بعد از چند روز دندان روی جگر گذاشتن خامنهای و سپاه برای پرهیز از رجزخوانیهای معمول به دنبال کشتهشدن حسن نصرالله، سرانجام تحتفشار باقیمانده حزبالله و مهرهها و باندهای تندرو حکومتی که قادر به فهم زبان و حال فعلیخامنهای نبودند،خامنهای ناچار شد برای حفظ انسجام درونی حکومت و راضی نگهداشتنحزبالله و دیگر گروههای تروریستی وابسته، به حمله هوایی چند روز پیش اسرائیل که به کشتهشدن نصرالله و تعداد زیادی از فرماندهان حزبالله و سپاه قدس منجر شد، پاسخ دهد و با فراخواندنشورایعالی امنیت ملی و تشکیل جلسه با آن، دستور حمله موشکی را صادر کندکه شب سهشنبه دهم مهر با شلیک ۲۰۰ موشک بالستیک به اسرائیل این تصمیم عملی گردید.
این حمله علیرغم ناموفق بودنش که خسارات مالی و زیرساختی چندانی برای اسرائیل به بار نیاورد و تلفات جانی در خاک اسرائیل به دنبال نداشت و همچنین علیرغم اینکه مانند حملات مضحک بهاصطلاحانتقامجویانه قبلی به پایگاه آمریکایی و به شهرهای اسرائیل از قبل به اطلاع آمریکا و از آن طریق به اطلاع اسرائیل رسانده بودند، اما دستاویزی برای حملات متقابل اسرائیل به ایران شده است و انتظار میرودبهزودی این حملات صورت بگیرد.
نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل که چهار ماه پیش در دادگاه لاهه بهعنوانجنایتکار جنگی شناخته شده بود و زیر فشار افکار عمومی جهانی قرار داشت، امروز قاطعانه بهخاطر آن چه نقض قوانین بینالمللی از سوی حکومت اسلامی میخواند از آمریکا و متحدان غربیاشبهاصطلاح حق و جواز دفاع از خود را که معنایش حمله به تأسیسات نیروگاهی و پالایشگاهی ایران است، دریافت کرده است.
طبق آنچه که در بیانیهها و پیامهای سران دولت اسرائیل مکرراً هشدار داده شده است، اسرائیل قصد حملات به نیروگاهها و پالایشگاههای ایران را دارد و به گفته خودشان میخواهند ایران را به عصر حجر ببرند. این تهدیدات جدی هستند و جان و زندگی مردم در خطر است. دولت اسرائیل برای بقای خود بهاندازه جمهوری اسلامی و گروههای تروریستی اسلامی ظرفیت اقدام به هر جنایتی دارد و همانطور که نزدیک به ۵۰ هزار نفر از مردم بیدفاع فلسطین را به بهانه ناکارآمد کردن حماس کشتار کرد، میتواند چنین جنایاتی را علیه مردم در ایران هم تکرار کند. اهدافی که دولت اسرائیل برای حمله در ایران تعیین کرده است مراکز تولیدی و اقتصادیای هستند که علاوه بر دچار کردن مردم به مشکلات بیشازپیش معیشتی، بیآبی، بیبرقی و محروم شدن از امکانات پزشکی و درمانی و حتی تهیه مایحتاج روزانه و غیره، جان هزاران کارگر شاغل در آن مراکز را به خطر میاندازد.
باید در برابر این جنگ و جنایاتی که به واسطه آن بر مردم تحمیل خواهد شد ایستاد و نگذاریم جان و زندگی ما مردم قربانی و هزینه جنگ تروریسم اسلامی در برابر تروریسم دولتی اسرائیل شود. معلوم است که ما مردم ایران نمیتوانیم یک دولت ارتجاعی و خونریز مانند دولت اسرائیل که بر جامعهایدیگری حاکم است را مستقیماً مورد تعرض قرار داده و دستش را نسبت به ادامه جنگ و حملات نظامی به جان و زندگی خود ببندیم.
اما جمهوری اسلامی طرف دیگر این جنگ و خونریزی است که امروز جامعه ما را تهدید میکند و ممکن است در صورت ادامه حیاتش دنیایی تیره و تارتر از آنچه که ممکن است متصور شد برای مردم رقم بزند.
ما موظف هستیم برای نجات خود و کنارزدن سایه جنگ و خرابی و نابودی از سر جامعه، علیه جمهوری اسلامی سریعاً و وسیعاًدستبهکار شویم و سرنگونش کنیم. تنها راه جلوگیری از گسترش جنگ، به خیابان آمدن و زیر فشار گذاشتن جمهوری اسلامی است.
فضای عمومی جامعه علیه حکومت و سیاستهایجنگطلبی و اعمال جنگافروزانه آن است. اعتراضات بخشهای کارگری، اعتراضات عمومی علیه گرانی، دزدی و فساد گسترده، علیه کمبودهای رفاهی مانند آب و برق و گاز و علیه تخریب محیطزیست، مبارزات هر روزه زنان، مبارزات علیه اعدام و مبارزات خانوادههای دادخواه علیه حکومت که با گرامیداشت یاد عزیزان خود، به مبارزهای هر روزه تبدیل شده است جمهوری اسلامی را به وحشت انداخته و بخش اصلی و مهمی از علت ناتوانی حکومت در پاسخگویی نظامی مستقیم به عملیاتها و ترورهای دولت اسرائیل در داخل ایران و منطقه همین میدانهای تقابل جامعه با آن هستند.
در جریان همین اعتصابات و تجمعات اعتراضی طی ماهها و سالهای گذشته صدای ضدیت و مخالفت با سیاستهایجنگطلبانه جمهوری اسلامی و خطر وقوع جنگی که مردم ایران را تهدید میکند، بلند بوده است. ضدیت عمومی مردم با جنگ و جنگطلبیهای ارتجاعی ریشه در دل ضدیت با موجودیت جمهوری اسلامی دارد که ۴۵ سال است جان و زندگی دهها میلیون نفر را گروگان بقای خود گرفته است.
امروز بر بستر انقلاب، سرنگونکردن رژیم مورد هدف است و جنگافروزی حکومت میتواند به اراده مردم برای ساقط کردن سریعتر آن بیفزاید. این فضا و اراده عمومی همان شب سهشنبه به دنبال حمله موشکی رژیم به اسرائیل و درپاسخ به خوشحالی و “حیدر، حیدر” گفتنهای مزدوران و ساندیسخورهای حکومتی، با شعارهای انقلابی و بوقزدنها و سوتزدنها در منطقه چیتگر و مقابل دانشگاه تهرانخود را نشان داد.
شعارها و اقدامات در ضدیت با جنگ و موشکپرانیهای جمهوری اسلامی، در چیتگر و مقابل دانشگاه تهران را باید همراه با دیگر روشهایی که بتوانند حکومت را ناچار به دستکشیدن از ادامه و گسترش جنگ کنند، عمومی و سراسری کرد.
اما برای خلاصشدن همیشگی از کابوس جنگ باید حکومت را سرنگون کرد. با سرنگونکردن جمهوری اسلامی بهعنوان طرف تروریسم اسلامی جنگ، طرف دیگر آن یعنی تروریسم دولتی اسرائیل نیز برای کاستن از بحران بقای خود، بهانه و توجیه ادامه جنگ و کشتار را از دست خواهد داد و حسابش را مردم اسرائیل تسویه خواهند کرد.