جامعه ای پرشور، کنگره ای پرشور – اصغر کریمی

اصغر کریمی

مندرح در ضمیمه انترناسیونال ۹۵۰

کنگره دوازدهم حزب کنگره ای پرشور و بسیار موفق بود و از جهاتی با کنگره های قبل متفاوت بود. از سومین کنگره حزب در ۲۱ سال قبل تا امروز همه کنگره های حزب علنی بوده اند، احزاب و شخصیت های اپوزیسیون و رسانه ها به کنگره ها دعوت شده اند و از زمانی که امکانات اینترنت اجازه داده و امکان برنامه های لایو در کانال جدید داشته ایم تمام لحظات کنگره بصورت لایو پخش شده است. اما همه این فاکتورها در کنگره دوازدهم حزب ابعاد و کیفیت متفاوتی پیدا کرد. تعداد مهمانانی که به کنگره دعوت شدند بالغ بر ۸۰۰ فرد و سازمان و نهاد سیاسی بود یعنی ده بار بیشتر از سایر کنگره ها که حدود ۳۵۰ نفر از آنها پاسخ مثبت دادند. پیام هایی که از ایران به کنگره رسید ابعادی وسیع تر و کیفیت دیگری داشت که بعدا به آن برمیگردم. آنلاین بودن کنگره اجازه داد که خیلی از علاقمندان و دوستداران حزب و فعالین کارگری از ایران در آن شرکت کنند و بینندگان کانال جدید در طول کنگره با حزب و کنگره دیالوگ کنند. اسناد کنگره نیز بجز یک قطعنامه طولانی، شامل ۲۶ قرار کوتاه میشد که مربوط به بخش های مختلفی از جامعه بود، از اعتراضاتشان حمایت می کرد و سرکوب ها را محکوم میکرد و هرکس کنگره را از طریق مدیای پلتفرم های مدیای اجتماعی یا تلویزیون هم دنبال می کرد می توانست به خوبی از مضمون آنها سر در بیاورد و نظر بدهد و دخالت کند و حتیی به معنی مجازی کلمه به آنها رای بدهد. به این معنی این کنگره با کنگره های دیگر تفاوت زیادی داشت. این کنگره گردهمایی حزب و جامعه بود و دخالت جامعه آنرا پرشور میکرد. این کنگره محصول پیشروی حزب در سالهای اخیر بود.

یکی از جنبه های مهم این کنگره پیام های متنوع از طیف های متنوع جامعه بود که تصویری از یک حزب کارگری و درگیر در جنبش های مختلف اجتماعی میداد. فعالین و جمع های متعددی از فعالین کارگری، از هفت تپه و نفت و فولاد و معدن و پتروشیمی و تراکتورسازی تا معلم و بازنشسته و راننده و کارگر ساختمانی و … قبل از کنگره و یا در طول کنگره پیام دادند. همینطور فعالینی از دیگر جنبش های حق طلبانه و فعالینی از طیف های مختلف جامعه. این پیام ها کنگره را به خیابان و کارخانه و مدرسه و دانشگاه وصل میکرد. در واقع برجستگی و موفقیت این کنگره حاصل پیشروی حزب در جنبش کارگری و گسترش رابطه با سایر جنبش های حق طلبانه بود.

علنی بودن کنگره و شفافیت در فعالیت حزب، دعوت از طیف وسیع مهمانان و پاسخ مثبت تعداد زیادی از آنها، نوع قرارهای کوتاه و حساسیت نسبت به سرنوشت بخش های مختلف تحت ستم جامعه، تحکیم و گسترش رابطه با جنبش کارگری و فعالین این جنبش و سایر جنبه های موفقیت کنگره دوازدهم، در اساس محصول خط و نگرش مارکسیستی، کمونیستی و اجتماعی حزب است. حزبی که نمیخواهد گروه فشار باشد، در گود استخر سیاسی حرکت میکند و بر سر درش نوشته است که کارگر نمیتواند خود را رها کند مگر اینکه همراه با خود کل جامعه را رها کند، حزبی که جنبش های حق طلبانه را با حاشیه ای و “دموکراتیک” و غیره خواندن این جنبش ها، آنها را به اپوزیسیون بورژوایی نمیسپارد و خود را نماینده لایق آنها میداند، نمی تواند غیر از این رفتار کند. همین نگرش است که به کارگر کمک میکند خود را نماینده کل جامعه و پرچمدار همه مردم تحت ستم بداند و به جنبش های مختلف حق طلبانه نشان میدهد که این حزب عمیقتر و رادیکال تر و صمیمانه تر از هر خط و گرایش دیگری مدافع رفع تبعیض و ستم از آنها است. نمیتوان موعظه کرد که کارگر باید پرچم رهایی کل جامعه را برافرازد ولی خود را از دفاع جانانه از هر جنبش آزادیخواهانه و حق طلبانه ای کنار کشید و یا صرفا اعلام موضع خشک و خالی کرد!‌ این کار هر جریانی باشد کار و شیوه حزب کمونیست کارگری نیست. این کنگره نقطه اوجی در موفقیت های سالهای گذشته بود و به سهم خود راه را بر پیشروی بیشتر حزب در میان مردم و همینطور پیشروی در شیوه و سبک کار و نوع فعالیت میدانی به شیوه ای اجتماعی تر باز کرد. اینرا هم باید اضافه کرد که همه اینها بر متن جامعه ای پرتحرک و امیدوار صورت میگیرد. از کارگر و معلم و بازنشسته تا زنان و جوانان و اقشار مختلف مردم، مردمی که از همه چیز حتی یک آب سالم محروم شده اند، هر روز و به اشکال مختلف و هر روز تندتر و سازمان یافته تر دارند اعتراض میکنند. جامعه ای که دارد خود را برای یک انقلاب عظیم آماده میکند.

این فضای پرخروش جامعه، فضای داغ حق طلبی و آزادیخواهی، فضای پرتحرکی که علیه هر نوع ظلم و بیعدالتی و تبعیضی شکل گرفته است احتیاج به یک رهبری سیاسی قابل اعتماد و رادیکال و قاطع دارد. این فضا راه حل های خاکستری و نیم بند را قبول نمیکند. دهها هزار رهبر کارگری و فعال اجتماعی در جنبش های مختلف در دل اعتراضات بی وقفه سالیان طولانی شکل گرفته و پخته شده اند. اینها جنگیده اند و قربانی زیادی داده اند تا تحولی بنیادی صورت گیرد. این جامعه دیگر بردگی مزدی و بردگی جنسی را قبول نمیکند، دخالت اسلام را در هیچ گوشه ای از زندگی اش نمیپذیرد، مردم همه آزادی و همه برابری و رفاه را میخواهند و این اولا بدون یک انقلاب عظیم عملی نیست. و ثانیا حزبی میخواهد که این عطش به آزادی و خواست های بنیادی اقتصادی و سیاسی و اجتماعی را نمایندگی کند. حزبی که بنیادش بر ریشه کردن ریشه های نابرابری ها و تبعیضات و ریشه های فقر و بی حقوقی استوار شده است. حزبی که به این خواست ها پایبند باشد و در شکل دادن به این فضا نقش داشته باشد. حزبی که بنیادش بر پایان دادن به بردگی مزدی و پایان دادن به فقر و نابرابری و بی حقوقی و کوتاه کردن دست مذهب از زندگی مردم است، بر پایان دادن به هر نوع تبعیض علیه زنان و لغو همه قوانین ضد زن اسلامی است. حزبی که در برنامه اش بر آزادی بی قید و شرط بیان و عقیده و اعتراض و تشکل و تحزب تاکید کرده و اعلام کرده است که اعدام و شکنجه نداریم که آموزش تجارت نیست، درمان تجارت نیست که در خدمت فقط بخشی از جامعه باشد، که نیروی سرکوبی دیگر در کار نیست. ما به گواه سه دهه فعالیت در راستای این اهداف حق داریم اعلام کنیم که نبض مان با نبض جامعه میزند و آماده ایم تا جامعه خوشبختی را به کمک مردم تشنه رفاه و آزادی شکل دهیم. حزب ما به همه اینها متعهد است.

اینها صرفا اهداف اعلام شده برنامه ما نیست. برای این اهداف چند دهه تلاش شبانه روزی کرده ایم و پایه های محکمی را در جامعه ایجاد کرده ایم. ما این خواست ها و این فرهنگ سیاسی را به خواست بخش وسیعی از جامعه تبدیل کرده ایم و این خود تضمینی برای عملی شدن سریعتر این اهداف انسانی است. تشکیلات نسبتا وسیع و کادرهای فعال و با نفوذ حزب که در دل یک مبارزه اجتماعی و هر روزه، در جنگ با جمهوری اسلامی و در جدال با گرایشات بازدارنده دیگر آبدیده شده اند، شناخته شده بودن حزب، خوشنامی حزب، کمونیسم انسانی و سیاسی ما، رویکرد بسیار اجتماعی ما و حضور فعال ما در جنبش های اعتراضی مبنایی فراهم کرده که در شرایط طوفانی و انقلابی با سرعت بسیار بیشتری قدم های بعدی را برداریم. کار خیلی زیادی داریم. جامعه باید در مقیاسی اجتماعی به ما اتکا کند و حول اهداف و سیاست های ما متحد شود. برای رسیدن به این نقطه، تلاش صد چندانی لازم است و نیروی خیلی بیشتری باید گرد آورد، تشکیلات را باید گسترش داد و خیلی کارها باید کرد، اما بنیادهای استواری که ایجاد کرده ایم امکان برداشتن این گامها را هم به ما میدهد. خوشبینی ما متکی بر فاکتورهای بسیار واقعی و واقع بینانه است.

کنگره دوازدهم نشان داد که روی آوری به حزب و تحزب سیاسی پیشرفت قابل توجهی داشته است. فراخوان من به فعالین کارگری، به معلم و بازنشسته، به کادر درمان، به دانشجو و زن و معترض، و به همه مردم محروم و ستمدیده این است که برای تسریع سرنگونی حکومت اسلامی و برای اینکه جامعه در مقیاسی دهها میلیونی از نظر سیاسی متحد شود و خود را یکپارچه ببیند به این حزب بپیوندید تا با قدرتی بیشتر، در ابعادی وسیعتر، در هر کارخانه و بیمارستان و دانشگاه و مدرسه ای، در هر محل کاری در هر کوی و برزنی، حول برنامه و پلاتفرم هایی روشن و کارساز دوستان و هم محله ای ها و همکلاسی ها و همکارانتان را سازمان دهید.

۱۱ دسامبر ۲۰۲۱

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *