با نزدیکشدنآغاز به کار ریاستجمهوری دونالد ترامپ، در تاریخ ۲۰ ژانویه برابربا اول بهمن، بحث و گمانهزنیها پیرامون برخورد ترامپ با جمهوری اسلامی، چه در میان دستاندرکاران دولت آتی ترامپ و چه در میان باندهای حکومتی جمهوری اسلامی، تبدیل به یک موضوع داغ و بحثبرانگیز شده است. اظهارات اطرافیان ترامپ در بارهسیاست “مهاررژیم یا حمله” در کنارتناقضگوییها و زمزمههای شیفت کردن بهطرف مذاکره با ترامپازطرف باندهای حکومتی، نشان میدهد که با آغاز دوره ترامپ؛ دوره جدیدی درتحولات منطقه و نحوه برخورد آمریکا با جمهوری اسلامی به جریان افتاده است. دورهای که در آنالزاماً همه چیز به نفع جمهوری اسلامی تمام نخواهد شد.
ترامپ با جمهوری اسلامی چه خواهد کرد؟متقابلاً جمهوری اسلامی چه سیاستی در دوره ترامپ در پیش خواهد گرفت؟موضوع حمله آمریکا یا اسرائیل به ایران چقدر واقعی است؟ واکنش جمهوری اسلامی چه خواهد بود؟ به طور ویژه موضوع حمله به تأسیساتهستهای ایران که کماکان از دوره بایدن در دستور اسرائیل قرار داشته و منتظر چراغسبز آمریکا است،چه خواهد شد؟ آیا جمهوری اسلامی با وضعیت بسیار شکنندهای که درداخل کشور و در منطقه دارد توان و قدرت ریسک رویارویی با آمریکاو اسرائیل را دارد؟ وضعیت حکومت از چه قرار است و اوضاع منطقهچه تأثیریدر اتخاذسیاستهای رژیم در مقابلترامپ و برعکس ترامپدر مقابل ایران خواهد گذاشت؟
مروری به برخی از اظهارات ترامپ و دایره قدرتش در برخورد با رژیم بهویژه موضوع هستهای حکومت و کلاً سیاست این دوره ترامپ در مقابل جمهوری اسلامی نشان میدهد که سیاستو ارزیابی ترامپ از جمهوری اسلامی در درون هیئت حاکمه جدید آمریکا در حالشکلگیری و تکمیلشدن است.محور عمومی این سیاست طبق اظهارات ترامپ و تیم مشاورانش که دارند دست بالا راپیدا میکند، ازاینقرار است:
ترامپ قصد تغییر رژیم را ندارد.وی چندین بار در هفتههایاخیر نیز آن را تکرار کرده. هدف اومهار جمهوری اسلامی در این موقعیت ضعیف و شکننده بعد از سقوط اسد و حملات اسرائیل و… با اولویت موضوع بحران هستهای حکومت و جلوگیری از دسترسی رژیم به سلاحهستهای است. برخی نظریهپردازان دور وور ترامپ معتقدند که الان فرصت مناسبی برای مهار جمهوری اسلامیدر پرتو شرایط جدید فرار رسیده و ترامپ باید از این موقعیتاستفاده کرده و عقبنشینیهای جدی بهرژیم ایران تحمیل نماید.
یکی از طرفداران این بحث«جی سولومن» است. وی در وبسایتفریپرسنوشت:رئیسجمهور بعدی آمریکا فرصتی بیسابقه برای فلج کردن گروههای موسوم به «محور مقاومت» و پایاندادن به تلاش جمهوری اسلامی برای دستیابی به بمب هستهای دارد. آیا ترامپ از این فرصت استفاده خواهد کرد؟موضوعحمله نظامی اسرائیل با حمایت آمریکا اما محدود به جمهوری اسلامی همزمان باتشدید تحریمها هم طرفدارانی دارد اما هنوز جزئی ازپلاتفرم عملیاتی ترامپ نشده است.
والاستریت ژورنال این هفته در این موردنوشت: تیم ترامپ روی تحریمهای تازه و گزینههای حمله علیه جمهوری اسلامی کار میکند! دولت ترامپ قصد دارد به ایرانِ «فوقالعاده ضعیف» ضربه بزند. تیم ترامپ در حال بررسی اقدامات بیشتری، از جمله حملات هوایی، با هدف جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای است.بر اساس این گزارش، ایران سال سخت ۲۰۲۴ را پشت سر گذاشت که رخدادهای آن تهران را در خاورمیانه «فوقالعاده ضعیف» کرده است و اکنون در آستانه آغاز به کار دولت دوم دونالد ترامپ در سال ۲۰۲۵، سال سختتری نیز برای تهران آغاز شده است.
“هاسریچاردهاس”رئیس پیشین شورای روابط خارجی آمریکا در «مجلۀ فارنافرز» نوشت: استفاده از زور در کنار دیپلماسی و مخالفت با حملۀ نظامی پیش از مذاکرات!برنامۀ هستهای جمهوری اسلامیبرای آمریکا بیشترین اولویت را دارد و به همین دلیل هم باید در صدر موضوعات بررسی شود چرا که ایران هستهای، هم میتواند متحدان آمریکا در منطقه را تهدید کند و هم باعث شود یک مسابقۀتسلیحاتی در منطقه شکل بگیرد و عربستان سعودی و ترکیه هم در ادامه به این سمت حرکت کنند؛ اتفاقی که به باور رئیس پیشین شورای روابط خارجی آمریکا ثبات منطقهای را تهدید خواهد کرد.
وبسایت حکومتی انتخاب به نقل از «فارنپالسی» نوشت:علیرغم لحن سختگیرانهترامپ وی بارها ادعا کرده است که به دنبال تغییر حکومت در ایران نیست و همچنین خواهان روابط بهتر با این کشور است. در کمپین انتخاباتی سال گذشته، او همچنین استفاده از سلاحهای هستهای را «بزرگترین تهدید برای جهان» معرفی کرد. در دوران ریاستجمهوری، او بارها تلاش کرد تا با رهبرانجمهوری اسلامیگفتوگو کند، از جمله تلاش برای دیدار در آگوست ۲۰۱۹ با محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه وقت رژیمدر فرانسه، و در سپتامبر ۲۰۱۹ با حسن روحانی، رئیسجمهور وقت جمهوری اسلامی. پس از ترک سمت ریاستجمهوری، ترامپ علاقه خود را به تحول در روابط ایالات متحده و ایران ابراز کرده است. بهعنوانمثال، در آگوست گذشته اظهار داشت: «من به دنبالبدرفتاری با ایران نیستم… ما دوستانه خواهیم بود، اما آنها نمیتوانند سلاح هستهای داشته باشند.» بااینحال، این دوستانه بودن در دوره اول ریاستجمهوریترامپ به دلایل متعددی به ثمر نرسید.تصمیمگیران ایران نسبت به وضعیت فعلی آگاه هستند. در واقع مسعود پزشکیان با وعده مذاکره برای رفع تحریمها روی کار آمد.اکنون، شواهدی وجود دارد که نشان میدهد مقامات ایرانی قبلاً با دولت جدید ترامپتماسهایی برقرار کردهاند، از جمله دیدار با ایلان ماسک، که روابط نزدیکی با رئیسجمهور منتخب دارد.
اما وضعیت جمهوری اسلامی از چه قرار است؟
در هفتههایاخیربهویژه بعد از سقوط رژیم اسد، نابودی بخشاعظم دار و دستههای تروریست، از حزباللهو حماس گرفته تا افزایش حملات به حوثیهای مورد حمایت رژیم، و خروج خفتبار سپاه با کمک روسیه از سوریه، در کنار تهدید خطر حملات اسرائیل به رژیم در داخل کشور، کلاً اوضاع حکومت را درهمریخته است. سران باندها و چهرههای شاخص حکومت از بیت رهبری گرفته تا دیپلمات -تروریستهایش، پزشکیان، مشاوران خامنهای و… دوباره اندرباب خطراتی که نظام را با آمدن ترامپ تهدید میکنند، سخن گفته و رسماً وعلناًاعلام کردهاند که با ترامپ باید مذاکره کرد.
باندهای حکومتی اعتراف میکنند که وضعیت نظام خراب است، از چهار طرف در محاصره هستند،محور مقاومت”اشتباهاتی” داشت، حملات موشکی ضربهای به اسرائیل نزد، محور مقاومتتقریباًدرهمشکسته، تحریمهااقتصادشان را نابود کرده، مردم “همراهی”نمیکنند و اعتمادی به نظام ندارند، و…. جمهوری اسلامی باید در اوضاع احوال جدید و شرایط ویژه منطقه و برای حفظ نظام، راه مذاکره با ترامپ را در پیش بگیرد. بخشهایی از سرداران سابق سپاه و دیپلماتهای قدیمی رژیم، و مذاکرهکنندگان دوره برجام به سرکردگی ظریف و… هم توصیه کردهاند که برای نجات نظام و دستاوردهای هستهای بایدمذاکره کرد تا خطر جنگ و ناامنی را از سر نظام دور کرد.
نقزدنها، بیان ضعف و استیصال حکومت در پرتو تحولات اخیر در خاورمیانه،چشماندازعبور نظاماز معضلاتو مشکلاتش را برایبسیاری از دارودستههای حکومتی تیرهوتار کرده است.راهحل رهایی از این وضعیت را این باندها گشودن باب مذاکره با ترامپمیدانند. طرفداران مذاکرهو توصیه به عقبنشینی نظام در برابر ترامپ، روزبهروز در درون جمهوری اسلامیدست بالا را پیدا کرده و به بیت رهبری و خامنهای توصیه میکنند، واقعیتها را دیده و بر اساس مصالح نظام،تصمیمگیری کند!
اتوریته و موقعیتخامنهایدر میان باندهای حکومتی هر روز شکنندهتر و ضعیفترمیشود. در یک چنین وضعیتی خامنهایدوباره سیاست همیشگیاش، مقاومت و مخالفت با آمریکا و غرب را بهعنوان ارکان ایدئولوژی نظام به موافقان مذاکره با آمریکا مدام گوشزد کردهو ظاهراًهشدار میدهد که این کار خطرناک است و برای نظام گران تمام میشود!
در تازهترین واکنش خامنهای به طرفداران گفتگو و مذاکره باآمریکا، وی این هفته در یک مراسم حکومتی خطاب به این جماعت گفت:«یکی از خواستههای استکبار و در رأس آن دولت آمریکا از همه کشورها از جمله از مسئولان جمهوری اسلامی رعایتکردن منافع و ملاحظات آنها در طراحی مسائل گوناگون است و تندادن به این توقع بیجای آمریکا، تهدید مردمسالاری و جمهوریت در کشور است، مردم به مسئولان رأی دادهاند که منافع آنها را محقق کنند نه منافع آمریکا را؛ بنابراین تصمیمگیران در مسائل اقتصادی مانند تورم، تولید و ارز و مسائل فرهنگی از جمله حجاب، در تصمیمات خود فقط به منافع ملت ایران و جمهوری اسلامی توجه کنند و بههیچوجه منافع آمریکا و صهیونیستها را ملاحظه نکنند؛ زیرا آنها از بن دندان با ملت ما و جمهوری اسلامی دشمناند و آرزویشان ویرانی ایران است».
در نگاه اول این موضع وی تکرار مکررات و ظاهراً از “موضع قدرت” نظام به نظر میرسد، ولی واقعیت این است که خامنهای بهتر از هر کس دیگری میداند که وضعیت حکومت از چه قرار است و چه خطراتی نظامرا تهدید میکند. ژست دشمنی با آمریکا و غرب، در عین تلاش به دادن امید به هسته سخت نظام، تلاشی برای زمینهسازی برای آغاز مذاکره و گفتگو با دولت آتی ترامپ در پرتو تحولات جدید در منطقه برای نظام است.در ماههای اخیر چندین با عناصر و لابیهای رژیم با دایره مشاوران و همراهان ترامپ در منطقه دیدار داشته و بعضاًپیامهایی هم ردوبدلکردهاند.
موضعگیریهایخامنهای در هر دورهنشان داده که هر موقع فشارهای غرب بیشتر شده، وضعیت رژیم بدتر شده، بهویژهدر چند سال اخیر که نظام از داخل و ازطرف مردممورد حمله و تعرض قرار گرفتهو خامنهای خطر سقوط نظامش را دیده، سیاست مذاکره و رویکرد معامله با آمریکا و غرب را برای نجات از این وضعیت در دستورش گذاشته است. به این تصویر باید شکستهای یک سال اخیر رژیمدر منطقه را نیز اضافه کرد. نگاهی به سخنرانی ضدآمریکایی و ضدغربی وی در برهههای بحرانی رژیم نشان میدهد که اینها زمینهچینی برای “نرمشهای قهرمانانه” وی در برابر آمریکا و غرب بوده است؛ بنابراین با وضعیتی که حکومت دارد یک احتمال بسیار قوی مذاکره و عقبنشینی به امید گرفتن امتیاز از دولت ترامپ خواهد بود.متقابلاًترامپ همچنین سیاست اعمال فشار حداکثری و تحریمها را در دستور دارد، به این امید که رژیم را مهار و کنترل نماید.
در ماههای اخیر و با جنگ اسرائیل و حماس و حزبالله و سقوط رژیم اسد، ادعاهای منطقهایخامنهای، از جمله محور مقاومت درهمشکسته و چیزی از آن باقی نمانده است.پسلرزههای این شکستهاو عقبنشینیهابه یک بحران هویتی جدی برای رژیمترور در باره آینده حضور و جنگافروزیاشدر منطقهتبدیل شده است. موضوع تهدید حمله اسرائیل به تأسیساتهستهای حکومت کماکان پا برجاست و تنها بخش خیلی کوچکی از رژیم، خبر از آمادگی برای اجرای”وعدهصادق ۳” را داده که حتی خامنهای هم در باره نحوه و چندوچون آن اظهارنظری کرده است. در روزهای اخیر برگزاری مانورهای متعددی کهگویا قرار است آمادگی نظام برای مقابلهبا حمله اسرائیل را به رخ بکشد، برگزار کردهاند که با اقبال چندانی در میان باندهای پرنفوذ دولت و حکومت هم روبرو نشده و خامنهای هم تنها چیزیکه گفت حفظآمادگی در برابر تهدیدات دشمن بوده است.
واقعیت این است که توان نظامی رژیم درهمشکستهو ادعاهای ابرقدرت منطقه بودن دود شده و هوا رفت. تلاش برای ساخت سلاح هستهایبهعنوان برگ برنده برای گرفتن امتیازات از آمریکا و غربهنوز در دستور رژیم است. از قضا اینجا، یعنی بحران هستهایو تلاش برای حفظ دستاوردهایش در مقابل حمله احتمالی اسرائیل و آمریکا به تأسیساتاتمیاش،پاشنه آشیل حکومت است. دستاندرکارانپروژههایهستهای حکومت به خامنهای توصیه میکنند که برای حفظ دستاوردهای اتمیشان از خطراتی که تهدیدشانمیکنند، بهتر است نظام باب گفتگوهای هستهای را با غرب و اروپاییهاآغاز کردهو با آژانس همکاری کرده تا بدینوسیله این بحران را مدیریت کرده و خطراتی که از قبل این بحران، نظام را تهدید میکند را مهار نمایند.
جمهوری اسلامی در ضعیفتریندورههایحیاتش است. ضربات و شکستهایی که فقط در یک سال گذشته در منطقه خورد و گروههاینیابتیاشتقریباً در حال نابودی هستند، در کنار بحران عمیق و اختلافات درونی حکومت، و از همه مهمتر خطر به میدان آمدن مردم در این وضعیت بر علیه رژیم، خامنهای و کل هسته سخت نظام را با چالشهای جدی و با خطر جدی سرنگونی روبرو کرده و ترس و وحشت برشان داشته است. گفتمان رایج در طیفهای مختلف،حتی در هسته سخت قدرت، از بیت رهبری گرفته تا نهادها و ارگانها و چهرههای شاخص نظام، اعلام ضعف و شکست و ناامیدی و ترس از آینده نامعلوم کل نظام است.چشمانداز تیره و تاری مقابل حکومت باز شده است. در یک چنین وضعیتی گشودن باب مذاکره با دولتترامپ و عقبنشینی از برخی سیاستهای حکومت، رسماًبهعنوان یک آلترناتیو برای عبوردادن کل نظام از این پیچ خطرناک به خامنهای توصیه میشود.
پروژه نجات نظامدر دستورخامنهای و باندهای حکومت قرار دارد. در این میان گشودن باب مذاکره با دولت آتی ترامپ قرار استبهعنوانسپر رفع بلا و خطر از سر نظام عمل نماید.اما باتوجهبه مجموع شرایط به نظر نمیرسد هیچ درجه کرنش و عقبنشینی در مقابل غرب و دولت ترامپگرهای از مشکلات رژیم باز کند و او را از بحرانهایهمهجانبه رهایی بخشد. اینجا تعیینکننده نه حکومت با اوضاع در هم ریختهاش، بلکه مردمی سرنگونیخواه و در صحنه نبرددر میدان هستند که کار حکومت شکننده و روبه فروپاشی را یکسره خواهند کرد.یک ترس واقعی خامنهای و کل نظام در این اوضاعواحوال بحرانی که در آن گیرکرده، ترس و وحشت از مردم است. مردمی که تصمیم گرفتهاند کار نظام را یکسره کرده و انقلاب ناتمامشان را به پیروزی برسانند.
۱۰ ژانویه۲۰۲۵