در پنجمین هفته از خیزش سراسری، در شنبه شب ۲۲ مهرماه، آتش و دود و انفجار و تیراندازی ممتد در زندان اوین و متعاقب آن پنهان کاری و مخفی کردن حقایق این رویداد بسیار مهم از دید جامعه، آنچه در اوین رویداده را به ابهام بسیار بزرگی بدل کرده است. این انفجارها، این حجم عظیم از آتش که از چندین کیلومتری قابل رؤیت بود و صدای شلیک پیاپی گلوله، با زندانیان بی دفاع چه کرده است؟ این تیرها، به سمت چه کسانی شلیک شده است؟ این حجم از گازاشکآور، در محیطی بسته و بدون راه گریز چه بلایی بر سر زندانیان بی پناه آورده است؟
در آنطرف این دیوارهای محصور در دود و آتش، خانوادهها و وابستگان مضطرب زندانیان در بیخبری دردناک، با نگرانی غیرقابل وصف در تلاش برای اطلاعی هر چند کوتاه از زنده ماندن عزیزانشان در خیابانهای منتهی به زندان سرگرداناند! تجمع اولیه خانوادهها در اطراف زندان اوین با درگیری و شلیک گاز اشکآور مورد هجوم قرار گرفت.
جامعهٔ خشمگین، مسببین این فاجعه را بخوبی میشناسد. با بیرحمی آنان آشناست. اوین و گلهای پرپر شده از عزیزترینهایش را و دهه ٦۰ و قتلعام، در خاطره جمعی و زخم خوردهاش و تکرار همان فجایع بیشمار، اینبار در میانه دود و آتش و انفجار یادآور همان فجایع است.
اینجا ابهام نه فقط بر خبرهای ضد و نقیض و غیر شفاف حکومتی که بر سر جان و هستی صدها زندانی اسیر این حکومت در زندان اوین است. دروغهای مسئولین حکومتی نه تنها برای خانوادههای نگرانی که از شامگاه شنبه، تا کنون سرگردان به دنبال خبری از سلامت عزیز زندانیشان هستند بلکه کل جامعه و افکار عمومی در سطح بینالمللی، عدم شفافیت و پاسخگویی جمهوری اسلامی و اطلاعات گمراه کننده و قطرهچکانی قوه قضائیه و تهدیدها و خط و نشان کشیدنهای آن، جامعه را به سمت یک اقدام و انتقام شوم حکومتی متوجه میکند.
اژهای رئیس قوه فضائیه در کنفرانس خبری رسماً اعلام میکند: «آتش سوزی در زندان اوین کار عوامل دشمن است»!
علیرغم اینکه تا کنون، تعداد ناچیزی از زندانیان بند ۷ و ۸ و بند ۴ زنان و بند ۲۴۰ توانستهاند چند ثانیه با خانواده مکالمه تلفنی داشته باشند. هنوز از سلامت صدها زندانی سیاسی سرشناس، هزاران زندانی دستگیر شده خیزشهای اخیر و نیز زندانیان جرائم عادی خبری در دست نیست.
طبق اخبار منتشر شده، ۴۸ زندانی جابجا شده به زندان رجاییشهر، همگی مجروح و به دلیل شلیک گلوله ساچمهای، ضرب و شتم وحشیانه و استنشاق گازاشکآور بشدت آسیب دیدهاند. بطوری که از پذیرش پنج تن از این زندانیان به سبب وخامت وضعیت جسمی خودداری شده است.
یافتههای تاکنونی نشان میدهد که دستگاههای سرکوب و بویژه مسئولین قوه قضائیه پیش از وقوع آتشسوزی در زندان اوین از پیش مطلع بودهاند. «میزان» خبرگزاری قوه قضائیه از اعلام آژیر در زندان اوین در ساعت ٦ عصر اطلاع رسانی کرده بود. خبری که سپس از این سامانه حذف شد.
استقرار نیروی سرکوب از یکروز پیش از آتش سوزی و تهدیدات آشکار از بند ۷ و “حیدر، حیدر” کردنهای گارد ویژه، شروع شده بود. جابجایی برخی زندانیان و تمدید مرخصی مهدی هاشمی رفسنجانی، قابل کتمان نیست. پیش از گسترش آتش، افرادی در حال ریختن مایعات روی سقف محل آتشسوزی دیده شدهاند. آنها چه کسانی هستند؟ زندانیان چگونه توانستهاند از میان یک مجموعه بشدت حفاظت شده و دهها مانع و بند و دربهای ایمنی و قفل شده، خود را به پشتبام برسانند؟ دسترسی به مواد آتشزا چگونه برای زندانیان آنهم روی پشتبام میسر بوده است؟!
درخواست کمک و آژیر پیش از شروع آتشسوزی چگونه به ۲۳ ایستگاه اورژانس و سازمان آتشنشانی ارسال شده است؟
اعلام آمارهای متناقض کشته شدگان از ۴۰ نفر به ۴ نفر، سپس ۸ نفر و ۶۱ مجروح نشانگر عمق فاجعهای است که برای پنهان کردن آثار جرم آن، حکومت به زمان بسیار بیشتری نیاز دارد. گزارش اولیه نیروی آتشنشانی تهران بزرگ در همان شب، از تحویل ۸ جسد به مسئولین حکایت داشته است.
چرا و چگونه نیروی امدادی عامدانه با موانع مکانیکی نیروی سرکوب متشکل از سپاه و گارد ویژهٔ زندان پشت موانع عمدی گیر کردهاند؟
آتنا دائمی از زندانیان سیاسی مشهور که خود مدت طولانی در اوین حبس بود به پنهان کاری مسئولین جمهوری اسلامی و اطلاعات گمراه کننده نظیر وقوع آتشسوزی در کارگاه خیاطی اشاره دارد و تأکید میکند این خبر، کذب محض است. کارگاه ساعت ۶عصر تعطیل است و زندانیان برای سرشماری به بندهای خود بازگشتهاند.
یافتهها نشان میدهد که زندانیان بند هفت زیر باران گلوله و گاز اشکآور و حملات گارد زندان موفق به شکستن دربها شدند و به سمت بند ۸ میروند. در هواخوری این بند مورد هجوم قرار میگیرند. ویدئوهای منتشر شده تاکنونی ابتدا صدای آژیر در زندان، سپس شلیک پیاپی گلوله و صدای «مرگ بر دیکتاتور» را منعکس میکند. این در حالی است که کماکان قوه قضائیه بر آتش سوزی در بند جرائم عادی پافشاری میکند. و مدعی است سازه عظیمی که بکلی فروریخته است محل حبس زندانیان جرایم غیر سیاسی بوده است.
یک زندانی سیاسی سرشناس از زندان اوین به رادیو فردا چنین گزارش داده است: «شامگاه شنبه، ساعت یک ربع به ۹، در بند هفت زندان اوین شورش شد، مأمورها خیلی وحشیانه شروع به تیراندازی ممتد کردند و باعث تحریک زندانیان بند هشت هم شدند. زندانیان بند هشت خواستند کمک کنند و جلوی کشتار را بگیرند. پس از آن، حمله به تمام زندانیان بند هشت صورت گرفت و تیراندازی مستقیم شد، ده الی پانزده نفر تیر ساچمهای خوردند و یک نفر تیر جنگی. گویا آن شخص از پنجره اتاق تیر خورده است و خونریزی شدید داشتهاست. سرهنگ محمودی، رئیس بند فرمانده یگان حفاظت سازمان زندانها، ۴۰ الی ۵۰ تن از زندانیان سیاسی بند هشت را با شیوه خیلی بدی با باتوم کتک زده و آنها را بردهاند، مکان انتقال آنها مشخص نیست. سرهنگ محمودی دیشب در حالیکه با باتوم به سر بچهها میزد، تهدید کرد: «مادرتان را به عزایتان مینشانم، روز مرگ تک تک شماها فرا رسیده است».
صدای انفجارهای پیاپی از جمله نکات متناقضی است که ابتدا به آتشسوزی در کارگاه خیاطی نسبت داده شد. اما قوه قضائیه با دروغگویی سازمان یافته مشغول پنهان کردن حقایقی است که از فاش شدن آنها بشدت در هراس است. تناقضگویی در اخبار حکومتی کاملاً مشهود است!
از جمله مرکز رسانه قوه قضائیه میگوید: «در جریان درگیری و آتشسوزی شب گذشته زندان اوین تعدادی از زندانیان جرائم خشن و خطرناک، قصد فرار از زندان را داشتند که با توجه به تمهیدات حفاظتی اتخاذ شده موفق به فرار نشدند».
«شبکه شرق» از قول یک منبع مطلع در سازمان زندانها اعلام می کند: «در جریان اتفاقات شب گذشته، هیچ زندانی وارد محوطه نشده و خبر روی مین رفتن زندانیها را کذب خواند.
در حالیکه خبرگزاری فارس میگوید: «تعدادی زندانی اقدام به فرار میکنند. آنها در ضلع شمالی زندان که کوه وجود دارد، وارد میدان مین میشوند. گفته میشود که صداهای انفجار شنیده شده مربوط به همین موضوع بوده است».
سپس بطور کلی خبر خارج شدن زندانیان از محوطه و گیر افتادن در میدان مین و انفجار حاصل از آن تکذیب میشود! خبرگزاری قوه قضائیه در این باره چنین اظهار نظر کرده است: «دلیل جان باختن زندانیان استنشاق دود ناشی از آتشسوزیها است. ٦۱ زندانی جزو مجروحان گزارش شدهاند که چهار نفر آنها پس از آن فوت کردند و شمار کل جانباختگان با این حساب به ۸ نفررسید».
موضوع پرتاب نارنجکهای آتشزا و صوتی از خارج زندان که به سادگی در ویدئوهای منتشر شده قابل رؤیت است. بکلی در گزارشهای رسمی حکومتی و خبرگزاریهای وابسته به آنها حذف شده است.
سپیده قلیان از چهرههای شناخته شده زندانیان سیاسی میگوید: “وضعیت زندان اوین مثل میدان جنگ است. آنقدر سر و صداهای مهیب میآمد که بعضی برای نجات خود در را شکستند و خود را به محوطه هواخوری رساندند. ولی تک تیراندازها شلیک میکردند و گاز اشکآور میزدند”.
جمهوری اسلامی مسئول مستقیم همه فجایعی است که بیرحمانه و با قساوت غیر قابل توصیفی، در زندان اوین رخ داده است. مسئول مستقیم مسکوت گذاشتن حقایق، لاپوشانی و اخبار جعلی و پرونده سازیهاست.
جنایت در زندان اوین نه تنها جمهوری اسلامی را نجات نخواهد داد بلکه بشدت ضربهپذیرتر از هر وقت خواهد کرد. همه حقایق خوفناک این نقشه شوم در زندان اوین و عواقب غیرقابل جبران آن بزودی طوق لعنت بر گردن این حکومت جانی و پلید خواهد شد. آتشسوزی راه انداختن در زندان اوین و هدف قرار دادن زندانیان دست بسته، اوج رذالت و وحشت حکومت اسلامی است.
خیزش سراسری مردم ایران برای رهایی از شر حکومت اسلامی چنان سهمگین است که جمهوری اسلامی را گیج و منگ کرده است. پرونده جنایی سنگین و حیرتآور سران جمهوری اسلامی و همه عوامل و عناصر سرکوب بزودی در دادگاههای بینالمللی گشوده خواهد شد. پایان حکومت اسلامی نزدیک است!
منتشر شده در انترناسیونال ۹۹۵