«دیپلماسی دیل»، پیرامون نتایج سفر ترامپ به کشورهای عربی- محمد شکوهی

این هفته دونالد ترامپ به کشورهای عربی از جمله عربستان، امارات متحده عربی و قطر سفر کرد. در جریان این سفر صدها میلیارد دلار قراردادهای نظامی و مالی بین این کشورها و ترامپ امضا شد. دیپلماسی اقتصادی نوع ترامپی، “دیل” معامله زدوبند در جریان این سفر به نظر می‌رسد که به اهداف از پیش تعیین‌شده‌اش رسیده است. در جریان این سفر طرفین تأکید کردند که دوران جدیدی در روابط کشورهای منطقه با آمریکای ترامپ آغاز می‌شود. تصمیمات و سیاست‌هایی که ترامپ در دیدار از سه کشور منطقه اعلام کرد، بخشی از سیاست‌های منطقه‌ای آمریکای ترامپ است که آغاز دوره دیگری را نشان می‌دهد. دوره‌ای که ترامپ تلاش دارد تخاصمات، اختلافات و تشتت در صفوف دوستان آمریکا را تا حدودی مهار کرده و در برابر جمهوری اسلامی قدرت‌نمایی کرده و به رهبری جدید پروآمریکایی در خاورمیانه شکل‌وشمایل دیگری بدهد. شکلی که در آن عربستان و متحدانش قرار است بیش از هر زمانی در راستای پیشبرد سیاست‌های آمریکا و مقابله با بحران هژمونی قدرت منطقه‌ای همسو با آمریکا و احتمالات آتی، به خط شوند.

طی سفر چهارروزه ترامپ به منطقه و دیدارها و گفتگوهایی که با سران سه کشور در منطقه داشت، تصمیمات و سیاست‌هایی اتخاذ شد که ترامپ اعلام کرد تأثیرات نسبتاً مهمی در این منطقه حداقل تا وقتی که ترامپ در رأس قدرت است، خواهد گذاشت. خاورمیانه کانون بحران‌های بزرگ است و در رأس آنها مسئله فلسطین و اسرائیل و تهدیدات جمهوری اسلامی و تروریسم اسلامی است که تابه‌حال با همه تلاش‌های غرب و آمریکا در رسیدن به نتیجه دل‌خواه آمریکا، شکست‌خورده است. این سفر قرار است استارت دوره جدیدی در روابط این کشورها با آمریکا را زده و پاسخ‌هایی به معضلات منطقه از منظر ترامپ ارائه بدهد.

مسائل و موضوعاتی که ترامپ در سفر اخیرش به کشورهای منطقه به آنها پرداخت و ادعا کرد راه‌حل‌هایی برای برون‌رفت از این بحران دارد، را با هم مروری بکنیم:

شکل‌دادن به بلوک کشورهای عربی مقابل جمهوری اسلامی به رهبری عربستان در منطقه

عربستان به‌عنوان متحد آمریکا در دهه‌های اخیر در برابر گسترش نفوذ تروریسم اسلامی مورد حمایت جمهوری اسلامی به‌غیراز دخالتش در جنگ یمن کاری نتوانسته بکند. چنددستگی و عدم اجماع عمومی کشورهای عربی در برابر جمهوری اسلامی، زمینه را برای گسترش نفوذ جمهوری اسلامی باز گذاشت و نتیجه‌اش میدان‌دار شدن تروریسم اسلامی مورد حمایت جمهوری اسلامی که هویت اصلی آن ضدآمریکایی و ضد غربی است، در منطقه شد. موضوعی که کل موقعیت آمریکا را در برابر جمهوری اسلامی و تروریسم اسلامی از یمن، عراق و لبنان گرفته تا اسرائیل و سوریه تضعیف کرد. بعد از نزدیک به یک دهه الان اوضاع عوض شده است. جمهوری اسلامی در منطقه با کل تروریسم اسلامی‌اش شکست‌خورده و در ضعیف‌ترین موقعیت قرار دارد و این موضوع اهمیت بازسازی مجدد رابطه آمریکا با متحدانش در منطقه و تلاش برای ایجاد قطب‌بندی در برابر جمهوری اسلامی و جلوگیری از تحرکات بعدی‌اش را مهم‌تر کرده و در دستور طرفین قرار داده است.

تلاش ترامپ برای جمع‌کردن متحدان آمریکا به سرکردگی عربستان و امارات ایجاد یک بلوک قدرتمند در برابر جمهوری اسلامی و محور مقاومت شکست‌خورده‌اش یکی از اهداف سفر ترامپ است. جمهوری اسلامی در منطقه قرار نیست دیگر حرف اول را در برابر عربستان و متحدان آمریکا بزند. تنگ کردن حلقه محاصره جمهوری اسلامی و تلاش برای حذفش از تأثیرگذاری در تحولات منطقه خاورمیانه جهت‌گیری اصلی این بلوک به رهبری ترامپ خواهد بود. از این منظر دوره قدرقدرتی منطقه‌ای جمهوری اسلامی به پایان رسیده و ترامپ تلاش دارد در این فرصت و شکست جمهوری اسلامی، سرو سامانی به وضعیت متحدانش در منطقه بدهد تا برای رویارویی‌های آتی احتمالی آماده‌تر بشوند.

پیمان ابراهیم و مسئله فلسطین و اسرائیل

موضوع فلسطین مهم‌ترین موضوع جنگ و اختلافات رژیم‌ها و قدرت‌های منطقه‌ای در خاورمیانه و اسرائیل در طول بیش از ۷۰ سال اخیر است که تابه‌حال به نتیجه دل‌خواه آمریکا و غرب نرسیده است. ترامپ در این سفر تلاش کرد کشورهای مهم منطقه را حول محور پیمان ابراهیم مصوب سال ۲۰۲۰، به‌رسمیت‌شناختن اسرائیل، برقراری روابط سیاسی با اسرائیل در ازای حمایت‌های نظامی و سیاسی ترامپ ترغیب کند تا بدین‌طریق آخرین تلاش‌ها و تقلای جمهوری اسلامی برای دخالت در موضوع فلسطین را مهار و متحدان خودش را به جلو براند. بعد از شکست محور مقاومت جمهوری اسلامی و سرنگونی اسد زمینه برای حرکت در مسیر سیاست‌های مورد نظر ترامپ با موانع کمتری روبرو است. اینکه این تلاش‌های ترامپ به نتیجه خواهد رسید یا نه، بسته به نحوه برخورد کشورهای دوست عرب آمریکا با اسرائیل و سیاست‌های اعلام شده ترامپ است. بازگشت به پیمان ابراهیم در مقابله با سیاست‌های ضداسرائیلی جمهوری اسلامی و حمایت از تروریسم اسلامی و تهدید نابودی اسرائیل، کماکان تنها نقشه راه ترامپ برای حل این بحران است. حذف جمهوری اسلامی و متحدانش در این ماجرا زمینه را برای احیای احتمالی این پیمان و تغییر چهره و آرایش سیاسی منطقه خاورمیانه، این بار به رهبری عربستان و متحدان آمریکا مساعد کرده است.

سرنگونی اسد و شکست محور مقاومت جمهوری اسلامی و بازگشت سوریه به کمپ آمریکا

با سرنگونی اسد و قدرت‌گیری جریان اسلام‌گرای تحریر شام به رهبری احمد شرع، جمهوری اسلامی رسماً در سوریه شکست خورد و الان میدان برای بازی آمریکا با حاکمان جدید سوریه باز شده است. دیدار ترامپ با شرع و تعریف و تمجید از این تروریست سابق، اعلام لغو تحریم‌های امریکا علیه سوریه و آزادسازی دارایی‌های توقیف شده سوریه در آمریکا، این امکان و توان مالی و حمایت سیاسی را به دارودسته اسلام‌گرایان می‌دهد که در همراهی با سیاست‌های عربستان و آمریکا در منطقه، وارد کمپ آمریکا بشوند. علاوه بر این ترامپ از شرع خواسته زمینه را برای ایجاد روابط با اسرائیل و پایان‌دادن به تخاصمات و جنگ‌های دو کشور مهیا نماید.

تعیین تکلیف با حوثی‌های مورد حمایت جمهوری اسلامی

مسئله حوثی‌های یمن و حمایت جمهوری اسلامی از این جریان هم موضوع دیگر این سفر بود. آمریکا بعد از سرنگونی اسد، به‌ویژه در چند ماه گذشته دور دوم ریاست‌جمهوری ترامپ حملات ویران‌کننده‌ای به همراه اسرائیل به مواضع حوثی‌ها انجام داده که نتیجه‌اش این شد که حوثی‌ها گفته‌اند به کشتی‌های آمریکایی حمله نخواهند کرد و به‌خاطر تسریع روند مذاکرات هسته‌ای آمریکا با جمهوری اسلامی، فعلاً حملاتشان به کشتی‌های آمریکایی را متوقف می‌کنند. در واقع جریانات تروریستی حوثی مورد حمایت جمهوری اسلامی شکست‌خورده و زمین‌گیر شده‌اند. اعمال فشار به حوثی و جمهوری اسلامی برای دست‌کشیدن از حمایت از حوثی‌ها ادامه دارد.

تلاش ترامپ برای شکل‌دادن به محور ترکیه، عربستان و اسرائیل در خاورمیانه

یکی دیگر از موضوعات سفر چهارروزه ترامپ به کشورهای عربی موضوع کشاندن و میدان دادن به کشورهای ترکیه، عربستان و اسرائیل در ایفای نقش در منطقه خاورمیانه بود. در جریان این سفر ترامپ روی ایجاد محوری با حضور این سه کشور با حمایت آمریکا، و به‌ویژه ایفای نقششان در تحولات جاری در منطقه تأکید کرد و آن را راه‌حل مناسب برای حل بحران‌های منطقه خاورمیانه توصیف کرد. این سه کشور علی‌رغم اختلافاتی که با همدیگر دارند در نحوه برخوردشان با مسئله فلسطین و اسرائیل، بدشان نمی‌آید که در چارت سیاست‌های منطقه‌ای آمریکا قرار گفته و از ضداسرائیلی‌گریشان دست برداشته و با تلاش و پادرمیانی آمریکا به حل مشکلات منطقه دراین‌رابطه، کمک کرده و پای پیمان ابراهیم آمده و زمینه را برای احیای این پیمان با نظرداشت ملاحظات و خواست‌های اسرائیل عملی نمایند. نکته‌ای که چندان آسان به نظر نمی‌رسد. ولی با تغییر و تحولات یک سال و نیم گذشته بعد از آغاز جنگ حماس و اسرائیل؛ قدرت‌گیری جریان اسلام‌گرای پرو ترکیه در سوریه و تحولات بعدی، و کلاً اوضاع منطقه امکان میدان‌دار شدن این محور دور از انتظار نیست.

موضوع بحران هسته‌ای آمریکا با جمهوری اسلامی

موضوع بحران هسته‌ای و مذاکرات آمریکا و جمهوری اسلامی یکی از موضوعات مهم سفر ترامپ به منطقه بود. دراین‌رابطه ترامپ ضمن دادن قول و قرارهای همکاری در ساخت رآکتورهای اتمی و کمک به پیشرفت حداقل عربستان و امارات در مورد دسترسی به نیروگاه‌های اتمی با تکنیک آمریکایی به این کشورها اطمینان داده که هرگز آمریکا به جمهوری اسلامی اجازه دسترسی به سلاح هسته‌ای نخواهد داد و از این کشورها برای هسته‌ای شدن حمایت خواهد کرد. نگرانی که کشورهای عربی از برنامه‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی دارند بدین ترتیب تا حدودی در حال برطرف‌شدن است. از این منظر اعمال فشارهای حداکثری به جمهوری اسلامی برای پذیرش خواست آمریکا مبنی بر کاهش غنی‌سازی با غلظت بالا و عدم تلاش برای هسته‌ای شدن و عقب‌نشینی از برنامه‌های هسته‌ای‌اش، کماکان ادامه دارد. ترامپ در جریان سفرش به عربستان گفت که با امارات متحده عربی و عمان و قطر در باره بحران هسته‌ای حکومت صحبت کرده و امیدوار است به نتیجه خوبی برسد.

ترامپ در دیدار با امیر قطر گفت: قطر در حال همکاری با آمریکا برای توافق هسته‌ای با ایران است.

وی گفت تحت‌فشار است که در برابر جمهوری اسلامی موضع سخت‌گیرانه‌تری اتخاذ کند، اما تأکید کرد که نمی‌خواهد پایان این ماجرا «وحشتناک» باشد و همچنان به راه‌حل‌های مسالمت‌آمیز امیدوار است.

ترامپ در جریان سفرش به منطقه تلاش کرد این کشورها را حول سیاست خود مبنی بر مهار و کنترل بحران هسته‌ای حکومت و کشاندنش به‌پای میز مذاکره و تحمیل خواست‌های خود به جمهوری اسلامی متحد کند. متقابلاً این کشورها هم بر خط مورد نظر ترامپ برای حل‌وفصل بحران هسته‌ای جمهوری اسلامی ازطریق مذاکرات تأکید کرده و بعضاً خواستار ایفای نقش در این ماجرا شدند. بدین ترتیب جمهوری اسلامی هم متوجه شد که “کشورهای دوست و برادر مسلمانش” در مقابله با بلندپروازی‌های هسته‌ای‌اش که آن را تهدید جدی برای امنیت خودشان می‌دانند، با ترامپ در یک جبهه قرار گرفته و ضمن ایزوله کردن بیشتر جمهوری اسلامی، به نوبه خود با فشارهای حداکثری آمریکا و اعمال تحریم‌های کشنده علیه جمهوری اسلامی همراه شده و حلقه محاصره جمهوری اسلامی را در منطقه تنگ‌تر می‌کنند. دور پنجم مذاکرات جمهوری اسلامی با آمریکا در مورد بحران هسته‌ای حکومت به‌شدت از نتایج سفر ترامپ متأثر شده و تأثیرات مهمی پیرامون چندوچون تحمیل خواست‌های آمریکا به جمهوری اسلامی ایفا خواهد کرد. عقب‌نشینی جمهوری اسلامی در بحران هسته‌ای و تن‌دادن به خواست‌های ترامپ برای جلوگیری از هر گونه احتمال حمله نظامی اسرائیل و شاید آمریکا به تأسیسات هسته‌ای رژیم، روند اوضاع را به نفع ترامپ و کشورهای منطقه و به ضرر کامل جمهوری اسلامی تقویت کرده و شرایط برای تحمیل خواست‌های ترامپ بر رژیم مساعدتر از هر زمان دیگری شده است. جمهوری اسلامی باتوجه‌به اوضاع و احوالی که بعد از سفر ترامپ به منطقه پیش‌آمده است، چاره‌ای جز قبول شکست و تن‌دادن به راه‌حل پیشنهادی دولت ترامپ برای حل بحران هسته‌ای‌اش ندارد.

در این هفته آمریکا به جمهوری اسلامی پیشنهاد جدیدی نیز داده است. “فقط ۳ سال غنی‌سازی نکنید تا صلح کنیم”! ترامپ در بازگشت از سفر چهارروزه‌اش به کشورهای حاشیه خلیج به خبرنگاران در هواپیما گفت که “ایالات متحده پیشنهادی را برای توافق هسته‌ای به ایران داده است. پیشنهاد ما را در اختیار دارند و حالا باید سریع تصمیم بگیرند، وگرنه اتفاق بدی خواهد افتاد! هنوز تاریخ دور پنجم مذاکرات معلوم نیست و فشارهای حداکثری بر جمهوری اسلامی ادامه دارد.

رؤیای ترامپ برای بازگشت و حضور آمریکا در خاورمیانه

رسانه‌های کشورهای عربی گزارش دادند ترامپ در جریان سفر خود به ابوظبی با اشاره به حضور کم‌رنگ آمریکا در خاورمیانه در سال‌های اخیر، گفت: «آمریکا از خاورمیانه غایب بود، اما اکنون در حال بازگشت و تجدید موقعیت خود هستیم.»

علی‌رغم اینکه آمریکا در طول یک دهه گذشته حضور نظامی و دخالتش در بحران‌های منطقه را کم کرده وبا توجه به شکست‌هایی که متحمل شده بود دیگر علاقه‌ چندانی به حضور در خاورمیانه نظیر دهه ۹۰ قرن گذشته ندارد، اما با سر کار آمدن ترامپ و علی‌رغم تأکید وی بر شعار “اول آمریکا” و خارج‌کردن نیروهایش از بخش‌هایی از خاورمیانه و ادعای این که مسائل منطقه را باید خود کشورهای منطقه حل‌وفصل نمایند، به نظر می‌رسد که ترامپ سودای بازگشت و تقویت حضور آمریکا در منطقه را در سر دارد.

در یک دهه گذشته سیاست‌های آمریکا، به‌ویژه حمایت همه‌جانبه‌اش از اسرائیل در مقابل کشورهای عربی، بسیاری از کشورهای منطقه را نسبت به سیاست‌های آمریکا بدبین کرده و این نگرانی وجود داشت که اینها به‌طرف بلوک روسیه و چین متمایل بشوند که در همسویی با جمهوری اسلامی، برای آمریکا مشکلاتی ایجاد نمایند. ترامپ در دوره اول تلاش‌هایی برای بهبود و بازگرداند دوستان سابق آمریکا به دخالت فعال مورد نظرش در امورات منطقه را در دستور گذاشت که به نتیجه‌ای نرسید. الان در دور دوم و در ادامه همان سیاست‌های دوره قبلی، مسیر کاملاً متفاوتی در برخورد به عربستان و امارات و کشورهای منطقه در پیش گرفته است. سیاستی که تلاش دارد این کشورها را به بلوکی هم پیمان آمریکا و نهایتاً اسرائیل در منطقه تبدیل بکند. البته این سیاست ترامپ و نزدیکی بیشتر به عربستان زیاد باب میل اسرائیل نبوده و انتقاداتی به این سیاست‌ها دارد؛ ولی ترامپ هم به اسرائیل اطمینان داده که یکی از نتایج این جهت‌گیری جدیدش اتفاقاً به نفع اسرائیل و دورکردن و خنثی‌کردن این کشورها از دخالت در جنگ در مناطق فلسطینی‌نشین و تضعیف و نابودی نفوذ جمهوری اسلامی است.

هر چند که برخی کشورهای عربی از جمله عربستان و امارات بر ایده تشکیل دو دولت در مورد فلسطین تأکید دارند و حاضرند در این پروسه در کنار آمریکا باشند، ترامپ امیدوار است با بستن قراردادهای اقتصادی کلان و دادن برخی امتیازات به این کشورها، اینها را در کمپ آمریکا نگه داشته و جلوی هر گونه نزدیکی‌شان به جمهوری اسلامی و چین و روسیه را گرفته و از این طریق به نقش و تلاش‌های جمهوری اسلامی در منطقه پایان دهد. سفر ترامپ به کشورهای عربی به معنای تنگ‌تر کردن حلقه محاصره جمهوری اسلامی در منطقه و اعمال فشارهای بیشتر و در نهایت شکست جمهوری اسلامی است. در این میان حل بحران هسته‌ای جمهوری اسلامی و تحمیل خواست‌های ترامپ به جمهوری اسلامی، دست بر داشتن از غنی‌سازی و عدم دسترسی به سلاح هسته‌ای، موجب رضایت کشورهای عربی شده است.

اینکه رؤیای بازگشت آمریکا به خاورمیانه و این‌بار با متحدان منطقه‌اش چقدر عملی است، باتوجه‌به تأکیدات مکرر ترامپ بر شعار”اول آمریکا”، نشانه‌ای است از احتمال تلاش آمریکای ترامپ برای ورود به عرصه تأثیرگذاری بر روندهای سیاسی خاورمیانه است. اگر این روند را ترامپ ادامه بدهد، به‌احتمال زیاد نه فقط به‌خاطر منافع اقتصادی آمریکا، بلکه از نظر تجدید هژمونی سیاسی ازدست‌رفته آمریکا و تعریف مجدد سیاست‌های آمریکا در خاورمیانه یک تغییر جدی خواهد بود. در این میان و در پرتو این تحرکات سیاسی در منطقه، جمهوری اسلامی بازنده و شکست‌خورده و ضعیف‌تر از هر دوره‌ای ناچار است دست به عقب‌نشینی‌های بزرگی در برابر بلوک متحد کشورهای عربی با آمریکا بزند. روند آتی اوضاع از هر نظر به ضرر جمهوری اسلامی در حال رقم‌خوردن است.

۱۶مه ۲۰۲۵

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *