برای ما کمونیستهای کارگری، مبارزه ای بدون تخفیف علیه جنبش ارتجاعی اسلام سیاسی و کل صنعت کثیف مذهب و اسلام یکی از ارکان تلاشمان برای خلاصی و رهایی بشریت معاصر از چنگال خرافات و تعصبات جاهلانه مذهبی و سلطه و نفوذ مذهب در جامعه است. برای ما برقراری یک دولت و نظام سیاسی مدرن و سکولار که متضمن جدایی کامل دین از دولت و لغو کلیه قوانینی که مبتنی بر اسلام و مذهب اند، تنها گامی در سیر رهایی همه جانبه جامعه از شر مذهب و عقب ماندگی است.
اما در دوران اخیر و با گسترش فعالیت راسیستی در جوامع غربی این مبارزه ما با یک مانع جدید مواجه شده است. راسسیسم ضد “مسلمان”! این جنبش اکنون در اروپا و آمریکا شتاب قابل ملاحظه ای گرفته و به یکی از معضلات جامعه تبدیل شده است. این راسیسم علی العموم ضد مردم جوامع آفریقایی و خاور میانه ای است. ضد مهاجر و ضد مردم موسوم به “مسلمان” است. کثیف و ضد انسانی است. دانالد ترامپ کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا اعلام کرده است که در صورت انتخاب شدن اجازه ورود “مسلمانان” به آمریکا را نخواهد داد. و یا اینکه یک بانک اطلاعاتی از تحرک و فعالیت روزمره “مسلمانان” در آمریکا ایجاد خواهد کرد و هر حرکت آنها را تحت نظر دستگاههای امنیتی و پلیسی آمریکا قرار خواهد داد. و البته این سیاستهای فوق ارتجاعی معمولا در قالب حمایت از امنیت جامعه توجیه شده و در زرورق ضرورت مقابله با تروریسم اسلامی نیز پوشیده میشود. از طرف دیگر برخی از جریانات اجتماعی منتقد این جریان در واکنش و مقابله با عروج این راسیسم عملا به موضعی “اسلامی” در غلطیده اند. بطور مثال مایکل مور فیلم ساز معروف آمریکایی در مقابله با این جریان پرچم “من هم یک مسلمان هستم” را در دست گرفته است. مجموعه این شرایط ویژگی های جدیدی به مبارزه ما علیه اسلام بخشیده است. به چند نکته در این راستا باید پرداخت.
مبارزه علیه اسلام، مبارزه علیه هرگونه تبعیض:
ما فعالین پیگیر مبارزه علیه اسلام در جامعه هستیم. اسلام و هر باور مذهبی را فی نفسه خرافی، جاهلانه، عقب مانده، و علی العموم مغایر با آزادی و شعور انسان میدانیم. مذهب، هر نوع مذهبی و مشخصا اسلام را یک مانع مهم و تعیین کننده در راه شکوفایی و اعتلای فکری انسان میدانیم. نه تنها خواهان جدایی دین از دولت هستیم بلکه خواهان کوتاه کردن دست مذهب از شئونات جامعه هستیم. مبارزه ما علیه مذهب، مبارزه برای ریشه کن کردن این صنعت کثیف تولید جهل و خرافه و زن ستیزی و کودک آزاری و ضدیت با خوشی و شادی انسان است. ما همانطور که برای نابودی مالاریا و سرطان و وبا و بلاهایی از این نوع مبارزه میکنیم، در عین حال هم برای ریشه کردن سلطه و نفوذ مذهب در یک مبارزه سیاسی و روشنگرانه و اجتماعی مبارزه میکنیم. مذهب زدایی آن چهارچوبی است که مبارزه ما علیه اسلام و مذهب در قالب آن معنی میدهد. این مبارزه آگاهگرانه و فرهنگی و سیاسی و انتقادی است. اما در عین حال که برای ریشه کن کردن مذهب مبارزه میکنیم، در همان حال هم از آزادی مذهب در جامعه دفاع میکنیم. برای ما روی دیگر آزادی نقد همه جانبه مذهب، آزادی بی مذهبی، و دفاع از آزادی مذهب در جامعه است. در عرصه حقوقی ما خواهان آزادی بی مذهبی و نقد همه جانبه تمام جوانب مذهب و همچنین آزادی مذهب هستیم.
از طرف دیگر ما همواره خواهان ریشه کن کردن هر نوع تبعیضی در جامعه بر حسب باور و عقاید، مذهب و یا بی مذهبی،هستیم. برای ما مبارزه علیه تبعیض، هر نوع تبعیضی، یک مبارزه حیاتی است. نژادپرستی و راسیسم کثیف ترین اشکال تبعیض و نابرابری در جامعه هستند. ما برای برابری کامل انسانها مبارزه میکنیم. برابری همگان مستقل از جنسیت، ملیت، مذهب، نژاد، عقید ، مرام، شغل، مقام و تابعیت یک از اهداف مبارزه ما برای جوامعی آزاد و برابر و انسانی است.
هیچ تخفیفی مجاز نیست:
در شرایط حاضر ما برای پیشبرد اهداف انسانی و آزادیخواهانه خود در مقابله با اسلام سیاسی و مذهب با تمایلات و گرایشاتی مواجه هستیم که خواهان تخفیف مبارزه علیه اسلام سیاسی و مذهب و خرافات مذهبی اند. بهانه این “تخفیف” خطر گرایش نژادپرستانه علیه مردم موسوم به “مسلمان” است. بعضا استدلال میشود که “خطر عمده” این جریانات هستند و هر گونه مبارزه ای علیه اسلام در چنین شرایطی عملا هموار کننده راه این جریانات است. این گرایش یک نیروی اجتماعی قابل ملاحظه و نسبتا قوی در جوامع غربی است. بعضا مذهبی نیست. سکولار است. ضد راسیسم است. اما در مواجهه با خطر راسیستم ضد مسلمان ، خواهان تخفیف در مبارزه علیه اسلام و به درجاتی اسلام سیاسی است.این گرایش خواسته یا ناخواسته مستقل از نیات “خیر” در مبارزه علیه راسیسم ضد مسلمان عملا در خدمت جریانات اسلامی و به همین اعتبار عمیقا ارتجاعی قرار میگیرد. چرا؟
اولا اطلاق و تیتر گذاری مردمی که در جوامع اسلام زده متولد شده اند به مردم مسلمان بخشی از تلاش برای اسلامی کردن و یا اسلامی قلمداد کردن این مردم است. اینکه بخشی از این مردم دارای باورهای اسلامی هستند، بهیچوجه توجیهی برای “مسلمان” قلمداد کردن مردم این جوامع نیست. واقعیت این است که هر تیتر گذاری مردم یک هدف سیاسی معینی را دنبال میکند. باورهای اسلامی مسلما یکی از مختصات و تنها یکی از ویژگی های مردم در این جوامع است. همانطور که باورهای مسیحی و یا یهودی و بودایی و یا عدم هر گونه باور مذهبی یکی از ویژگی های جوامع مختلف بشری است. همانطور که زبان و فرهنگ و نوع تغذیه و آداب و رسوم جاری در جامعه از ویژگی های بخشهای مختلف مردم است. از این رو اگر جریاناتی چه اسلامی و چه غیر اسلامی مردم جوامع خاورمیانه را مستقل از این که دارای چه باورها و عقایدی هستند، اسلامی و “مسلمان” قلمداد میکنند، در حقیقت هدف سیاسی معینی را دنبال میکنند. بطور مثال در ایران حکومت اسلامی است. اما مردم در ایران نه تنها تره برای حکومت اسلامی و اسلام خرد نمیکنند، بلکه بر عکس مبارزه روزمره علیه اسلام، مبارزه علیه سنتها و عقاید و باورهای اسلامی یک مبارزه جاری در جامعه است. اسلام یک پدیده تحمیلی در ایران است. به ضرب کشتار و شکنجه و زندان و شلاق سر کار مانده است. به این اعتبار “مسلمان” قلمداد کردن مردم این جوامع بخشی از یک جهاد ضد انسانی اسلامیستها برای حقنه کردن اسلام به جامعه است.
از این رو پرچم سیاسی “منهم یک مسلمان هستم”، کسانی که خود شاید باور چندانی به این خرافه مذهبی ندشته باشند، مستقل از نیت پرچمداران و مدافعان آن، یک پرچم ارتجاعی و عصای دست جریانات اسلامی و تضمین کننده گسترش پر و بال جریانات اسلامی و در عین حال راسیستی است.
ثانیا هر گونه تخفیفی در مبارزه علیه اسلام و اسلام سیاسی به بهانه مقابله با راسیسم ضد “مسلمان” عملا به مبارزه علیه راسیسم ضربه میزند و آن را کند میکند. عرصه مبارزه مترقی و آزادیخواهانه علیه اسلام را تضعیف کرده و در نتیجه صحنه برای قدرت نمایی جریانات راسیستی مهیا تر میگردد. پیشبرد همزمان مبارزه علیه اسلام و راسیسم ضد “مسلمان” یک ضرورت مبارزه سیاسی در دوران حاضر است. این ویژگی سیاسی یک عنصر مهم در جلب حمایت گسترده اجتماعی از این مبارزه است. تسهیل کننده روی آوری گسترده توده مردم متنفر از اسلام و راسیسم به این مبارزه حیاتی اجتماعی است.
در حال حاضر کمونیسم کارگری تنها اردویی است که در حین مبارزه قاطع علیه اسلام و اسلام سیاسی در همان حال مبارزه ای بدون تخفیف و همه جانبه را نیز علیه هر گونه تبعیض و نژاد پرستی است. ما همگان را به این اردو فرا میخوانیم.