از جمعه گذشته در پی افزایش سه برابری قیمت بنزین، مردم در شهرهای مختلف ایران در اعتراض به خیابانها ریخته اند. مردم به مراکز دولتی رژیم حمله کرده و پوسترهای خامنه ای و سران رژیم را پاره کرده و آتش زده و خواستار کنار رفتن کل حاکمیت شده اند. حتی در شهرهائی نیروهای بسیج را خلع سلاح کرده و محلاتی را در اختیار خود گرفته اند. در عین حال رژیم اینترنت را قطع کرده، نیروهای انتظامی و چماق بدستان بسیج را به میدان آورده و شهرها را تا حدی زیادی به حالت نظامی در آورده است. تاکنون دهها نفر در اثر شلیک جانیان رژیم جان خود را از دست داده اند، تعداد زیادی زخمی شده و هزاران نفر دستگیر شده اند. به نظر میرسد تقابل میان مردم و رژیم به سرعت به مرحله کشاکش و درگیری نظامی رسیده است. این تقابل و رودر روئی حاد را چطور توضیح میدهید؟ آیا ما شاهد نبرد نهائی مردم با حکومت هستیم؟
حمید تقوائی: به نظر من این تعرض گسترده مردم به ارگانهای حکومتی و نیروهای سرکوبگر و بانکها و غیره نمود و بروز یک حالت انفجاری و غیر قابل تحمل در جامعه است. جامعه ایران مدتهاست حالت دیگ بخاری را دارد که همه منفذهایش را بسته و آتش زیرش را زیاد کرده باشند. تعرضی که شاهد هستیم حاصل این شرایط است. سه برابر شدن قیمت بنزین جرقه نهائی بود اما مصائب و مشکلات مردم بسیار از افزایش بهای بنزین و حتی تورم و گرانی عمومی فراتر میرود. اعتراض مردم نیز به گرانی محدود نیست. مردم با حمله به بانکها و اماکن و مراکز دولتی نه تنها علیه تورم و گرانی بلکه علیه بیکاری و فقر و شرایط فاجعه بار معیشتی که در جامعه بیداد میکند، علیه بیحقوقی های مفرط سیاسی و اجتماعی که به همه شهروندان و بویژه زنان تحمیل شده است، و علیه فاصله عمیق بین ثروتهای نجومی مقامات حکومتی و وابستگانشان با زندگی زیر خط فقر اکثریت عظیم مردم و فساد و دزدی چپاولی که سرتاپای نظام حاکم را در بر گرفته است، با رادیکال ترین و تعرضی ترین شیوه ها بمیدان آمده اند. در دیماه ٩٦ مردم حرف آخرشان، سرنگونی کل نظام، را اول زدند و امروز از نظر شکل و شیوه مبارزه نیز تعرض نهائی شان را از همین ابتدا شروع کرده اند. اما این البته تنها آغاز راه است. آغازی که قبل از هر چیز عزم جزم مردم برای بزیر کشیدن جمهوری اسلامی و در هم کوبیدن کل نظام حاکم را به نمایش میگذارد. به همین دلیل هم رژیم چنین سراسیمه شده و از همین آغاز با شلیک بروی مردم و با حکومت نظامی اعلام نشده و بخیابان آوردن تانکها در چند شهر به مقابله با مردم برخاسته است. اگر قیام و خیزش تعرضی مردم نشانه عزم و شجاعت آنهاست، توسل حکومت به کشتار نشانه درماندگی و بن بست اوست. جنبش توفنده جاری میتواند آغاز امید بخش یک انقلاب زیر و رو کننده علیه کل نظام سیاسی-اقتصادی ضدانسانی موجود باشد.
بهرام سروش: آیا این تعرض میتواند به همین شکل ادامه بیابد و به قیام نهائی و سرنگونی حکومت منجر بشود؟
حمید تقوائی: به نظر من اگر حرکت جاری به همین شکل محدود بماند به فرجام نخواهد رسید. این قیام نهائی نیست بلکه آغاز کوبنده یک انقلاب توده ای است. این آغاز کوبنده میتواند و باید با اعتصابات کارگران و دانشجویان و دیگر بخشهای جامعه و تظاهرات توده ای و تجمعات و تحصن و اشغال میادین و محله ها و غیره همراه شود. تداوم، پیشروی بیشتر و نهایتا پیروزی این حرکت در گرو این امرست. حرکت در این جهت آغاز شده است. در برخی از شهرها مردم عملا شوراهای سازماندهی اعتراض در محلات را تشکیل داده اند و بعضا کنترل محله را در دست گرفته اند.
اعتصابات کارگری نیز در حال شکلگیری است. کارگران هفت تپه و پتروشیمی ماهشهر دست به اعتصاب زده اند و بخشهای دیگری از کارگران نیز در تدارک اعتصابند. اینها اولین قدمها برای تعمیق و گسترش اعتراضات توده ای علیه حکومت است. اشغال میادین و مراکز شهرها نیز، به شیوه ای که در جنبش اشغال و یا انقلاب مصر شاهد آن بودیم و هم اکنون در خیزش توده ای مردم عراق شاهد هستیم، میتواند شیوه موثر دیگری در تقویت و گسترش خیزش جاری باشد. این اشکال توده ای مبارزه حکومت را از هر جهت محاصره میکند و تحت فشار قرار میدهد و توان سرکوب انقلاب را که از هم اکنون با شلیک کردن به روی مردم آغاز کرده است از او سلب میکند.
بهرام سروش: چگونه میتوان اشکال و شیوه های مبارزه که به آن اشاره کردید را سازمان داد؟
حمید تقوائی: فعالین و چهره ها و نهادهای جنبش کارگری و سایر جنبشهای اعتراضی در گسترش خیزش توده ای جاری نقش تعیین کننده ای دارند. من در پیامم به مردم ایران نیز بر این تاکید کردم که زمان آن فرارسیده است که نهادها و چهره های سرشناس جنبشهای اعتراضی بویژه جنبش کارگری با اطلاعیه ها و فراخوانها و کیفر خواستها و بیانیه های اعتراضی بمیدان بیایند و در برابر حکومت قد بر افرازند.
در مبارزات میدانی و در کف خیابان، در سازماندهی کمیته های اعتصاب در کارخانه ها و در شوراهای هماهنگی مبارزات در محلات نیز نقش فعالین مطلقا تعیین کننده است. خیزش توده ای جاری شرایط بسیار مساعدی برای سازماندادن کارگران و توده مردم بپا خاسته فراهم کرده است و زمینه برای متحد و همبسته کردن و تعمیق و سازماندهی مبارزات مردم در هر محله و کارخانه بوسیله فعالین و رهبران عملی از هر نقطه نظر مساعد است.
بهرام سروش: در این میان چه نقش و وظیفه ای برای حزب کمونیست کارگری قائل هستید؟
حمید تقوائی: تجربه و تئوری، نظر وعمل، به همه نشان داده است که هیچ انقلابی بدون حضور و دخالت فعال یک عامل رهبری کننده که بتواند مبارزات مردم را متحد کند، سازمان بدهد و هدایت نماید به پیروزی نخواهد رسید. تجربه همه انقلابات، از جمله متاخرترین آن که به انقلابات بهار عرب معروف شد، موید این حقیقت است. هر انقلابی نیازمند یک نیروی هدایت کننده است و هدف و دلیل وجودی حزب ما ایفای چنین نقشی است. ما حزب انقلاب و رهائی جامعه بقدرت انقلابی توده مردم هستیم. نه تنها برنامه یک دنیای بهتر و همه مواضع و نوشته ها و اطلاعیه ها و بیانیه ها و قطنامه ها و مصوبات و تبلیغات ما، نه تنها تلویزیون کانال جدید و کلیه نشریات و رسانه ها و مدیای اجتماعی حزب، بلکه چند دهه فعالیت و پراتیک مبارزاتی پیگیرحزب ما در ده ها عرصه حزب ما را به نماینده و نماد نقد و نه عمیق توده مردم به کل وضعیت موجود تبدیل کرده است. در انقلابات بهار عرب چنین نیروئی وجود نداشت ولی در جامعه ایران این حزب حضور دارد و در ده ها عرصه مبارزه فعال و دخیل است. حزبی که حتی دشمنانش آنرا “حزب گسترش اعتراضات” مینامند. حزب ما در زمینه سازی و تدارک خیزش توده ای جاری نقش داشته است و میتواند، از این ظرفیت و پتانسیل برخوردارست، که در پیشروی و پیروزی آن نیز نقش تعیین کننده ای ایفا نماید. بالفعل شدن این پتانسیل تماما به پراتیک حزب بستگی دارد و ما تمام توان و امکانات و نیروی خود را بکار میگیریم که به حزب نماینده و مورد اعتماد و اتکای بخش هر چه وسیعتری از توده مردم در مبارزه بی امانی که برای درهم شکستن کل نظام موجود آغاز شده است تبدیل بشویم.