zan-opossit

خامنه ای در هراس از فتنه ی زنان

فرح صبری

zan-opossit

تهاجم جنبش رهایی زن در عرصه ی بین المللی خامنه ای، منفورترین دیکتاتور قرن و نماد نفرت مردم ایران و انسانهای شریف دنیا از جمهوری کثیف اسلامی را به وحشت انداخته است. او به بهانه ی آغاز ماه رجب! در جمع فاطمه کماندوهای بخت برگشته در باره زنان سخن میگوید. وی در بر لزوم “طرح گفتمان اسلامی در باره ی زن” به صورت تهاجمی و طلبکارانه تاکید کرد و اینکه در انتقال مبانی فکری اسلام در خصوص زن در عرصه ی بین المللی عقب ماندگی هایی وجود دارد و میگوید: “در خصوص مقوله ی زن نیازمند کار بیشتر و تشکیل جبهه ای تهاجمی و مصون از تعرض دیگران هستیم”.

باید به این رهبر جنایتکاران گفت در شرایطی که بساط حکومتتان اینچنین بهم ریخته که تنها جبهه ی اصولگرایانتان هزار تکه شده و هر روز زیر پای یکدیگر را خالی و دست همدیگر را رو میکنید سخن گفتن از “جبهه ی مصون از تعرض” بر یتان غلط اضافی است! دوره ی تعرض کردنتان تمام شده است. وحشیگریهایتان و آنچه را در چنته داشتید رو کرده و روی تمام جنایتکاران را نیز به این سبب سفید کرده اید. تعرض شما در گودالهای سنگسارتان دفن شد و جبهه ای که از آن حرف میزنید مدتها است از هم پاشیده شده است. جنایات شما آنچنان سبعانه بوده که بشریت تاب تحمل آن را نداشت و امروز شاهد سر بلند کردن جنبش عظیم رهایی زن در سطح جهانی هستیم. جنبشی که شما را به وحشت انداخته است و اتفاقا بر پایه ی جنبشهای قوی مثل علیه سنگسار و اعدام جلو میاید و با تمام قوا و با همه ی تجربه ای که در طی ۳۴ سال مبارزه ی پیگیر علیه اسلام سیاسی اندوخته است میرود تا بساط جنایت علیه زنان و دخالت مذهب در زندگی مردم را جمع کند.
رهبر جلادان در ادامه میگوید: “به هیج وجه نباید در زمینه ی نهضت بیداری در عرصه ی زنان تعلل و توقفی وجود داشته باشد.” و سواالی طرح می کند که چرا باید “گفتمان کامل و قانع کننده ی اسلام در مورد زن، در مقابل گفتمان غرب”، در موضع انفعال قرار گرفته است؟
علت انفعال شما در بی افقی است که مبارزات مردم به شما تحمیل کرده است. شما تمام برگ هایتان را از سنگسار و اعدام و زندان تا کهریزک وتجاوز و کشتار، رو کردید. دیگر در برابر جوانهایی که برای تمام وحشیگری هایتان تره خورد نکردند و شجاعانه به افشاگری پرداختند، حربه ای ندارید و مرگتان نزدیک است.
رهبر غارتگران ادامه میدهد: “گفتمان غرب در خصوص زن، گفتمانی کاملا حساب شده و سیاسی است” و اینکه: “اگر چه این گفتمان ظاهرا در نقطه اوج خود قرار دارد اما مسیر گفتمان غرب در خصوص زن به سمت سراشیبی سقوط انحطاط و سر افکندگی است”.
در واقع منظور این دیکتاتور بزرگ این است که جنبش رهایی زن “فتنه” به جانشان انداخته است و در اوج شکوفایی خود قرار دارد و ادامه این روند تمام اسلامیان را به ورطه ی سقوط و انحطاط و سرافکندگی می اندازد. و البته به خوبی عمق خطر را احساس کرده و میداند که جنبش رهایی زن که وی به عنوان “گفتمان غرب” در باره زن از آن یاد میکند با جنبش فمینیستی که تا بحال در عرصه ی جهانی وجود داشته است کیفیتا متفاوت است و با درک سیاسی از تبعیض علیه زنان در برابر اسلامیان و تمامی مذاهب صف آرایی میکند. او لحظه ای عقب نشینی کرده و تلاش میکند حقوق زن در اسلام را با خواست حضور برابر زنان در عرصه های اجتماعی و مشاغل پیوند بدهد و میگوید: با حضور زنان در مناصب اجرایی مخالفتی ندارد، اما در این ادعا برای چند لحظه هم تاب نمی آورد و میگوید: “البته تعداد بالای زنان شاغل در مناصب اجرایی افتخار نیست” و در ادامه نگاه کثیف خود را به “جنس” زن نشان میدهد: “نگاه صحیح به زن نگاهی است که او را در چهارچوب جنس خود و ارزشهای تعالی دهنده آن بشناسد” و ادامه میدهد: “خداوند متعال جنس زن را به گونه ای خلق کرده است که برخی امور عاطفی، تربیتی، و حتی مدیریتی در خانه فقط با ظرافت روحیه ی زنان قابل انجام است.”
شاید هیچ کس به اندازه ی خود رهبر آپارتاید جنسی نمیتوانست اینچنین نگاه کثیف حکومت اسلامی را را به زنان توضیح دهد، نگاهی که زن را یک “جنس” میبیند که محل خدمتش در خانه است و تازه خیلی لطف کرده است و در خانه بجز موضوعات عاطفی” حتی مدیریت” خانه را هم به زنان میسپارد.
ننگ بر شما که بیشرمانه زنان را از داشتن هویت انسانیشان محروم میکنید و ملیونها انسان را تحت عنوان “زن بودن” از داشتن حق انتخاب شغل و تحصیلات و حق طلاق و حق حضانت فرزندانشان و حق انسان بودن محروم کرده اید. “کرامت اسلامی زن” که از آن سخن میگویید را باید در دادگاههای خانواده تان دید. باید در وضعیت کودکانی دید که مادرانشان نقشی در تعیین تابعیت فرزندانشان در کشوری که بدنیا آمده اند ندارند و در گیر تعیین هویتشان هستند، باید در احکام سنگسار دید، باید از شرعی بودن تجاوز به کودکان خردسال دید. بر مبنای به همین “کرامت اسلامی” قتل زنان برای حفظ “ناموس” مجاز است ودر سالیان حکومت منحوستان شاهد صدها قتل ناموسی در ایران بوده ایم.
خامنه ای بسیار تقلا میکند که وحشتشان را پنهان کند اما پر پیداست که وقتی میگوید “نباید ترسید” یعنی از وحشت به رعشه افتاده اند. و راه را در اراجیفی مثل تدوین فقه زنان وفقه اطفال! و تعیین حقوق کودک جدای از کنوانسونهای “غیر دینی” میبیند. و بخصوص توجه همه را به تشویق زنان به افزایش جمعیت جلب میکند. اما زهی خیال باطل که هر چه بیشتر تقلا میکنید کمتر نتیجه میگیرید. حتی سیاستهای مسخره و ارتجاعی تان افزایش جمعیتتان هم اثر گذار نیست و کسی گول وعده وعید های احمقانه تان را نمی خورد. فقط نتیجه این سیاستهای افزایش جمعیت این بوده که وسایل جلوگیری که قبلا به طور تقریبا رایگان در اختیار مردم میگذاشتند را حذف کرده اند و بار مالی برنامه های تنظیم خانواده هم به دوش مردم افتاده است.
صحبتهای خامنه ای سراسر زبونی و حقارتی را که جمهوری اسلامی در آن گیر افتاده است را به نمایش گذاشت و این دقیقا نشان میدهد که باید با تعرض هر چه وسیعتر بساط این جانیان را جمع کرد. زنده باد جنبش رهایی زن!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *