پیرامون اعتراضات مردمی در خوزستان – مصاحبه انترناسیونال با شهلا دانشفر و کاظم نیکخواه

مندرج در انترناسیونال ۹۳۰

در خوزستان چه می گذرد

استان خوزستان که زمانی یکی از حاصلخیزترین و پرآب ترین استان های ایران بود جایی که نخلستان های سرسبزش با شط ها و رودخانه های حیات بخش اش، الهام بخش ده ها و صدها ترنم و  ترانه بود، تالاب هایش هر ساله مهمان دهها میلیون پرنده زیبای مهاجر بود افسوس برهوتی است  که  امروز از بی آبی و بی برقی و بی هوایی می سوزد. از یک طرف استانی که بر روی  یک چهارم ذخایر نفت و گاز جهان  نشسته از فقر و محرومیت و بی حقوقی به خود می پیچد و سال هاست که مردم و کارگران محروم این منطقه برای دستیابی به ابتدائی ترین حقوق خود با نیروهای سرکوبگر، جنایتکار و وحشی  رژیم اسلامی در جنگی نابرابر در مصاف اند. از طرف دیگر امروز اما ما شاهد اعتصابات شکوهمند کارگران نفت و پتروشیمی، نیشکر هفت تپه و  کشاورزان و دامداران هستیم. شاهد اعتراضات و تظاهرات وسیع مردم  جان به لب رسیده هستیم. مردمی که به درست دریافته اند، عامل و مسبب اصلی این فلاکت سازماندهی شده، نه آسمان و طبیعت و خشکسالی و نه تحریم و دستهای دشمن، که خود جمهوری منحوس اسلامی است و امروز به درست در شعارهایشان کل نظام را نشانه رفته اند. ” در خوزستان چه می گذرد”؟ موضوع میزگردی است که تهیه دیده ایم  و در آن سئوالاتی را با مهمانان عزیز، شهلا دانشفر و کاظم نیکخواه در میان می گذاریم.

انترناسیونال: چرا آب به چنین مشکل و معضل جدی ای در خوزستان و حتی در برخی استانهای دیگر تبدیل شده است؟ و بطور واقعی راه حل چیست؟

کاظم نیکخواه: در حکومت اسلامی هر چیزی که به زندگی مربوط میشود برای مردم یک معضل است. مردم این کشور برای معیشت، مسکن، دارو و درمان، برق و بنزین و حتی هوا و آب مشکل و معضل جدی دارند. چون حکومتی سرکار است که نابود کننده همه اینهاست. نابود کننده نفس زندگی است. و آشکارا یک ذره دغدغه مردم را ندارد. فقط هدف و سیاستشان چاپیدن و ثروت اندوزی است. خوزستان استان کم آبی نیست. پنج رودخانه بزرگ در این استان جاری است که یکی از آنها یعنی کارون در آن حتی امکان کشتیرانی وجود دارد. آب کم نیست. اما سیاستهای غارتگرانه و ضد مردمی و غلط طی چندین سال گذشته تاکنون اوضاع را به این وضع کشانده است. اگر یادتان باشد همین یکی دو سال پیش بارش باران و طغیان رودخانه ها و سیل ناشی از آن زندگی بخش زیادی از مردم خوزستان و برخی استانهای دیگر را نابود کرد و صدها هزار نفر را آواره نمود. این تناقض را کسی باید حل کند که چرا در این کشور بخشی از مردم مثل مردم  خوزستان هم از سیل و جاری شدن آب در خیابانها و کوچه ها رنج میبرند، و هم از خشک سالی زجر میکشند و زندگی شان نابود میشود؟ دلیلش روشن است خود حکومت و سیاستهای ضد مردمی آنست. بودجه ای صرف بهبود زندگی مردم و بالا بردن استانداردهای زندگی نمیکنند. همه چیز در خدمت چپاول و تروریسم و سرکوب است. اینها فقط برای غارت و چپاول آمده اند.

در مورد مشکل کم آبی در خوزستان باید به سدسازی های بی رویه و غلط و غیر کارشناسی، تغییر مسیر رودخانه ها بر اساس اولویتهای حکومت و دست اندرکاران حکومتی و بی توجه به فجایعی که بر زندگی مردم وارد میشود، پروژه های مخرب تغییر مسیر رودخانه ها برای حفر چاههای نفت، احداث کارخانه ها در مناطق نامناسب و کویری و بعد تخریب محیط زیست برای رساندن آب به آنها، جاری کردن فاضلاب و پسماند صنایع و کارخانه ها و مراکز شیمیایی به رودخانه ها و منابع آبی، عدم مدیریت کارشناسانه توزیع درست و دقیق آب و خیلی از این نوع فاکتورها را میشود اسم برد.  اکنون بنا به منابع دولتی بیش از ۷۰۰ روستا و ۲۰ شهر در خوزستان در بحران حاد کم آبی قرار دارند. مردم خوزستان وسعت فاجعه را بسیار بیشتر از اینها میدانند.

بی آبی و کم آبی و خشک شدن تالابها و رودها با خود معضل ریزگردها را ایجاد میکند که در خوزستان از این نظر هم زندگی مردم در معرض بیماریها و خطرات جدی قرار دارد. اینها مسائل جدی ای است که نمیشود با آن کنار آمد.

میگویید چه باید کرد؟ حقیقتا در جمهوری اسلامی برای این مشکل راه حلی نیست. راه حل حکومتی ها فرستادن چند تانکر آب و تبلیغات راه انداختن در مورد آن در صدا و سیمای منفور شان است. چند میلیون انسان در معرض تشنگی و بی آب قرار دارند و اینها میخواهند با بطری آب و تانکر مساله شان را حل کنند! آنهم بعد از آنکه صدای مردم در آمده است. قبل از آن همین کار را هم نمیکردند. سیاست آبی در این کشور باید کلا عوض شود. سرمایه گذاریهای گسترده ای برای مقابله با بی آبی و کم آبی باید صورت گیرد. سیستم کشاورزی باید تکنولوژیزه شود تا به آب کمتری نیاز داشته باشد. خانه سازی ها باید با سیاست درست تری صورت گیرد. از کارشناسان و متخصصان بین المللی باید برای حل این مشکل کمک گرفته شود. و خیلی اقدامات دیگر. اینها با جمهوری اسلامی مطلقا ممکن نیست. مسیر این حکومت متفاوت است. مثل راننده ای که خلاف جریان رانندگی میکند. اینها دارند بر خلاف مسیر و نیازهای زندگی مردم حرکت میکنند و جواب مردم هم در هر مشکلی که پیش می آید نابود باد حکومت اسلامی است. راه حل هم همین است. باید اعتراضات را آنچنان گسترده و سراسری و قدرتمند پیش برد که حکومت راه پس و پیش نداشته باشد. حتما زیر فشار اعتراضات مجبور میشوند قدمهایی بردارند. سر کیسه را بنفع مردم بدرجه ای شل کنند. و عقب نشینی هایی بنفع مردم انجام دهند. اما تحول جدی و اساسی بدون سرنگونی این حکومت دزد و غارتگر ممکن نیست و مردم هم این را به تجربه دریافته اند و دارند به آن سمت حرکت میکنند.

انترناسیونال : بالاخره آیا در آینده نزدیکی میشود امیدوار بود که مشکل آب برای مردم حل شود؟ ابعاد وسیع اعتراضات و خشم و نفرت از جمهوری اسلامی در تظاهرات ها این را بروشنی نشان میدهد که مردم خوزستان بشدت خشمگین و عصبانی هستند. تا چه حد میشود امیدوار بود که مردم در شهرها و استانهای دیگر به چنین اعتراضاتی بپیوندند و از خوزستان حمایت کنند؟ آیا اعتصابات کارگری به سمت حمایت از تظاهر کنندگان خواهد رفت؟ 

شهلا دانشفر: به نظر من همانطور که کاظم نیکخواه گفت چنین امیدی نیست و مردم هم این را  خوب میدانند. تازه برای مردم مساله صرفا آب نیست. بلکه مساله نابودی همه زندگی و معیشت مردم است که بیش از ۴۰ سال زندگی شان در چنگال یک حکومت سرمایه داری مافیایی به تباهی کشیده شده است. این را مردم خوزستان با هشتگ #آب_ مثل _ آبان به زیبایی و روشنی بیان کردند. در همین تظاهرات های مردمی  مادری را در کف خیابان می بینیم که شعار مرگ بر دیکتاتور سر میدهد و هوارش از اینکه بچه او دو روز است که تشنه است بلند شده است. بی آبی در خوزستان را  در نابودی بسیاری از زمین های کشت کشاورزان و از بین رفتن دام دامدارن می بینیم که منبع امرار معاش جمعیت بزرگی از مردم هستند. بی آبی در خوزستان را در  پایین آمدن سطح بهداشت زندگی مردم و خطر شیوع انواع بیماری آنهم در دل بحران بیماری مرگبار کرونا می بینیم. بی آبی در خوزستان زندگی و معیشت مردم در این استان را فلج کرده است. در برابر چنین فاجعه بزرگ انسانی است که خیزش مردمی در شهرهای مختلف این استان به پا شده است. به عبارت روشنتر  بی آبی آتشی زد بر خشم مردم و در شهرهای بسیاری از این استان و  مردم به خیابان آمدند و شعار سرنگونی حکومت را سر دادند و  از  فقر و بی تامینی و فلاکت بی حد و حصری که بر گرده آنها تحمیل شده فریاد اعتراضشان بلند شد.

 شعله ور شدن چنین خشمی از اعتراض در شهرهای مختلف خوزستان و خطر گسترش آن به دیگر استانها حکومت را بشدت سراسیمه کرده است.  از همین رو دستگیریها را گسترش داده و  روز گذشته هم قاسم سلیمانی دشتکی استاندار خوزستان رسما مردم را تهدید کرد و گفت که با  هر گونه “اخلالی” بشدت برخورد خواهد شد.  اینها به روی مردمی که آب هم از آنها ربوده شده گلوله شلیک کردند. اما اعتراضات آنچنان گسترده شده که  در  هفتمین روز خیزش مردمی در این استان از سوی خبررسانی های حکومت هیاهو راه انداخته که  که با افزایش خروجی سد کرخه از ۷۵ متر مکعب در ثانیه به ۱۶۰ متر مکعب آب به رودخانه ها و مزارع و شالیزارها و گاومیش پروری های پایین دست در استان خوزستان رسیده است. ولی همان شب مردم شادگان که یکی از همین مناطق خشک شده است و شهرهای دیگر به خیابان آمدند و بر شمار لیست شهرهای اعتراضی در خوزستان اضافه شد. مردم میدانند که این وعده ها همه پوچ است و اگر هم کاری کنندحتی دو روز هم دوام نمی آورد . چرا که آب کرخه هم دارد خشک میشود. در همین روزها یکی از مسئولان سازمان آب و برق خوزستان با اعلام اینکه  ذخایر ویژه پشت سد کرخه رها شده  از اینکه  سد کرخه تنها برای ۵۴ روز دیگر آب دارد  خبر داد و رسما هشدار به این داد که با این رهاسازی مشخص نیست در پاییز چه اتفاقی رخ خواهد داد. از آن طرف هم استاندار  خوزستان قول برطرف کردن معضل بی آبی در خوزستان را در طول یکسال داده و ظاهرا  قرار است در این مدت سپاه پاسداران تانکر سیار آب را به درب خانه های مردم ببرد! واقعا ببینید چه بلبشویی در این حکومت جریان دارد.

جالب اینجاست که در همین بحبوحه عده ای از جریانات ملی اسلامی با راه اندازی کمپین پول جمع کردن از خیرین و پخش  مقداری آب معدنی فکر کردند که میشود خشم مردم را  با پخش نمایشی آب معدنی در جاهایی کاهش داد و دیدیم که چگونه مردم جواب اینها را با سخره و با تعرض دادند و گفتند ما نیاز به آب معدنی شما نداریم و برگردید.

 تخریب محیط زیست بخش بزرگی از سیاستهای چپاولگران و مافیائی حکومت اسلامی در طول بیش از چهل سال حاکمتیش بوده و ابعاد جنایتکارانه ای بخود گرفته است.

همه اینها حاکی از اینست که بطور واقعی سرنگونی جمهوری اسلامی یک گام حیاتی و تعیین کننده در جلوگیری از تخریب محیط زندگی و پایان دادن به فاجعه ای چنین عظیم در محیط زیست نیز هست.

اما اجازه بدهید به بخش دوم سوال شما پاسخ دهم که می پرسید آیا امیدی به پیوستن کارگران و مردم دیگر مناطق به اعتراضات و حمایت از خوزستان هست یا نه. من  بسیار خوش بین هستم .اولا خوزستان یک مرکز مهم کارگری در این کشور است و  هم اکنون اعتصابات نفت و هفت تپه در جریان است و آنها هم از اعتراضات مردم خوزستان اعلام پشتیبانی کرده اند. بعلاوه  طلایه های پیوستن شهرها و استانهای دیگر به اعتراضات مردمی در خوزستان را شاهد هستیم. در شب هفتمین روز این اعتراضات لردگان در چهار محال بختیاری نیز به اعتراضات مردمی در خوزستان پیوست. در یزدانشهر اصفهان، مشهد، تهران  و در سنندج شماری از مردم در حمایت از مردم خوزستان تجمعاتی داشتند و شعار خوزستان خوزستان حمایتت میکنیم سر داده شد. بعلاوه ابعاد وسیع و اجتماعی حمایت از مبارزات مردم خوزستان و در محکوم کردن سرکوبگری های حکومت دارد گسترده تر میشود. در این همبستگی ها کارگران فولاد، نیشکر هفت تپه و شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت را میبینم که از اعتراضات خوزستان حمایت کردند. لیستی از تشکلهای مختلف کارگری، معلمان و بازنشستگان را می بینیم. طومارهایی با امضای سینما سازان، مستندسازان را شاهد بودیم. پیامهای همبستگی از سوی چهره های شناخته شده ای از هنرمندان و ورزشکاران را شاهد بودیم. پیام تیم فوتبال صنعت نفت آبادان در حمایت از مبارزات مردم خوزستان را دیدیم. این ابعاد از همبستگی شعف آور و امید بخش است.

نکته مورد تاکید همه این پیامها و همبستگی ها تاکید روی درد مشترک همه مردم علیه جهنمی است که جمهوری اسلامی بپا کرده است. اما جدا از این پیامها و همبستگی ها ما فریاد مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر جمهوری اسلامی را در متروی صادقیه، در کرج و بر فراز پشت بامهای محلی از نارمک تهران شنیدیم. این صدا ها را در کنار اعتصاب قدرتمند دهها هزار کارگر پیمانی نفت و حرکت کارکنان رسمی نفت به سوی اعتصاب و گسترش دامنه آن در کل صنعت نفت بگذارید ببینید چه خبر است. این صدا ها را در کنار دور جدید اعتصابات کارگران نیشکر هفت تپه این سنگر مهم جنبش کارگری بگذارید که در سخنرانی هایشان بر روی سنگر از اعتراضات مردمی در خوزستان حمایت کردند و با گفتن اینکه کارگر نان ندارد، خوزستان آب ندارد، پیوستگی خود را با مردم اعلام کردند. به این لیست بازنشستگان و معلمان و پرستاران و مادران دادخواه را اضافه کنید که هر روزه در اعتراضند و زمزمه های تدارک تجمعات اعتراضی در میان آنها بالاست. کارگران فولاد اهواز در بیانیه حمایتی خود از  اعتراضات مردمی در خوزستان مینویسند:”ما و خانواده هایمان این روزها به درستی کنار معترضان و اهالی تشنه لب صدها روستای غمگین خوزستان قرار داریم. هیچ مافیا و حاکمیتی حق ندارد به منافع و نیازهای طبقه کارگر و فرودستان دست درازی کند و تظاهرات مسالمت آمیز جوانان را سرکوب و گلوله باران کند.  و در آخر هشدار داده و میگویند:”ما کارگران گروه ملی صنعتی فولاد اهواز تجربه درخشان اعتصاب و اتحاد در خیابان و شهر و روستا را داریم و به سرکوب‌گران و غارتگران خوزستان و ایران هشدار می دهیم که اگر لازم باشد ، یعنی اگر خطوط تولید شرکت به همین منوال پیش برود، اعتراضات سرکوب شود و بحران آب و برق به طور اساسی و مطابق با خواست اکثریت مردم حل نگردد بار دیگر خیابان‌های اهواز را با سازماندهی مشخص کارگران به لرزه در خواهیم آورد تا از رفتار خود پشیمانتان کنیم”.

این اتفاقات همه و همه دارند حرکت اعتصابات و اعتراضات کارگری به سمت حمایت از خیزش مردمی در خوزستان را به نمایش میگذارند. این صدای پای سنگین انقلاب مردم است که دارد  با صلابت به جلو گام بر میدارد. انقلابی که منزلت و معیشت و انسانیت را فریاد میزند.  و  این جامعه ای است که در پیشاپیش آن طبقه کارگر با گفتمان های کارگری در حرکت است و دارد از  پایان دادن به تبعیض و نابرابری و بردگی کاری سخن میگوید و گفتمان آلترناتیو شورایی را مقابل همه جامعه گذاشته است. 

خلاصه کلام اینکه من سعی کردم جلوتر اشاره کنم که چرا امروز خوزستان صدای اعتراض همه مردم است. چرا خیزش مردمی در خوزستان امروز ادامه خیزش مردمی در آبان است. از همین رو تاکیدم بر حمایت وسیع همه مردم از خیزش مردمی در خوزستان است.  باید مردم در همه استانها به این اعتراضات بپیوندند.

 انترناسیونال: تا کنون شماری از تظاهرکنندگان با شلیک گلوله نیروهای حکومت به قتل رسیده اند. آیا خطر این نیست که جنایت آبان دوباره تکرار شود؟ در برابر سبعیت حکومت چه باید کرد و چه میشود کرد؟

کاظم نیکخواه: بله تاکنون متاسفانه شماری از جوانان با گلوله مزدوران کثیف حکومت جان باخته اند. شمار آنها چهار یا پنج نفر گزارش شده است. در برخی شهرها مثل سوسنگرد و ایذه اینترنت و ارتباطات را قطع کرده اند و معلوم نیست دقیقا چه در جریان است.  جمهوری اسلامی نشان داده است که ظرفیت جنایتش بی انتهاست و اگر بتواند دست به هر اقدامی خواهد زد. اما اینطور نیست که دستش در جنایت باز باشد. کشتار ۱۵۰۰ نفر در آبان ۹۸ برای حکومت ارزان تمام نشد. فشار سنگین و بسیار کمر شکنی از آن زمان روی حکومت قرار گرفته است. در داخل ایران صدای خشم و نفرت از این جنایت بسیار گسترده است و هر تشکل و شخصیت و انسان معترضی نفرت و انزجار خود را از این کشتار اعلام میکند و خواهان معرفی و محاکمه عاملین و آمرین کشتار آبان است. در سطح بین المللی هم جمهوری اسلامی به عنوان یک حکومت ضد مردمی و قاتل و جنایتکار مورد نفرت عمومی قرار گرفت و دولتها برای مراوده و رابطه با چنین حکومتی از جانب مردم خودشان زیر فشار هستند. خشم و انزجار نسبت به کشتار آبان توازن قوا را تا حد زیادی به زیان حکومت تغییر داد و باعث شد که صفوف خود حکومتیان نیز بیشتر بهم بریزد. همین الان مردم یک شعارشان اینست: آب مثل آبان. جنایت آبان مثل کشتار سال ۶۷ پرونده اش تا سرنگونی حکومت و محاکمه عاملان و آمرانش بسته نخواهد شد.  تکرار چنین جنایتی قطعا میخی بر تابوت حکومت خواهد بود و قطعا فوران خشم مردم در سراسر کشور را به شکل قیام مردمی به همراه خواهد داشت و حکومتیان نیز اگر کمی عقل داشته باشند به آخر و عاقبت خود فکر میکنند.

نکته دوم اینکه این اعتراضات در شرایطی دارد صورت میگیرد که همانطور که شهلا دانشفر اشاره کردند اعتصابات کارگری در سطح جامعه گسترده است. در همین خوزستان اعتصاب نفت و هفت تپه در جریان است و فولاد و دیگر مراکز نیز در حالت اعتراض بسر میبرند و از اعتراضات مردم خوزستان اعلام حمایت کرده اند. جمهوری اسلامی اگر در مقابله با اعتراضات مثل قبل وحشی گری بخرج دهد این خطر بطور جدی آنرا تهدید میکند که اعتصابات کارگری مستقیما به اعتراضات توده ای وصل شود و در این صورت دیگر هیچ سلاح و کشتاری در مقابل آن کارساز نیست. در چنین شرایطی برای جمهوری اسلامی راهی جز سرنگونی باقی نخواهد ماند. بنابرین احتمال این را زیاد نمی بینیم که جنایتی در آن ابعاد تکرار شود. اما همانطور که اشاره کردم از این حکومت هر چیزی بر می آید.

برای مقابله با توحش حکومت حمایت فعال و گسترده و سراسری از خیزش مردم خوزستان بسیار حیاتی و مهم است. همین دیروز در متروی صادقیه در تهران و نارمک و در کرج جمعیتی از مردم فریاد مرگ بر جمهوری اسلامی سر دادند و به این شکل از مردم خوزستان حمایت خود را ابراز کردند در شهرهای دیگری خارج از خوزستان نیز اعلام حمایت از مردم خوزستان اعلام حمایت شده است. هنرمندان و سینماگران و تشکلهای کارگری از اعتراضات مردم در خوزستان حمایت کرده اند.  در سطح بین المللی هم توجه ها به اعتراضات مردم خوزستان جلب شده و توسط برخی شخصیتها و رسانه ها و دولتها خشونت حکومت اسلامی علیه تظاهرکنندگان محکوم شده است. این حمایتها را باید تکثیر کرد و گسترش داد.  این تنها راه و موثرترین ابزار دفاع از مردم خوزستان است. صدای مردم خوزستان باید به صدای مردم سراسر ایران علیه حکومت گره بخورد. این کاملا عملی و ممکن و موثر است.  و طلایه های آن از گوشه و کنار به گوش میرسد.

انترناسیونال: فکر میکنید عملی ترین و عاجل ترین حلقه کلیدی برای ادامه کاری و پیشروی این اعتراضات و مبارزات چیست؟  

شهلا دانشفر:  از نظر  من عاجل ترین حلقه کلیدی برای ادامه کاری و پیشروی اعتراضات مردمی در خوزستان گسترش دامنه آن به شهرهای دیگر و پیوند اعتراضات کارگری به این مبارزات است.  به عبارتی اعتصاب عمومی یک حلقه مکمل تظاهرات ها در خوزستان  برای تقویت، تداوم و گسترش دامنه آنست. زمینه های حرکت به این سمت و سو فراهم است. همانطور که اشاره کردم امروز خوزستان صدای اعتراض کل جامعه است. میتوان و ضروری است که نظیر این اعتراضات را همه جا تکثیر کرد. میتوان و باید تمام شهرها در تمام استان ها را به صحنه اعتراض علیه حکومت نکبت سرمایه داری  حاکم تبدیل کرد و بدینگونه از مبارزات مردم در خوزستان حمایت عملی و پشتیبانی نمود. بعلاوه تاکید من بر رفتن بسوی اعتصابات سراسری و بطور ویژه در خوزستان دست زدن به  اعتصابی عمومی است. برای گام برداشتن سریعتر در چنین جهتی من بر چند  نکته تاکید دارم. اول ایجاد شوراهای سازماندهی اعتراضات در تمام شهر ها و همه محلات. از نظر من برای پیشبرد نقشه مند و با برنامه اعتراضات ایجاد این شوراها ضروری است و با شکل گرفتن آنها درجه ای از دخالت حداکثری همه مردم در محلات و شهرها، و اتحاد و همبستگی در میان آنها شکل میگیرد. مردم در خوزستان و شهرها و استانهای دیگر تجربه کنترل محلات در آبان ماه را دارند. دستاوردهای آن را در همین یک هفته اعتراضات مردمی در شهرهای خوزستان مشاهده کردیم. از جمله  یک نتیجه آن شکل گرفتن روابط مستحکمی از مردم معترض در هر محل است.  یک تاثیر بارزش را ما در آمادگی روستا به روستا و بصورت زنجیره ای مردم در همین روزها  در مانع گذاشتن بر سر حرکت نیروهای سرکوبگر حکومت شاهد بودیم. مثال دیگرش مقابله با توطئه قطع اینترنت است. اینها  اینترنت را کند و بعد قطع کردند ولی اخبار اعتراضات مردمی در شهرهای خوزستان لحظه ای قطع نشد. با توجه به این زمینه ها میشود امروز  شوراهای سازماندهی اعتراضات در محلات و در تمام شهرها را ایجاد کرد و شبکه گسترده ای از ارتباط حول آنها را شکل داد. تاکید دوم من بر روی بیان شفاف خواستها و مطالبات است. تحمیل مطالبات فوری همین امروز به مسئولین حاکم یک پیشروی بزرگ برای برداشتن گامهای بعدی است. از جمله همانطور که از سوی خود مردم اعلام شده است باید فورا تمهیدات لازم برای تامین آب برای مردم انجام گیرد و به کشاورزان حقابه داده شود. باید پمپاز فاضلاب صنعتی به هورالعظیم که باعث آلودگی آب و تلف شدن بسیاری از گاومیش ها و صدها تن ماهی گردیده فورا قطع شود.  باید شرایط بازگشت هفتصد هزار مردمی که به دلیل بی آبی ناگزیر به کوچ شده اند فراهم شود. و باید  به همه افرادی که بخاطر بی آبی به کار و شغلشان لطمه ای وارد شده است حقوق پایه پرداخت شود و خسارات وارده به مردم از سوی دولت جبران شود. این خواستها را باید به بیانیه های اعتراضی خود تبدیل کرد و مردم را به گرد آمدن حول آنها فراخواند.

نکته مهم بعدی پیگیری وضع بازداشت شدگان است. جمهوری اسلامی برای عقب زدن مبارزات مردم دست به دستگیری وسیعی زده است. باید با اعتراضات وسیع علیه این دستگیریها و تجمع در مقابل بازداشتگاهها و زندانها همراه با خانواده ها خواستار آزادی فوری آنها شویم. باید امروز شعار زندانی سیاسی آزاد باید گردد به یک شعار سراسری مردمی تبدیل شود.

بدینگونه و با شعارهای رادیکال و اعتراضی خود است که میتوانیم عرصه را  برای جریانات قومی مذهبی که سعی در به بیراهه کشیدن اعتراضات مردمی و کشیدن آن به دامن این جناح و آن جناح حکومت دارند، تنگ کنیم و تشبثات آنها برای شکاف انداختن در صف اعتراضات مردمی خنثی کنیم.

و نکته آخر همبستگی ها و حمایت هاست. این همبستگی ها باید گسترده و جهانی شود. باید به دول جهان فشار بیاوریم تا برابر سرکوبگری های حکومت اسلامی ساکت نمانند. حکومتی که مردم تشنه خوزستان را که بخاطر آب و بی تامینی به خیابان آمده اند به گلوله می بندد، باید  در سطح جهانی منزوی و بایکوت شود و سران آن پشت میز محاکمه قرار بگیرند. باید این گفتمان را وسیع تر از گذشته به جلو ببریم. جمهوری اسلامی این رژیم فقر و توحش و بردگی باید گورش را گم کند و برود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *