اخبار اعتراضی کارگری در هفته ای که گذشت، نشانه هایی دیگر از روند جدید و تحول بخش جنبش اعتراضی کارگری را به نمایش گذاشت. راهپیمایی کارگران روغن نباتی جهان در شهر زنجان در وسط شهر، همراه با خانواده ها با شعار های “یک اختلاس کم بشه، مشکل ما حل میشه”؛ “بی پولی، عیدی امسال ما”؛ یک نمونه درخشان از بیان این تحول است. مهمتر اینکه این اتفاق بدنبال یکماه اعتراض قدرتمند کارگران هپکو اتفاق افتاد. اتفاقی که در آن کارگران با راهپمایی های اعتراضی شان فضای دیگری به شهر اراک داده بودند و وقتی خانواده ها وارد میدان شدند، اعتراض کارگران ابعاد دیگری پیدا کرد و کارفرما و دولت ناگزیر گامی به عقب گذاشتند و فورا دو ماه از حقوق کارگران را پرداخت شد و با دستپاچگی قول پرداخت فوری باقی آنان را دادند. در اهواز نیز در این هفته کارگران گروه ملی صنعتی فولاد ایران بخاطر ٤ ماه دستمزد پرداخت نشده با شعار هیچ جا نمیریم، همین جا هستیم، در وسط شهر راهپیمایی کردند. و همزمان با این اعتراض هزاران نفر از مردم شهر اهواز با شعارهای کوبنده در اعتراض به آلودگی وحشتناک هوا، و قطع آب، برق، تلفن، اینترنت، به خاطر نشستن ریزگردها بر روی شبکه های توزیع برق و نیز آلودگی هوا و در اعتراض به فقر و بیکاری به خیابان آمدند. اما این اعتراضات بعد از گذشت سه روز فراتر رفته و اکنون هزاران نفر از مردم در خیابانهای شهر با پلاکارد “بی آبی، بیکاری، بیماری” و شعارهایی چون “بیکاری، بیکاری، بیکاری، روحانی خجالت، خجالت”؛ ‘ابتکار دروغگو استعفا، استعفا’. و با فریاد “تاکی بی آبی، تا کی بی برقی”؛ “ما انقلاب کردیم که آزادی داشته باشیم”؛ بطور واقعی کل حاکمیت را به چالش میکشند. این اتفاقات فضای تعرضی نه تنها در محیط های کارگری بلکه در کل جامعه را به نمایش میگذارد. این اتفاقات نشانی از جلو صحنه آمدن بیشتر جنبش اعتراضی کارگری و ابعاد اجتماعی آن داشته و فضای پر التهاب جامعه را به نمایش میگذارد.
خلاصه کلام اینکه اکنون اعتراضات کارگری گسترده و در شهرهای مختلف جاریست و راهپیمایی دارد به شکل اصلی این اعتراضات تبدیل میشود و این اعتراضات با شعارهای واحدی به هم وصل میشوند و فضای شهرها را شکل میدهند. خصوصا به میدان آمدن خانواده های کارگری و اتفاقاتی که در هپکو و در روغن نباتی جهانی در زنجان روی داده است، الگویی در مقابل همه کارگران در تمام شهرها میگذارد.
در کنار این اعتراضات، کارزار برای خواست افزایش دستمزدها به جلو میرود. یک نمونه قابل توجه این کارزار، طومار ٥٠ هزار نفره معلمان با خواست سه میلیون حداقل حقوق در قدم اول است. اینها همه اتفاقات سیاسی مهمی است که بیش از بیش ثقل جنبش اعتراضی کارگری را در فضای ملتهب جامعه نشان میدهد.
این روندی است که باید با قدرت آنرا جلوتر بریم. همه جا بر نقش مهم خانواده ها و جلب حمایت مردم و نیز حفظ اتحادمان از طریق برپایی مجامع عمومی کارگری و تبدیل آن به محل تصمیم گیری متحد و تشکلیابی مان تاکید کنیم. با شعارهای روشن و شفاف خواستهایمان را اعلام کرده و قدرتمند و متحد با خواستهای سراسری مان به میدان آییم.
نگاهی از نزدیکتر به مهمترین ها اتفاقات در هفته گذشته داشته باشیم.
تجمع اعتراضی کارگران گروه ملی صنعتی فولاد ایران:
روز ٢٦ بهمن حدود ٦٠٠کارگر گروه ملی صنعتی فولادایران در اهواز برای سومین روز متوالی به اعتراضاتشان نسبت به نداشتن امنیت شغلی، عدم پرداخت ٤ ماه دستمزد وحق بیمه و سنوات یکسال خود ادامه دادند ودرمقابل کارخانه تجمع کردند. روز قبل از آن این کارگران در مقابل استانداری اهواز تجمع داشتند و با شعار “هیچ جا نمیریم، همین جا هستیم”؛ پیگیر طلبهایشان شدند. این شرکت ٤ هزار کارمند و کارگر دارد و در جنوب شرقی شهر اهواز واقع است.
تجمع اعتراضی کارگران روغن نباتی جهان
صبح روز ۲۳ بهمن ما شاهد یک اتفاق مهم در شهر زنجان بودیم. در این روز کارگران روغن نباتی جهانی همراه با خانواده هاشان در اعتراض به بیکارسازیها و تعویق پرداخت حقوقهایشان در وسط شهر راهپیمایی کردند و شعار دادند. سردادن شعار “یک اختلاس کم بشه، مشکل ما حل میشه”؛ فضای شورانگیری به شهر داده بود و مردم با شادی این اتفاق را دنبال میکردند. و این شعاریست که در حاکمیت مشتی دزد و میلیاردر، دارد به شعاری اجتماعی در میان مردم تبدیل میشود. این شعاریست که کارگران هپکو در راهپیمایی شان در وسط شهر اراک و قبل از آن کارگران بازنشسته و معلمان بازنشسته در اعتراضاتشان در مقابل مجلس سر دادند. این شعاریست که اعتراض کارگران و کل جامعه را به تبعیض ها و نابرابری ها که ریشه در حاکمیت مشتی دزد و جنایتکار بر گرده جامعه دارد، بیان میکند. این شعاریست که کل توحش سرمایه داری حاکم را دارد به چالش میکشد. زنده باد کارگران روغن نباتی جهان
احضار رضا شهابی به زندان و جعفر عظیم زاده و شاپور احسانی راد برای محاکمه
بنا بر خبر منتشر شده از سوی سندیکای شرکت واحد رضا شهابی عضو هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد با دستور مقامات طی روزهای آینده به زندان بازگردانده می شود. متعاقب تماس های مکرر دادستانی تهران با رضا شهابی برای مراجعت به زندان، همچنین اخطار به وثیقه گذار او در مورد توقیف وثیقه، شنبه بیست و سوم بهمن، رضا شهابی به همراه وکیل، وثیقه گذار و همسرش و جمعی از اعضای سندیکا که در مقابل ساختمان حضور داشتند به دادستانی رفتند. علیرغم وضعیت بد جسمانی رضا شهابی و آسیب هایی که او قبلا در زندان دیده است، حاجی مرادی معاون امنیتی دادستان اعلام کرده است که تنها در صورت بازگشت شهابی به زندان، وثیقه او آزاد خواهد شد. سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی در اطلاعیه خبری خود بازگرداندن مجدد رضا شهابی به زندان را محکوم کرده و خواستار پایان دادن به زندان و رفع تعقیب پلیسی، امنیتی، قضایی از او و سایر اعضای سندیکا از جمله ابراهیم مددی نایب رئیس و داود رضوی دیگر عضو هیات مدیره سندیکا و دیگر فعالین کارگری شده است.
از سوی دیگر جعفر عظیم زاده رئیس هیات مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران و شاپور احسانی راد عضو هیات مدیره این تشکل کارگری در ٢١ اسفند بخاطر مبارزاتشان در دفاع از کارگران و با اتهامات امنیتی بار دیگر محاکمه خواهند شد. همچنین تقاضای اعاده بررسی حکم از سوی اسماعیل عبدی دبیر کانون صنفی معلمان که هم اکنون با ٦ سال حکم در زندان است از سوی مقامات قضایی رد شده است. در کنار این تهدیدات و فشارها کارزار علیه امنیتی کردن مبارزات کارگران، معلمان و فعالین اجتماعی جریان دارد. ٥ اتحادیه کارگری فرانسه CGT CFDT Solidires FSU UNSA طی نامه ای به مقامات ایران احضار رضا شهابی عضو هیات مدیره سندیکای واحد به زندان را محکوم کرده و خواستار آزادی او شدند. با تمام قدرت به کارزار علیه امنیتی کردن مبارزات کارگران، معلمان و فعالین اجتماعی بپیوندیم. خواستار بسته شدن پرونده های قضایی فعالین کارگری، معلمان و فعالین اجتماعی با اتهامات امنیتی شویم. خواستار آزادی فوری بهنام ابراهیم زاده، اسماعیل عبدی و کلیه زندانیان سیاسی که با چنین اتهاماتی هم اکنون در زندانند بشویم. احضار جعفر عظیم زاده و شاپور احسانی راد برای محاکمه را محکوم و خواستار لغو احکام صادر شده زندان برای آنان شویم. به احضار رضا شهابی به زندان وسیعا اعتراض کنیم.
کمپین معلمان برای خواست سه میلیون دستمزد
یک کمپین مهم که در هفته گذشته جریان داشت، کمپین «بودجه عادلانه برای افزایش حقوق معلمان و بهبود کیفیت آموزش در مدارس» است. یک خواست مهم این کمپین افزایش حقوق معلمان در اولین قدم به سه میلیون تومان است. در بخشی از بیانیه این کمپین چنین آمده است: “ما خواهان افزایش سهم این وزارت خانه در بودجه مصوب ١٣٩٦ هستیم به طوریکه برای پرداخت حداقل حقوق پایه برای هر معلم، بازنشسته و کارمند اداری و خدماتی به مبلغ سه میلیون تومان اعتبار لازم پیش بینی گردد و شرایط و اعتبارات ضروری برای بهبود کیفیت آموزشی در مدارس کشور بخصوص برای دانش آموزان مناطق محروم پیش بینی شود”. این کارزار در مدیای اجتماعی به راه افتاده است و معلمان این حرکت اعتراضی خود را بزرگترین کمپین سراسری برای پیگیری خواستهایشان اعلام کرده اند. بنا بر آخرین خبرها ٤٥ هزار نفر آنرا امضا کرده و جمع کردن حمایت و همبستگی از این کارزار در مدارس تمام شهر ها بصورت حضوری جریان دارد. معلمان آنرا کمپین ٥٠ هزار نفری اعلام کرده اند. این کمپین گامی مهم در جلو بردن اعتراض علیه خط فقر در سطح جامعه و مبارزه برای خواست افزایش دستمزدهاست.
آخرین مباحث بر سر میزان حداقل دستمزدها
بنا بر خبرهای دولتی نشست کمیته مزد جمهوری اسلامی بدنبال یک ماه وقفه در ١٨ ماه برگزار شد و آخرین نشست آن در ٢ اسفند خواهد بود. بدین ترتیب بدنبال یک سکوت برنامه ریزی شده، هفته گذشته بحث بر سر میزان حداقل دستمزدها، داغ بود. دارو دسته های شورای اسلامی چی ها به حرف در آمده اند و مقامات دست اندر کار حکومتی نیز اظهاراتی کرده اند. در میان کارگران هم بحث بر سر این موضوع جریان دارد. مباحث چیست؟
بحثهای حکومتیان چیست؟
بحث های دولتی بر سر اینست که بنا بر ماده ٤١ قانون کارحداقل دستمزد بر اساس نرخ تورم و در نظر گرفتن سبد معیشت خانوار تعیین می شود. و این درحالیست که کارگران در تعیین نرخ تورم و میزان هزینه سبد معیشت خانوار دخالتی ندارند و تعیین این نرخها اساسا بنا بر مصالح سرمایه داران و همانند هر سال رقمی دستکاری شده و مهندسی شده است. از جمله بنا بر خبرهای دولتی آخرین نرخ تورم اعلام شده از سوی بانک مرکزی در آذر ماه سال جاری به میزان ٦.٨ درصد است و خنده دار اینکه حتی ادعا کرده اند که این رقم تا پایان سال کاهش خواهد یافت. معنای عملی اعلام این نرخ تورم به گفته خودشان اینست که به میزان حداقل دستمزدها حتی ده درصد هم اضافه نخواهد شد و میزان آن نهایتا از ٨١٢ هزار تومان، به ٨٨٢ هزار تومان و یا فرضا ٨٩٣ هزار تومان خواهد بود.
در چهارچوب همین گمانه زنی ها حمید حاج اسماعیلی از “کارشناسان حوزه کار” جمهوری اسلامی با اعلام اینکه حداقل دستمزد کارگران برای سال آتی بین ١٣ تا ١٥ درصد افزایش خواهد داشت، میگوید: “حداقل دستمزد کارگران که هر ساله از سوی شورای عالی کار تعیین می شود باید با اتکا به شاخص های کلان اقتصادی مانند خط فقر محاسبه شود. وی با بیان اینکه شاخص خط فقر می تواند در چانه زنی برای ارتقای حداقل دستمزد کارگران موثر باشد، تاکید کرد: تردیدی نیست نمی توانیم خط فقر را ملاک قرار دهیم اما نمایندگان کارگری می توانند تلاش کنند فاصله حداقل دستمزد را با این شاخص کمتر کنند.”.
احسان سهرابی عضو هیئت مدیره کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور نیز با اعلام اینکه با محاسبه ۱۰ درصد افزایش هزینه امور مربوط به تغذیه، حقوق مورد نیاز برای گذران یک زندگی برای کارگر، حدود ۲ میلیون و ۴۴۶ هزار تومان است که باید لحاظ شود. احسان سهرابی نیز همانند حمید حاج اسماعیلی “لحاظ شدن” سبد هزینه دو میلیون و ٤٤٦ هزار تومان در تعیین میزان حداقل دستمزدها صحبت میکند.
از همین دست اظهارات، عکس العمل قابل توجه غلامرضا کاتب عضو کمیسیون تلفیق در مجلس اسلامی در گفتوگویی با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، در رابطه با اظهارنظر یک نماینده مجلس است، که گفته بود، حداقل حقوق سال آینده در تلفیق یک میلیون و دویست هزار تومان تعیین شده است. به محض انتشار این خبر او سراسیمه و نگران از اینکه شبهه ای بر سر افزایش دستمزدها ایجاد شود، توضیح داد که این مبلغ ربطی به میزان حداقل دستمزد ندارد، بلکه مربوط به بحث در مورد سقف معافیت مالیاتی در بودجه سال ٩٦ بوده است که گویا سقف این مبلغ در نهایت دو میلیون تومان تعیین شده است. چون خوب میدانند که در راستای سیاست ارزان سازی نیروی کار، حداقل دستمزدها حتی به ٩٠٠ هزار تومان هم نخواهد رسید و حتی پخش خبری چون حداقل دستمزد یک میلیون و دویست هم برایشان هزینه دارد.
به عبارت روشنتر اینها هر سال که موعد تعیین حداقل دستمزدها برای سال آتی است، بنا بر مصالح سرمایه داران و دولت حامی اش، نرخ تورم، نرخ سبد هزینه و غیره پایین می آید تا مبنایی برای بریدن دستمزد چند بار زیر خط فقر برای کارگران باشد. و در این بازی مسخره دولت، بانک مرکزی، شورایعالی کار و تشکلهای دست ساز حکومتی، همانند یک ارکستر واحد کار میکنند. از جمله درحالیکه تورم بیداد میکند. افزایش قیمت ها سرسام آور است، این بیشرمان ابلهانه دروغ میگویند و از نرخ تورم هشت درصد و ده درصد سخن میگویند. و یا چند ماه پیش آمارهای دولتی نرخ هزینه خانوار را چهار میلیون و نیم اعلام داشت، حالا که موعد تعیین حداقل دستمزدها بر اساس نرخ سبد هزینه هاست، مبلغ سبد هزینه خانوار دو میلیون و ٤٤٦ هزار تومان اعلام میشود. و تازه همین مبلغ نیز قرار نیست مبنایی برای محاسباتشان باشد، بلکه با گستاخی تمام اعلام میکنند که انجام آن غیر ممکن است و این مبلغ تنها قرار است مبنایی برای “چانه زنی” باشد و در محاسباتشان “لحاظ” شود.
این چنین است که هر ساله مشتی سرمایه دار دزد و مفتخور تحت عنوان سه جانبه گری دولت، کارفرما و “جامعه کارگری” در شواریعالی عالی کارشان می نشینند و از بالای سر کارگر بر روی قیمت نیروی کار ۱۳ میلیون کارگر که با خانواده هایشان جمعیتی ٥٠ میلیون نفره را در بر میگیرد، تصمیم میگیرند و بر بهای آن چوب حراج میزنند. و این تصمیم گیری در واقع سطح معیشت بازنشستگان، کارگران بیکار و استاندارد کل جامعه را رقم میزند. کارگران به کل این بساط استثمار و چپاول اعتراض دارند، به اینهمه تبعیض و نابرابری اعتراض دارند و این را در اعتراضاتشان با شعارهایی علیه حقوقهای نجومی مقامات عالیرتبه و دزدی های حکومتیان و مقایسه آن با دستمزدهای زیر خط فقرشان اعلام کرده اند. این را کارگران هپکو با سر دادن با سر دادن سرود همبستگی “زیر بار ستم نمی کنیم زندگی”، در اعتراضات پر شکوه خود در اراک اعلام داشتند.
کارگران چه میگویند
جنبش برای خواست افزایش دستمزدها اکنون جنبشی است اجتماعی که کارگران و معلمان دو ستون اصلی آن هستند. کارگران با اعلام رقم و با اعتراضاتشان به روشنی اعلام کرده اند که شورای عالی کار را قبول ندارند و میزان حداقل دستمزدها باید با شرکت نمایندگان منتخب مجامع عمومی خود آنها تعیین شود. سال گذشته در حرکتی هماهنگ سیزده تشکل کارگری از جمله اتحادیه آزاد کارگران ایران، انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه، سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، سندیکای نقاشان استان البرز، کانون مدافعان حقوق کارگر، کمیته پیگیری برای ایجاد تشکلهای کارگری، کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، سندیکای کارگران شرکت واحد، کارگران پروژه های پارس جنوبی، جمعی از کارگران پتروشیمی های منطقه ماهشهر و بندرامام، فعالان کارگری جنوب، جمعی از کارگران محور تهران- کرج، فعالان کارگری شوش و اندیمشک با پرچم خواست افزایش دستمزدها به رقمی بالای خط فقر و در قدم اول سه میلیون و پانصد هزار جلو آمدند و حول این خواست جنبشی شکل گرفت. بعلاوه اینکه یک بند مهم آخرین بیانیه معلمان در ٢٣ اسفند ٩٤ تاکید بر همین خواست بود. امسال کارگران، بازنشستگان، معلمان با شعار خط فقر چهار میلیون، حقوق ما یک میلیون قدم به جلو گذاشتند و در واقع پلاتفرم مبارزه بر سر خواست افزایش دستمزدها را با شعارهای اعتراضی شان در خیابان دادند. امسال گفتمان ها اینست که اگر خط فقر چهارمیلیون و نیم است، حقوق ما باید به عنوان اولین قدم بالای این رقم باشد. بعلاوه اینکه دستمزد باید با بیمه های پایه ای اجتماعی چون درمان رایگان و تحصیل رایگان برای همه تکمیل شود.
معلمان نیز با کمپین قدرتمند هزاران نفره خود خواستار افزایش حقوقها بالای سه میلیون تومان هستند. این گفتمانها جواب قاطع کارگران، معلمان و مردم جامعه علیه فقر و فلاکت است. وظیفه ماست که این گفتمان ها را سراسری کنیم. اخبار این اعتراضات را خصوصا در گروههای پیگیری مطالباتمان در مدیای اجتماعی، انعکاس دهیم. و به این شکل صف اعتراض سراسری خود را علیه دستمزدهای زیر خط فقر و برای داشتن یک زندگی انسانی متحد کنیم.