شعله های آپارتاید جنسیتی سحر را بکام خود کشید. آتشی که جان دختر آبی را گرفت شعله های همان آتشی است که چهل سال است برافروخته شده و جان و زندگی زنان و همه مردم را در کام خود گرفته است. سحر یکی از قربانیان آتش آپارتاید چهل ساله است.
مرگ سحر خدایاری تلنگری شد که یکبار دیگر توجه جامعه و افکار عمومی در بعد وسیعی متوجه مساله زن و آپارتاید جنسیتی در ایران گردد. مباحثات بسیاری در مدیای اجتماعی در این رابطه در جریان است. مطبوعات فارسی بین المللی به آن پرداخته اند. شخصیت های ورزشی و غیره به این واقعه عکس العمل نشان داد ه اند. موجی از خشم علیه قوانین ضد زن اسلامی و بویژه علیه ممنوعیت حضور زنان در استودیوم ها براه افتاده است. ابراز نفرت از قوانین ضد زن و همبستگی با زنان ایران از گوشه و کنار جهان، از سوی شخصیت های ورزشی زن از سوئد و اسپانیا و غیره تا تماشاگران بازی فوتبال ایران- هنگ کنگ فقط گوشه ای از این نفرت و اعلام همبستگی را نشان میدهد.
حکومت اسلامی سراسیمه دستگاه تبلیغاتی، اطلاعاتی، قضایی و امنیتی خود را برای کنترل و پس زدن این موج بکار گرفته است و از ارسال پیامک به روزنامه ها و برحذر داشتن آنها به پرداختن به این موضوع، تا داستان سرایی در باره علت مرگ سحر و نمایشات تلویزیونی و غیره به مقابله برخاسته است. فیفا که هر بار با انتقادات نیم بند خود التیماتوم های توخالی به جمهوری اسلامی داده است اینبار اعلام کرده است که هیئتی را برای بررسی حضور زنان در استادیوم ها به ایران خواهد فرستاد.
ایران تنها کشوری در جهان است که درب استدیوم های ورزشی آن بروی زنان بسته است. سحر قربانی همین مساله شد. این قانون ارتجاعی و عقب مانده و تبعیض آمیز باید ملغی شود. فیفا باید تحت بیشترین فشارها برای مقابله و عکس العمل قرار داده شود. در صورت عدم لغو این قانون و دیگر مقررات ضد زن در میادین ورزشی، ورزش ایران باید بایکوت شود. باید فشار حداکثری بر فیفا و حکومت آپارتاید جنسیتی را در دستور گذاشت. نباید اجازه داد از کنار این واقعه بگذرند.
آپارتاید جنیستی همانند آپارتاید نژادی از غیر انسانی ترین و زشت ترین جلوه های جهان ماست. آپارتاید نژادی در آفریقای جنوبی در نتیجه مبارزات مردم این کشور و حمایت گسترده مردم جهان در هم شکست. آپارتاید جنسیتی نیز باید در هم شکسته شود. مبارزه علیه قوانین ارتجاعی اسلامی و آپارتاید جنسیتی در داخل با جلب حمایت بین المللی میتواند ضربات کارسازی را بر ستون های حکومت ضد زن وارد کند و کمک کند تا زودتر کل بساط ارتجاع حاکم اسلامی از جامعه جارو شود. از اینرو کارزار “دیگر بس است” که اخیرا علیه آپارتاید جنسیتی در ایران توسط ده ها نفر از مدافعین سرشناس حقوق زنان ایران براه افتاده است و در میان آنها چهره های بین المللی و موثر دیده میشود بسیار با اهمیت است.
مرگ سحر خدایاری همه مردم را تکان داده است. تک تک مردم ایران از این جنایت به خشم آمده اند و چیزی کمتر از سرنگونی حکومت توحش اسلامی سرمایه داران و محاکمه سران آن مردم را راضی نخواهد کرد. اینکه چه روزی جامعه علیه حاکمین دزد و مرتجع و جنایتکار تماما بپا خیزد معلوم نیست، اما کل اوضاع جامعه نشان میدهد که چنین روزی دور نیست. و در آن روز نام سحر خدایاری بعنوان دختری که قربانی توحش حکومت شد مردم در سراسر این کشور گرامی خواهند داشت.*
خلیل کیوان
انترناسیونال ۸۳۳