مجموعه ای از اخبار و رویدادهای هفته در شهرهای کردستان
نسان نودینیان ـ نسرین رمضانعلی:
آزادی از زندان
کامل و غریب شریفزاده پس از ١٢ ماه حبس در زندان مرکزی سقز، بیستم تیرماه جاری از زندان آزاد گردیدند. کامل شریفزاده از سوی شعبه یکم دادگاه انقلاب شهر سقز به سه سال زندان تعزیری محکوم و همچنین غریب شریفزاده به دو سال زندان تعزیری محکوم شده بود. کامل و غریب شریفزاده، مردادماه سال ٩٢ به همراه یک شهروند دیگر به نام عرفان مجیدی توسط نیروهای اطلاعاتی در شهر سقز بازداشت و پس از مدتی نگهداری در اداره اطلاعات این شهر به زندان مرکزی سقز انتقال یافتند.
خودکشی
صباح رحمانزاده فرزند علی ساکن روستای “یوسوخان” از توابع شهرستان جوانرود پس از یک روز ناپدید شدن، جسدش به صورت حلقآویزشده پیدا شده است. صباح روز پنجشنبه هفته گذشته ناپدید شده و روز جمعه جسد وی توسط مردم پیدا شده است.
در آب غرق شدند
مریوان: فرید تارین فرزند کریم و دانا تاراج فرزند محمد به دلیل واژگونی تیوب در آب دریاچه زریبار و به دلیل عدم آشنایی با فنون شنا در آب غرق شده و جان خود را از دست دادهاند.
سقز: زانکو هومایونفرد ٢٣ ساله در سد کاظمی در نزدیکی روستای لگزی سقز غرق و جانباخت.
تیراندازی و کشتار
اشنویه: عبدالرحمن ابراهیمپور فرزند عارف از سوی مأموران مسلح حکومتی در شهرستان اشنویه به قتل رسید. حادثه تیراندازی نظامیان و مرگ این جوان در روستای “حسنآباد” به وقوع پیوسته است.
سردشت: نیروهای نظامی حکومت اسلامی٣١ راس اسب بارکش کولبران روستای “هرزنی” از توابع شهر سردشت را کشتند. این نیروها ٤ اسب را بهمراه کالای پشت آنها، در آتش سوزاندند. حادثه در محلی میان روستاهای “تیت” و “بردان” روی داده و این اقدام نیروهای نظامی نارضایتی و نگرانی شدید ساکنین منطقه را درپی داشته است.
۲مرداد: نیروهای نظامی سپاه تازهآباد در استان کرمانشاه با شلیک به یک کولبر به نام حبیب قادری، وی را زخمی کردند. همچنین در مناطق مرزی استان آذربایجانغربی و در شهرستان سلماس یک کولبر دیگر با نام محمدخانیزاده در نتیجه تیراندازی هنگ مرزی به شدت زخمی شده است.
زندانیان سیاسی
١مرداد: کیوان داودی ٢٥ ساله بر اثر عفونت ساق پای راست با وخامت حال روبرو میباشد و شش سال گذشته را در حبس بسر برده است. کیوان به هنگام بازداشت توسط مأموران اطلاعات مهاباد با برخورد شدید و اذیت و آزار در بازداشتگاه مواجه گردیده و پلاتین ساق پایش را شکستهاند. کیوان داودی که با خطر جدی قطع پاهایش مواجه بود به منظور جراحی از زندان مرکزی ارومیه به یکی از بیمارستانهای شهر ارومیه انتقال یافت. کیوان داودی در سن ١٩ سالگی در سه راه “دارلک” مهاباد از سوی نیروهای اطلاعاتی بازداشت و در دادگاه انقلاب حکم ١٠ سال زندان تعزیری برای وی صادر و هماکنون ٦ سال از مدت محکومیتش را گذرانده است.
زانیار و لقمان مرادی
١مرداد: دادگاه کیفری کرج لقمان و زانیار مرادی را احضار و دادگاهی کرد. در جلسه دادگاهی این دو زندانی سیاسی، صالح نیکبخت وکیل مدافع لقمان و زانیار مرادی به دفاع از موکلین خود پرداخته و بر بیگناهی آنان تاکید کرد. در اینباره سایت “نفس در قفس” اعلام کرد: نیکبخت در طول جلسه آمادگی خود را برای معرفی ۴ شاهد به دادگاه اعلام کردد که یکی از قضات در واکنش به سخنان آقای نیکبخت تصریح کرد؛ در اینگونه پروندهها اصل بر برائت است و شاکی و یا مدعیالعموم بایستی شهود خود را برای اثبات جرم به دادگاه معرفی کنند. زانیار و لقمان مرادی دهم مردادماه و پنجم مهرماه سال ١٣٨٨ به اتهام قتل پسر امام جمعه شهر مریوان از سوی نیروهای امنیتی حکومت اسلامی ایران بازداشت شدند. این ٢ زندانی تا ٩ ماه پس از بازداشت نیز هیچ اتهامی به آنها نسبت داده نشده بود و در بازداشتگاههای اطلاعات نگهداری میشدند، اما در دیماه سال ١٣٨٩ از سوی قاضی صلواتی در شعبه ١٥ دادگاه انقلاب تهران به اتهام “محاربه” به اعدام در ملاء عام محکوم گردیدند. حکم اعدام این دو زندانی سیاسی از سوی دیوان عالی کشور تایید و به شعبه اجرای احکام فرستاده شده بود که با تلاش وکلا و افکار عمومی این پرونده برای بررسی مجدد به دادگاه کیفری ارجاع داده شده است. سازمان عفو بینالملل نیز طی بیانیهای خواستار لغو حکم اعدام این دو زندانی سیاسی و توقف حکم اعدام شهروندان و زندانیان سیاسی در ایران شده بود.(از سایت کردپا)
وضعیت وخیم سه زندانی سیاسی در زندان مهاباد
مصطفی فقیه، عمر پیرنیا و جمال قادرنژاد به بیماریهای کلیوی، کمر درد، قند خون و دیسک کمر مبتلا هستند و خواستار انتقال به بیرون زندان میباشند. دادستان و مسئولین زندان مرکزی مهاباد از مخالفان اصلی انتقال سه زندانی بیمار هستند. مصطفی فقیه ٥٣ ساله و اهل مهاباد میباشد که دو سال قبل بازداشت و در زندان مرکزی مهاباد با بیماری قند خون شدید روبرو است. وی به همکاری با احزاب اپوزسیون حکومت اسلامی ایران متهم است و حکم ٥ سال زندان تعزیری دارد. جمال قادرنژاد ٣٨ ساله نیز با بیماری دیسک کمر که گفته میشود “زیر شکنجه بازداشتگاه اداره اطلاعات” بدان مبتلا شده، دستهوپنجه نرم میکند و مسئولان زندان مهاباد مخالفت خود را با انتقال وی به مراکز درمانی خارج زندان اعلام کردهاند. جمال قادرنژاد دانشجوی دانشگاه پیامنور میاندوآب در خردادماه ٩١ توسط مأموران اداره اطلاعات مهاباد بازداشت و بعدها در دادگاه انقلاب به ٥ سال حبس محکوم گردید. عمر پیرنیا دیگر زندانی سیاسی بیمار در مهاباد در وضعیت وخیم جسمی بسر میبرد و مسئولان زندان را به اعتصاب غذا در صورت عدم اعطای مرخصی استعلاجی تهدید کرده است.
بازداشت فله ای: چهار نفر در روستاهای تابع شاهیندژ توسط مأموران امنیتی این شهر بازداشت گردیدند. بازداشت این افراد با مراجعه نیروهای اطلاعاتی به منازل مسکونی آنان صورت گرفته است. سه تن از دستگیر شدگان به نامهای پرویز قسقیی، کامل سهرابی و اسد شامحمدی در روستای “قوزلوی افشار” میباشتد. و در روستای “ینگجه”، محمود میرزایی را بازداشت میکنند.
کارگران
تجمع اعتراضی کارگران در سنندج
کارگران اخراجی شرکت سهند آذر در مقابل فرمانداری در سنندج تجمع کردند.کارگران خواستار پرداخت حقوق عقب افتاده و بازگشت به کار شدند. کارگران شرکت سهند آذر سنندج از روز شنبه گذشته در اعتصاب به سر می برند.
نا امنی محیط کار جان ٩کارگر را گرفت!
در تیرماه سال ١٣٩٣، ٩ کارگر مناطق کردستان ایران به دلیل کار و حوادث ناشی از آن جان خود را از دست داده اند. آمار قربانیان حوادث کار در تیرماه سال جاری نسبت به آمار خردادماه افزایش داشته است. در سال ٩٢، در مناطق کردستان نزدیک به ١٠٠ کارگر به دلیل حادثه کار جان خود را از دست دادند
مرگ کارگر ١٨ ساله بدنبال سقوط از طبقه هفتم درسقز
صلاح فرزند ابوبکر کارگر ١٨ساله ساکن شهر سقز هنگام کار به دلیل سقوط از ارتفاع، جان خود را از دست داد.
پرداخت بخشی از حقوق معوقه کارگران اعتصابی سد بنیر مریوان
در پی اعتصاب ۴۵۰ نفر از کارگران سد بنیر مریوان نسبت به عدم پرداخت حقوق معوقعه خود درتاریخ۲۵/۰۴/۹۳، کارفرما دو ماه حقوق معوقه کارگران قسمت حمل ونقل و همچنین یک ماه از حقوق معوقه کارگران در قسمت های مخزن، دیوار و تونل را به حسابهای آنها واریز کرد. ضمن اینکه این اعتصاب با وعده کارفرما مبنی بر پرداخت مابقی طلب کارگران در روزهای آینده به پایان رسید و کارگران به توافق رسیدند که از روز دوشنبه به سر کارهایشان باز گردند. کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
بهنام ابراهیم زاده هنوز زیر بازجویی و شکنجه قرار دارد
در تاریخ ۱/۵/۱۳۹۳ بهنام ابراهیم زاده عضو شورای نمایندگان کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری و از همکاران جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان توانست تلفنی با خانواده اش صحبت کند ولی همچنان او در انفرادی ۲۰۹ قرار دارد و ملاقات به خانواده اش نمی دهند. همسر بهنام دو روز قبل به دفتر خدابخشی نماینده دادستانی رفته و از او خواسته است که تکلیف بهنام را روشن کنند، وقتی همسر بهنام به وضعیت و در انفرادی نگهداشتن او اعتراض کرده و گفته است : بهنام را زدید زخمی شد و بعد به انفرادی بردید، ما فکر کردیم طبق عادت همیشگی ماموران زندانی را می زنند زخمی میشود تا خوب شدن جای زخمها در انفرادی نگه می دارند و بعد از خوب شدن زخم های زندانی او را به بند عمومی می اورد، بهنام زخم هایش خوب شد ولی باز به بند عمومی نیاوردید، چرا؟ هر روز ما تحت استرس و نگرانی و انتظار هستیم ، پسرم ، تنها فرزند ما بیمار است و هر روز از طرف شما ها تحت فشار قرار دارد، و دیگر به خاطر ناراحتی های روحی که با اذیت و آزار بهنام به او وارد می کنید، مداوای بیماریش جواب لازم را نمی دهد ، ۶ نفر مامور من و پسرم را بیش از سه ساعت بازداشت کردند و اجازه ندادند به خانه مان برویم و ما را تحت نظر به سبک گرو گان گیری به خانه برده و خانه ما را زیر و رو کردند و وسایل ما را با خود بردند و هنوز هم نمی دهند، و هیچ جوابی هم نمی دهید ، آقای خدا بخشی، ما مشکلات خود را به چه کسی بگوییم ؟ نه قانون را رعایت می کنید ، نه به خانواده احترام می گذارید ،نه از خدا می ترسید ، نه به پسر بیمار م توجه می کنید ، چرا اینقدر برای ما مشکل ایجاد می کنید؟ چرا به یک کارگری که تمام جرمش این است که به کودکان خیابان و کودکان کار خواندن نوشتن یاد می داد و از نان شب کارگران حرف می زد، اینقدر ظلم می کنید ؟
خدابخشی در مقابل همه گفته های همسر بهنام فقط چند باری گفته است ” ببینیم چه می شود”
آیا می شود زندگی یک کارگر بیگناه وخانواده اش را نابود کرد و منتظر شد که” ببینیم چه میشود”؟
آقای خدا بخشی : دیدن ندارد، کاملا” مشخص است که چه می شود، زندگی سه نفر انسان به بر خورد شما بستگی دارد اگر قانون را رعایت کنید بهنام ازاد می شود و اگر همچنان به اعمال غیر قانونی ادامه بدهید، باعث آزار و اذیت بیشتر و بیشتر انها خواهید شد ، آیا انتظار معجزه دارید؟ ، که “ببینید چه می شود؟” اگر نیاز به معجزه هم باشد بدون شک آن معجزه را شما ماموران و قاضی باید انجام بدهید و آن اینکه برای یک بار هم که شده، قانون را رعایت کرده بهنام را ازاد کنید، انگاه خواهید دید که چه می شود. بعد از سرکوب و ضرب و شتم زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ اوین، که بهنام یکی از زندانیانی بود که بشدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت و سپس با بقیه به انفرادی انتقال داده شد ، تا کنون تمامی زندانیان منتقل شده به انفرادی به بندهای عمومی یا زندانهای دیگر منتقل شدند، اما هنوز بهنام در انفرادی ۲۰۹ زیر بازجویی و شکنجه به سر می برد. متاسفانه در جمهوری اسلامی هیچ انسانی پیدا نمی شود، که علاقه ای به رعایت قانون داشته باشد و بخواهد حق و حقوق انسانها را رعایت کند، بدون شک حتی اگر، حداقل قانون خودشان را رعایت کنند، نه تنها بهنام باید سریعا” آزاد شود ، بلکه قاضی محاکمه کننده و ماموران و مسئولانی که آمر و عامل شکنجه و ضرب و شتم بهنام بودند بدلیل اینکه سالهاست قانون را زیر پا گذاشتند و اقدام به آزار و اذیت و شکنجه بهنام کردند باید محاکمه و مجازات شوند. ما از کارگران و انسانهای آزادیخواه می خواهیم از هر طریقی که می توانند، اقدام به کمک و یاری بهنام ابراهیم زاده و خانواده او نمایند. کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری
۳\۵\۱۳۹۳
افشین ندیمی در شرایط دشوار جسمی محبوس و نیازمند مرخصی پزشکی است
بنا به گزارش دریافتی، افشین ندیمی از اعضای کمیته هماهنگی که در زندان مرکزی سنندج محبوس است در شرایط بسیار سخت جسمی با بیماری دست و پنجه نرم می کند. نام برده که از بیماری تنفسی شدید رنج می برد دچار مشکلات بسیار در تنفس شده و از ناحیه ی ریه احساس درد شدید دارد در حالی که داروهای لازم برای درمان وی به تعداد بسیار کمی و حتا کمتر از یک سوم نیاز، در اختیار وی قرار می گیرد که باعث شده حتا از حداقل نیاز دارویی نیز محروم باشد. وضعیت جسمی افشین به خصوص با توجه به آلودگی بسیار زیاد بند در زندان سنندج که منجر به تشدید بیماری وی شده به نحوی است که وی باید هر چه سریعتر از زندان آزاد شده و تحت درمان مناسب قرار بگیرد. کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، ضمن محکومیت محدودیت های درمانی و دارویی که برای افشین ندیمی ایجاد شده خواهان آزادی فوری وی برای درمان مناسب تحت نظر پزشکان در خارج از زندان می باشد. کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری ٣ مرداد ۱۳۹۳