آلمان، کلن
در شهر کلن روز ١١ آبان (٢٥ اکتبر) مراسم گرامیداشت شاهرخ زمانی و جانباختگان دهه شصت بفراخوان حزب کمونیست ایران، حزب حزب حکمتیست(خط رسمی) و چپ های کلن برگزار شد. در این مراسم شهلا خباززاده از طرف تشکیلات حزب کمونیست کارگری ایران ـ کلن یکی از سخنرانان بود.
با سلام به شما و با درود به همه جانباختگان راه آزادی و برابری! صحبت خودم را با گرامیداشت یاد شاهرخ زمانی آغاز می کنم. درباره او، شخصیت والای او، اهداف انسانی او و مبارزه خستگی ناپذیرش بسیار و بسیار گفته و نوشته شده است. او سمبل مبارزه علیه بردگی انسان، علیه استثمار و علیه ستم و سرکوب بود.
شاهرخ زمانی و مبارزه او را فقط در مبارزه برای ایجاد تشکل های کارگری، برای بالا بردن سطح دستمزد کارگران، علیه دستمزدهای به عقب افتاده، برای آزادی زندانیان سیاسی نباید دید. شاهرخ زمانی یکی از رهبران برجسته جنبشی بود که هدف آن بدست آوردن نه فقط معیشت بلکه کسب منزلت انسانی در همه ابعاد آن و برای همگان بود. شاهرخ زمانی یکی از رهبران جنبشی بود که نمی تواند بپذیرد حتی یک کودک مجبور به کار باشد و یا در میان زباله ها غذای خود را جستجو کند، نمی تواند بپذیرد حتی یک نفر برای سیرکردن خانواده اش مجبور به فروش اعضای بدنش باشد. نمی تواند تحمل کند حتی یک نفر از سر استیصال تن فروشی کند، نمی تواند قبول کند حتی یک زن بعنوان نیمه انسان بحساب آید، نمی تواند قبول کند که حتی یک نفر بخاطر نداشتن بضاعت خرید دارو، رنج بکشد و یا جان بدهد و نمی توانست بپذیرد که هیچ انسانی بخاطر بیان اندیشه اش مورد آزار قرار بگیرد و از آزادی محروم شود.
شاهرخ زمانی در بخشی از نامه اش به دخترش می گوید: مرا زندانی کردند چون دخترم را، فرزندانم را دوست دارم. چون همه کودکان و نوجوانان را و همه انسانها را دوست دارم. مرا زندانی کردند چون می خواهم که همه انسانها دارای برابری و حقوق عادلانه انسانی، اجتماعی و اقتصادی باشند. مرا زندانی کردند چون اعتقاد دارم:
تو کز محنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت نهند آدمی
با رفتن شاهرخ زمانی طبقه کارگر ایران یک رهبر جسور خود را از دست داد ولی همانطور که کارگران ایران گفته اند:
ما مرگ شاهرخ زمانی را به پرچمی برای اتحاد و همبستگی کارگری که او پیشتازش بود تبدیل خواهیم کرد. پرچم این جنبش انسانی را هزاران شاهرخ زمانی دیگر بالا خواهند برد، آنرا به پیروزی خواهند رساند و چهره کثیف مسببین مرگ زودرس شاهرخ زمانی را به دنیا نشان خواهد داد.
مرگ شاهرخ زمانی بیش از هر چیز وحشت جمهوری اسلامی را از جنبش کارگری و مبارزه کارگران برای بدست آوردن یک زندگی انسانی را نشان داد. رژیم برای خاموش کردن صدای کارگران و ایجاد رعب و وحشت دهها رهبر و مبارز جنبش کارگری را به زندانها انداخته و وحشیانه ترین رفتارها را با آنها دارد و برای فعالین جنبش کارگری پرونده سازی می کند. اما این سیاست بیش از هر چیز ترس و وحشت و زبونی حکومتی را نشان میدهد که فقر و نکبت و بر زندگی کارگران و میلیونها نفر از مردم ایران حاکم کرده است.
بعنوان یکی از آخرین اقدامات شنیع جمهوری اسلامی از صدور حکم شش سال زندان برای کارگر مبارزجعفر عظیم زاده باید نام برد. این اقدام حکومت ضد کارگری را باید در سطح جهان افشا کرد. آنچه که بعنوان جرایم جعفر عظیم زاده از مطرح شده، یعنی دفاع پیگیر از حقوق کارگران باید بعنوان مدالهای افتخار او بحساب آید و مورد حمایت همه کارگران جهان و تشکل های کارگری قرار بگیرد. جعفر عظیم زاده نباید زندانی شود. نباید اجازه داد که حکومت اسلامی یک کارگر حق طلب دیگر را زیر فشار شکنجه بگیرد. حکم دستگیری او بطور واقعی تعرض به کل کارگران و مردم ایران است. او باید مورد حمایت تمام سازمانهای کارگری در سراسر جهان قرار بگیرد و جمهوری اسلامی را تحت فشار قرار دهند.
زنده باد مبارزات کارگران ایران درود بر شاهرخ زمانی و همه مبارزین و فعالین جنبش کارگری