با خواست سه میلیون و پانصد هزار تومان، علیه دهن کجی شورایعالی کار می ایستیم
بحث داغ در هفته ای که گذشت همچنان بحث بر سر خواست افزایش دستمزدها و اعتراض علیه تصمیم جنایتکارانه دولت مبنی بر تعیین ٨١٢ هزار تومان به عنوان حداقل دستمزدهاست. تصمیمی که موجی از اعتراض را در پی داشته است. در این هفته کارگران کفش بلا و کفش ملی، جمعی از کارگران و بازنشسگان تولیدی لوازم خانگی آزمایش مرو دشت، کارگران فرش پارس قزوین طی بیانیه هایی اعتراض خود را به این موضوع اعلام داشته و اول مه روز جهانِ کارگر را فرصت مناسبی برای اعتراض علیه این وضعیت فراخواندند. در همین هفته کارگران خبازی های سنندج و مریوان طی بیانیه ای اعتراض خود را به تعیین حداقل دستمزدها ٨١٢ هزار تومان و نیز برنامه توسعه ششم دولت، که حمله ای دیگر به معیشت و زندگی کارگران است، اعلام داشتند. در بخشی از این بیانیه چنین آمده است:
“روزهای پایانی سال ١٣٩٤ را در حالی سپری کردیم که شورای عالی کارمزدی، دستمزد کارگران را برای سال ١٣٩٥ با ١٤ درصد افزایش؛ ٨١٢٠٠٠ تومان اعلام کرد. این مبلغ در حالی ابلاغ می گردد که وضعیت معیشتی کارگران و مزدبگیران با افزایش قیمت کالاهای ضروری خانوارهای کارگری، بالا بودن سرسام آور هزینه حامل های انرژی، مسکن، بهداشت و درمان، آموزش و… در سراشیبی سقوط قرار دارد. این وضعیت با رواج قراردادهای موقت و سفید امضاء، اخراج سازی های گسترده و بیکاری در جامعه که امنیت آحاد مردم را به خطر انداخته، دست به دست هم داده تا شرایط بغایت غیر انسانی را برای کارگران و مزدبگیران به ارمغان آورد.”. در بخش پایانی این بیانیه ضمن تبریک سال نو و تاکید بر اتحاد و همبستگی برای ایجاد تشکل مستقل و سراسری جهت مقابله با این وضعیت، کارگران اعلام میکنند که در برابر چنین بی حقوقی هایی که هستی آنان را نشانه رفته است، سکوت را جایز نمی بینند.
در هفته قبل از آن نیز کارگران نیشکر هفت تپه بیانیه اعتراضی دادند. همچنین در همان روز اعلام ٨١٢ هزار تومان حداقل دستمزد، دو تشکل کارگری اتحادیه آزاد کارگران ایران و انجمن صنفی کارگران برق و فلز کار کرمانشاه طی بیانیه ای تحت عنوان با خواست حداقل دستمزد ٣ میلیون و ٥٠٠ هزار تومان، علیه دهن کجی شورای عالی کار خواهیم ایستاد، پاسخ درخوری به این تعرض دولت به زندگی و معیشت کارگران و کل جامعه دادند.
تا کنون سیزده تشکل کارگری از جمله اتحادیه آزاد کارگران ایران، انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه، سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، سندیکای نقاشان استان البرز، کانون مدافعان حقوق کارگر، کمیته پیگیری برای ایجاد تشکلهای کارگری، کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، سندیکای کارگران شرکت واحد، کارگران پروژه های پارس جنوبی، جمعی از کارگران پتروشیمی های منطقه ماهشهر و بندرامام، فعالان کارگری جنوب، جمعی از کارگران محور تهران- کرج، فعالان کارگری شوش و اندیمشک با پرچم خواست افزایش دستمزدها سه میلیون و پانصد هزار جلو آمده و جنبشی قدرتمند حول آن در حال شکل گیری است. جنبشی که معلمان یک ستون مهم آن هستند و یک بند مهم آخرین بیانیه آنها در ٢٣ اسفند خواست افزایش دستمزدها به رقم بالای خط فقر اعلام شده دولت است. انجمن صنفی روزنامه نگاران آزاد نیز در هفته گذشته درهمین رابطه بیانیه داده و به این جنبش پیوستند.
تصمیم جنایتکارانه رژیم اسلامی مبنی بر تعیین حداقل دستمزدها ٨١٢ هزار تومان باید از سوی تمام کارگران در تمام مراکز کارگری و با پیوستن به صف جنبش حداقل دستمزد سه میلیون و پانصد هزار تومان پاسخ گیرد.
افزایش دستمزد برابر با تورم به خال نمیزند
یک نکته قابل توجه در بیانیه کارگران خبازی ها سنندج و مریوان ، تاکید آن بر تعیین هر ساله حداقل دستمزدها برابر با نرخ واقعی تورم موجود در کشور از اول فروردین هر سال است. و این خود موضوع بحث مهمی در جنبش کارگری بر سر تعیین میزان حداقل دستمزدهاست. اما در شرایطی که بر تعیین این نرخ تورم امکان هیچگونه نظارت و دخالتی برای کارگران وجود ندارد و کارگران از حق تشکل و نمایندگی شدن در تعیین میزان حداقل دستمزد خود از طریق نمایندگان منتخب مجامع عمومی شان و قراردادهای دسته جمعی شان محرومند، خواست “تعیین دستمزد برابر با نرخ واقعی تورم”، توقع روشنی را مقابل دولت قرار نمیدهد. از جمله ما شاهد اینیم که هر سال در هنگام تعیین دستمزدها، بر اساس نرخی که از صندوق جادویی بانک مرکزی بیرون داده میشود و هیچ ربطی به قیمت واقعی کالاها در بازار و نرخ تورم ندارد، درصد ناچیزی بر دستمزد چندبار زیر خط فقر کارگران اضافه میشود و اسمش را افزایش دستمزد بر اساس تورم میگذارند. سی و چند سال است که چنین کرده اند و امسال هم همین سیاست را به اجرا گذاشتند. خصوصا بعد از برجام همه ادعا و هیاهویشان بر سر بهبود وضع اقتصاد کشور بود و با همین هیاهو مدعی شدند که نرخ تورم کاهش یافته است. ادعا کردند که این نرخ برای سال آینده کاهش بیشتری هم خواهد یافت و حتی تک رقمی خواهد شد و بعد با کاهش ادعایی نرخ تورم، منت هم به سر کارگران گذاشتند و تنها ١٤ درصد به ٧١٢ هزار تومان دستمزد سال گذشته اضافه شد. و اتفاقا این همان چیزی است که دوستان خبازی های سنندج و مریوان به آن اعتراض دارند.
در برابر چنین وضعیتی جنبش برای خواست افزایش دستمزدها با اعلام رقم و بلند کردن پرچم خواست سه میلیون و پانصد هزار تومان قد علم کرده و به کل این توحش نه میگوید. فراخوان من به کارگران خبازی های سنندج و مریوان اینست که با تمام قدرت به این جنبش بپیوندند.
سه میلیون و پانصد هزار تومان حداقل دستمزد، فقط یک رقم نیست
جنبش بر سر حداقل دستمزد سه میلیون و پانصد هزار تومان، که رقم خط فقر اعلام شده دولت بوده است، هر روز اجتماعی تر شده و جلو تر میرود. یک نکته قابل توجه اینست که بطور واقعی اعلام این مبلغ ، فقط اعلام یک رقم نیست، بلکه اعلام یک توقع و یک اعتراض معین است. معنی واقعی آن اعلام جنگ با دستمزدهای زیر خط فقر به کارگران و کل جامعه و تاکید بر حق داشتن یک زندگی انسانی است. این جنبشی است که آمار و ارقام دولتی بر سر نرخ تورم و سبدهزینه کارگر را به چالش کشیده و بطور واقعی صدای اعتراض کل جامعه به این وضعیت و تباهی هر روزه اش در چنگال فقر و بردگی را نمایندگی میکند. در عین حال این جنبشی است که با اعلام این خواست در برابرشورای عالی کار و کل بساط مسخره سه جانبه گری اش قد علم کرده و میگوید اجازه نمیدهد که از بالای سر کارگر نرخ فروش نیروی کارش را تعیین کنند. خلاصه اینکه این جنبشی است که به پیام نوروزی خامنه ای مبنی بر اعلام سال ٩٥ به عنوان سال “اقتصاد مقاومتی، سال اقدام، سال اجرا” که جوهر اصلی اش، همانا تشدید ریاضت اقتصادی بر کارگران و کل مردم است، پاسخ درخوری داده و بطور واقعی صف آزادیخواهی و برابری طلبی را شکل میدهد. باید وسیعا به آن پیوست.
اما هستند کسانیکه سعی میکنند، با تقلیل این موضوع بر سر رقم و اعلام آلترناتیوهایی در برابر سه میلیون و پانصد هزار تومان، و با استدلالاتی چون “مقدورات رژیم” و “اقتصاد ملی” و غیره، این جنبش را از محتوایش تهی کنند. و با این کار در واقع جنبه اعتراضی این جنبش به گفتمان بر سر کشاندن زندگی کارگر به خط فقر ، خط بقا و انواع خط هایی که معیشت کارگران و کل جامعه را به قهقرا میبرد، را از چشم دور کنند. کارگران باید بدانند که این جریانات هر ادعایی هم که داشته باشند بدون هیچ تردیدی سدی در مقابل جبنش رادیکال کارگری هستند.
در یکسوی این صف جریانات راست و بازدارنده هستند که همه تلاششان بازی در چهارچوب قوانین جاری حکومت اسلامی و مهار اعتراضات کارگری است. در سوی دیگر جنبشی است که کل این بردگی و توحش را به چالش کشیده و دارد از پایین شکل میگیرد و هر روز قویتر به جلو می آید. اعتراضات گسترده کارگری و گسترش ابعاد اجتماعی آن که خود را هر روز در اشکال نوین تری بیان میکند، حکایت از این دارد که جریانات راست و حافظ رژیم جایی در جنبش کارگری ندارند. با افشای جریانات راست و بازدارنده تلاش کنیم که صف خود را در این جنبش منسجم تر و متحدتر کنیم.
اول مه و خواست افزایش دستمزد
جدال بر سر دستمزد و جلو آمدن هر روز بیشتر جنبش بر سر خواست افزایش دستمزدها سه میلیون و پانصد هزار تومان که خود یک مشخصه بارز جنبش نوین کارگری است، یک عرصه آشکار کشاکش است. کارگران با اعلام خواستهایشان و اعتراض علیه ٨١٢ هزار تومان به استقبال روز جهانی کارگر، اول ماه مه میرونند. یک کیفرخواست مهم کارگران برای اول مه، روز جهانی کارگر اعتراض به کل این توحش و بردگی مزدی است. روز جهانی کارگری را باید به روز دفاع از رفاه و معیشت و زندگی انسانی برای همه کارگران و معلمان و پرستاران و بازنشستگان و همه مردم محروم تبدیل کنیم. خواست کارگران افزایش دستمزدها در قدم اول سه میلیون و پانصد هزار تومان، و یک زندگی انسانی است. *