمان عراق و حکومت اقلیم افکار عمومی را از مخمصهای که در آن گرفتار آمده است منحرف کند. واقعیت امر این است که انقلاب زن زندگی آزادیطی ۹ ماه گذشته رژیم اسلامی را در منگنه خود قرار داده است. تغییر مواضع رژیم اسلامی در روابط و مناسبات دیپلماتیک در منطقه و در سطح جهانی، از کرنش در مقابل حکومت عربستان و مانور دادن دررابطهبا مذاکرات هستهای گرفته تا روشنکردن آتش جنگ در شرق کشور با موجودی همچون خود در هیبت طالبان همگی نشان از فشار و تعرض کوبنده این انقلاب است و جمهوری اسلامی میکوشد برای نجات خود از فروپاشی و سرنگونی دست به هر جنایتی علیه مردم بزند و با ایجاد بحرانسازی در منطقه شکستهایپیدرپی در مقابل مردم معترض و انقلابی در داخل را اندکی تخفیف دهد. جمهوری اسلامی در طول تاریخ موجودیت نکبتبار خود تنها با ترور و اعدام سرپا مانده است و از تهدید و لشکرکشی نظامی در مناطق مرزی و دیپلماسی، بهجز شکست چیزی عایدش نشده است.
به نظر من راههای مقابله با عربدهکشیهای این حکومت که از سر استیصال و درماندگی است،تقویت، گسترش و ادامه انقلاب جاری در ایران است. حقیقت امر این است که انقلاب زن زندگی آزادی حکومت اسلامی را در موقعیتی قرار داده است که راه عقبنشینی را برایش باقی نگذاشته است. جمهوری اسلامی خواب این را هم نمیدید که روزی زنان در انقلاب زن زندگی آزادی با برداشتن حجابها کمترین توجهی به تهدید، جریمه، زندان، وثیقه و دیگر مجازاتهایقرونوسطاییاشنخواهند کرد. اقدامات دیگر برای افسار زدن رژیم اسلامی برگزاری تجمعات اعتراضی در خارج کشور از سوی سازمانها و احزاب سیاسی در میان افکار عمومی و همچنین فشار بر دولتها برای نشان دادن واکنش جدی در مقابل اعمال ضدانسانی جمهوری اسلامی و بایکوت سیاسی این رژیم است.
به طور خلاصه باید بگویم هر گونه شاخوشانه کشیدن رژیم در داخل و در خارج از ایران ناشی از فشار فضای سیاسی، اعتراضی، اجتماعی و انقلاب زن زندگی آزادی است. بدون شک تهدیدات رژیم اسلامی علیه احزاب اپوزیسیون در کردستان عراق راه به جایی نخواهد برد. جمهوری اسلامی آخرین روزهای عمر خود را نظاره میکند و این را متوجه شده است که با هر طرح، ترفند و جنایتی، خشم و تنفر عمیق یک جامعه بپا خاسته و انقلابی علیه خود را افزایش میدهد و این یعنی بنبست کامل در مقابل یک انقلاب عمیقاً مدرن و انسانی.