انترناسیونال 875
انترناسیونال: نسان نودینیان! کردستان همیشه بعنوان سنگر انقلاب و جنبش مردمی علیه جمهوری اسلامی شناخته میشده است، فضای امروز کردستان از این نظر الان چگونه است؟ مردم چه میکنند وچه میگویند؟
نسان نودینیان:اجازه بدهید ابتدا نکته ای فشرده در باره سنگر انقلاب بگویم. در مقطعی در فاصله سالهای ٥٧ تا ٦٤ فضای سیاسی کردستان متاثر از انقلاب 57 مردم علیه حکومت شاه بود و مردم کردستان حاضر به گردن گذاشتن به حکومت اسلامی و دار و دسته خمینی نبودند و میخواستند با دست خود خواستهای خود را عملی کنند. حرکتهای پیشرو و دموکراتیکی در کردستان جریان داشت. از جمله اداره شورایی شهرهای کردستان توسط ارگانهای منتخب مردمکه وسیعا همه جا فعال بودند، و وجود فضای انقلابی و دفاع مردم از دستاوردهای پیشرو انقلاب ٥٧، سازماندهی نهادهایی که از دستاوردهای دموکراتیک مردم دفاع میکردند، مقاومت انقلابی مردم که به جنگ بیست و چهار روزه سنندج مشهور است، کوچ تاریخی مردممریوان و راه پیمایی های تاریخی مردم سنندج، شهرهای سقز و بانه و… و رویدادهای بیست و سه تیر ١٣٥٨و برچیدن بساط نیروهای مزدور جمهوری اسلامی در مریوان، و برگزاری مراسمهای علنی روز جهانی کارگر و هشت مارس روز جهانی زن در سالهای ١٣٦٢تا ١٣٦٧رویدادهای مهمی بودند که تاثیرات قابل توجهی در میان مردم وجامعه داشتد.و این فضا بود که بقول شما کردستان را به سنگر دفاع از انقلاب و دستاوردهای آزادیخواهانه انقلاب در مقابله با ضد انقلاب اسلامی و جکومت تازه بدوران رسیده خمینی تبدیل کرده بود که در همه جا به دستاوردهای مردم، تشکل و آزادی بیان و زنان و کارگران حملات خونینی را شروع کرده بود.
اما در ارتباط با فضای امروز کردستان از دی ماه ٩٦ به مرور فضای اعتراضی در کردستان وارد فاز نوینی شده است و شاهد نقطه عطفی هستیم که توجه به آن بسیار مهم است. در اعتراضات دی ماه ٩٦ و آبان و دی ١٣٩٨مردم کردستان با قدرتمندی بالایی در مبارزات سراسری علیه فساد، گرانی، بیکاری حضور داشتند. در سالهای ٩٦ اعتصابات معلمان در سطح سراسری و کردستان فاکتور مهمی در اوضاع سیاسی بود. به این دلیل مهم هستند که بویژه فضای جامعه را چپ و رادیکالتر کرد. اعتصاب و شرکت وسیع در مبارزات سراسری و بلند کردن پرچم معیشت و کرامت انسانی توسط معلمان، پیام آور خودآگاهی سوسیالیستی و رهایی بخش جامعه بود. معلمان با اعتصابات وسیع عملا جامعه و مبارزات را رادیکال و قطبی کردند. سال ٩٧ سال مبازرات بسیار کوبنده، مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی بود. توده وسیعی از مردم با حمایت مدافعین حقوق زندانیان سیاسی در سطح سراسری کارزار بسیار وسیع و گسترده ای را برای آزادی و جلوگیری از احکام اعدام رامین حسین پناهی، زانیار مرادی و لقمان مرادی به جریان انداختند. علیرغم اینکه مردم و جامعه علیه اعدام علنا و وسیع ایستاده بودند، سپاه پاسداران این زندانیان را اعدام کرد. اما جنبشی که در دفاع از این عزیزان به جریان افتاد بر کل فضای سیاسی کردستان تاثیر ماندگاری گذاشت. همزمان حکومت اسلامی چند مقر حزب دمکرات را توپ باران کرد. اعدام سه فعال سیاسی و توپ باران وحشیانه با خشم و اعتراض وسیع و توده ای مردم روبرو شد و اعتصاب عمومی ٢١شهریور ٩٧ که اعتصابی موفق و کوبنده بود توسط مردم انجام شد و مردم کردستان جواب کوبنده ای علیه اعدام دادند.
در سال ٩٨ ما شاهد اعتصابات وسیع و طولانی مدت در بازارها و در شهرهای بانه و سردشت، پاوه و نوسود بودیم. در این اعتصابات هزاران نفر از کارگران بیکار با پهن کردن سفره های خالی و علیه بیکاری و نداشتن امنیت جانی و علیه شلیک مزدوران حکومت اسلامی دست به اعتراض زدند. و دوره شو انگیزتر در کردستان تظاهرات و مبارزات مردم کردستان در آبان و دی ماه ٩٨علیه بیکاری و گرانی با شعار نابودی حکومت اسلامی و ما حکومت اعدام نمیخواهیم بود. مردم کردستان وسیعا و عملا در اعتراضات سراسری حضور فعالانه و پر رنگیپیدا کردند. کنترل محلات و اتکا به نیروی محلات برای هدایت اعتراضات دستاوردهای آبان ٩٨و سپس در دوره شیوع کرونا ایجاد گروه های همیاری و کمیته های محلات و سلامت و ده ها ابتکار جمعی و توده ای را ایجاد کردند که خود نیز جلوه های شورانگیزیاز دستاورد ایندوره هستند.
انترناسیونال: وضعیت و موقعیت امروز احزاب ناسیونالیست کرد چگونه است آیا در میان توده های مردم از پایگاه اجتماعی برخوردارند؟ آیا احتمال همکاری آنها با جمهوری اسلامی وجود دارد؟ ارزیابی شما چیست؟
نسان نودینیان:جواب به این سوال به این مساله بستگی دارد که خوانندگان این مصاحبه پایگاه اجتماعی را چطور تعریف میکنند. در یک دوره ای حزب دموکرات کردستان ایران در میان بورژواها و طبقات دارا و فئودالها و بخشهایی از روشنفکران طبقات دارا و متوسط نفوذ سیاسی و اجتماعی داشتند. این دوره به سالهای دهه چهل و پنچاه شمسی برمیگردد. جامعه کردستان اساسا تحت هژمونی فئودالها و طبقات دارا بود. شخصیتهای اجتماعی جامعه کردستان هم از این طبقه اجتماعی یعنی طبقات دارا و فئودالها بودند. از اوائل دهه پنچاه شمسی و آغاز رشد جمعیت شهری و بزرگ شدن جمعیتی شهرها و سپس با قیام ٥٧ و باز شدن فضای سیاسی در جامعه، ترکیب و صف بندی طبقاتی کردستان عوض شد. شرایط برای دخالت نسل جوان بوجود آمد. چپ و کمونیسم در جامعه کردستان و در شهرها اقدامات اجتماعی در عرصه سازماندهی مردم برای اعمال اراده و شورایی را شروع کردند. آن شرایط انقلابی که در بحش اول این مصاحبه برشمردیم خود نیز حاصل این دوره است. با شروع این دوره و سپس تشکیل حزب کمونیست ایران که در کردستان تاثیر بلاواسطه و ملموسی بجای گذاشت،و عروج طبقه کارگر و رهبران و سخنگویان کارگران و زنان و برپایی مراسمهای روزکارگر، روز جهانی زن و فستیوال کودکان،وضعیت اجتماعی جامعه دستخوش تحولات جدی شد. صف بندی های اجتماعی جامعه بر اساس تمایلات سیاسی چپ و راست جابجا شدند. بر بستر این تغییرات است که موقعیت احزاب ناسیونالیست هم تغییر میکند. در اعتراضات دی ماه ٩٦، و آبان و دی ٩٨ به هر درجه ای که شعارها و خواستهای جامعه رادیکالتر و سیاسی تر و در جهت سرنگونی هدایت شده است، احزاب ناسیونالیست بی ربط تر به مبارزات شده اند. موقعیت متزلزل آنها و قرار گرفتنشان بین دو صندلی مماشات و مذاکره با حکومت و یا همراهی با جنبش سرنگونی آنها را در موقعیت دشواری قرار داده است.. موضعگیری تند و رادیکال مردم علیه هر نوع مماشات و سازش با حکومت اسلامی، فعالیتهای شبانه روزی ما و صدها کمونیست انقلابی در افشا و برملا کردن طرح های سازشکارانه و مماشاتجویانه دو حزب دموکرات کردستان و باندهای حزب کومله زحمتکشان شکستی جدی به این احزاب تحمیل کرده و آنها سیاستهای ضد انقلابی آنها را ناکام گذاشت و بشکست کشاند.
با وجود این دستاوردها که بخشهایی ار آنها برگشت پذیر نیستند و نهادینه هستند، با توجه به موقعیت ناسیونالیسم در سطح منطقه ای وبویژه در اقلیم کردستان عراق، آرایش دولتهای مرتجع منطقه، ترکیه و جمهوری اسلامی و دولت مرکزی عراق، همکاری های نزدیک احزاب ناسیونالیست در اقلیم کردستان با دولتهای جمهوری اسلامی وترکیه، حضور نیروهای پ.ک.ک و پژاکو سازمان علنی کودار در شهرهای کردستان، همه اینها میتوان گفت که شرایطی را برای بقا و فعلالیت و حضور احزاب ناسیونالیست فراهم کرده است. به جریان انداختن سناریوهایجنگ قومی و میلیتاریزم به نظر من کماکان خطرات جدی در تحولات نه چندان دور در کردستان هستند. مهم این است ما و احزاب چپ و کمونیست موقعیت احزاب ناسیونالیست و آرایش دولتها و نیروهای سناریوی سیاه را بشناسیم و با اتکا به نفطه قدرتهاو دستاوردهایی که توسط کارگران انقلابی و جنبش نوین زنان و نهادهای اجتماعی کسب شده اند، صف بندی خود را محکم کنیم. نقطه قدرت ما شهرها و مبارزات شهری در شرایط کنونی است.
انترناسیونال:آیا در شرایط ملتهب و فضای انقلابی امروز ایران، بفرض در گرفتن یک انقلاب،فکر میکنید کردستان باز هم می تواند مثل مقطع انقلاب ٥٧ به کمک انقلاب سراسری بشتابد؟
نسان نودینیان: جواب من به این سوال مثبت است. و شرایط انقلابی را بسیار فراتر و تحکیم یافته تر از چهار دهه گذشته میبینم. ما با هر تحول سیاسی و در سراشیبقرار گرفتن حکومت اسلامی توانایی اعمال حاکمیت و برپایی قدرت شوراها در محلات و شهرها را داریم. نقطه قدرتهای ما با چهار دهه کذشته ابدا قابل مقایسه نیست. جبهه های نبرد سیاسی و طبقاتی در کردستان از هر دوره ای بیشتر بسمت رادیکال شدن و خود سازماندهی در محلات و شهرها میرود. شهرها و مبارزات شهری امروز نقطه قدرت ما هستند. شهرها کانونهای گرم مبارزات اجتماعی هستند. مردمشهرهای کردستان تجارب بسیار خوب و قابل اتکا برای هدایت و متشکل کردن خود را تجربه میکنند. در کردستان عرصه های اجتماعی مبارزه در دفاع از محیطزیست، علیه اعدام و در دفاع از حق و حقوق کارگر، زن و کودک و سالمندان در جریان است.در کردستان ما شاهد عروج صدها نفر از فعالین کارگری، معلمان و فعالین اجتماعی هستیم که بعنوان سخنگو و رهبر جامعه مورد اعتماد و باور مردم هستند. در شرایط سیاسی کنونی که شعار سرنگونی و اعتراضات توده ای سراسری در جریان است، مردم در کردستان ایران همگام با مردم در سطح سراسری مبارزاتشان را به پیش میبرند. سازماندهی شوراهای محلات و شوراهای شهرها و ارگانهای نمایندگی آنها در محلات و شهرها موضوعات گرم و یا گفتمان جاری در میان مردم و جامعه است. مردم عملا در طول چندین سال مبارزه و رو دررویی با جمهوری اسلامی به این تجربه مهم اجتماعی و مبارزاتی دستیابی پیدا کرده اند که بر بستر سازمانیابی مردم و ایجاد نهادهای اعمال اراده توده ای در محلات میتوانند و توانایی نظارت بر اداره جامعه را خواهند داشت.
و در پایان این را میگویم که مهمترین و قابل اتکاترین نقطه قدرت ما حزب کمونیست کارگری ایران است. در مقطع انقلاب ٥٧ ما این نقطه قدرتبسیار مهم را نداشتیم. در کردستان با باز شدن فضای باز سیاسی و کوتاه شدن دست سرکوب حکومت اسلامی هزاران زن و مرد که سیاست و فعالیتهای حزب ما را به افق مبارزاتی و اعتراضی خود تبدیل کرده اند، قطعا دفاتر علنی حزب را دایر میکنند و نیروی اصلی سازملندهی قدرت شورایی و اعمال اراده مردم میشوند. در مقطع انقلاب ٥٧ کارکران و زنان فاقد این موقعیت یعنی تحزب کمونیسم کارگری بودند. پراتیک امروز ما در عرصه مبارزاتی، اجتماعی و سیاسی در جهت سازماندهی اهداف و جهتگیریهایی است که به آنها اشاره شد.
انترناسیونال: با تشکر از شما