شهلا دانشفر:
۱۱ اردیبهشت روز جهانی کارگر آینه تمام عیار ازکارکرد واقعی دولتی چون دولت “اعتدال” روحانی و اصلاحگرایان درون حکومتی بود. جمهوری اسلامی اساسش ماشین جنایت و سرکوب است. جمهوری اسلامی حکومت فقر و فلاکت و چاپیدن هر روزه مردم است. در چنین حکومتی رسالت دولتی چون روحانی و اصلاحگرایان درون حکومت نیز سرکوب با چاشنی وعده و وعید و دعوت مردم به صبر و انتظار است. آمیختن این دو معجون در چهارچوب حکومت اسلامی با قوانین ارتجاعی اسلامی اش همین میشود که امروز می بینیم. دولتی که رکورد اعدام را دارد. ضمن اینکه در چنین دولتهایی زبونی رژیم اسلامی را آشکار تر میتوان دید.
واقعیت اینست که رژیم از رسیدن روزی چون روز جهانی کارگر وحشت کرده بود. جمهوری اسلامی که حتی از سایه خود نیز ترس دارد، هنگامیکه محجوب و دارو دسته های خانه کارگر رژیم اسلامی با ژست فراخوان به راهپیمایی جلو آمدند تا بالاخره در دم دم های روز جهانی کارگر جماعت خود را به درون سالنی بچپانند و تجدید بیعتی با قوانین کار ضد انسانی جمهوری اسلامی کرده باشند، دولت با صدور مجور برای آنان مخالفت کرد. علی ربیعی وزیر کار دولت روحانی نیز تحت عنوان مسخره ای که گویا مراسم روز جهانی کارگر با حضور “رئیس جمهور” برگزار میشود، سعی کرد که این مخالفت را توجیه کرد.
از دو هفته قبل نیز اخطار ها و تهدیداتشان شروع شد و ١٢ نفر از فعالین کارگری را احضار کردند و کارگران را با تهدید کردن از برگزاری روز جهانی کارگر برحذر داشتند. در تهران از شب قبل از اول مه مخابرات رژیم اسلامی با اس ام اس به لیست بسیاری پیامهای اخطاری داده بود که شرکت در تجمعات روز جهانی کارگر غیر قانونی است و مردم را تهدید کردند که در این مراسم شرکت نکنند. همان شب نیزسرکوبگران رژیم ابتدا به منزل پروین محمدی از رهبران کارگری و از اعضای هماهنگ کنندگان طومار ٤٠ هزار امضا ریختند و بدلیل نبودنش در منزل نتوانستند وی را دستگیر کنند. بعد هم جعفر عظیم زاده و جمیل محمدی را دستگیر کردند.
همچنین روز جهانی کارگر در تهران از فاصله میدان انقلاب تا میدان آزادی تماما در تصرف نیروی سرکوب رژیم اسلامی بود و نیروی انتظامی، لباس شخصی ها و حتی پلیس راهنمایی خود را به خیابان ریختند تا به جنگ اول مه روز جهانی کارگر بروند. بدین ترتیب سرکوبگران حکومت اسلامی در این روز فضای تهران و شهرهای مختلف را امنیتی کردند و هر جا که قرار تجمعی بود، به قرق خود در آوردند تا جلوی کارگری که میخواهد به خیابان بیاید و به سطح دستمزدهای زیر خط فقرش اعتراض کند و به مردمی که جانشان از فقر و فلاکت به لب رسیده را، بگیرند. تا مبادا اوضاع از کنترلشان خارج شود. در این قشون کشی ها بیش از بیش چهره وحشت زده و زبون حکومت اسلامی را دیدیم.
همچنین این چهره ابلهانه و زبون دولت روحانی را در روز جهانی کارگر به روشنی می شد دید. در این روز البته تحت عنوان هفته کارگر، که ١١ اردیبهشت آخرین روز هفته کارگرشان بود، روحانی در سالن ١٢ هزار نفری مجموعه ورزشی آزادی سخنرانی داشت. او در گفته هایش از “آزاد بودن و بدون مشکل بودن” تشکلهای مدنی، مردمی و انجمن های خاص در میان کارگران و از اینکه کارگران باید بتوانند از طریق تشکلها و جمعیت های آزادشان صدای خود را به گوش مسئولین و وزارت کار برسانند و دولت در این تشکلها نباید مداخله کند، سخن میگفت. همزمان با سخنرانی او، نیروهای سرکوبش در خیابان مشغول به دستگیری فعالین و رهبران کارگری و متفرق کردن تجمعات اول مه بودند.
سخنرانی روحانی به روشنی فشار جنبش اعتراضی کارگری و کل جامعه را بر گرده حکومت اسلامی به نمایش میگذاشت. فشارهایی که حتی روحانی را وادار کرد که در روزی چون روز جهانی کارگر مخالفتی هم علیه تبعیض جنسیتی اعلام کند.
خلاصه کلام اینکه رژیم اسلامی نیروی وسیعی را برای جلوگیری از یک اول مه بزرگ و تظاهرات گسترده کارگران و کل جامعه به خیابان آورد.
اما در ساعت ١٠ صبح روز جهانی کارگر طبق فراخوان داده شده، هماهنگ کنندگان طومار ٤٠ هزار امضا حضور یافتند. و هنگامیکه پرچم اعتراض به دستمزدهای زیر خط فقر و گرامیداشت روز جهانی کارگر را برپا میکردند، مورد حمله قرار گرفتند و همانجا پروین محمدی و شاهپور احسانی راد که یکی دیگر از اعضای هماهنگ کننده طومار ٤٠ هزار امضا است، را گرفتند. مامورین رژیم به این تجمع حمله کردند، چون میدانستند که قرار و مدارها برای تجمع در این روز گذاشته شده است و در میان بسیاری از کارگران و از جمله بینندگان کانال جدید در برنامه های مستقیم آن از تجمع در مقابل وزارت کار و ادارات کار سخن میگویند و بحث بر سر اعتراض به ٦٠٨ هزار تومان حداقل دستمزدی است که دولت تعیین کرده است .
در این روز در جریان تجمع کارگران سندیکای واحد به مناسبت روز جهانی کارگر در پایانه آزادی تهران، ٢٣ نفر هم از کارگران این سندیکا دستگیر شدند. در سنندج نیز در فضای کاملا امنیتی شهر و علیرغم همه احضارها و تهدیدها، اول مه با شکوه برگزار شد و پلاکاردهای سرخ آن با شعار نان، مسکن، آزادی میدرخشید. به همین ترتیب شهر اهواز صدها کارگر به خیابان آمدند و روز جهانی کارگر را جشن گرفتند و در اصفهان و شوش و دیگر شهرها نیز کارگران بیرون آمدند و با حضور خود عزم خود را بر سر خواستهایشان در این روز مهم اعتراضی اعلام داشتند.
همچنین بعد از آن در روز ١٢ اردیبهشت در جریان تجمعی که از سوی سندیکای کارگران فلزکار مکانیک در برغان در غرب تهران، برگزار شده بود، تعدادی از شرکت کنندگان توسط سرکوبگران رژیم اسلامی دستگیر شدند که مازیار گیلانی نژاد از اعضای این سندیکا یکی از این بازداشت شدگان است.
از سوی دیگر یک جنبه مهم دیگر روز جهانی کارگر قطعنامه های کارگران و بیانیه هایی بود که به مناسبت روز جهانی کارگر بیرون داده شد. قطعنامه هایی که در ان کارگران بیزاری خود را از فقر و استثمار و جهنم سرمایه داری اعلام کردند و با خواستهایی چون افزایش دستمزدها، لغو مجازات اعدام، آزادی زندانیان سیاسی ، برابری زن و مرد، دفاع از حقوق کودک، دفاع از مبارزات بخش های مختلف جامعه، دفاع از حقوق شهروندان افغانستان و حقوق برابر شهروندی برای آنها و دهها خواست آزادیخواهانه دیگر به طور واقعی پلاتفرم مبارزاتی خود و کل جامعه را برای دور جدیدی از اعتراض اعلام کردند.
خلاصه کلام اینکه در کشاکش برای برگزاری روز جهانی کارگر، زبونی و استیصال حکومت اسلامی را به روشنی دیدیم و در واقع بازنده اول مه امسال حکومت اسلامی بود. زنده باد اول ما مه