گفتگو با شهلا دانشفر دبیر کمیته سازمانده حزب
انترناسیونال: ده تشکل کارگری و اجتماعی بیانیهای علیه تشدید اعدامها و سرکوبگریهای حکومت داده و بر اتحاد سراسری مبارزاتی مردمی تأکید کردهاند. از نظر شما اهمیت و جایگاه این بیانیه در شرایط کنونی چیست؟
شهلا دانشفر: بیانیه ده تشکل علیه اعدامها و سرکوبها، یک صفآرایی مبارزاتی اجتماعی علیه حکومت اعدام و سرکوب و شکنجه را در دل یک جامعه پر التهاب و انقلاب را به نمایش میگذارد.
واقعیت این است که جمهوری اسلامی حکومتی در سراشیبی سقوط است و امروز با سبعیت بیشتری ابزار اعدام و سرکوب را به دست گرفته تا بلکه از سربلند کردن موج دیگری از انقلاب که تمام نشانههایش را هر روزه لمس میکند، جلوداری کند. در مقابل مردم ایستاده و سعی میکنند این سرکوبگریها را عقب بزنند و برای حفظ سنگرهای فتح شده انقلاب “زن زندگی آزادی” و باز کردن مسیر پیشروی انقلابشان در جدال هر روزه با حکومتاند.
بیانیه ده تشکل علیه اعدام و سرکوب پاسخ سیاسی به این ضرورت و این شرایط و اولتیماتوم و پیام قاطع مردم به این حکومت است. اولین جنبه مهم این بیانیه فراخوان آن به اتحاد سراسری علیه حکومت اعدام و سرکوب با خواستهای مشخص توقف فوری اعدامها، توقف فوری پروندهسازیهای امنیتی و سرکوبگریها و آزادی فوری و بدون قیدوشرط همه زندانیان سیاسی است.
به یک اعتبار امروز بیانیه ده تشکل به لحاظ تاکتیکی پلاتفرمی برای هموارکردن پیشروی انقلاب در جهت اهداف اعلامشدهاش است. همان اهدافی که در بیانیه ۲۰ تشکل در کوران انقلاب زن زندگی آزادی اعلام شد و به انقلاب محتوا و عمق بخشید.
به عبارت روشنتر بیانیه ده تشکل پیام زنان و جوانان شجاعی است که علیرغم اینکه هدف مستقیم سرکوبگریهای حکومتاند، جانانه ایستاده و میکوشند نبرد بر سر حجاب و تمام مظاهر آپارتاید جنسی را یکسره کنند و هر روزه حساب حجاببانان فاشیست حکومتی را کف دستشان میگذارند. این بیانیه پیام همان کارگران ذوبآهن است که وقتی نیروی گارد ویژه را وارد کردند تا عقبشان بزنند شعار “باتوم و گارد ویژه دیگر اثر ندارد” را سر دادند و به اعتراضاتشان ادامه دادند. پیام کارگر فولاد اهواز است که وقتی در برابر مطالبهگریاش ۳۸ همکار او را از کار تعلیق کردند، با قدرت به میدان آمد و با شعار “نه تهدید، نه زندان، دیگر اثر ندارد” سرکوبگران را به چالش کشید و با فریاد “مشکل ما حل نشه اهواز قیامت میشه” کاری کرد که توانست مدیریت و دار و دستههای حکومتی را قدمی مهم عقب بزند و همکاران را به سر کار بازگرداند و خلاصه کلام اینکه بیانیه ده تشکل بیانیه جنبشی قدرتمند علیه اعدام و زندان است. جنبشی که یک سر آن در زندان است و سر دیگرش در بیرون از زندان و در کف خیابان. یک نمونهاش اتفاق تاریخی است که در همین ششم دیماه در زندان زنان در اوین اتفاق افتاد. در این روز هنگامیکه مقاماتی از جنایتکاران دستگاه قضایی بهقصد بازدید از بند زنان زندان اوین رفته بودند با شعارهای “مرگ بر دیکتاتور” ، “مرگ بر جمهوری اسلامی” و ”زن، زندگی، آزادی” و سرودخوانیهای زنان شجاع زندانی روبرو شدند. با فریاد دادخواهی چهرههایی درخشانی همچون نرگس محمدی، گلرخ ایرایی، سپیده قلیان و سروناز احمدی علیه اعدام محسن شکاری و علیه اعدامها به محاکمه کشیده شدند و بهخاطر حکم اعدام مجاهد کورکور و رضا رسایی مورد بازخواست قرار گرفتند و در برابر فریاد چرا کشتید، چرا شکنجه و اعدام کردید، زمین زیر پایشان داغ شد.
به این اعتبار بیانیه ده تشکل علیه اعدامها و سرکوبها بیانیه مردمی است که با دو هشتگ “زن زندگی آزادی”، و “ایستادهایم تا پایان” راه رهایی را میجویند.
انترناسیونال: به لحاظ عملی این بیانیه چه کارکردی میتواند داشته باشد؟ دراینرابطه هم خوب است توضیحی بدهید.
شهلا دانشفر: امضاکنندگان بیانیه ۱۰ تشکل از کارگران، بازنشستگان، مدافعین حقوق زن، دادخواهان و پرستاران هستند و همه اینها نمادهایی از جنبشهای اجتماعی ای هستند که همین امروز در اعتراضات گسترده در سطح جامعه نقش آفرینند. با این بیانیه این تشکلها امروز در مقابل حکومتی که هر روزه کشتار و جنایت میکند، قد علم کرده و بر توقف اعدامها و سرکوبها و آزادی بدون قیدوشرط تمامی زندانیان سیاسی تأکید دارند.
بیانیه ده تشکل، صرفاً اعلام خواستهایی بر روی کاغذ نیست. بلکه باتوجهبه اتکای این تشکلها به جنبشهایی که همین امروز در صحنه مبارزه حضور قدرتمند دارند و نقش آفرینند، پشتوانهای اجتماعی دارد و فراخوان آنها به اتحاد مبارزاتی مردمی علیه ماشین سرکوب و جنایت حکومت میتواند مابهازای میدانی داشته باشد و باید داشته باشد. از جمله دادخواهان که پایههایش بر جنبش قدرتمند دادخواهی تکیه دارد، امضاکننده این بیانیه هستند. نهادهایی از بازنشستگان که بخشهای مختلف آن، روزهای مختلف هفته را به روزهای اعتراضی خود و تجمعات و راهپیماییهای پر شورشان تبدیل کردهاند و اکنون در صفی متحدتر تجمعات مشترکشان را برپا میکنند، امضاکنندگان این بیانیه هستند. همینطور نهادهایی از نفت این شاهرگ اقتصادی حکومت که امروز به کانون داغی از اعتراضات کارگری تبدیل شده و نهادی؛ چون ندای زنان ایران که به سهم خود در جنبش علیه حجاب و نمادهای آپارتاید جنسی نقشآفرین بوده و پرستاران که در دور جدید اعتراضاتشان قویتر به میدان آمدهاند، امضاکنندگان بیانیه و از فراخوان دهندگان به اعتراضی سراسری علیه اعدام و سرکوب هستند.
فراخوان من به پیوستن وسیع و سراسری به این بیانیه و پاسخگویی همهجانبه به فراخوان این ده تشکل برای شکلدادن به اعتراضی سراسری علیه اعدام و سرکوب است. با پیوستن وسیعتر به بیانیه ده تشکل و جمعشدن سراسری حول آن میتوان به نیروی بزرگ و قدرتمند تبدیل شد و با توان مبارزاتی سراسری خود حکومت اعدام و سرکوب را عقب زد. میتوان بیشترین حمایتهای جهانی را جلب کرد و بدینگونه مسیر حرکت جامعه را بهسوی تجمعات و اعتصابات سراسری و داغکردن تنور انقلاب در کف خیابان شتاب بخشید. این یک ضرورت فوری سیاسی در برابر همه ما مردم است. باید به این ضرورت فوراً پاسخ داد.
ضمن اینکه مهمترین سد در برابر ماشین اعدام و سرکوب حکومت و تعرض مبارزاتی گسترده علیه رژیم در تمام عرصههای نبرد، همبستگی مبارزاتی بخشهای مختلف جامعه از مبارزات یکدیگر، اتحاد مبارزاتی کارگران شاغل و بازنشسته، اتحاد مبارزاتی بخشهای مختلف بازنشستگان و بدین ترتیب پیشبرد قدرتمندتر مبارزات است.