شهلا دانشفر
ناامنی محیط کار هر روز از کارگران قربانی میگیرد. جانباختن دو کارگر در کارخانه کیان تایر، مرگ یک کارگر در کارخانه ایران خودرو، درگذشت دو جوشکار در شرکت صدرا، مرگ کارگر به علت سقوط حین برفروبی، درگذشت کارگری در معدن چغارت بافق، سوختگی شدید ٤ کارگر در دو شرکت کاشی و سرامیک میبد و بالاخره جانباختن دو کارگر زن در یک کارگاه تولیدی در تهران نمونه های تکاندهنده ای از این جنایت در همین یکماه اخیر است. اخبار این اتفاقات ناگوار را در انتهای این نوشته می بینید.
این واقعیت تکاندهنده آمار تکاندهنده این جنایت در محیطهای کار است که بخشی از آن سالانه از سوی خود رژیم اسلامی انتشار می یابد. از جمله به گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بین الملل سازمان پزشکی قانونی کشور در سال گذشته یکهزار و ٧٩٥ کارگر در حوادث ناشی از کار جان خود را از دست دادند که این رقم در مقایسه با سال قبل از آن که رقمش یکهزار و ٥٠٧ نفر بود، ١ / ١٩ درصد افزایش داشته است. این در حالی است که پیشتر در آمار های منتشر شده از سوی همین مراجع نشان میدهد که در ده سال ٩ هزار و ٦٢٥ نفر بر اثر حوادث کار در کشور جان باختهاند که بیشترین میزان آن مربوط به استانهای تهران، مرکزی، سمنان، قزوین، ایلام، زنجان و چهارمحال و بختیاری است.
این آمار ها فقط یک رقم نیستند. این آمارها سخن از جان و زندگی هزاران هزار انسان است که قربانیان محیط کارند و سال به سال تعدادشان بیشتر شده است.
این شرایط برده وار کار و این سطح از بی تامینی و محرومیت در محیط های کار را بطور واقعی سرمایه داران و دولت به یمن محروم كردن كارگران از پایهایترین حقوقشان برقرار كردهاند. دست کارگر را بستهاند، اعتصابش را ممنوع کردهاند، او را از حق تشکل محروم کرده اند تا امکان حداکثر سودجوئی را پیدا کنند. در واقع دولت به کمک نیروی سرکوب و زندان و قانون و غیره، دست کارفرما را باز گذاشته است که جان كارگر را بگیرد، خون كارگر را بمكد و هر بلائی خواست سر کارگر بیاورد، اما سود کارفرما و صاحبان سرمایه محفوظ بماند . این در حالیست که خود دولت و ارگانهای سرکوبش بزرگترین کارفرما هستند.
اما در مقابل این تصویر ما شاهد این هستیم که کارگران ایستاده اند و جنگی روزانه در جنبش کارگری در جریان است. از جمله تشکلهای کارگری ای که به همت خود کارگران تشکیل شده اند، بارها و بارها ابراز انزجار کرده اند و با بیانیه های مشترک خود به این وضعیت صدای اعتراض خود را بلند کرده اند. از جمله ٤ آپریل روز جهانی اعتراض علیه کشتار در محیط های کار است و تلاش شده است که این روز در ایران به روز اعتراضی علیه شرایط برده وار کار در ایران تبدیل شود.
به قول منصور حکمت در کتاب کار ارزان کارگر خاموش، ناامنی محیط کار یک جنگ اعلام نشده در جهان است که به اندازه دو جنگ جهانی، فاشیسم هیتلری، کورههای آدم سوزی، هیروشیما، جنگ ویتنام، جنگ ایران و عراق و غیره از طبقه کارگر قربانی میگیرد. اما تفاوت اینجا است که جنایتهای بزرگی که در تاریخ شاهدش بودهایم را همه میشناسند و از دست اندرکارانش بعنوان جنایتکاران بزرگ نام میبرند. اما یک جنگ اعلام نشده و یک جنایت در حال جریانی در متن جامعه سرمایه داری هست که قربانیانش از نظر تعداد، کمتر از نمونههای برجسته جنایت در تاریخ نیست. فرقش تنها در این است که در این مورد قاتلین و جانیان دارند کنار قربانیان خودشان قدم میزنند و دولت و قانون هم در حمایتش هستند. اینها همه جنایاتی است که هر روزه در محیطهای کار و بخاطر سودجویی یک مشت سرمایه دار و دولتهای حامی شان شاهدش هستیم. این جنایت قربانیانی طبقاتی دارد. این جنگی است علیه بخش مشخصی از جامعه، علیه طبقه کارگراست. این گفته ها، تصویر واقعی اتفاقی که در محیط های کار میگذرد را مقابل ما میگذارد.
کارگران در ایران مجرمان این جنایات را می شناسند و همواره بر آن اشاره کرده و خواستار محاکمه و پیگیری عاملین این جنایات که مشتی سرمایه دار مفت خور و دزد هستند، شده اند.
محیطهای کار باید جای امن و سالم و از نظر سلامتی و بهداشتی استاندارد قابل قبولی داشته باشد. باید آخرین تكنیكها و دستاوردها و تجارب برای هرچه امنتر ساختن شرایط كار مورد استفاده قرار گیرد. کسی که چنین محیط ناامنی برای کارگران ایجاد کرده، شریک جرم قتل و جنایت وسیعی است که هر روز در محیطهای کار جریان دارد. تخلف از قوانین ایمنی محیط كار و سهل انگاری در تامین امنیت كارگران یك جنایت است و باید جرم جنائی محسوب شود.
در مقابل این جنایت هر روزه باید ایستاد. باید از نظر امنیت محیط کار بالاترین استانداردهای بین المللی برقرار باشد.
ما خواستار تضمین ایمنی و بهداشت محیط کار و تقلیل مخاطرات کار به حداقل ممکن، بدون هیچ صرفه جویی، با استفاده از پیشرفتهترین تسهیلات و امکانات مورد استفاده در سطح جهان باشیم. از جمله محیطهای كار باید از دستگاههای تهویه كافی، مراكز درمانی كشیك مجهز به آمبولانس و پرشك، امكانات بهداشتی حمام و دستشویی و غذاخوری با استاندارد بهداشتی بالا و غذای مناسب برخوردار باشند.
ما خواستار نظارت و معاینه پزشکی منظم در برابر مخاطرات و بیماریهای حرفهای و ناشی از کار توسط مراجع پزشکی مستقل از کارفرما، به هزینه کارفرمایان و دولت هستیم.
ما خواستار نظارت بر ایمنی محیط کار هستیم و این نظارت باید تماما زیر نظارت کارگران و تشکلها و نمایندگان آنها باشد. این حق کارگران است که هیئتی از میان خود انتخاب کنند تا تمامی موارد ناامن و غیر بهداشتی را بررسی کنند و به کارگران گزارش بدهند.
اعتصاب و برگزاری مجمع عمومی، حق بی چون و چرای کارگران است و کارگران به مجرد احساس ناامنی باید بتوانند دست از کار بکشند، تا ناامنی برطرف شود.
بکارگیری مواد سمی و خطرناكی كه جان كارگر را به خطر میاندازد و در كشورهای پیشرفته جهانی استفاده از آنها در تولید ممنوع اعلام شده است٬ فورا متوقف گردد.
كارفرمایانی كه بخاطر سودجویی در مواردی كه سلامتی كارگر تهدید میشود، اقدام نكنند، مجرمند و باید مورد پیگرد قرار گیرند.
همچنین ما خواهان بیمه کامل کارگران در مقابل صدمات و خسارات ناشی از کار، اعم از اینکه در محیط کار و یا خارج آن رخ دهد و بدون اینکه کارگر نیازی به اثبات قصور کارفرما و یا مدیریت داشته باشد، هستیم.
كارگران آسیب دیده در محیط كار باید با استاندارد بالای پزشكی تحت پوشش درمان رایگان قرار گیرند و در دوره درمان از حقوق كامل برخوردار باشند.
كارگرانی كه در محیط كار دچار بیماری شدهاند باید از تسهیلاتی چون تغییر نوع كار و كاهش ساعت كار با پرداخت حقوق كامل برخوردار باشند و اخراج آنها اكیدا ممنوع باشد. این كارگران باید مادام كه بیمارند زیر پوشش این كمكها و تسهیلات قرار داشته باشند.
کارگرانی که در نتیجه صدمات ناشی از کار توانایی کار کردن را از دست میدهند باید از حقوق کامل بازنشستگی کامل برخوردار شوند. همینطور باید خانواده کارگرانی که عضو خانواده خود را در محیط کار از دست میدهند، تحت پوشش تامین اجتماعی قرار گیرند و تامین باشند.
و بالاخره اینکه عاملین كشتار در كارخانجات کارفرمایان و دولت حامی آنها هستند و باید مورد پیگرد قرار گیرند.
مبارزه برای ایمنی محیط كار، یعنی مبارزه برای زنده ماندن و سلامت جانی كارگر، باید تلاش کنیم که همه این خواستها به موضوع بحث مجامع عمومی کارگری و پرچم مبارزات کارگران تبدیل شود.
اخبار یکماه جنایت رژیم و کارفرمایان در محیط های کار
– ساعت ١١ ظهر روز پنجشنبه ١ اسفند سه نفر از کارگران معدن زغالسنگ چشم پودنه منطقه پابدانا شهرستان کوهبنان به اسامی رضا صادقی، حسین اسلامی، حسین محمودی بر اثر انفجار گاز جان خود را از دست دادند. در این اتفاق ناگوار پنج تن دیگر از کارگران به علت شدت جراحات و سوختگی بالای ٧٠ درصد به بیمارستان “امام علی” زرند منتقل شدند. کارگران میگویند پیش از این اتفاق بارها به مسئولین هشدار داده اند و اقدامی صورت نگرفته است. به گفته کارگران علت مرگ این کارگران فقدان وجود امکانات ایمنی در این معدن بوده است. از جمله دستگاه گاز سنج که باید میزان گازهای منفجر در تونل را به کارگران گزارش دهد، به دلیل کهنه بودن، کارگران را به موقع از خطر آگاه نکرده است. همچنین این معدن فاقد دستگاه تهویه هوای مرکزی بوده است و این کارگران حتی با دستگاه مکنده دستی گاز را تخلیه میکرده اند. بعلاوه این معدن در مجموع یک دستگاه آمبولانس دارد که در حال حاضر خراب است و لوکوموتیوی به نام “بیماربر” در تونل وجود دارد که کار نمیکند و سالهاست که کارگران پیگیر تعمیر دستگاه اسپیلاتور (اکسیژن ساز) معدن هستند که کاری صورت نگرفته است. در نتیجه بدلیل نبود امکانات نجات مناسب گروه نجات یکی از معادن مجاور یک ساعت پس از انفجار به محل حادثه رسیدند که دیگر زمانی برای نجات آنان نبود. قبلا نیز در مرداد ماه کارگر دیگری به نام حسین زمانی به دلیل همین شرایط در این معدن جان خود را از دست داد.
کارگران در این معدن میگویند ما نه فقط امنیت شغلی، که امنیت جانی هم نداریم و هر بار که درباره کار نکردن دستگاههای تهویه هوا در عمق ٢٥٠٠ متری زمین اعتراض میکردیم ما را به اخراج تهدید میکردند.
مسمومیت ١٠ کارگر با گاز کلر: روز ٢٧ بهمن نشت گاز کلر در کارخانه ذوب شهرک صنعتی سجزی ١٠ مصدوم بر جای گذاشت. یک عدد سیلندگاز کلر پس از برش و نشت گاز موجب مسمومیت تعدادی از کارگران کارخانه شده،
مرگ خاموش کارگر ساختمانی در مشهد : روز ٢٧ بهمن گازگرفتگی موجب مرگ کارگر ساختمانی در مشهد شد.جسد کارگر ٣٥ ساله در داخل یک اتاقک نگهبانی در یک ساختمان در دست تخریب در خیابان ناصر خسروی مشهد پیدا شد. استنشاق گاز مونوکسید کربن ناشی از سوخت زغال چوب در داخل محوطه بسته اتاقک علت مرگ این کارگربود.
– سال ٩ شب یکشنبه ٢٧ بهمن بر اثر وقوع انفجار در مخزن سوخت کارخانه کیان تایر، دو کارگر شرکت توزیع کننده سوخت کشته شدند. در پی سرمای هوا و کمبود گاز به این کارخانه دستور داده شده بود که به جای گاز مایع از مازوت استفاده شود. بنا به درخواست کارخانه، قرار بود ٥٠٠ هزار لیتر سوخت مازوت توسط وزارت نفت در پنج نوبت به کیان تایر داده شود. اما در آخرین نوبت به دلیل وجود مشکلاتی در ترکیب سوخت، کارگران مجبور به تخلیه تمامی سوخت داخل مخزن شدند که در لحظات اولیه این عملیات، با وقوع انفجار دو کارگر به اسامی «علی عباسی» و «رضا جوادزاده» کشته و یک کارگر دیگر به اسم «منصور جوادزاده» مصدوم شد.
صبح روز جمعه ٢٥ بهمن ماه کرامت عزیزی کارگر سالن پرس شرکت ایرانخودرو حین کار جان خود را از دست داد. بنا بر اظهار کارگران ایرانخودرو زمانی که کرامت عزیزی مشغول جمع آوری ضایعات از زیر دستگاه پرس بود بدلیل اشکال در چشم الکترونیکی و بکار افتادن ناگهانی آن در زیر دستگاه ماند و بر اثر این حادثه در دم جان باخت. کرامت عزیزی حدود ده سال سابقه کار در شرکت ایران خودرو داشت و دارای یک فرزند بود. در پی این حادثه جانگداز، کارگران سالن پرس ایرانخودرو در اعتراض به مرگ همکار خود دست از کار کشیدند و بدنبال آن مدیریت کارخانه از ورود کارگران شیفت ٢ به داخل سالن جلوگیری نمود.
دو جوشکار شرکت صدرا در زیر چرخهای چرتقیل معیوب کشته و زخمی شدند: صبح روز پنج شنبه ٢٤ بهمن ماه دو جوشکار شرکت صدرا در زیر چرخهای یک جرتقیل گرفتار شدند و یکی از آنان در دم جان باخت. ، آقایان رضا یزدان و محمد بر فروشان دو جوشکار شرکت ساحل سازان در صدرای بوشهر در حالیکه بی خبر از همه جا و ماسک بر سر مشغول جوشکاری بودند بر اثر به راه افتادن ناگهانی یک دستگاه جرتقیل در زیر چرخهای آن ماندند. بنا بر این گزارش، بر اثر این سانحه دلخراش رضا یزدان در دم جان خود را از دست داد و همکار دیگرش محمد بر فروشان بر اثر جراحات شدید ناشی از این حادثه به بیمارستان منتقل شد.بنا بر اظهار کارگران شرکت صدرا این حادثه زمانی رخ داد که راننده جرثقیل از پشت فرمان پایین آمده و مشغول زدن جکهایش بود اما به علت اشکال در ترمزهای جرثقیل به یک مرتبه این ماشین غول پیکر براه افتاد و تلاشهای راننده برای نگه داشتن آن بی نتیجه ماند.
مصدومیت ٤کارگر در حادثه فرو ریختن سوله شهر صنعتی رشت:روز ٢٤ بهمن بهمن: فرو ریختن سوله در شهر صنعتی رشت ٤ کارگر را زخمی و روانه بیمارستان کرد . این حادثه که بر اثر برخورد جرثقیل با یکی از پایه های سوله در حال نصب و ریختن سوله ٤ کارگر زخمی و روانه بیمارستان شدند .
مرگ کارگربه علت سقوط حین برفروبی: روز ٢٣ بهمن مردی ٤٢ ساله به از کارگران کارخانه برنجکوبی یکی از روستاهای اطراف شهرستان فومن بوده که هنگام برفروبی سقوط کرده و جان خود را از دست داده است.
کارگر ٢٧ ساله جان خود را در معدن چغارت بافق از دست داد: روز ٢١ بهمن کارگر ٢٧ ساله، مهدی دبستان پناه در اثر حادثهای در خارج از معدن اما مرتبط با کار معدن جان خود را از دست داده است.این کارگر معدن در ساعت غیرموظفی خود برای تخریب ساختمانی فرسوده و متروکه که قرار است در طرح توسعه معدن «چغارت» قرار گیرد، فرا خوانده شد که در هنگام تخریب به دلیل اصابت تیرآهن به سرش، جان خود را از دست داد.
انفجار در دو شرکت کاشی و سرامیک میبد: روز ٢٠ بهمن در پی قطع گاز شهری سه شرکت کاشی و سرامیک صدراسرام، یاس سرام و انفجار گاز مایع چهار نفر از کارگران دچار سوختگی شدیدی شدند. به منظور قرارگیری کوره های تولید کاشی و سرامیک در حالت استندبای (استراحت) و جلوگیری از خاموش شدن، این کوره ها نیاز به ١٠ تا٢٠ درصد سوخت گاز دارند. بخاطر استفاده از گاز مایع ناگهان این گازمنجر به انفجار مهیبی در این دو واحد شد و ٤ نفر از کارگران به نام وحید فلاح و علیرضا زارعشاهی دچار سوختگی شدیدی شدند.
در جریان آتش سوزی روز یکشنبه ٢٩ دی در یک واحد تولید پوشاک در ساختمان پنج طبقه ای واقع در خیابان جمهوری، تقاطع ابوریحان یک واحد تولید پوشاک در تهران دو زن کارگر به اسامی نسرین فروتنی، ٤٤ ساله، آذر حقنظری ٦٠ ساله جان باختند. این اتفاق تکاندهنده انعکاس وسیعی در تهران و رسانه های خود دولت پیدا کرد. مقامات مختلف حکومتی از جمله روحانی را به عکس العمل در مقابل این موضوع واداشت. خودشان در بحث هایشان از عمل نکردن تجهیزاتی که برای این حادثه ارسال شد؛ و تشک سقوط اضطراری و نردبام موجود که به موقع کار نکردند، سخن گفتند و عملا به عامل اصلی مرگ این دو زن و بی مسئولیتی رژیم اسلامی اشاره کردند. در اظهاراتشان حتی بحث استعفای قالیباف شهردار تهران به میان کشیده شد و در جلسه علنی روز ١ بهمن شورای اسلامی شهر تهران محسن سرخو به این اشاره کرد که این دو زن حتی در روز تعطیل کار میکردند و گزارشاتشان نیز از وضع نا امن خود این ساختمان حکایت داشت. نگاهی به این ماجرا کل جنایتی که در محیط های نا امن کار و بی تامین کل جامعه را در مقابل چشم همگان گذاشت.