اخیراً یکی از معاونان وزارت آموزشوپرورش گفته است ۷ میلیون و ۴۰۰ هزار بیسواد مطلق در کشور وجود دارد. این یعنی حدود هشت میلیون نفر در گروه سنی ۶ سال به بالا که حتی قادر به نوشتن اسم خود نیز نیستند. در خبر دیگری رئیس سازمان نهضت سوادآموزی گفته است در گروه سنی ۱۰ تا ۴۹ سال نیز یک میلیون و ۷۰۷ هزار بیسواد مطلق وجود دارد.
*در آمارهای غیررسمی و خارج از آموزشوپرورش، مانند نهادهای فعال در زمینه کودکان، آمار کودکان بازمانده از تحصیل تا ۳ میلیون نفر اعلام شدهاست.طبق گزارش مرکز آمار، پارسال در مقطع ابتدایی بیش از ۱۷۵ هزار دانشآموز، در مقطع متوسطه اول حدود ۱۹۸ هزار و در مقطع متوسطه دوم نیز حدود ۵۵۷ هزار دانشآموز ترک تحصیل کردهاند.
اینها آمار و ارقام حکومتی از وضعیت بیسوادی و ترک تحصیل کودکان است.ابعاد فاجعه بیسوادیبهمراتببیشتر از آن است که حکومت میگوید.تشکلهای معلمان بارها آمار ارقام دیگری از وضعیت افزایش بیسوادی در دوره حکومت اسلامی و کودکان محروم از تحصیل دادهاند که بیانگر فاجعه اجتماعی بزرگ است.
پیرامون دلایل افزایش بیسوادی و ترک تحصیل کودکان در مقاطع مختلف تحصیلی، عوامل و فاکتورهایی عمل میکنند که مستقیماً نتیجه سیاستهای ضد آموزش و پرورشی رژیم است.سیاستهای رژیم در عرصه آموزشوپرورش، بهویژه پولی و کالایی کردن این امر، در کنار افزایش فقر و فلاکت، بالارفتن هزینههایتحصیل، اخاذی از خانوادهها به بهانههای مختلف، افزایش مدام شهریه مدارس و…از جمله دلایلی هستند که توسط حکومت این فاجعه بزرگ اجتماعی را رقم زدهاند.
میزان افزایش شهریههای مدارس که رسماً از طرف وزارت آموزشوپرورش حکومت هر ساله تعیین و اعلام میشود، در کنار گرانی سایرهزینههای تحصیل و ناتوانی خانوادهها از تأمین این هزینهها، اصلیترین علت ترک تحصیل کودکان و نهایتاً باعث افزایش آمار جمعیت بیسواد هستند.هزینههای تحصیل بعد از هزینه مسکن و سرپناه، دومین رقم هزینه خانوادهها است.
حکومت ادعا میکند تحصیل در مدارس دولتی رایگان بوده و نیاز به پرداخت شهریه نیست. این یک دروغ آشکار است.وزارت آموزشوپرورش مصوبهای برای دریافت “کمکهای داوطلبانه” از خانوادههایدانشآموزان دارد.این مصوبه میگوید: “بر اساس ماده یازده قانون تشکیل شورای آموزشوپرورشهزینههای دریافتی در مدارس دولتی تنها بهمنظورکمکهای داوطلبانه و با رضایت اولیای دانشآموزان دریافت میشود.”
در خبر دیگری آموزشوپرورش در باره هزینه ثبتنام در مدارس ابتدایی در سال ۱۴۰۲ میگوید:”مدارس مجاز به دریافت هزینه برای ثبتنام اولیه از دانشآموزاننمیباشند، اما دریافت هزینه و شهریه برای ارائه خدمات در طول سال تحصیلی بلامانع میباشد.”
این دو مصوبه مدتها است در مدارس دولتی اجرا میشود و بر اساس آن و بسته به اینکه مدرسه دولتی در کدام ردهبندی، مثلاً مدرسه ممتاز، هیئتامنایی، نمونه و…قرار داشته باشد، میتوانند اقدام به دریافت شهریه بکنند.
دریافت شهریه و هزینه ثبتنام و سایر اخاذیها از خانوادهها در مدارس، سیاست رسمی وزارت آموزشوپرورش است.مدیران مدارس دولتی و ادارهجات آموزش پرورش که بارها در برابر سؤالاتخانوادهها در مورد دریافتشهریههای میلیونی حداقل بین ۵ تا ۷میلیون روبرو شدهاند، با وقاحت اعلام کردهاند که” وزارت آموزشوپرورش و دولت قادر به تأمین و پرداخت هزینههای مختلف مدارس نیستند”و به همین خاطر دست مدیران را برای گرفتن شهریه و انواع هزینهها به بهانههای مختلف باز گذاشتهاند.تازه این وضعیت هزینههای مدارس دولتی است.وضعیت شهریهها و هزینههای مختلف در مدارس غیرانتفاعی که آن هم در دست باندهای دیگر وزارت آموزشوپرورش است، بهمراتب بیشتر است.متوسط شهریه این مدارس ۴ تا ۳۵ میلیون تومان است.
افزایش آمار جمعیت بیسواد به بیش از هفت میلیون نفر در چهار دهه گذشته، ۳میلیون کودک جامانده از تحصیل و ترک تحصیل میلیونهادانشآموز مقاطع راهنمایی و دبیرستان، نشان از سازماندهی رسمی گسترش بیسوادی توسط حکومت است.وضعیت درآمدها و حقوق کارکنان زحمتکش که خود حکومت میگوید بیش از ۵۰درصدشان زیر خط فقر هستند، خود فاجعهایبهمراتببزرگتر است.فاجعهای که کودکان را ناچار میکند به دلیل هزینههای تحصیل، ترک تحصیل و مدرسه کرده و به صف نیروی کار ارزان کودکان بپیوندند تا کمکخرجی برای یک زندگی بخور نمیر برای خانواده باشند.
مسئول مستقیم این فاجعه بزرگ اجتماعی جمهوری اسلامی و سیاستهای ضد آموزش و مدرسه و پرورش آن است.تعلیموتربیت، مدرسه و آموزش و برخورداری از امکانات تحصیل، رشد و شکوفایی کودکان و نسل جوان هیچ موقع امر حکومت نبوده است.فکروذکر و امر این حکومت اسلامی کردن جامعه از جمله آموزشوپرورش و ترویج جهل و خرافه مذهبی، تربیت سرباز امامزمان، جهاد برای اسلام و از این خزعبلات بوده است.امری که بیش از چهار دهه است مشغول آن بوده و صدها هزار میلیارد تومان پول برایش هزینه کرده است که البته الان اعتراف میکند شکست خورده و مدارس بهاندازه کافی اسلامی نیستند.تحصیل رایگان، مدارس استاندارد با همه امکانات امروزی، آموزش و تحصیل بدون دخالت دولت و حکومت مذهبی، دسترسی به آخرین دستاوردهای علم و تربیت در عرضه فراگیری و آموزش و مدرسه و…حق مسلم و بیچون چرای مردم است.برای بست آوردن این حداقلها هم چارهای جز این نیست که کل بساط نظام جهل و خرافه مذهبی و ترور و سرکوب و فقر و محرومیت اکثریت عظیم جامعه را به زیر کشید.
محمد شکوهی