shahla daneshfar11

شهلا دانشفر

shahla_daneshfar@yahoo.com

حکومتی که به هراس افتاده است

درست یک روز بعد از اعلام حکم وحشیانه علیه اسماعیل بخشی و دیگر بازداشت شدگان نیشکر هفت تپه و واکنش اعتراضی جامعه و ولوله ای که در درون خود حکومتیان افتاد و به غلط کردن افتادند، غلامحسین اسماعیلی سخنگوی قوه قضاییه سراسیمه از صدور قرار منع تعقیب برای ۴۱ بازداشتی اعتراضات کارگری خوزستان و همچنین دستور رییسی جلاد رئیس قوه قضاییه برای تسریع در تجدیدنظر “منصفانه” در احکام صادره خبر داد. ۴۱ کارگر گروه فولاد اهواز که در اعتراضات قدرتمند سال گذشته کارگران این کارخانه شرکت داشته و بازداشت شده بودند برای ابلاغ رأی نهایی صادر شده، طی پیامکی به شعبه بیستم دادگاه اهواز فراخوانده شدند. اما هنگامیه در صبح روز ۱۶ شهریور تعدادی از این کارگران به این شعبه مراجعه کردند به آنها اعلام شد که تا این لحظه رأی و احکام صادره در سیستم جهت ابلاغ ثبت نشده است و بعدا آنها را خبردار خواهند کرد. متعاقب این احضارها آنچنان فضایی از اعتراض در میان کارگران این کارخانه شکل گرفت- خصوصا بعد از تکانی که اعلام احکام بازداشت شدگان هفت تپه در جامعه ایجاد کرد- فورا عقب نشستند و در هفدهم شهریور سخن گوی قوه قضاییه خبر از تبرئه شدن این کارگران داد. این موضوع بیش از هر چیز نشانگر هراس و وحشت حکومت در برابر جامعه ایست که ایستاده و کوتاه نمی آید. اعتراضات قدرتمند کارگران نیشکر هفت تپه با رهبری اسماعیل بخشی و در کنار فولاد اهواز در دی ماه گذشته نقطه عطفی در اوضاع سیاسی جامعه بود و توانست با خود گفتمانهای چپ و رادیکال را جلو بیاورد و جنبش کارگری را بیش از بیش در جلوی صحنه سیاسی جامعه قرار دهد. و امروز محاکمه بخشی و حامیان هفته تپه نیز توانست به نقطه عطف دیگری آنهم در عقب راندن تشدید سرکوبگری های حکومت باشد. چرا که هفت تپه جنبشی به راه انداخت که فراگیر و اجتماعی شد. این جنبشی است که در کنار خود فولاد اهواز و شهر اهواز را به لرزه در آورد. با این اتفاقات و سربلند کردن شوراها از هفت تپه اداره شورایی به عنوان آلترناتیو حکومتی چراغ راه جامعه قرار گرفت. این جنبش را نمیشود خاموش کرد. دادگاه بازداشت شدگان هفت تپه هزینه سنگینی برای رژیم اسلامی داشت. محاکمه ۴۱ کارگر میتوانست هزینه این شکست را برای رژیم بیشتر کند و حکومت تاب نیاورد. این چنین است که کارگران فولاد اهواز تبرئه شدند.

خانواده ها در صف جلوی اعتراض علیه زندان و دفاع از آزادیخواهی و برابری طلبی

مسعود شرف الدین همسر مریم محمدی فعال ندای زنان، سواد آموز کودکان پنبه چین و زنان خانه دارد در مورد اتهاماتی که به مریم تفهیم شده است، در اینستاگرامش مینویسد: همسر من تمام عمرش را برای انسانیت تلاش کرده و امروز نمیتوانم شاهد این باشم که اتهام ترویج فساد و فحشا به او نسبت دهند. ترویج فحشا اینست که دختر دانشجو برای خرج بالای تحصیل خودمجبور به تنفروشی میشود. ترویج فحشا اینست که دختر ۱۰ ساله را به عقد مرد بزرگتر درمیآورند.آیا واقعا میدانید معنای فحشا چیست ؟ جرم مریم برهم زدن امنیت ملی عنوان شده، مریم محمدی نظم کجا را بر هم زده که جرمش الان اینست.

فیروزه شرف الدین مادر اسرین درکاله، کارگر زندانی و یکی دیگر از فعالین ندای زنان ایران و مدافع حقوق زن در دفاع از دخترش اسرین و آرمانهایش در اینستاگرام خود سخن گفته و فراخوانش همبستگی با او را میدهد. او در اینستاگرامش در مورد اسرین چنین مینویسد: دخترم اسرین ۳۵ روز است که جوانیش را پشت میله های زندان گذرانده، به جرم اینکه از حق طلاقی گفته که خودش سیزده سال از عمر و جوانیش را برای داشتنش جنگیده، جنگید برای داشتن حق حضانت فرزندش-جنگید برای رفتن به سر کار، جنگید برای دریافت حقوق ماهها کار کردن در کارخانه ها و جنگید …اگر تمامی اینها که حق طبیعی و شهروندیه هر انسانیست، درست بود، صدای دخترم آنقدر درد نمی شد.

دخترم عاشق شادی و آرامش است. اما دنیایی که برای ما ساخته اند ، دنیاییست پر از درد که نمیتوانی با شادی و آرامش زندگی کنی.هر روز صبح که از خواب بیدار میشوی تمام گرفتاریها و قبضها و نداریها و قسطهای پرداخت نشده و شهریه بچه و هزار و یک چیز دیگر به سراغت می آید و به تو یادآور میشود که پر از دردی که باید با همه آنها کنار بیایی. دخترم از خواسته ها و آرزوهایش گفت و از همه گرفتاریها که همه ما با آنها میجنگیم. حق دختر من زندان نیست. حق او یک زندگیه شاد و آرام در کنار خانواده اش است. صدای اسرین من باشید و اجازه ندهید برایش پرونده سازی کنند. او یک کارگر و سرپرست خانواده اش است که فقط دردهایش را فریاد زده. اسرین عزیزم. پاره تنم، جگر گوشه ام، نتیجه عمرم، امیدم را آزاد کنید. پاسخ مطالبات زنان زندان و پرونده، ساری نیست(برگرفته از گروه ندای زنان ایران).

– پدر آتنا دائمی فعال دفاع از حقوق زن، مدافع حقوق کودکان کار و خیابان و علیه اعدام در مورد تایید حکم سه و سال و هفت ماه بیشتر برای فرزندش میگوید:” در روزگارانی که سرزمین ما پر شده از دزد و مفسد اقتصادی و اختلاسگر، دیگر چه نیازی به انسانهایی امثال آتناهای من هست که آزاد باشند و موی دماغ مسولین تا به بی عدالتی اعتراض کنند. تا مبادا آبروی نداشته شون بر باد بره، اختلاسگرانی که خون مردم رو مکیدن، مفسدانی که با همان مال مردم وثیقه های چند صد میلیاردی میشوند و آزاد میشوند و به ریش ملت می خندند، افسوس در سرزمین ما کودکانی که بجای درس و تفریح و از کودکی خود لذت بردن باید برای گذران زندگی خود و خانواده و از نداری تن به هر کاری بدهند.از شیشه پاک کردن ماشین گرفته تا گل فروشی، واکس زدن کفش مردم، و یا دختر بچه هایی بخاطر طرز تفکر و اعتقادات غلط ما بزور پای سفره های عقد می نشینن، افسوس دختر ۲۴ ساله من بخاطر فعالیتهای صلح آمیز و خیرخواهانه و بجرم حمایت از همین کودکان باید جوانیش در زندان بگذرونه و به انواع و اقسام بیماری دچار بشه. کسیکه این همه بیماری رو در زندان دچار شده و برای حداقل درخواستی که برای درمان به مسولین زندان فرستاده میشود مخالفت می کنند و اجازه درمان داده نمیشود. بقول اسماعیل بخشی یکی از کارگران هفت تپه که درود می فرستم براش، گفت لعنت به این زندگی، که برای دفاع از حق‌وحقوق و حمایت از مردم مظلوم و کودکان کار باید بری گوشه زندان؟ اینست عدالت جمهوری اسلامی و مسولینی که دم از عدالت می زنند. انسانیت تنها واژه ای هست که ارزش بالیدن دارد، اگر دین ندارید انسان باشید و آزاده، درود بر آتنا عزیزم و آتناهای سرزمینم.

گفته های مسعود شرف الدین در مورد همسرش مریم محمدی، دل نوشته های فیروزه شرف الدین در مورد دخترش اسرین درکالی و سخنان حسین دائمی پدر آتنا، همه و همه مصادیق بارز احکام امنیتی را جلوی چشم میگذارند و این انسانیت است که در بیدادگاهای جمهوری اسلامی دارد به محاکمه کشیده میشود. این امنیت سرمایه داری حاکم است که در مبارزه مردم علیه توحش حاکم به خطر افتاده است. اما جامعه ایستاده و کوتاه نمی آید.

کارزار علیه امنیتی کردن مبارزات، کارزاری است اجتماعی. این کارزار علیه قوانین و کل دم و دستگاه دستگاه قضایی و سرکوب حکومت اسلامی که مستقیما در خدمت سرمایه داری دزدسالار حاکم است. با این کارزار جامعه دارد از حقوق پایه ای خود و از آزادی و برابری و حق اعتراض برای داشتن یک زندگی انسانی سخن میگوید. با این کارزار و شعارهای اعتراضی ای چون دزدان بیرونند، کارگران زندانند، جامعه دارد کل بساط چپاول و دزدی سرمایه داری حاکم را مورد تعرض قرار میدهد. و این چنین است که جامعه دست به ریشه برده است و میگوید سرمایه داری نمیخواهد، خواستار لغو استثمار و پایان یافتن فاصله عظیم طبقاتی موجود است و با این گفتمان ها دارد از دنیای بهتر نوید میدهد. وسیعا به این کارزار بپیوندیم و صدای آزادیخواهی و برابری طلبی باشیم.*

انترناسیونال ۸۳۳

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *