انترناسیونال 808
اخیرا حسن روحانی رئیس جمهور اسلامی گفت که “مبارزه با قاچاق در مرزهای جنوب را به سپاه سپردیم اما از دستشان در میرود”. این گفته عکس العمل سران سپاه پاسداران در اعتراض به روحانی را در پی داشت که وجود قاچاق گسترده در مرزها را انکار کردند و مدعی شدند که همه چیز تحت کنترل است. راست میگویند چیز چندانی از دستشان در نمیرود. کل قاچاق در دست خودشان است! روحانی نیز این را میداند که قاچاق در ایران یک روال هدایت شده و پذیرفته شده دولتی است. امروز همه کس بر این امر آگاه است که جمهوری اسلامی یک حکومت و دولت متعارف به مفهومی که میشناسیم نیست. بلکه همانطور که بارها تاکید کرده ایم و نشان داده ایم یک حکومت سرمایه داران مافیائی است. یعنی در قلمروهای مختلف دارودسته هایی حاکمیت میکنند و این دار و دسته ها بشدت با هم رقابت و تخاصم و جنگ و دعوا دارند. به شیوه همه جریانات مافیائی حیات اقتصادی این حکومت اساسا با قاچاق میچرخد. یعنی یک سیستم سرمایه داری نوع مافیائی حاکم است. حرف روحانی اعتراض به کل سیستم قاچاق نیست بلکه جزئی از دعواها بر سر سهم بخشهای مختلف از قاچاق است که سالهاست میان دولت و سپاه جریان دارد. کشاکش بر سر قاچاق و در آمدهای عظیم حاصل از قاچاق کالاهای مختلف از جمله مواد مخدر یک دعوای داغ و حاد و قدیمی در جمهوری اسلامی است. همه بیاد می آورند که احمدی نژاد در جریان همین رقابتها بر سر قاچاق سپاه پاسداران را “برادران قاچاقچی” خطاب کرد. و این اسم روی پاسداران ماند. در جریان همین دعواها شماری از قاچاقچی ها و میلیاردرهای متعلق به باند احمدی نژاد به محاکمه کشیده شدند و حتی اعدام شدند که یکی از آنها مه آفرید امیر خسروی بود که سال ٩٣ خیلی سریع اعدام شد. و دیگری بابک زنجانی است که مدتهاست زیر اعدام است. محاکمه اینها هم جزئی از این دعوای باندهای مافیائی درون حکومت است.
کلا حکومت اسلامی یک حکومت متکی به چپاول وقاچاق است. به دلیل سیاستها و انزوای بین المللیو بحران سازیهایش، مراوده رسمی و قانونی این حکومت با دنیا محدود است و بیشتر اقتصادش بر اساس چپاول داخلی و سیستم قاچاق در مرزها میچرخد. فعلا به آنچه در مرزها میگذرد اشاره داریم. مصادره و دزدی غارت مستقیم اموال و دارایی های مردم به بهانه های مختلف و بالا کشیدن دستمزدهای زیر خط فقر کارگران و امثال اینها در بحثهای جداگانه ای مورد بررسی قرار گرفته است.
گزارشهای مختلف حاکی از این است که سپاه پاسداران در مناطق مختلف بیش از ١٠٠ اسکله بارگیری دارد که از آنجا مواد مخدر خارج میکند و کالاهای قاچاق وارد میکند و پولهای عظیم و نجومی ای از قبل این خرید و فروش قاچاق به جیب میزند. یک گزارش میگوید تنها در استان هرمزگان بیش از ٤٠ اسکله غیر رسمی در دست سپاه پاسداران وجود دارد که کالا و مواد قاچاق میکنند. نه فقط در جنوب بلکه در شمال و غرب و شرق کشور نیز پایانه های دریائی و زمینی توزیع کالاهای قاچاق متعلق به پاسداران فعالانه دارند کار میکنند. یک مشکل دولتهای همسایه ایران با جمهوری اسلامی همین مساله انواع و اقسام قاچاق است که نا امنی شدیدی را بر مرزها حاکم کرده است. نه فقط بنادر و اسکله های زمینی، بلکه سپاه پاسداران از فرودگاههای نظامی متعددی نیز برای قاچاق کالا و مواد به کشورهای مختلف استقاده میکند. حتی این حکومت از قاچاق مواد مخدر بعنوان یک سلاح علیه رقبای سیاسیش استفاده میکند و با صدور وسیع مواد مخدر به برخی کشورها سعی میکند دولتهایشان را ناچار به سازش و همکاری کند. لاریجانی مدتی پیش تهدید کرد که اگر اروپا سیاستهای کنونیش علیه اعدام در ایران را ادامه دهد ما صدور و قاچاق هروئین و مواد مخدر به این کشورها را آزاد میکنیم!
بطور واقعی این فقط سپاه پاسداران نیست که مشغول قاچاق است. خود باندهای دولتی نیز از کانالها و بنادر و فرودگاههای رسمی برای انواع قاچاق استفاده میکنند. فاکتها بسیار زیاد و بسیار تکان دهنده و باور نکردنی است. در این زمینه کشاکشها و رقابتها و دعواها نیز مدام جریان دارد و حادتر میشود و سخن روحانی نیز جزئی از دعواهای میان سپاه و دولت بر سر کنترل قاچاق و درآمدهای حاصل از آنست.
نکته دیگری که باید توجه داشت اینست که حکومت قاچاق و سیستم اقتصادی قاچاق نمیتواند برای مدت زیادی دوام بیاورد و الان میشود گفتبه ته خط رسیده و دیگر کار نمیکند. بحران اقتصادی عمیقی کل سیستم جمهوری اسلامی را فرا گرفته است. گرانی و بحران و بن بست اقتصادی هرروز بیشتر و عمیق تر میشود و جمهوری اسلامی راه حلی برای برون رفت از این بحران ندارد. بدون تردید تا زمانی که جمهوری اسلامی بر سر کار است این بحران و بن بست اقتصادی عمیق تر و مهلک تر خواهد شد و عوارض آن فشار سنگین تری را بر گرده کارگران و مردم میگذارد. بیکاری، قیمتهای نجومی و گرانی فزاینده، رکود اقتصادی و نپرداختن دستمزدها و رشوه خواری و فساد اقتصادی و اداری جزء جدایی ناپذیر این سیستم است و زندگی اکثریت مردم را با مشقت و رنج و فشارهای زیاد همراه کرده است.
اعتراضات و مبارزات و اعتصابات کارگران و بخشهای مختلف مردم در اعتراض به این چپاول و بحران گسترده که زائده این سیستم است هرروز در جامعه جریان دارد و در ماههای اخیر نمونه های برجسته ای نظیر اعتصابات و اعتراضات کارگران نیشکر هف تپه، فولاد اهواز، پتروشیمی ها و بخشهای دیگر کارگران را شاهد بوده ایم. این اعتراضات علیرغم دستگیری فعالین و رهبران کارگران یک ذره فروکش نکرده و برعکس رو به گسترش است.
کل این وضعیت حکومت اسلامی را در بن بست جدیو کشنده ای قرار داده است. با وجود جمهوری اسلامی راهی برای برون رفت از این وضعیت وجود نخواهد داشت. نجات جامعه از این بحران و بن بست و سیستم سرمایه داری مافیائی و چپاولگر، بدون تردید در گرو به زیر کشیدن جمهوری اسلامی و کل سیستم حاکم است. فضای جامعه بیانگر اینست که بخش قابل توجهی از مردم آشکارا به این نتیجه رسیده اند و به اشکال مختلف و باجسارت و از خود گذشتگی بسیار در این جهت یعنی خلاص شدن ازشر جمهوری اسلامی تلاش و مبارزه میکنند.*