shahla daneshfar

بیکاری جوانان

shahla daneshfar
شهلا دانشفر:
گزارشات رسمی دولتی این بار از طرف وزارت کار جمهوری اسلامی، خبر از افزایش فاجعه بار نرخ بیکاری در میان جوانان دارد. بنا بر این گزارش که در سایت خبری مهر انتشار یافته از سال ٨٧ تا ٩١ نرخ بیکاری در میان جوانان بشدت افزایش پیدا کرده و در پاییز ٩٢ میزان بیکاری جوانان به کل جمعیت بیکار کشور، دوبرابر برآورد شده است. همین آمار از افزایش به مراتب بیتشر بیکاری در میان زنان جوان و دوبرابر بودن آن نسبت به میزان مردان جوان سخن میگوید. این گزارش از یکسو بر افزایش سهم “اشتغال ناقص زمانی”، و از سویی بر میزان بالای شاغلانی که ٤٩ ساعت و یا بالاتر از آن اشاره دارد. به این معنی که بعضا کارگران با چند ساعت کار در هفته به عنوان شاغل محسوب میشود و در شمار آمار جمعیت بیکار کشور محاسبه نمیشوند. از سوی دیگر در پرتو وجود این جمعیت عظیم بیکار، از گرده کارگر شاغل بشدت کار کشیده میشود و بعضا ساعت کار آنچنان طولانی است که کارگر به سختی فرصت دیدار همسر و فرزندش را پیدا میکند.

این آمارها بیش از هر چیز حکایت از اقتصاد به گل نشسته رژیم اسلامی حکایت دارد. کارخانه پشت کارخانه به تعطیلی کشیده شده و کارگران بسیاری از کار بیکار میشوند و در عین حال بازار کار ظرفیت پذیرش نیروی عظیم جوانی که هر ساله از تحصیل فارغ التحصیل شده و آماده کار است را ندارد.

این آمار در عین حال از جنبه های مختلفی قابل توجه است. اول اینکه بحث بر سر بحران بیکاری جوانان است. دوم اینکه بحث بر سر خارج شدن هر چه بیشتر زنان از چرخه تولید و فعالیت اجتماعی و افزایش نرخ بیکاری در میان زنان است. در عین حال بحث بر سر افزایش فشار کار بر روی کارگران شاغل و تحمیل ساعت کار طولانی تر به آنان است.

در این آمار به روشنی ابعاد فاجعه بار و اجتماعی بیکاری و در عین حال فشار آن بر گرده همه کارگران و کل جامعه را میتوان به روشنی دید. از همین رو جنبش علیه بیکاری همانطور که بارها تاکید کرده ایم، جنبشی است وسیعا اجتماعی که ظرفیت جذب نیروی اعتراض کل جامعه را دارد. این جنبش را باید سازمان داد. جوانان نیروی اصلی این جنبش هستند و این نیرویی است که به امید کار وارد بازار کار شده و خواستهایی دارد. از همین رو معترض است و ابعاد میلیونی بیکاری در میان آنان، خود زمینه آماده تری برای سازمان دادن اعتراضی اجتماعی علیه بیکاری را فراهم میکند. در عین حال مبارزه علیه بیکاری یک عرصه مهم جنبش علیه تبعیض علیه زنان در جامعه است.

واقعیت اینست که امروز ما با جامعه ای روبروییم که جنبش های اجتماعی در اشکال مختلف دارند سازمان می یابند و جلو می آیند. نمونه های آن جنبش علیه حجاب، جنبش علیه تخریب محیط زیست، جنبش علیه اعدام ، جنبش علیه دستمزدهای زیر خط فقر و نمونه هایی از این دست است. همچنین ما شاهد اینیم که هر روز ان جی ها و نهادهای مختف مبارزاتی در عرصه های گوناگون دارند شکل میگیرند و مبارزات اجتماعی مردم حول خواستهایی دارد سازمان می یابد. در متن این شرایط زمینه برای سازماندهی جنبشی اجتماعی علیه بیکاری بیش از بیش فراهم است. میتوان با تشکیل ان جی او ها و نهادهای اجتماعی دیگر علیه بیکاری این نیروی عظیم اجتماعی را سازمان داد. با تشکیل چنین نهادهایی که یکسر آن در مدیای اجتماعی و صفحات اینترنتی و فیس بوکی است، میتوان نیروی وسیعی را دور خود جمع کرد. میتوان از این طریق به تدارک بر پایی تجمعات اعتراضی علیه بیکاری با خواستهای محوری یا کار یا بیمه بیکاری رفت. میتوان با به راه انداختن طومار اعتراضی علیه بیکاری و بیان همین خواستها و تبلیغ وسیع آن در صفحات فیس بوکی و در میان مردم و از طریق پیامک های تلفنی و غیره، گفتمان گسترده ای را حول این موضوع برپا کرد. میتوان در هر شهر با تبلیغات وسیع حول این مساله زمینه را برای حمایت اجتماعی از تجمعات اعتراضی علیه بیکاری فراهم نمود. بر پایی چنین اعتراضاتی در فضای پر جنب و جوش اعتراضی کارگری و کل جامعه ممکن و عملی است. همانطور که کارگران تجمع میکنند و دستمزدهای پرداخت نشده خود را طلب میکنند، همانطور که کارگران جمع میشوند و با امضای طومارهای اعتراضی صدای اعتراض خود را علیه دستمزدهای چند بار زیر خط فقر بلند میکنند، اعتراض علیه بیکاری و تاکید بر دو خواست کار یا بیمه بیکاری، اعتراضی برحق است و میتوان کارگران را حول آن گرد آورد. این دست جوانان چپ و رادیکال را میبوسد که پرچمدار چنین مبارزه ای باشند و آنرا تدارک ببینند. باید دست بکار شویم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *