به ياد شاهرخ زماني و در حمايت از مبارزات کارگران و مردم ايران
از طرف خودم و حزب کمونيست کارگري ايران تشکر ميکنم که در اين جلسه شرکت کرديد. ما اينجا جمع شديم تا ياد شاهرخ زماني را گرامي بداريم. شاهرخ زماني يک چهره فعال کارگري، يک کمونيست، يک رزمنده، و يک سمبل بود. شاهرخ زماني يکي از کساني بود که تصوير درون زندان را با مبارزاتش عوض کرد. او ادامه مبارزه در خيابان بود. ادامه مبارزات کارگران در کارخانجات و ادامه مبارزات معلمان بود. کارگران و کساني چون شاهرخ زماني را دستگير ميکنند تا مبارزات کارگري و کل جامعه را عقب بنشانند، اما شاهرخ ايستاد و در زندان هم صداي آزاديخواهي و برابري طلبي بود. شاهرخ زماني کسي بود که اهميت دخالت طبقه کارگر در سياست را مي فهمد و خودش سمبل آن بود. شاهرخ زماني کسي بود که خواهان حزب بود. اينها همه به شاهرخ زماني ويژگي ميدهد.
مرگ شاهرخ زماني، جانباختن او، کشتن او در درون زندان براي ما يک هشدار است. بنابراين ادامه راه او به اين معنا است که صداي شاهرخ زماني ها باشيم. صداي بهنام ابراهيم زاده ها باشيم، صداي معلمان زنداني باشيم، صداي محمد جراحي باشيم، صداي جعفر عظيم زاده باشيم که براي فردا احضارش کرده اند تا براي ٦ سال در زندان باشد. در همين هفته در اخبار ديديم که در بند ٢ دارالقران زندان رجايي شهر، زندانيان سياسي شورش کردند. تن بيمار دو زنداني سياسي بهنام ابراهيم زاده و منصور حرداني را به روي دست گرفتند و گفتند بايد به اين وضعيت اسفناک زندان پايان داده شود و خواستار انتقال به بخش زندانيان سياسي شدند. بهنام ابراهيم زاده جانش در خطر است بايد به حمايت از او بشتابيم. نتيجه اين نشست ها، نتيجه اين گردهمايي ها بايد حمايت از بهنام ابراهيم زاده ها باشد. نتيجه اين جمع شدن ها بايد حمايت از جعفر عظيم زاده ها باشد. چرا درست همين الان جعفر عظيم زاده را احضار کرده اند؟ ميدانيد چرا؟ چون رهبر ٤٠ هزار کارگر بر سر خواست افزايش دستمزدها است. و کميته مزدشان را آنور تشکيل دادند و از اين طرف جعفر عظيم زاده احضار کردند که خودش را به زندان معرفي کند. اينها به هم مربوط است. اگر ميخواهيد از جنبش براي خواست افزايش دستمزدها دفاع کنيد، از جعفر عظيم زاده دفاع کنيم. اگر ميخواهيد از حق تشکل دفاع کنيد، از حق بيان، از حق آزادي بدون قيد و شرط سياسي دفاع کنيد از اين عزيزان دفاع کنيد. بهنام ابراهيم زاده در زندان يک چهره است. يک سمبل است و پرچم آزاديخواهي و برابري طلبي را در زندان به دست گرفته است، از او دفاع کنيد. به مبارزات معلمان نگاه کنيد. ببينيد چه خبر است. تعدادي از معلمان در زندانند بايد همه آنها و همه زندانيان سياسي از زندان آزاد شوند.
ما در دوره ويژه و خطيري داريم اين صحبت ها را ميکنيم. توافق هسته اي دوره جديدي را بوجود آورده است. اما اين دوره، دوره ثبات و شکوفايي اقتصادي رژيم اسلامي نيست. برخلاف آنچه که بر سرش هاي و جنجال به راه افتاده است. بلکه دوره تشديد کشاکش هاي درون حکومت و سر بلند کردن جنبش هاي اعتراضي است. دوره تشديد جدال طبقاتي در جامعه است. و در اين دوره بيش از هر وقتي به حمايت و پشتيباني از جنبش اعتراض کارگران نياز هست. جمهوري اسلامي تحت عنوان اينکه اقتصاد شکوفا ميشود و دعوت مردم به اين شکوفايي، بسته اقتصادي ٦ ماهه خروج از رکودش را داده است. معني آن اعلام تشديد سياست رياضت اقتصادي بر مردم است و در کنار اين بسته اقتصادي ، به دستگيري کارگران و فعالين سياسي شدت ميدهد. احکام سنگين زندان صادر ميکند. از جمله ٩ سال حکم زندان به محمود صالحي از رهبران شناخته شده کارگري داده است. بهنام ابراهيم زاده را به هفت سال و ده ماه زندان ديگر محکوم کرده است. براي رسول بداقي سه سال ديگر زندان داده است و جعفر عظيم زاده را به زندان احضار ميکند. اما جمهوري اسلامي در موضع قدرت نيست. بايد توجه داشته باشيم که اينها جنگشان بالا گرفته است. به جان هم افتاده اند. ظريف و صالحي را در مجلس تهديد به مرگ کردند. دست دادن ظريف با اوباما را محسن اژه اي رئيس قوه قضاييه از نوع کار جاسوسي خوانده است. اينها همه نشانگر اوضاع به هم ريخته حکومت است که خود توافق هسته محور اصلي جنگشان است. و اين جنگ بر سر هويت و هست و نيستشان است. در اين اوضاع است که جنبشهاي اعتراض زمينه سر بلند کردن پيدا ميکند. به جنش کارگري نگاه کنيد، هر هفته هزاران کارگر در اعتراض و مبارزه هستند. به مبارزات معلمان، پرستاران، بازنشستگان، دانشجويان و کل جامعه نگاه کنيد. ببينيد چه جنب و جوشي است.
و ما که در خارج از کشور بسر ميبريم بايد صداي اين اعتراضات باشيم. بايد صداي زندانيان سياسي باشيم. بايد صداي کارگران زنداني باشيم. و همانطور که اشاره کردم صداي جعفر عظيم زاده ها باشيم. و صداي تک تک اين عزيزان باشيم. ما که اينجا در خارج کشور هستيم بايد با ابتکارات مختلف وسيع ترين حمايت هاي بين المللي را از اين مبارزات جلب کنيم. و اين مماشات ها را، اين توطئه را و اين تبليغات وسيعي را که بر پا شده و با گفتن اينکه اقتصاد شکوفا ميشود، ثبات ايجاد ميشود و غيره و ميکوشند براي حکومت وقت بخرند و مبارزات مردم را عقب بزنند، پوچ کنيم و به آنها اجازه ندهيم که مماشات کنند. البته وضعشان انقدر خراب است که خودشان دارند پوچي اين تبليعات را بيان ميکنند. ٤ وزير روحاني نامه دادند و از تبديل رکود به بحران هشدار ميدهند. وزير مسکن جمهوري اسلامي در صحبتهاي اخيرش از اينکه رکود کنوني ايران در طول ٣٧ سال بيسابقه است سخن گفته و نسبت به سربلند کردن اعتراضات مردم هشدار ميدهد. يکي از معاونين کميسيون اقتصاد مجلس عينا همين ها را ميگويد. دارند از جنبش هاي اجتماعي صحبت ميکنند و هشدار ميدهند. به جان همديگر افتاده اند و دارند در مورد ما مردم صحبت ميکنند. در مورد ما کارگران، ما معلمان، ما پرستاران و ما مردم معترض اين جامعه دارند صحبت ميکنند. اينها آزيتاسيون نيست. اينها واقعيت هاي اوضاع سياسي امروز ايران است. و نتيجه اين بحث ها، نتيجه اين جلسات بايد حمايت همه جانبه ما از کارگران زنداني، زندانيان سياسي و مبارزات مردم در ايران باشد.