از همان آغاز بحران کرونا در ایران حزب شعار آزادی فوری همه زندانیان را مطرح کرد. در بیانیه ها و مصاحبه ها و ادبیات حزبی بر این تاکید کرده ایم که بخاطر شیوع کرونا جان صدها هزار زندانی که بطور متراکم در محیطهای بسته و با حداقل امکانات و تجهیزات بهداشتی زندگی میکنند در خطر جدی قراردارد و تنها راه محافظت از زندانیان آزادی فوری همه آنها است. این یک ضرورت و امر انسانی است و نه یک امر حقوقی – قانونی. در اینجا اینکه زندانیان چه پرونده ای دارند، به چه جرمی و برای چه مدت محکوم به زندان شده اند، و حتی زندانی سیاسی و یا عادی هستند جایگاه و نقشی ندارد. صدها هزار انسان که در شرایطی بسیار مساعد برای شیوع ویروس مهلک کرونا و بدون آنکه هیچ اراده و اختیاری در محافظت از خود داشته باشند در خطر مرگ قرار دارند و باید فورا به نجات آنان شتافت. تنها راه نجات آنان،آزادی از زندان است و این مبنا و اساس امر و خواست ما در برخورد به مساله زندان و زندانیان در دوره شیوع کرونا بوده است.
تا آنجا که به پرونده زندانیان برمیگردد موضع ما روشن است. ما همواره خواهان آزادی بدون قید و شرط زندانیان سیاسی بوده ایم. زندانیان سیاسی شریف ترین افراد جامعه هستند که جرمی بجز اعتراض به تبعیض و فقر و بیحقوقی ندارند و با یا بدون بحران کرونا باید فورا آزاد بشوند.
در مورد زندانیان عادی نیز باید گفت اکثریت بالائی از آنها بیگناه هستند. سیستم قضائی جمهوری اسلامی، از فلسفه قضائی و تعریف جرم و کیفر و مجازات تا قوانین عهد حجری قصاص و تا روند بازداشت و بازجوئی و محاکمات و غیره و غیره، سر تا پا فوق ارتجاعی، ظالمانه و ضد انسانی است. در نظامی که تجاوز به دختربچه ها تحت عنوان ازدواج شرعی مجاز است ولی رابطه آزادانه جنسی میان زن و مرد بزرگسال و یا همجنسگرایی جرم محسوب میشود و مرتکبین آن با زندان و شلاق و سنگسار و پرتاب از بلندی مجازات میشوند، سخنی از دادگستری و عدالت و محاکمه عادلانه نمیتواند در میان باشد. با سرنگونی جمهوری اسلامی باید پرونده همه زندانیان دوباره گشوده بشود و همه زندانیان در دادگاههای سکولار و عادلانه و بر مبنای قوانین مدرن و انسانی مجددا محاکمه بشوند.
این بحث و نقد پایه ای و همیشگی ما به امر زندان و زندانی در جمهوری اسلامی است اما در شرایط حاضر تاکید ما بر آزادی فوری زندانیان از این نقد ناشی نمیشود. هر زندانی با هر پرونده ای هر اندازه هم که جرم سنگینی داشته باشد و بر فرض هم که عادلانه هم محاکمه شده باشد مستحق مرگ در زندان بخاطر شوع یک بیماری مهلک نیست. اشاعه ویروس کرونا در زندانها میتواتد چندین برابر خارج از زندان قربانی بگیرد و باید به هر نحو ممکن و به فوریت از این فاجعه جلوگیری کرد.
جعفر عظیم زاده چهره سرشناس جنبش کارگری که در زندان به سر میبرد واقعیات تکان دهنده ای را در مورد وضعیت زندانها بیان کرده است. او میگوید در بند او به حدود ٨٠ نفر زندانی فقط دو ماسک و دوجفت دستکش داده اند، از کمترین مواد ضدعفونی کننده و مراقبتهای پزشکی خبری نیست و روزانه صدها نفر به زندانها رفت و آمد میکنند که میتوانند ناقل ویروس کرونا باشند. جعفر عظیم زاده میگوید نه تنها جان زندانیان بلکه جان نگهبانان و کارگران و کارمندان و پرسنل زندان نیز در معرض خطر جدی قرار دارد و به همین دلیل سازمان زندانها و خود زندانها باید تعطیل بشود. او اعلام میکند “حکومت وظیفه دارد که همه انسانها را، فارغ از جرمشان، فارغ از شرایط و موقعیتی که دارند محافظت بکند.”
این نظر و اعلام این خواست بیانگر موضع عمیقا انسانی و رادیکال جعفر عظیم زاده است. در اینجا او نه بعنوان یک زندانی سیاسی بلکه بعنوان نماینده همه زندانیان و حتی همه نگهبانان و پرسنل زندان، یعنی همه کسانی که بخاطر اجبار به زندگی و حضور در محیطهای بسته و محدود متراکم و بی امکانات زندان در معرض ابتلا به بیماری مهلک کرونا قرار گرفته اند، سخن میگوید.
بحث بر سر تعطیل تجمع نزدیک به سیصد هزار نفر زندانی و هزاران نفر نگهبان و پرسنل زندانها است. به همان دلیل که باید از هر تجمع بیش از چند نفر جلوگیری کرد، به همان دلیل که سینماها و مسابقات ورزشی و گردهمائی ها تعطیل شده است، بهمان دلیل که باید خواستار تعطیل کارخانه ها و مراکز تولیدی بود، باید برخواست تعطیلی فوری زندانها نیز تاکید کرد. یک مرکز تجمع دیگر پادگانها است که در سراسر کشور قریب به نیم میلیون نفر سرباز و درجه دار وظیفه را در خود گرد آورده است. پادگانها نیز باید تا رفع بحران کرونا تعطیل شوند.
حزب ما از ابتدا شیوع ویروس کرونا اعلام کرد که کارخانجات باید تعطیل بشوند و کارگران با اعتصاب و نرفتن به سر کار باید این خواست را به حکومت تحمیل کنند. امروز شورش زندانیان در بسیاری از زندانها در شهرهای مختلف، جنبشی که در حال گسترش است، و فرار سربازان از پادگانها در واقع راه تحمیل تعطیلی مراکز تجمع به حکومت است. این حرکتهای اعتراضی باید ادامه پیدا کند و کارگران در مراکز تولیدی (باستثنای رشته های مورد نیاز فوری مردم)، نیز باید از رفتن به سرکار سر باز بزنند. تعطیلی فوری زندانها، پادگانها و مراکز تولیدی تنها راه مصون داشتن صدها هزار نفر از خطر بیماری مهلک کرونا است.
تا آنجا که به زندانیان مربوط میشود در بیانیه ها و نوشته ها و برنامه های تلویزیونی و کلا تبلیغات و پراتیک حزبی و همچنین در کمیته ها و کارزارهای فراحزبی که کادرهای حزب در آن فعال هستند مثل کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی، کمیته علیه اعدام، کارزار Free them now، یعنی نهادهائی که از مدتها قبل فعال بوده اند و در شرایط حاضر امر آزادی زندانیان را فعالانه به پیش میبرند، و همچنین در فعالیتهای ستاد مبارزه با کرونا در ایران و کارزار نجات جان زندانیان که در دل بحران جاری سازمان پیدا کرده اند، ما امر آزادی همه زندانیان را فعالانه و پیگیرانه دنبال میکنیم. خواست وهدف این فعالیتها با شعارهای “آزادی همه زندانیان”، “آزادی بی قید وشرط زندانیان سیاسی”، “آزادی و یا مرخصی همه زندانیان حداقل تا پایان بحران کرونا” و نظایر آن بیان و اعلام شده است. و باید همچنان این شعارها را مطرح کنیم و توضیح بدهیم و مردم را به حمایت به اعتراض و مبارزه برای تحقق این خواستها فرا بخوانیم. “تعطیلی فوری زندانها” فراگیرنده همه این خواستها و بیانگر جوهر و علت پایه ای طرح این شعارها در شرایط شیوع ویروس کرونا است. مبارزه ما برای آزادی بی قید و شرط زندانیان سیاسی، برای تجدید محاکمه زندانیان عادی و علیه کل سیستم قضائی ضد انسانی جمهوری اسلامی تعطیل ناپذیر است اما در شرایط حاضر اولویت ما نجات فوری جان صدها هزار نفر زندانی است. آزادی بیقید وشرط، آزادی تا رفع بحران، مرخصی و غیره همه به این خاطر مطرح و اعلام میشود که صدها هزار نفر انسان که در بدترین شرایط بهداشتی و مساعد ترین شرایط برای شیوع ویروس کرونا و کشتار بوسیله این بیماری به سر میبرند باید به سرعت نجات داده شوند. تعطیلی فوری زندانها نه تنها این هدف را به نحو جامعی برآورده میکند بلکه متضمن نجات جان نگهبانان و کارمندان و پرسنل زندان نیز هست. با شعار و سازماندهی مبارزه برای “تعطیلی فوری زندانها، پادگانها و مراکز تولیدی” باید مقابله با بیماری کرونا و حکومت همدست او را هر چه گسترده تر و همه جانبه تر به پیش برد.این یک جزء مهم مبارزه ما برای نجات جان تعداد هر چه بیشتری از انسانها از بیماری مهلک کرونا است.
در این نبرد در هر قدم باید با جمهوری اسلامی مقابله کرد. این حکومتی است که در کنار ویروس کرونا و در مقابل مردم ایستاده است. عملا مقابله با ویروس کرونا از مبارزه با رژیم جنایتکار حاکم جدا نیست. نیروی محرکه و پیشبرنده این نبرد توده مردم هستند. پزشکان و پرستاران و پرسنل شریف بیمارستاتها، کمیته های خودیاری محلی در همه شهرها، و چهره ها و فعالین جنبش های اجتماعی که صدای اعتراض خود را علیه حکومت کرونائی جمهوری اسلامی بلند کرده اند، و امروز زندانیانی که در زندانها دست به شورش زده اند و سربازانی که از پادگانها فرار میکنند همه نمایانگر بپاخاستن جامعه علیه بحرانی هستند که جمهوری اسلامی نقش مستقیمی در ایجاد آن داشته است. این جنگی بر سر نجات جان میلیونها انسان و بقای جامعه است.
بحران کرونا بر متن و در دل یک جنبش عظیم و گسترده برای سرنگونی جمهوری اسلامی شکل گرفت. این جنبش قویتر و گسترده تر خواهد شد. جانیان حاکم از دل این بحران بمراتب ضعیف تر و توده مردم خشمگین تر و معترض تر بیرون خواهند آمد. شورش امروز زندانیان و فرار سربازان از پادگانها مقدمه و نویدبخش شورش و خیزش گسترده تر توده عظیم مردم برای بزیر کشیدن جمهوری اسلامی است.
حمید تقوائی
١ آوریل ٢٠