جدید ترین

راهی جز از کارانداختن ماشین کشتار و اعدام نداریم- مهران محبی

جمهوری اسلامی برای کاستن از فشارهای اعتراضی – اجتماعی‌ای که نفسش را به شماره انداخته، با جنون و ولع کم‌سابقه‌ای در ماه‌های اخیر دست به قتل و کشتار و اعدام زده است. این آخرین راهی است که رژیم به‌عبث برای به‌عقب‌راندن جامعه و نجات خود به آن متوسل شده است.
حکومت بیشتر از هر زمان دیگری از گذشته تاکنون زیر فشارهای خردکننده قرار گرفته و هیچ راه خروجی از بن‌بست‌هایش را در مقابل خود نمی‌بیند. همه درها به رویش بسته شده و همه بحران‌ها بر سرش آوار شده‌اند. در میدان تخاصمات، کشمکش‌ها و درگیری‌ها و جنگ‌افروزی‌های منطقه‌ای زمین‌گیر و ناتوان شده است. توان نظامی و تروریستی گروه‌های نیابتی‌اش مثل حزب‌الله و حماس تقریباً توسط ارتش اسرائیل ناکارآمد شده و خود نیز شدیداً تضعیف گردیده و علی‌رغم رجزخوانی‌های آبکی به موضع التماس از ترامپ سوق یافته است. اوضاع اقتصادی‌اش به طور بی‌سابقه‌ای بحرانی و در بن‌بست است و حتی خود سرانش هم به‌صراحت به ناتوانی در حل آن اعتراف می‌کنند.
سران رژیم با نگرانی و وحشت، وخیم بودن اوضاع حکومت را به یکدیگر نهیب می‌زنند. از وحشتناک بودن عواقب اوضاع اقتصادی و شرایط معیشتی جامعه برای حکومتشان صحبت می‌کنند که به اذعان خودشان چاره‌ای برای تقلیل و تعدیل اوضاع پیش رو ندارند.
حکومتشان در سطح بین‌المللی زیر فشارهای تازه‌ای قرار گرفته است. بعد از بسته‌شدن مرکز اسلامی هامبورگ و مسجد آبی، دولت آلمان در اعتراض به اعدام جمشید شارمهد شهروند دارای تابعیت آلمانی، همه کنسولگری‌های رژیم را تعطیل و مزدوران و تروریست‌های جا خوش کرده در آنها را اخراج کرد. در تعدادی از کشورهای اروپایی موضوع قراردادن سپاه در گروه‌های تروریستی قوت گرفته است. اعتراضات عمومی در سطح جهان علیه زن‌ستیزی جمهوری اسلامی در حمایت از اعتراض عریان آهو دریایی که اینک تحت شکنجه و تزریق داروهای مخرب بر اعصاب و روان در یکی از بیمارستان‌های روانی و تحت حفاظت شدید امنیتی بستری (بازداشت) است، جریان دارد.
رژیم از لحاظ سیاسی و انسجام درونی نیز تحت‌تأثیر مجموعه شرایط کلی داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی، به هم ریخته‌تر و شقه‌شقه‌تر شده و برخی از جراحات پنهان مانده مانند جایگزینی آینده خامنه‌ای سر باز کرده‌اند. باند خامنه‌ای مجتبی خامنه‌ای را از پستو بیرون آورده و در تقلای جا دادنش در ویترین رهبری آینده حکومت هستند. طبق آنچه که در افشاگری‌های کسی مانند پالیزدار از سرسپردگان خامنه‌ای، از قبل اختلافاتی میان بخشی از حاکمیت و آخوندها و آیت‌الله‌ها و همچنین سپاه بر سر جانشینی مجتبی خامنه‌ای وجود داشته است و در این اوضاع احتمال می‌رود به کشمکش‌های بسیار جدی‌تر منجر گردد.
در نتیجه مجموعه این اوضاع است که جنون قتل و اعدام جمهوری اسلامی به اوج رسیده و به روش‌های گوناگونن اعدام، تزریق داروهای مخرب اعصاب و روان و مجبور کردن معترضان به خودکشی، آدمکشی می‌کند تا جامعه را مرعوب سازد و خود را از سرنگونی نجات دهد.
در مدت کمتر از ۴ ماه از به ریاست‌جمهوری رسیدن پزشکیان صدها زندانی به جرائم عادی (ادعائی) دستگاه قضایی اعدام شده‌اند. در این کشتار روزانه، هر روز جان چندین نفر فقط در زندان‌ها گرفته می‌شود. همانطور که اشاره شد آهو دریایی همچنان زیر فشار و شکنجه روحی و تزریق داروهای ضد اعصاب و روانی‌کننده تروریست‌های با یونیفرم پزشکی در بیمارستان روانی است. در کمتر از ده روز گذشته دو نوجوان دانش‌آموز دختر زیر فشار مدیران مزدور مدارس به‌خاطر تن‌ندادن به قوانین ضد زن جمهوری اسلامی و رعایت‌نکردن حجاب دست به خودکشی زده و جان خود را از دست دادند. روز پانزدهم آبان “سهراب رضایی میرقائدی” از بازداشت‌شدگان انقلاب “زن، زندگی، آزادی” در شهرستان لالی در استان خوزستان خود را از پل پرت کرد و جانش را ازدست‌داد. گفته می‌شود در جریان بازداشت، داروهای ضد اعصاب به او تزریق کرده‌اند به‌طوری‌که بعد از آزادی وضعیت روحی مناسبی نداشته است. ۸ روز بعد از آن یعنی در روز ۲۳ آبان “کیانوش سنجری” دیگر زندانی سیاسی سابق در یک اقدام اعتراضی خودکشی کرد که به‌احتمال زیاد ناشی از اوضاع روحی‌ای بوده که هنگام بازداشت‌ها و شکنجه‌های درون زندان به آن دچار شده و نیز به‌خاطر ادامه فشارهای دستگاه‌های امنیتی بعد از آزادی‌اش، بوده است. کیانوش سنجری از زمان اولین سالگرد پس از واقعه سرکوب خونین دانشجویان در تیر ۱۳۷۸ تا زمان مرگش ۹ بار بازداشت و در سلول‌های انفرادی نگه داشته شده و مجموعاً دو سال زندانی بوده است.
علاوه بر موارد مذکور، جمهوری اسلامی که با انتخاب ترامپ به‌عنوان رئیس‌جمهور آمریکا بیشتر از گذشته خود را در تنگنا و زیر فشارهای اقتصادی می‌بیند. به‌موازات تحریم‌های اقتصادی احتمال تشدید حملات نظامی اسرائیل تحت حمایت‌های بیشتر ترامپ علیه تأسیسات هسته‌ای و مراکز نظامی و موشکی محتمل‌تر شده است. در نتیجه ممکن است حکومت اسلامی ناچار به پذیرش شروط تازه‌ای شود. همه این فشارها دستگاه قضایی جمهوری اسلامی را در زمینه ایجاد فشار و رعب بر جامعه از طریق صدور احکام اعدام گسترده برای زندانیان سیاسی و مخصوصاً علیه بازداشت‌شدگان در جریان اعتراضات خیابانی انقلاب “زن، زندگی، آزادی” فعال‌تر کرده است.
صدور احکام اعدام در همین روزهای اخیر برای وریشه مرادی و پخشان عزیزی زندانیان سیاسی محبوس در زندان اوین و ۶ جوان معترض بازداشت شده خیزش “زن، زندگی، آزادی” معروف به جوانان اکباتان نشانی از این اوضاع است. درحالی‌که پیش‌تر نیز برای ده‌ها زندانی سیاسی دیگر حکم اعدام صادر شده و حکم اعدام “مجاهد کورکور” به تأیید دیوان عالی هم رسیده است. با چنین اقداماتی جمهوری اسلامی در جهت گشودن راه نجاتی برای جان به در بردن خود می‌کوشد.
حکومت می‌داند توان ادامه اوضاع موجود را ندارد. می‌داند که گروه‌های تروریستی حماس و حزب‌الله دیگر توان ایفای نقش حائل در ایجاد تنش و درگیری نظامی را ندارند و ادامه تنش به جنگ رودررو کشیده خواهد شد و در نتیجه باتحمل شکست‌های سنگین‌تر نظامی، ضعیف‌تر و آبروباخته‌تر می‌شود. به همین خاطر حکومت اسلامی حالا بیشتر به فکر آن است که آتش‌بس صورت بگیرد و عراقچی صراحتاً پیام آمادگی برای کمک به ایجاد آتش‌بس در غزه و لبنان می‌فرستد. حکومت می‌داند که این عقب‌نشینی‌ها و کاستن از هارت‌وپورت و جنگ‌افروزی، در سطح داخلی و برای جامعه به معنای پذیرش شکست در نزاع‌های منطقه‌ای است و به جسارت و ارتقای روحیه انقلابی مردم برای به زیر کشیدنش کمک می‌کند.
ازاین‌رو، چنگ‌ودندان بیشتر نشان دادن از طریق سرعت‌بخشیدن به ماشین سرکوب و کشتار، تقلاهایی هستند که جمهوری اسلامی برای مقابله با اوضاع پیش رو در برنامه گذاشته است ولی موفق نخواهد شد.
تا همین حالا هم هر جنایت حکومت با اعتراض مردم مواجه شده است. اعتراضات علیه اعدام، سرکوب زنان و معترضان و جنگ‌افروزی‌های جمهوری اسلامی در سطح جامعه به طور روزافزون در جریان است و فضای اعتراضی و انقلابی جامعه سران رژیم را به وحشت انداخته و خطر “کله‌پا” شدن حکومتشان را به یکدیگر هشدار می‌دهند. اما بااین‌حال حاضر به متوقف کردن و حتی کند کردن ماشین کشتار و اعدامشان نیستند.
ما مردم ۴۵ سال است که مبارزات جانانه‌ای برای ازکارانداختن ماشین جنایت، قتل و کشتار این رژیم کرده و این مبارزات را همچنان به‌پیش می‌بریم. ما توانسته‌ایم جان تعدادی از انسان‌های آزادی‌خواه و انسان‌هایی که در چنگال جمهوری اسلامی گرفتار و در خطر اعدام و سنگسار بوده‌اند را نجات دهیم، ولی حکومت همچنان به جنایت و اعدام ادامه می‌دهد.
باید مبارزات و اعتراضات خود را علیه اعدام و کشتار و سرکوب، علیه به مراکز روانی بردن معترضان و تزریق داروهای مخرب اعصاب به آنها و علیه فشارهای روانی در مدارس بر دانش‌آموزان به‌خاطر رعایت‌نکردن حجاب و غیره که به خودکشی آنان منجر می‌شوند، گسترده‌تر و سراسری‌تر کنیم.
در اوضاع جاری بازنشستگان معترض یک پای این مبارزات در سطح جامعه هستند. وظیفه همه ما مردم آزادی‌خواه، ضد اعدام و ضد حجاب است که وسیعاً در تجمعاتشان شرکت کنیم و این عرصه از مبارزه را عمومی و سراسری کنیم. باید در تجمعات خانواده‌های زندانیان در خطر اعدام که سه‌شنبه‌ها هم‌زمان با کارزار سه‌شنبه‌های علیه اعدام زندانیان برگزار می‌گردند، شرکت کنیم و این اعتراض را قدرت ببخشیم و از هر طریق دیگر حکومت را ناچار به توقف ماشین کشتار و سرکوبش کنیم.
این ماشین کشتار را باید هر چه سریع‌تر از کار انداخت، در غیر این صورت جمهوری اسلامی همچنان تا آخرین لحظه عمر ننگینش خون خواهد ریخت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *