shahla daneshfar

کارزار برای آزادی دستگیر شدگان اول مه و کارگران زندانی گسترده میشود

shahla daneshfar
شهلا دانشفر
دستگیری جعفر عظیم زاده و جمیل محمدی با موجی از اعتراض در محیط ها و مراکز کارگری در ایران روبرو شده است. بدنبال دستگیری این دو رهبر کارگری و از هماهنگ کنندگان طومار ٤٠ هزار امضا بر سر دستمزد و دو عضو هیات مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران، این اتحادیه طی نامه ای به سازمان جهانی کار مینویسد:” با ارسال این نامه از شما درخواست می کند به سبب مسولیتی که برعهده دارید این موضوع را به عنوان یک مورد نقض آشکارحقوق انسانی کارگران در ایران مد نظر قرار داده و با توجه به بی گناهی جعفر عظیم زاده و جمیل محمدی موکداً از مقامات مسئول در ایران بخواهید حکم آزادی بی قید و شرط ایشان را صادر کنند و رفع منع قضایی از این کارگران صورت گیرد”.
از سوی دیگر از سوی کارگران امضا کننده طومار ٤٠ هزار امضا در شهرها و کارخانجات مختلف این دستگیری ها با اعتراض روبرو شده است. از جمله جمع هایی از کارگران شهر صنعتی کاوه، شهرک صنعتی مامونیه، شهر صنعتی اراک، نورد و پروفیل ساوه و لوله سازی صفا، جمع هایی از کارگران در کرمانشاه و درسنندج از کارخانجات نساجی های کردستان، شاهو و پرریس، جمع هایی از كارگران خودرو ساز شاغل در ایران خودرو و سایپا، جمع هایی از گارگران از شركت های مختلف بوشهر از جمله شركت صدرای بوشهر، شركت سیمان دشتستان، شركتهای صنعتی خوشاب دشتستان و عسلویه، با بیانیه های اعتراضی خود خواستار آزادی فوری رهبرانشان جعفر عظیم زاده و جمیل محمدی شده و بر خواست افزایش دستمزدها پافشاری کرده اند.
همچنین تشکلهای کارگری مختلف از جمله سندیکای شرکت واحد، کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکلهای کارگری، طی اطلاعیه هایی دستگیری جعفر عظیم زاده و جمیل محمدی را محکوم کرده و خواستار آزادی فوری دستگیر شدگان اول مه و کارگران در بند شده اند.
در همین راستا از ساعت ٩ صبح روز ٢٦ اردیبهشت بیش از ٧٠ نفر کارگران از جمله اعضای اتحادیه آزادکارگران وکمیته هماهنگی وسایرفعالین کارگری مراسمی گلگشتی را درمحکومیت موج گسترده فشارها بر روی فعالین و رهبران کارگران و پیگیرد و دستگیری برگزار کردند. شرکت کنندگان در این گلگشت دستگیری جعفر عظیم زاده وجمیل محمدی را محکوم کرده وخواستارآزادی فوری آنها که مطالبات حق طلبانه کارگران را نمایندگی میکنند، و نیز آزادی بدون قید و شرط همه کارگران زندانی شدند. در این نشست کارگران با شعارهای زندگی انسانی حق مسلم ماست، کارگران زندانی جعفر عظیم زاده و جمیل محمدی آزاد باید گردند، تشکل مستقل حق مسلم کارگران است، دستمزد زیر خط فقر را نمیپذیریم، بهنام ابراهیم زاده، رضاشهابی، شاهرخ زمانی، واحدسیده، یوسف آب خرابات، محمد مولایی آزاد باید گردند، صدای اعتراض خود را علیه سرکوبگری های رژیم و دستمزدهای زیر خط فقر و فشار مشقت بار فقر اعلام داشتند.
دستگیر شدگان اول مه امسال جعفر عظیم زاده و جمیل محمدی از جمله هماهنگ کنندگان طومار ٤٠ هزار امضا بر سر خواست افزایش دستمزدهاست. این موضوع به مبارزه برای آزادی این کارگران یک ویژگی داده است. آنهم عبارت از اینست که امضا کنندگان این طومار از مراکز مختلف کارگری ضمن حمایت و پشیتبانی از رهبران خود و خواست آزادی آنان، مصرانه پیگیر خواست افزایش دستمزدها و لغو مصوبه دولت مبنی بر حداقل دستمزد ٦٠٨ هزار تومان که چندین بار زیر خط فقر و حتی کمتر از همان نرخ تورمی است که با نک مرکزی دولت اعلام کرده، هستند. به عبارتی روشنتر مبارزه برای آزادی دستگیر شدگان اول مه، مبارزه برای خواست افزایش دستمزدها نیز هست. به این معنا این مبارزه ابعادی اجتماعی دارد و خواستهای آن نه تنها مساله ٤٠ هزار کارگر امضا کننده طومار بر سر خواست افزایش دستمزد، بلکه مساله مهمی برای کل جنبش کارگری و کل جامعه است. از همین رو باید وسیعا به این اعتراض پیوست.

در هر حال این حرکت و اعتراضی است که دارد به جلو میرود و کارگران با بیانیه هایشان و با طوماریشان علیه این دستگیریها به صدا در آمده و حرفشان اینست که اگر پاسخ نگیرند حق خود میدانند که با تجمعات اعتراضی شان خواست خود را پیگیر شوند.
در سطح جهانی نیز کارزار برای آزادی دستگیر شدگان اول مه و عجین شدن این مبارزه با خواست افزایش دستمزدها، انعکاس خود را بیدا کرده است. اخبار سرکوبگری های رژیم اسلامی و تهدید و فشار آن بر روی فعالین و رهبران کارگری و دستگیری های اول ماه مه با عکس العمل های اعتراضی روبرو شده است. از جمله دستگیری های اول مه با عکس العمل فوری کنفدراسیون اتحادیه های کارگری روبرو شد و شارون بارو دبیر این کنفدراسیون طی نامه ای اعتراضی به روحانی رئیس جمهور ایران مینویسد: “اینجانب به نمایندگی از ١٧٦ میلیون اعضای کنفدراسیون بین المللی اتحادیه های کارگری از شما درخواست پایان دادن به روند دستگیریها، تعقیب و پیگردها و بدرفتاری با فعالان اتحادیه های مستقل کارگری در ایران را دارم.” او در نامه حمایتی خود ضمن پشتیبانی از کارگران زندانی، خواهان آزادی جعفر عظیم زاده و جمیل محمدی گردیده است.
همچنین اتحادیه ث ژ ت بخش بسانگون طی نامه ای اعتراضی دستگیری کارگران در ایران را محکوم کرده و خواستار آزادی فوری همه کارگران زندانی شده است. در نامه این اتحادیه همچنین بر حق تشکل، اعتصاب، و برپایی تظاهرات بعنوان حقوق پایه ای کارگران تاکید شده است.
در عین حال اجلاس سازمان جهانی کار (آی ال او) در پیش است و حضور در این اجلاس فرصت مناسبی برای انعکاس صدای کارگران زندانی و جنبش اعتراضی کارگری بر سرخواست افزایش دستمزدها با خواست آزادی فوری همه کارگران زندانی در ایران است. ما در این اجلاس شرکت میکنیم و عکس و چهره رهبران کارگری در بند را در برابر دوربین ها قرار داده و خواستار آزادی بدون قید و شرط آنان از زندان میشویم. ما آنجا خواهیم بود تا صدای اعتراض خود را علیه مماشات این نهاد بین المللی که به اسم کارگر سخن میگوید و همواره در مماشات با رژیم اسلامی بوده است، بلند کنیم و خواستار اخراج رژیم اسلامی از این سازمان و تمام نهادهای بین المللی شویم.
نکته مهم اینست که مبارزه بر سر آزادی دستگیر شدگان اول مه و عجین شدن آن با خواست افزایش دستمزد و ابعاد اجتماعی آن ، میتواند شروع دور جدیدی از مبارزه برای آزادی همه کارگران زندانی و زندانیان سیاسی باشد. خصوصا جامعه در التهاب مبارزه میسوزد. نمونه های قابل توجهی از جلو آمدن جنبش های مختلف اجتماعی در جبهه های مختلف مبارزه علیه رژیم اسلامی را شاهدیم. چند نمونه بارزش را در همین هفته شاهد بودیم. یک مورد شورانگیزش در همین هفته راهپیمایی با شکوه جمعیت وسیعی برای نجات جان یک انسان از اعدام بود. نمونه دیگرش جنبش برداشتن حجاب است که عرض اندامش را بطور مثال در صفحه فیس بوکی “آزادی های یواشکی زنان” می بینیم. در آنجا هزاران زن معترض از شهرهای مختلف با حجاب برگیرانشان و با کامنت های خود علیه حجاب اجباری، عملا حجاب و رژیم اسلامی را به چالش میکشند. همچنین گلگشت کارگران در شهر سنندج در دفاع از کارگران زندانی و زندانیان سیاسی نمونه دیگر از همین دست اعتراضات است. و بالاخره مورد قابل اشاره دیگر بلند شدن طنین شعارهای زندانی سیاسی آزاد باید گردد و آزادی برابری در دانشگاه تبریز و به هم زدن سخنرانی صفار هرندی وزیر ارشاد دولت احمدی نژاد است. حرکتی مهم که حکایت از حال و هوای دیگری در دانشگاهها و در کل جامعه دارد. اینها همه نشانگر فضای متحول سیاسی امروز جامعه است. فضایی که مردم از فقر و فلاکت و سرکوب و بیحقوقی این رژیم ضد کارگر و آپارتاید جنسی به فقان آمده و دارند صف اعتراضشان را سازمان میدهند. یکی از همین عرصه های نبرد، مبارزه برای آزادی کارگران زندانی و زندانیان سیاسی است. موردش را در جریان اعتراض گسترده در برابر حمله ددمنشانه رژیم اسلامی به بند ٣٥٠ اوین دیدیم. در جریان این اعتراضات، شعار زندانی سیاسی آزاد باید گردد، بیشتر از قبل به جلوی صحنه سیاسی جامعه آمد . از جمله خانواده های زندانیان سیاسی با در دست گرفتن پلاکاردی با خواست آزادی زندانیان سیاسی، آنچنان ورق را برگرداندند که رژیم اسلامی ناگزیر به برکناری رئیس سازمان زندانهایش شد. همه این اتفاقات حکایت از توازن قوایی جدید و فصل جدیدی در مبارزات مردم علیه رژیم اسلامی است. همه اینها نشانگر نقطه قوت ما برای پیشبرد مبارزاتمان از جمله برای آزادی نه تنها دستگیر شدگان اول مه بلکه برای باز کردن درب زندانهاست. وسیعا به کارزار برای آزادی کارگران زندانی و زندانیان سیاسی بپیوندیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *