هفته گذشته، هفته اعتراضات هزاران کارگر در نیشکر هفته تپه، گروه ملی و در معادن ذغال سنگ کرمان و در مراکز مختلف کارگری بود. هفته گذشته هفته دو روز اعتصاب قدرتمند معلمان با پرچم تحصیل رایگان برای همه کودکان و برای خواستهایشان بود. هفته گذشته، هفته ادامه اعتراضات گسترده رانندگان کامیون با خواست آزادی ٢٦٢ راننده اعتصابی به عنوان اولین خواستشان بود. هفته گذشته در کنار وضعیت پرتلاطم جامعه، هفته ای بود که شتاب حرکت اوضاع را نه فقط بسوی اعتصابات سراسری بلکه بسوی تحولی بنیادی تردر کل جامعه برای رهایی شدن از کل جهنم اسلامی را جلوی چشم همگان گذاشت. نگاهی به اتفاقات مهم اعتراضات کارگری در هفته گذشته داشته باشیم.
ملی، هفت تپه، اتحاد، اتحاد
٦ هزار کارگر نیشکر هفت تپه از چهاردهم آبانماه بخاطر خلف وعده های مدیریت، تعویق پرداخت سه ماه مزد و دزدی های پشت پرده در کارخانه که عملا تولید را به رکود کشانده و امنیت شغلی کارگران را به خطر انداخته است، در اعتراضند. روزهای ٢٢ ، ٢٣ و ٢٤آبان این اعتراضات به بیرون از کارخانه کشیده شد و نقطه اوجی در مبارزات کارگران نیشکر هفت تپه بود. از جمله یک اتفاق مهم در تجمع اعتراضی آنان در مقابل فرمانداری، در روز ٢٢ آبانماه، سردادن شعارهای “ملی، هفت تپه، اتحاد، اتحاد”، “ملی، هفت تپه، کارگران متحد” بود. این شعارها ربط واقعی اعتراض کارگران هفت تپه را به اعتراض کارگران در گروه ملی و دیگر بخش های کارگران و کل جامعه بیان میکرد. بویژه در شرایطی که زنجیره ای از اعتصابات در میان بخش های مختلف کارگری و مردم در جامعه به راه افتاده و جامعه بسرعت بسوی اعتصاب سراسری خیز برداشته است، سردادن این شعارها از سوی کارگران نیشکر هفت تپه، فراخوانی به کل کارگران و کل جامعه است. این اتفاق در این هفته اعتراضات کارگران در نیشکر هفت تپه را به یک اتفاق سیاسی مهم در کل جامعه تبدیل کرد و بطور واقعی در مقابل جنبش کارگری و کل جامعه راه نشان داد.
اتفاق مهم دیگر دراعتراضات این کارگران در روز ٢٣ آبان روی داد. در این روز کارگران نیشکر هفت تپه در صف چند هزار نفره و با فریاد “مرگ بر ستمگر، زنده باد کارگر” راهپیمایی کردند و برای دومین روز مقابل فرمانداری دست به تجمع زدند. حضور پر رنگ خانواده ها در این تجمع و سخنرانی همسر یکی از کارگران در میان کف زدن کارگران از لحظات شورانگیر اعتراضات کارگران هفت تپه و میتوانم بگویم فراموش نشدنی در جنبش کارگری بود. او در صف رهبران کارگران ایستاد و با صلابت سخن گفت. او از اینکه چگونه توانستند در سال گذشته با مبارزاتشان سه ماه مزد پرداخت نشده شان را نقد کنند و افشار که یکی از سرکردگان دزدیهای پشت پرده در هفت تپه است را بیرون کنند، سخن گفت و در میان کف زدن ممتد کارگران با تاکید بر اینکه باید کارخانه از بخش خصوصی پس گرفته شود و به خواستهایشان پاسخ داده شود، از همه تشکل های کارگری و كارگرانى كه مثل این کارگران سفره شان خالى است خواست که به اعتصات بپيوندند. صحبت های او در این جمع حقیقتا جلوه باشکوهی از نقش خانواده ها در اعتراضات کارگری را به نمایش گذاشت. این اتفاق در هفته گذشته بیش از بیش بر نقش خانواده ها در اعتراضات کارگری که خود مستقیما در مسایل و مشکلات کارگران سهیمند، تاکید گذاشت. بویژه در شرایطی که محیط های کارگری از اعتراض میجوشد و جامعه چنین در تلاطم است و شرکت خانواده های کارگری در اعتراضات فاکتور مهمی در قدرتیابی این مبارزات است، بیش از پیش به یک ضرورت تبدیل شده است. حضور فعال خانواده های کارگران در اعتصاب نیشکر هفت تپه به این لحاظ نیز گام دیگر جنبش کارگری را به جلو برد و به کل کارگران راه نشان داد.
و اتفاق دیگر در روز ٢٤ آبان روی داد. در این روز کارگران صف راهپیمایی کارگران نیشکر هفت تپه په با شعارهایی چون “نترسید، نترسید، ما همه با هم هستیم”، “نه تهدید، نه زندان، دیگه فایده نداره”، “سوریه را رها کن، فکری به حال ما کن”، “یک اختلاس کم بشه، مشکل ما حل میشه”، کل بساط چپاول و سرکوب سرمایه داری حاکم را به چالش کشیدند. در این روز صف راهپیمایی کارگران هفت تپه به بازار رسید و شعار “مردم شوش، حمایت، حمایت”، در شهر طنین انداخت و جلوه دیگری به این شهر داد. یک شعار دیگر کارگران هفت تپه شعار “فولادی با غیرت، تشکر، تشکر” بود که در پاسخ به پیام همبستگی کارگران گروه فولاد اهواز سرداده شد و صحنه جالبی از اتحاد طبقاتی کارگران را به نمایش گذاشت.
آخرین و مهمترین اتفاق درنیشکر هفت تپه، گذاشتن سنگ بنای شوراهای مستقل کارگری است. در اعتراضات نمایندگان منتخب شورای مستقل کارگران، به میا ن کارگران می آیند، گزارش میدهد و با اعلام اینکه تصمیم گیرنده نهایی خود کارگران هستند، مکان واقعی شوراهای کارگری به عنوان ابزار اعمال اراده کارگری را به نمایش می گذارند. اکنون اعتراضات ٦ هزار کارگر نیشکر هفت تپه با اتکاء به چنین قدرت و نیرویی به جلو میرود و پیشاپیش جنبش کارگری به حرکت در آمده است. زنده باد شوراهای سراسری کارگری.
نه تهدید، نه زندان، دیگر فایده ندارد
دور جدید اعتراضات کارگران گروه ملی فولاد اهواز از نوزدهم آبانماه آغاز شده است. تجمع اعتراضی هر روزه آنان و مارش آنها در خیابانهای شهر و شعارهای کوبنده شان، فضای شهر را به تحرک در آورده است. اعتراض این کارگران به از کار افتادن بخش هایی از خطوط تولیدی و خطر بیکار شدن آنها از کار، تعویق پرداخت دستمزدها و به کل بساط دزدسالاری در کارخانه است.اعتراضات کارگران گروه ملی همگام با نیشکر هفت تپه، میشود گفت که فضای کل جنبش کارگری را متفاوت کرده است. بدنبال تجمع روز ٢٢ آبانماه کارگران هفت تپه و سردادن شعار” ملی، هفت تپه، اتحاد، اتحاد”، کارگران گروه ملی با شعار “فولاد، هفت تپه، اتحاد”، پیام همبستگی آنان را پاسخ دادند. این شعار بطور واقعی پیامی به کل کارگران بود و چهره جدیدی به مبارزات این کارگران داد . یک اتفاق دیگر در مبارزات چند روزه کارگران گروه ملی فولاد اهواز تجمع آنان در مقابل دادگستری در چهارمین روز اعتراضشان و سر دادن شعار “نه تهدید، نه زندان، دیگه فایده ندارد” بود. در شرایطی که حکومت اسلامی تلاش میکند به سرکوبگری هایش شدت دهد تا بلکه ذره ای از تلاطم جامعه بکاهد، کارگر گروه ملی در مقابل دادگستری این حکومت تجمع میکند و چنین شعاری را میدهد. جالب اینجاست که عین این شعار را کارگران در هفت تپه نیز سر دادند. با این شعارها کارگران بطور واقعی دارند کل دستگاه قضایی و بساط سرکوب و جنایت حکومت را به چالش میکشند. با این شعار کارگران گروه ملی عزم راسخ خود را برای پیگیری خواستهای و مطالباتشان اعلام داشتند. اعتراض کارگران گروه ملی و شعارهای کوبنده آنها نمایشی از فضای کل جامعه است. این حرکت اعتراضی به دستگاه قضایی و کل بساط سرکوب و جنایت حکومت است. این حرکت در عین حال اعلام عزم راسخ کارگران برای پیگیری مبارزاتشان است.
دو روز اعتصاب قدرتمند معلمان برای خواستهایشان
روز های ٢٢ و ٢٣ آبان معلمان در سطحی سراسری و در پاسخ به فراخوان شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان، دست از کار کشیدند و در دفاتر مدارس به تحصن نشستند و دامنه این اعتصاب به حدود ۷۵ شهر رسید. فراخوان این اعتراض علیه گرانی و تورم و با خواست تحصیل رایگان برای همه کودکان توانست اعتراض معلمان را بیش از بیش به اعتراضات کل جامعه پیوند دهد و ابعادی اجتماعی پیدا کند. در همین راستا فراخوان شورای هماهنگی خطاب به خانواده ها و دانش آموزان با خواست تحصیل رایگان برای همه کودکان بود و توانست پاسخ بگیرد.
یک وجه مهم دیگر این اعتصاب سازمانیافتگی آن بود که بار دیگر الگویی از یک اعتصاب سراسری را در مقابل کل جامعه قرار داد و تجارب درخشانی از خود به جا گذاشت. برای مثال بدنبال فراخوان شورای هماهنگی به این دو روز اعتصاب اخطاری، کانون های صنفی معلمان از شهرهای مختلف به آن پیوستند. در این فاصله گروههای تلگرامی معلمان به مکانی برای تصمیم گیری بر سر خواستها و پیشبرد قدرتمند این اعتصاب تبدیل شدند. و در بستر این گفتمان سازی ها معلمان خواستهایشان را بصورت پوسترهای زیبایی نوشتند و به کمک مدیای اجتماعی به درون جامعه بردند. همچنین در جاهایی معلمان دانش آموزان خود را جمع کردند و کوشیدند که علت اعتراضشان را به آنان توضیح دهند و با تاکید بر حق داشتن یک آموزش رایگان و با کیفیت برای همه کودکان، دانش آموزان و خانواده هایشان را همراه خود کنند. بعد از اعتصاب نیز به یمن وجود مدیای اجتماعی گزارشات تصویری حرکت اعتراضی آنها از صدها مدرسه در استانهای مختلف وسیعا پخش شد و این موفقیت برای معلمان و برای کل جامعه به ثبت رسید.
نکته آخر اینکه این بار نیز معلمان با خواستهای روشنی به میدان آمدند و خواست تحصیل رایگان برای همه کودکان، همچنان در راس خواستهایشان درخشید. خواستهای دیگر معلمان عبارت بودند از پایان دادن به امنیتی کردن مبارزات و آزادی معلمان زندانی، افزایش حقوقها به بالای خط فقر ٦ میلیونی، درمان رایگان، لغو مدارس خصوصی و پایان دادن به کالایی شدن آموزش و داشتن حق تشکل که بر روی کاغذ نوشته هایی که در تحصن خود در دست داشتند، میشد آنها را دید.
طرح “معلم تمام وقت” ، طرح بردگی معلم
یک موضوع مهم اعتراض معلمان در اعتصاب دو روزه ٢٢ و ٢٣ آبان، خواست لغو “طرح معلم تمام وقت” بود. هدف این طرح اضافه کردن ساعات کار معلم و رساندن سقف آن به ٣٠ ساعت کار در هفته است و این تعرضی گسترده به زندگی و معیشت معلمان است. با این کار اسثتمار شدت می یابد و کیفیت آموزش از وضعیت امروز نیز پایین تر خواهد آمد. جمهوری اسلامی این طرح را در دستور گذاشته است چون دهها هزار معلم کمبود دارد و میخواهد برای تامین این نیرو هزینه ندهد. و به جای استخدام نیروی جدید و به جای رسمی کردن معلمان حق التدریسی که سالهاست برای تغییر موقعیت استخدامی خود اعتراض میکنند و جوابی نگرفته اند، از معلمان بیگاری بکشد. معلمان در برابر این طرح برده وار ایستاده اند. برای روشن شدن موضوع بد نیست کمی به چگونگی تخصیص ساعات کار معلم و سابقه این طرح اشاره کنم.
ساعت کار هفتگی معلم بر اساس ساعت کار او در مدرسه و نیز ساعات مورد نیاز برای کار در خارج از کلاس درس جهت آمادن کردن ماتریال آموزشی و اموراتی چون تصحیح اوراق امتحانی و کارهایی دیگر از این دست تعیین شده است. ماجرا از این قرار است که از زمان نخست وزیری موسوی تحت عنوان نیاز شرایط جنگی ساعات کار معلم در مدرسه از ٢٢ ساعت به ٢٤ ساعت افزایش یافت. با این تبصره که قرار بود بابت این دو ساعت به او اضافه کاری تعلق گیرد. اما ساعت کار معلم عملا به ٢٤ ساعت تبدیل شد، بدون اینکه پولی به او تعلق گیرد و هم اکنون بسیاری از معلمان بازنشسته و معلمانی که شاغلند بابت آن همچنان طلبکارند. اکنون حکومت اسلامی با جلو آوردن دوباره “طرح معلم تمام وقت” در نظر دارد ساعات کار هفتگی معلم در مدرسه را به ٣٠ ساعت برسد. این تصمیم ساعت کار معلم را با توجه به ساعات کارش در خارج از کلاس درس، عملا به بیش از ٤٥ ساعت در هفته افزایش میدهد و این یک فشار سنگین بر گرده معلم است. بگذریم که کار در کلاسهای شلوغ و بالاتر از حد استاندارد آموزشی، کار در مدارسی محروم از حداقل امکانات آموزشی و نا امن بر سختی کار معلمان در مدارس صد چندان می افزاید. خصوصا اینکه یک وجه مهم کار معلم بعد انسانی آنست و از همینرو شغل معلمی بعنوان یکی از مشاغل سخت و سنگین در ردیف کار در معادن قرار گرفته است. حال در شرایطی که فقر و فلاکت در جامعه بیداد میکند، سر و کار داشتن هر روزه معلم با کودکانی که به خاطر گرسنگی قرار و آرامی ندارند، کار معلم با فشارهای سنگین روحی نیز همراه میشود. بدین ترتیب میتوان تصور کرد که با اضافه شدن ساعت کار معلم در مدرسه چه بر سر شرایط کار و زندگی او و بر سر آموزش و پرورش خواهد آورد. طرح “معلم تمام وقت” بطور واقعی طرح به بردگی کشاندن معلم و تشدید فشار بر شرایط کار و زندگیش است. معلمان به این بردگی تن نخواهند داد.