انترناسیونال ۸۳۰
تا کنون ۲۱ نهاد مرکب از تشکلهای صنفی و گروهایی تلگرامی بازنشستگان و معلمان برای پیگیری خواستهایشان برای ساعت ده صبح روز ۴ شهریور به تجمع در مقابل وزارت کار فراخوان داده اند. استقبال از این حرکت اعتراضی گسترده است و اسامی تشکلها و گروههای تا کنونی که به این فراخوان پیوسته به قرار زیر است: شورای سراسری بازنشستگان ایران، اتحاد بازنشستگان، گروه صنفی بازنشستگان پارک شهر و پارک اندیشه، پیشکسوتان فرهنگی ایران، گروه صنفی پیشکسوتان بوشهر، گروه بازنشستگان فرهنگی تهران، گروه معلمان عدالتخواه، فقر نشستگان طبرستان، بازنشستگان بافنده سوزنی، بازنشستگان فلزکارمکانیک، اتحادیه فرهنگیان ودانش آموزان و دانشجویان وباز نشستگان کشور، گروه دانشجویان ودانش آموزان متحد ایران انجمن های صنفی معلمان در استانهای کرمانشاه، گیلان، مازندران، اصفهان و فارس، مجمع فعالان صنفی دولتی، فعالین صنفی البرز، فعالین صنفی آذربایجان شرقی، کمپین ده هزار نفری پیگیری منطقه جنگی بازنشستگان استان کرمانشاه.
اعتراض بازنشستگان به گران تر شدن روزافزون قیمتها و کاهش هر روزه قدرت خریدشان و به تبعیض و نابرابری و کل این بساط دزدسالار است. بیانیه های بازنشستگان هدف و خواستهای آنان در برگزاری این تجمع بزرگ سراسری را بیان میکنند. از جمله در بخشی از بیانیه شورای بازنشستگان ایران در بیان هدف و ضرورت این تجمع چنین آمده است:” اختلاسهای میلیاردی از جیب ما به یک پروژه سریالی تبدیل شده و یک درصدی ها چنگال خود را بر همه منابع زیستی ما فرو برده اند. بیکاری و تورم و گرانی برای ما غیرقابل تحمل شده ، گویا آنان ثروت ملی را ارث پدری خود دانسته و ما را به غلط و متوهمانه، میهمانان ناخوانده ای فرض کرده اند که هیچگونه حق و حقوقی نداریم. پس این ترازوی نامیزان را کسانی میزان خواهند کرد که تحت فشار روزافزون معیشتی به تنگ آمده و خوب میدانند که این زندگی پرمشقت، جهنمی تحمیل شده به اکثریت مردم جامعه است ،پس باید راه افتاد و کاری کرد که دستان مرگبار هزار فامیل، از منابع عمومی کوتاه گردد. اگر من وتو بخواهیم ، قطعا خواهیم توانست و این بساط ناعادلانه را برهم خواهیم زد!”. تاکید این فراخوان بر تجمع متحد وهمبسته علیه گرانی و سقوط معیشت است.
گروه اتحاد بازنشستگان نیز طی بیانیه ای تحت عنوان “فریاد بازنشسته، نان، رفاه، آزادی” به تجمع برای روز ۴ شهریور فراخوان داده است. در بخشی از این بیانیه چنین آمده است:” مسئولان و متولیان دولتی کماکان با توسل جستن به ابزار قدرت خود، فشاری مضاعف بر زندگی بازنشستگان وارد می کنند و سیاست در تنگنا قراردادن بازنشستگان را به اجرا می گذارند. ما به سیاستی که سطح زندگی و معیشت بازنشستگان را مورد تهاجم قرار می دهد معترض هستیم. باز هم متحد و یک صدا، مطالبات مسلم و قانونی ِ فراموش شده خود را فریاد می زنیم. این اوضاع اسفبار معیشتی – زیستی را نه شایسته شأن انسانی خود میدانیم و نه قابل تحمل می باشد.”.
در همین راستا فراخوان دیگر از سوی تشکل صنفی معیشتی بازنشستگان کشوری تحت عنوان”بازنشستگان و پیسکسوتان ما درد مشترکیم” منتشر شده است. در این بیانیه به فقر، گرانی، حقوقهای نجومی، بیمه ناکارآمد و بازداشت معلمان بخاطر اعتراضشان به سیستم آموزشی و ذغدغه معیشتی شان اعتراض شده و در بخش آخرش چنین آمده است:”پس پیشکسوتان و بازنشستگان رنجدیده برای گرفتن حق پایمال شده خود همراه شوید.”.
یک جنبه مهم تجمع سراسری بازنشستگان برای روز ۴ شهریور اعلام خواستهای روشن آنهاست. خواستهایی که دو وجه دارد. وجهی از آن خواستهای معیشتی آنهاست. از جمله بازنشستگان بر بالا بردن سطح حقوقها به بالای خط فقر هفت میلیونی و افزایش سالانه آن متناسب با نرخ تورم واقعی، تحصیل رایگان برای همه کودکان، درمان رایگان و بیمه کارآمد، تامین مسکن مناسب، بازگردانده شدن پولهای به سرقت رفته به صندوق های بازنشستگی و قرار گرفتن آنها تحت نظارت خودشان و تسهیلات فرهنگی، ورزشی و تفریحی برای تمام بازنشستگان تاکید کرده اند. طرح این خواستها از سوی بازنشستگان با تاکید بر حق داشتن زندگی ای انسانی یک پیشروی مهم در مبارزات آنان و کل جامعه است.
وجه برجسته دیگر بیانیه های بازنشستگان تاکید آنان بر آزادی های وسیع سیاسی در سطح جامعه از جمله به رسمیت شناختن تشکلهای مستقل موجود و داشتن حق تشکل، حق تجمع، حق اعتصاب و آزادی بیان فارغ از هر گونه امنیتی کردن است. بازنشستگان در کنار این خواستها خواستار آزادی بدون قید و شرط و بدون وثیقه کارگران، معلمان، دانشجویان و تمامی فعالین سیاسی شده اند. این چنین است که بار دیگر بازنشستگان پیشتاز مبارزه علیه فقر و بی حرمتی انسان و علیه سرکوب و زندان بوده و بر داشتن یک زندگی انسانی فارغ از هر گونه تبعیض طبقاتی تاکید دارند. بازنشستگان صدای اعتراض جامعه ای هستند که کل بساط سرمایه داری وحشی حاکم را دارند به چاش میکشند و با شعار معیشت، منزلت، حق مسلم ماست هر روز بیشتر به جلو گام بر میدارند. از مبارزات و خواستهای بازنشستگان باید وسیعا حمایت کرد.
ما مخالف طرح فاشیستی جمع آوری کودکان کار هستیم
این شعاریست که از سوی گروههای مختلفی از کوه نوردان علیه طرح فاشیستی جمهوری اسلامی و جمع آوری کودکان کار در شهرهای مختلف برافراشته شده است. این صدای اعتراض جامعه علیه فاشیست اسلامی و طرح های جنایتکارانه اش علیه کودکان کار این قربانیان سرمایه داری وحشی و فاشیست حاکم است. این حرکت ادامه کارزاری است که با طوماری تحت عنوان “نه به جمع کردن کودکان کار” به راه افتاد و نزدیک به دو هزار نفر آنرا امضاء کردند و ۵۲ نهاد مستقل دفاع از حقوق کودک به آن پیوستن. در رابطه با همین موضوع کمپین برای آزادی کارگران زندانی و نهاد کودکان مقدمند کارزاری جهانه اعلام داشته است که در زیر بخشی از بیانیه ای کارزار را میخوانید. به این کارزار بپیوندید و صدای کودکان کار در سطح جهان باشیم. : “ما بعنوان کمپین برای آزادی کارگران زندانی (Free Them Now ( و نهاد کودکان مقدمند همگام با این اعتراضات کارزار متوقف کردن طرح “جمع آوری” کودکان را در سطح جهانی اعلام کرده و بر نکات زیرتاکید دارند:
١- ما طرح غیر انسانی جمع آوری خشونت آمیز و اجباری کودکان در ایران را قاطعانه محکوم میکنیم. اجرای این طرح باید فورا متوقف شود.
٢- اجرای سیاست جمع آوری کودکان کار و خیابان، رد مرز کردن کودکان کار و خیابان افغانستانی، سیاستی تماما فاشیستی است و برابر با زیر پا گذاشتن کنوانسیونهای بین المللی در قبال حقوق کودک است. اجرای این سیاست از سوی جمهوری اسلامی تاکیدی بیشتر بر اخراج آن از سازمان جهانی کار و تمامی نهادهای بین المللی است.
٣- ما از کارزار معلمان برای حق تحصیل رایگان برای همه کودکان قاطعانه حمایت میکنیم. دولت در قبال زندگی و معیشت کودکان کار و خانواده هایشان مسئول است.
۴- همه کودکان مستقل از وضعیت خانواده و محل تولد و جنسیت و امثال اینها، باید از امکان واقعی تحصیل رایگان و زندگی امن و شاد برخورار شوند. کودکان نباید مجبور به کار برای تامین معیشت خود و خانواده هایشان شوند. وسیعا به این کارزار بپیوندید.”.
دزدی و رانت خواری تحت عنوان خصوصی سازی
سیستم اقتصادی رژیم اسلامی سیستمی متکی بر چپاول و دزدی و رانت خواری است. در این سیستم باندهای حکومتی تشکیل دهنده نهادها و باندهای مافیایی مستقیما اقتصادی و مالی هستند و ماشین دولتی ابزار حفظ و تداوم سلطه گری اقتصادی آنان بر گرده کل جامعه است. در این سیستم مقامات حکومتی خود از سرمایه داران کلان و مافیایی هستند که قوانین، دستگاه قضایی و کل بساط زندان و سرکوب و دم و دستگاه دولت را در خدمت دارند. این گونه است که اقتصاد عرصه رقابت باندهای مختلف حکومتی بر سر رانت خواری ها و چپاولگری هایشان بوده و مراکز قدرت نیز متعددند و یک نزاغ دائمی آنان با یکدیگر نزاع بر سر دزدی ها و چپاول هایشان است. بدین ترتیب دزدی، فساد و ارتشاء، ساختاری و جزئی جدا نشدنی از کارکرد اقتصاد این حکومت است. در این میان این زندگی و معیشت مردم است که دارد در چنگال مافیای اقتصادی حاکم و چپاولگری هایشان له میشود. در این سیستم نه فقط جنگلها و مزارع، نه فقط منابع نفت و ثروت های جامعه، بلکه دستمزد کارگران را به سرقت میبرند و این زندگی و معیشت مردم است که هر روز مورد غارت و چپاول قرار میگیرد. و این چنین است که استثمار به نقطه بی نهایتش رسیده و وحشی ترین و هارترین سرمایه داری بر اریکه قدرت است.
در برابر چنین سیستمی است که شعار علیه اختلاس ها، شعار علیه یک درصدی های حاکم و علیه بساط سرکوب و جنایتشان هر روز بیشتر به شعار کف خیابان تبدیل شده است. در برابر چنین سیستمی است که کارگر، معلم، بازنشسته، دانشجو و مردم معترض با شعارهای اعتراضی شان کل بساط سرمایه داری حاکم را به چالش میکشند و اعتراض علیه اختلاس ها و دزدی ها یک محور مهم اعتراضات آنان را تشکیل میدهد. و در همین راستاست که بازنشستگان در تدارک برای تجمعات اعتراضی بزرگشان کیفرخواست خود را علیه این بساط دزدسالار حاکم اعلام کرده اند. یک نمونه از این کیفرخواست ها بیانیه شورای بازنشستگان ایران تحت عنوان “خصوصی سازی ها وفلاکت عمومی در سایه ی دولتهای رنگارنگ!! ” است. بازنشستگان در این بیانیه همدستی کل باندهای حکومتی در دزدی ها و اختلاسگری ها و چپاول و زندگی شان را به چالش کشیده و عزم خود را برای برهم زدن این قرارِ ناعادلانه اعلام کرده و مینویسند:”همۀ جناحها به یک اندازه در لفت و لیسها سهیم بودهاند: خصوصی سازیها از “سردار سازندگی” کلید خورد! هپکو زمان «احمدی نژاد» غارت شد و هفت تپه زمان «روحانی». املاک نجومی با نظارت قالیبافِ «اصولگرا» نصیب اعضای شورای شهر شد! و رشت الکتریک سهم «اصلاحطلبان». صنعت پتروشیمی جولانگاه «موتلفهای»ها هست !
الان که ابعاد این موضوع بیشتر روشن شده ،در غیاب تشکل های صنفی واقعی و سرکوب جامعه، یک درصدی ها شرایطی فراهم کرده اند که حلقه های قدرت اعم از اصلاح طلب، اصولگرا و مستقل در همه نهاد ها و همچنین افراد با نفوذ نزدیک به این دایره قدرت، در یک توافق جمعی، به اموال دولتی و عمومی دستبرد زده و پروژه غارت و تملک این اموال را زیر پوشش خصوصی سازی استارت و برای رنگ و لعاب دادن و رسمیت بخشیدن و تضمین این چپاول، قوانینی را سرهم بندی کرده و با خیال راحت، آنچه را که در این سرزمین بعنوان اموال دولتی و غیر خصوصی بود ، بر بستر یک مناسبات متکی به رانت و نفوذ سیاسی، امنیتی، قضائی و بده بستان های متقابل ، به تملک خود درآوردند. صندوقهای ما بازنشستگان نیز که در کل ملک ومال ” خودیها” بوده ! گویا سهم ما بنا به اذعان مقسمین، قرار بوده که” لنگ یمنی و نون خشک باشد” !! ما این قرارِ ناعادلانه را بر هم میزنیم!ً
بیانیه ۱۱۱ معلم و عضو کانون های صنفی معلم در اعتراض به بازداشت ها
روز ۲۷ مرداد ۱۱۱ معلم و عضو کانونهای صنفی معلمان طی بیانیه ای در اعتراض به بازداشت ها خواستار آزادی بدون قید و شرط تمامی معلمان، زنان، کارگر، دانشجوین و فعالین سیاسی در بند شدند.
در این بیانیه معلمان اعتراض خود را به در بند بودن همکارانشان، به احضارها و پرونده سازیها و دور جدید سرکوبگریهای حکومت اسلامی اعلام کرده اند. در این بیانیه از جمله به نمونه های اخیر این دستگیری ها نظیر بازداشت هوشنگ کوشکی یکی از معلمان در لرستان و نیز دستگیری هاشم خواستار از معلمان معترض شناخته شده در خراسان در بیستم مرداد ماه همراه با تعدادی دیگر از فعالین اجتماعی اشاره شده است. این بیانیه یک اقدام سیاسی مهم است که در آن معلمان در برابر سرکوبگری های حکومت قد علم کرده و در آن بر دو خواست مهم زیر تاکید شده است:
“ما باور داریم تحصن، تجمع، اعتصاب و هر شکلی از اعتراض مدنی حق مسلم تمام شهروندان است و بخشی از آزادی های اجتماعی و حقوق شهروندی است. ما خواهان آزادی بدون قید و شرط تمام معلمان، زنان، کارگران و دانشجویان و فعالان سیاسی و مدنی از زندان هستیم که در یک روند ناعادلانه محاکمه و زندانی شده اند. ما معتقدیم اگر دادرسی عادلانه باشد بسیاری از زندانیان فعلی باید آزاد و دزدان و اختلاسگران و مسئولان فاسد زندانی گردند.”
این چنین است که جامعه با گفتمان آزادی های سیاسی پایه ای به جلو آمده و خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط زندانیان سیاسی میشود. این چنین است که جامعه متشکل و متحد علیه سرکوبگریهای حکومت ایستاده است.
ادامه بازداشت مریم محمدی و اسرین درکاله دو فعال دفاع از حقوق زن
مریم محمدی فعال و اسرین درکاله دو فعال دفاع ندای زنان ایران و سواد آموز کودکان کار و زنان خانه دارد به ترتیب در روزهای هفدهم تیر و ششم مرداد بازداشت شدند. آنها در بند عمومی زنان در اوین بسر میبرند. در رابطه با دستگیری آنها در گروه تلگرامی ندای زنان ایران چنین آمده است: “این دو فعال حقوق زنان و از اعضای “ندای زنان ایران” به جرم خواسته های انسانی و ابراز حقوق شهروندی خود روزها و هفته هاست که در زندان اوین بسر میبرند. خواسته های این دو فعال اجتماعی شامل: -درخواست رفع تبعیض جنسیتی و نابرابری برای زنان، درخواست هویت شهروندی برابر، رفع تفکیک جنسیتی، درخواست لغو خشونت علیه زنان و ایجاد امنیت در برابر وقوع تعرض و خشونت، لغو حجاب اجباری، حفظ حرمت و شان انسانی زنان، درخواست بیمه رایگان و کارآمد برای همه، درخواست تحصیل رایگان برای همه بوده است.”. ندای زنان ایران با درج این پست و اعلام اینکه پاسخ مطالبات زنان پرونده سازی نیز و حنبش مطالباتی زنان یک واقعیت عظیم اجتماعی است بر آزادی فوری و بدون قید و شرط مریم محمدی و اسرین درکاله تاکید کرده است. در کنار ندای زنان ایران بایستیم و خواستار آزادی فوری مریم محمدی و اسرین درکاله و تمامی زندانیان سیاسی شویم.*