جدید ترین

روز جهانی کارگر ٩۴ یک پیشروی برای کارگران

مصاحبه با شهلا دانشفر

کارگر کمونیست: امسال جدال سختی را بر سر برگزاری اول مه،  روز جهانی کارگر شاهد بودیم، این جدال بر سر چه بود و کلا برخورد حکومت اسلامی به این روز و جنب و جوش کارگران برای برگزاری این روز چگونه بود؟

شهلا دانشفر: همانطور که در جریان هستید، اول ماه مه امسال در دل یک فضای پر جنب و جوش اعتراضی کارگری بر پا شد. امروز بحث بر سر اعتراضات هزاران نفره کارگری است. معلمان با اعتراضات گسترده خود تاثیر مهمی بر فضای سیاسی جامعه گذاشته اند. یک جنبش وسیع بر سر خواست افزایش دستمزدها در جریان است که مبارزات بخش های مختلف جامعه کارگران، معلمان، پرستاران ، بازنشستگان و کل حقوق بگیران را به هم گره میزند و جنبشی سراسری بر سر این خواست شکل گرفته و هر روز قدرت بیشتری میگیرد، جامعه نیز بخاطر گرانی و فقر و فلاکت بیسابقه حاکم از یکطرف، و بخاطر سرکوب و اختناق  سوی دیگر، ملتهب است. در مقابل حکومت اسلامی به حربه همیشگی خود اعدام ها و سرکوب ها روی آورد. و شمار اعدام ها را افزایش داد. اما در برابر این سرکوبگری ها اعتراضات کارگری هر روز تعرضی تر به جلو آمده و ما شاهد اتفاقی مثل اعتصاب سراسری معلمان در ١٧ فروردین بودیم. در دل این کشاکش ها بود که جدال بر سر برگزاری روز جهانی کارگر بیش از هر سال قابل مشاهد بود. رژیم که سیل رو به جلوی اعتراضات کارگران و معلمان و مردم معترض جامعه را میدید، از قبل دست به تمهیداتی زد. مهمترینش تعرض به فعالین و رهبران کارگری و احضار و دستگیری و دادن احکام سنگین به آنان بود. از جمله در ظرف دو ماه بیش از ده نفر در شهر سنندج، که بخاطر اول ماه مه های با شکوه هر ساله اش شهر اول ماه مه ها نامیده میشود، احضار و تهدید شدند و در ٩ اردیبهشت پدرام نصراللهی از فعالین شناخته شده کارگری در این شهر دستگیر شد. در شهر سقز دو تن از فعالین کارگری محمود صالحی از چهره های سرشناس کارگری و عثمان اسماعیلی عضو کمیته دفاع از فعالین کارگری مهاباد در هشت اردیبهشت دستگیر شدند و در همانروز ابراهیم مددی و داود رضوی دو تن از رهبران سندیکای شرکت واحد بازداشت شدند. در همین مدت جعفر عظیم زاده و جمیل محمدی دو نفر از رهبران طومار ۴٠ هزار کارگر بر سر خواست افزایش دستمزدها احکام سنگینی زندان گرفتند. از جمله جعفر عظیم زاده به ۶ سال و جمیل محمدی به سه سال و نیم حبس محکوم شد. کارگران در مقابل این فشارها عقب ننشستند و با برگزاری روز جهانی کارگر در هشت اردیبهشت در مقابل مجلس و قرائت قطعنامه ای که از سوی هفت تشکل کارگری داده شده بود، صف آزادیخواهی و انسانیت را نمایندگی کردند.

جدا از سرکوب ، خانه کارگر ، این تشکل دست ساز حکومتی نیز وارد میدان شد. هفته کارگر خود را اعلام کردند. روزی را به عنون حضور در مقبره خمینی و روزی به دیدار رهبری و روزی به بیعت با سیاست های اقتصادی ریاضی حکومت تحت عنوان اقتصاد مقاومتی و غیره اختصاص داده شد. در عین حال به گفته محجوب دبیر خانه کارگر جمهوری اسلامی، فضای اعتراضی محیط های کارگری و کل جامعه راهپیمایی اول مه را به آنها تحمیل کرد. بدین ترتیب کار دشوار مهندسی راهپیمایی این روز را این تشکل های دست ساز حکومتی عهده دار شدند. سعی کردند با  شعار هایی چون تبریک به روحانی، تبریک به وزیر کار و شعار فاشیستی علیه کارگران افغانستانی، مهر خود را بر این روز بزنند، و بدین ترتیب همه تمهیدات را به کار بردند تا این راهپیمایی کنترل شده و بی خطر!! برگزار شود. ختم راهپیمای را به  نماز جمعه تهران تعریف کردند. اما هجوم کارگران معترض به این راهپیمایی و بالا رفتن شعار معیشت منزلت حق مسلم ماست و شعار نه قومیت، نه ملیت، انسانیت، و پلاکاردهایی با خواستهای نه به مجازات اعدام، آزادی کارگران زندانی، افزایش فوری دستمزدها و..باعث شد برنامه را نیمساعت زودتر ختم کنند. بساط سخنرانی هایشان را در سه ضلع میدان فلسطین به پا کنند و سر و ته قضیه را هم بیاورند، اما کارگران با هو کردن محجوب هنگامی که سخنانش را با تشکر از روحانی، و هیات مذاکره کننده شروع کرد، باعث شد، سخنرانی او ناتمام بماند و به این ترتیب کارگران توانستند برنامه های ارتجاعی فاشیستهای خانه کارگر و دولت روحانی را در این روز به هم بزنند. این گوشه هایی از فضای اول مه امسال، وبرخورد حکومت اسلامی به روز همبستگی جهانی کارگری بود.

کارگر کمونیست: همانطور که توضیح دادید امسال جدال سختی بین کارگران و تشکلهای مستقل کارگری و حکومت و ایادیش  برسربرگزاری اول مه در جریان بود. با توجه به مجموعه اتفاقات که در رابطه با ١ می افتاد و فضای پر جنب و جوشی که گوشه هایی از آنرا هم توضیح دادید ، ارزیابی شما از اول مه امسال چیست؟

شهلا دانشفر: به نظر من ما یک اول مه موفقی را پشت سر گذاشتیم. این یک پیشروی مهم  برای جنبش کارگری و کل مبارزات مردم در ایران بود. از جمله قطعنامه هفت تشکل کارگری به مناسبت این روز، قطعنامه های مشترک معلمان و کارگران خباز، و بیانیه های بسیاری که از سوی تشکلها و رهبران کارگری داده شد، که همگی نقطه تاکیدات مشترکی داشت، بطور واقعی بیانگر کیفرخواست طبقه کارگر علیه توحش سرمایه داری حاکم بود.

به عبارت روشنتر اول مه امسال بر محور دفاع از انسانیت چه در قالب طرح خواستها و مطالبات رفاهی، سیاسی و انسانی طبقه کارگر برای بهبود شرایط کار و زیست خود و کل شهروندان جامعه، و چه بطور مشخص در دفاع از کارگران و مهاجران افغان بعنوان بخشی از طبقه کارگر ایران و تلاش برای رفع تبعیض علیه آنها و برسمیت شناختن حقوق شهروندی این انسانهای شریف بود. بطور واقعی اول مه امسال نمایشی از تقابل دو قطب سرمایه داران و حکومت و ایادی آن در میان کارگران نظیر خانه کارگر و شوراهای اسلامی و از سوی دیگر صف رهائبخش کارگران علیه استثمار، ظلم، بیداد و تبعیض و نابرابری بود.

به نظر من برگزاری روز جهانی کارگر در ٨ اردیبهشت در مقابل مجلس از سوی کارگران با قطعنامه ای که از سوی هفت تشکل کارگری داده شده است، اتفاق مهم  روز جهانی کارگر امسال بود. معیشت، منزلت، حق مسلم ما . شعار محوری این فراخوان بود و  قطعنامه اش بر خواست های اساسی کارگران و کل جامعه از جمله خواستهای افزایش فوری دستمزدها تا سقف سه میلیون تومان ، برابری زن و مرد، آزادی کارگران زندانی و زندانیان سیاسی، لغو مجازات اعدام، دفاع از حقوق کودکان ، و .. تاکید داشت.  این قطعنامه با چنین خواستهایی  به طور واقعی بیانگر خواستهای کل جامعه بود و صف آزادیخواهی و انسانیت را به نمایش میگذاست.

از جمله یک بند مهم این قطعنامه بند دفاع از حقوق شهروندی کارگران افغان است که وقتی تشکلی مثل اتحادیه آزاد کارگران ایران که یکی از امضا کنندگان این قطعنامه است، شاهد بالارفتن شعارهای فاشیستی از سوی خانه کارگر و ایادی اش در روز جهانی کارگر بود، طی پیامی پرشور و با تاکید بر همبستگی طبقاتی کارگران ایران با کارگران افغانستان، این قطعنامه را تقدیم آنان کرد. بندی که در آن آمده است: “هرگونه تبعیض از کارگران مهاجر افغانی و سایر ملیتها در ایران” باید رفع شود، آزادی بی قید و شرط اعتصاب، اعتراض، راهپیمائی، تجمع، اندیشه و بیان، احزاب و مطبوعات باید برسمیت شناخته شود، و کار کودکان باید ممنوع شود.”

فراخوان معلمان به مناسبت روز جهانی کارگر و حضور آنان در مراسم هشت اردیبهشت  در مقابل مجلس و قطعنامه مشترکشان با کارگران خباز و شرکت در مراسم مریوان در اول مه امسال  صف عظیم تری از اتحاد طبقاتی در جامعه را به نمایش گذاشت و بالاخره اتفاق مهمی که در روز یازده اردیبهشت روی داد و  عقب راندن تلاشهای ارتجاعی خانه کارگر و شعارهای فاشیستی اش با شعار نه قومیت، نه ملیت، انسانیت، همه و همه از دستاوردهای مهم روز جهانی کارگر در ایران بود.

جدا از همه اینها اتفاقی است که در خود روز جهانی کارگر و در تقابل با تمهیدات دولت و خانه کارگر جمهوری اسلامی شاهدش بودیم. به این مناسبت خانه کارگر و ایادی اش  فراخوان به راهپمایی ای در میدان فلسطین داده بودند و کارگران با حضور گسترده خود در این محل و با شعارهایشان توانستند آنجا را به صحنه اعتراض خود تبدیل کنند. در این روز خانه کارگر شعارهای فاشیستی خود علیه کارگران افغان را جلوی دوربین ها آورد، تا  خشم کارگران معترض به بیکاری و فقر و فلاکت حاکم را از دولت سرمایه داری حاکم، بسوی کارگران افغانستانی متوجه کند و در واقع مبارزات کل جامعه را عقب زند. اما صف معترض کارگران و تشکلی چون اتحادیه آزاد کارگران ایران، آنچنان پاسخی به آنان دادند که درست در روز بعدش صادقی معاون خانه کارگر مجبور شد به غلط کردن بیفتد و بگوید که آوردن این شعار ها اشتباه بوده است!.  همچنین وقتی محجوب در سخنرانی اش در روز جهانی کارگر شروع به تشکر کردن از دولت روحانی و مذاکره کنندگان لوزان کرد، با هو کردن کارگران روبرو گردیده و موفق به ادامه سخنانش نشد. این جواب کارگران به دولت روحانی و های و هویی است که حول سیاست های دولت روحانی و دعوت کارگران و مردم به انتظار برای “شکوفایی اقتصاد” و تلاش برای تحمیل ریاضت اقتصادی به مردم به راه افتاده است. بدین ترتیب بازنده روز جهانی کارگر جمهوری اسلامی و خانه کارگر جمهوری اسلامی بود.

جالب اینجاست که سه روز بعد از روز جهانی کارگر یعنی در روز ١۴ اردیبهشت، ١۵٠ کارگر نورد لوله صفا در ساوه به نمایندگی از هزار کارگر این کارخانه بعداز چهارده روز تجمع و اعتراض برای پیگیری خواستهایشان در مقابل فرمانداری شهر تجمع کردند و پلاکارد گرامیداشت روز جهانی کارگر را در سر در فرمانداری نصب کردند . در این تجمع اعتراضی کارگران  با فریاد شعارهایی چون معیشت، منزلت، حق مسلم ماست، سرمایه دار حیا کن، کارگر را رها کن، یک درصد تامین تامین، ٩٩ درصد گرسنه گرسنه،  پیام آزادیخواهی و برابری طلبی را سر دادند.  و این اتفاق به سهم خود گوشه دیگری از چهره انسانی و امید بخش اول مه امسال را به نمایش گذاشت.

جدا از این اتفاقات برگزاری روز جهانی کارگر توسط کارگران سندیکای شرکت واحد بود. شب قبلش دو تن از رهبران این سندیکا ابراهیم مددی و داود رضوی را دستگیر کردند، چون قرار بود روز ٩ اردیبهشت به میان کارگران بروند و روز جهانی کارگر را گرامی بدارند. همچنین صبح آن روز مانع تجمع این کارگران در پایانه آزادی شدند. اما کارگران سندیکای شرکت واحد در عصر ٩ اردیبهشت مراسم خود را در آن محل با شعار های کارگر زندانی آزاد باید گردد، زندانی سیاسی آزاد باید گردد، زنده باد روز جهانی کارگر برگزار کردند و دستگیری همکاران خود را محکوم نمودند. کارگران سندیکای واحد این چنین جواب سرکوبگری های حکومت را دادند.

در سنندج قضیه متفاوت بود، جدا از احضار هایی که از قبل صورت گرفته بود و دستگیری فعالین کارگری، در شب قبل از یازده اردیبهشت با بسیاری از فعالین کارگری تماس گرفتند و آنها را از شرکت در مراسم روز جهانی کارگر برحذر داشتند. روز ١١ اردیبهشت شهر را کاملا به حالت نظامی در آوردند، بطوریکه کارگران سه بار تلاش کردند که در وسط شهر جمع شوند و این روز را گرامی بدارند اما موفق نشدند. نفس بسیج چنین نیرویی در این شهر، نشانگر وحشت حکومت اسلامی از مردم بود. این را اضافه کنم که در شهر سنندج دو روز قبلش کارگران خباز مراسمی به مناسبت روز جهانی کارگر برپا کردند ودر آن اطلاعیه مشترک معلمان و کارگران خباز خوانده شد.

در شهرهای دیگر نیز داستان از همین قرار بود. در تبریز که فعالین کارگری و برگزار کنندگان این روز فضا را نظامی دیدند، با نصب شعارهایش بر در و دیوار و ارسال این عکس ها به رسانه های خبری و انتشار وسیعش، این روز را گرامیداشتند و عکس های آن را همه دیده اید. یکی از شعارهای مهم آنجا هم، آزادی کارگران زندانی بود.

در مریوان از سوی کارگران، معلمان و مردم معترض شهر مراسمی به مناسبت روز جهانی کارگری برگزار شد و در این مراسم  قطعنامه مشترک معلمان و کارگران خباز خوانده شد..

در دزفول جوانان بیکار شهر، در اقدامی جالب در مقابل شرکت شهید رجایی جمع شدند و با شعار یا کار یا بیمه بیکاری روز جهانی کارگر را گرامیداشتند. در اندیمشک نیز گزارشی از برگزاری این روز داده شد.

بعلاوه زندانیان سیاسی در زندان های رجایی شهر و مهاباد روز جهانی کارگر را گرامیداشتند.

این اخبار تا همین جا تحرک وسیع برای برگزاری روز جهانی کارگر را به نمایش میگذارد.

و بالاخره اینکه فراخوان معلمان به مناسبت روز جهانی کارگر برای گردهمایی در پارک پردیسان در تهران، قطعنامه مشترک معلمان با کارگران خباز و شرکتشان در تجمع مریوان، حضور معلمان در گردهمایی هشت اردیبهشت کارگران نقطه درخشانی در مبارزات آنان در ادامه مبارزات گسترده اخیرشان  بود.

کارگر کمونیست: با توجه به تصویری که از اول مه امسال دادید، بنظر شما پس از اول ماه مه کارگران در چه موقعیتی قرار دارند وچه اقدامات معینی را باید در دستور کار بگذارد؟

شهلا دانشفر:  اول ماه مه خود برآمدی از اوضاع سیاسی متحول جامعه ایران است. ادامه کشاکش گسترده تر و وسیعتری در سطح جامعه بود. بدبنال اعتراضات گسترده کارگران، معلمان و در متن فضای پر جنب و جوش اعتراضی درجامعه، اول مه نقطه عطفی بود که این مبارزات را در شکل قطعنامه ها و بیانیه هایش به هم گره زده و بیش از هروقت بر اتحاد سراسری همه بخشهای طبقه کارگر تاکید گذاشت. به عبارت روشنتر بدنبال اول ماه مه و بدنبال اعتراضات گسترده ای که کارگران، معلمان ، پرستاران، بازنشستگان و بخش های مختلف مردم در چند ماهه اخیر پشت سر گذاشته اند،  امروز کارگران و کل جامعه در جامعه در موقعیت قویتری برای تداوم مبارزاتشان هستند. در موقیت قویتری برای متشکل شدن، قوام دادن به تشکلهای خود و شکل دادن به صف متحدی از مبارزه بر سر خواستهایشان هستند.

شاید اگر بخواهم نقطه ضعفی در اول مه امسال نشان کنم، ندیدن کل این قدرت در چنین مناسبتی بود. قدرتی که در روز جهانی کارگر و بهم زدن بساط خانه کارگر جمهوری اسلامی، گوشه بسیار، بسیار کوچکش را به میدان آوردیم. اما بدنبال اول ماه موفقی که پشت سر گذاشتیم میتوانم بر روی چند نکته تاکید بگذارم.

١- قطعنامه ای که از سوی هفت تشکل کارگری ارائه شد میتواند یک پلاتفرم مبارزاتی متحد برای همه کارگران، معلمان، پرستاران، بازنشستگان و کل مردم معترض جامعه باشد.

از نظرمن این قطعنامه محورهای مهم مبارزات همین امروز کارگران و کل مردم است. همانطور که پیش تر توضیح دادم، گرامیداشت اول مه در ٨ اردیبهشت در مقابل مجلس و قرائت قطعنامه هفت تشکل کارگری در این مراسم به طور واقعی نمایشی از اتحاد طبقاتی کارگران بود و این قطعنامه میتواند سرآغاز مبارزاتی گسترده حول خواستهای مشترکی باشد که در آن تاکید شده است. چرا که به نظر من این قطعنامه، فقط مصرف این روز را نداشت و نباید داشته باشد. بلکه بطور واقعی یک پلاتفرم برای مبارزات متحد کارگران، معلمان، پرستاران و کل جامعه است. پلاتفرم مبارزات  متحد هفت تشکل کارگری است که معلمان نیز در مقابل مجلس به آن پیوستند.

بنابراین اول مه امسال میتواند نقطه عطفی در مبارزات کارگران و کل جامعه در ادامه مبارزات گسترده موجود باشد و این خود اهمیت و جایگاه سیاسی اتفاقاتی درروز جهانی کارگر امسال افتاد را بیشتر بیان میکند.

٢- یک بند قطعنامه اول مه آزادی کارگران زندانی و زندانیان سیاسی بود. یک تاکید تجمع کارگران در هشت اردیهبشت، لغو احکام زندانی جعفر عظیم زاده و جمیل محمدی بود، واینکه تهدید بر روی فعالین کارگری و فعالین عرصه های مختلف مبارزاتی متوقف شود و احکام صادر شده زندانی برای این فعالین باید فورا لغو شود. حول این خواست باید صف متحدی را شکل دهیم و آنرا در دستور فوری مبارزاتمان قرار دهیم.

٣- خانه کارگر جمهوری اسلامی در اقدامی مهندسی شده، شعار های فاشیستی اش را مقابل دوربین ها آورد. همانطور که اتحادیه آزاد کارگران ایران طی پیامی پر شور به مردم افغانستان انزجار خود را اعلام کرد، همانطور که کارگران در مقابل این شعارها در روز جهانی کارگر با شعار نه قومیت، نه ملیت، انسانیت، کاری کردند که خانه کارگر از زبان معاونش صادقی به غلط کردن افتاد، باید این اعتراض را ادامه دهیم. باید این گستاخی قیمت گزافی برای خانه کارگری جمهوری اسلامی و ایادی اش تبدیل شود. باید دست تشکلهای دست ساز حکومتی، از جمله خانه کارگر و شوراهای اسلامی را از سر مبارزات خود کوتاه کنیم.

۴- یک سیاست دوره روحانی در برابر فضای اعتراضی جامعه، آنهم بدنبال توافق لوزان و استیصالش در برابر مردمی که مطالباتی دارند و در بستر تشدید تناقضات پایه ای حکومتشان ، شدت دادن به اعدام هاست. کارگران، معلمان و مردم ایران این اعدام ها و این سرکوبگریها را با گسترش اعتراضاتشان ادامه داده اند. در کنار این مبارزات، گرد آمدن حول خواست دیگری از قطعنامه روز جهانی کارگر، خواست توقف این سرکوب ها و لغو مجازات اعدام اقدام  مهم دیگری است که باید در دستور کارمان قرار گیرد.

۵- یک ابزار مهم حکومت اسلامی برای سرکوب جامعه ، تعرض به زنان است. حجاب برگیران و جنبش بالنده رهایی زن، یک عرصه مهم چالش حکومت اسلامی است. گرد آمدن حول خواست برابری زن و مرد و حمایت از مبارزات جانانه مردم علیه آپارتاید جنسی و حجاب ، پرچم فاشیست اسلامی، یک تاکید مهم دیگر ما بدنبال روز جهانی کارگر است.

و خلاصه اینکه باز هم تاکید من بر گرد آمدن حول قطنامه روز جهانی کارگر و شکل دادن به صفی متحد و سراسری حول تک تک خواستهاییست که اعلام کرده ایم. باید بساط حکومت توحش سرمایه داری در ایران را با کل دم و دستگاه سرکوبش جارو کرد. اول مه امسال اعلام عزم راسخ کارگران برای پایان دادن به این توحش بود.مندرج در نشریه کارگر کمونیست شماره ۳۶۰

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *