خیزش انقلابی مردم همچنان به جلو میرود. به میدان آمدن “دختران خیابان انقلاب” مرحله جدیدی در این خیزش بود. جنبشی که اعتراض کل جامعه علیه کل بساط آپارتاید جنسی و سیستم چپاول و جنایت حاکم را به چالش میکشد. در متن این شرایط جنبش اعتراضی کارگری در ابعادی گسترده تر و با گامهایی استوار تر به جلو میرود و شکل و چهره متفاوتی بخود گرفته است. در این اعتراضات دیگر بحث بر سر صرفا تجمع و اعتصاب برای خواستهای فوری همین امروز نیست. بلکه کارگران با شعارهای اعتراضی خود کل بساط دزدسالاری و توحش سرمایه داری حاکم را به چالش میکشند. از جمله در این اعتراضات شاهدیم که کارگران کمباین سازی تبریز در برابر سرقت دستمزدهایشان خود وارد عمل مستقیم شده و با راه اندازی کارخانه و فروش اموال آن میکوشند طلبهایشان را نقد کنند و حق و حقوقشان را از حلقوم یک مشت دزد و چپاولگر بیرون بکشند. در این اعتراضات کارگران دیگر منتظر وعده های کارفرمایان و تصمیمات این مقام و آن مقام دولتی نمیشوند. بلکه با قدرت مبارزه شان وارد عمل شده و میکوشند حق و حقوقشان را بگیرند. عمل مستقیم کارگری که خصلتی تعرضی و سیاسی دارد در واقع بازتاب شرایط انقلابی است. کارگر هفت تپه در پاسخ به زورگویی های کارفرمایان میگوید “این کارخانه ثمره کار من و پدران من است و ما دیگر از شما دستمزمان را نمیخواهیم، ما این بردگی را قبول نمیکنیم. بروید کنار تا خود تولید را به دست گیریم”. و بعد نیز علیرغم یورش نیروی سرکوب رژیم، کارگران به اعتراضاتشان ادامه داده، و در حرکتی متحدانه به عنوان صاحبان اصلی تولید، جلوی خروج شکر را میگیرند و میگویند با فروش آنها میتوانند مزدشان را نقد کنند. و یا در جایی چون کمباین سازی تبریز کارگر میرود و کارخانه را به راه می اندازد. روشن است که با این کار کارگر توهمی به این ندارد که گویا با راه اندازی کارخانه قرار است کارخانه سود آور شود و کارگران کارخانه بتوانند با سود آن امرار معاش کنند. آنهم در اوضاعی که اقتصاد حکومت اسلامی به بن بست کامل رسیده و چنین از هم پاشیده است. بلکه این یک اقدام تعرضی و سیاسی از جانب کارگر و عمل مستقیم کارگری علیه چپاول و غارت سرمایه داری حاکم است که مختص شرایط انقلابی است.
از سوی دیگر در اعتراضات کارگری ما شاهد مبارزه قدرتمند در هپکو هستیم که در آن کارگران در وسط شهر اراک مارش میروند و زنجیره انسانی درست میکنند.
در سطحی دیگر میتوان به نمونه فراخوانهای از قبل اعلام شده کارگران برای برپایی تجمع در این شهر و آن شهر برای پیگیری خواستهایشان و تدارک تجمعات اعتراضی کارگری اشاره کرد. نمونه های درخشان آن در همین دو هفته اخیر تجمعات اعتراضی کارگران کیان تایر، بازنشستگان صنایع فولاد و کارگران راه آهن در شهرهای مختلف کشور در سطح سراسری است. در کیان تایر کارگران در هفدهم بهمن ماه در مقابل وزارت صنعت با شعار نترسید، نترسید، ما همه با هم هستیم، با همان شعاری که در خیابان سر داده شد، با قدرت مقابل سرکوبگران حکومت ایستادند و قرار تجمع بعدی خود را گذاشتند. و بالاخره شعارهای اعتراضی کارگران در مبارزاتشان است. از جمله کارگری که بخاطر دستمزد معوقه اش به خیابان می آید، با شعارهایی چون حقوقهای نجومی، فلاکت عمومی، یک اختلاس کم بشه، مشکل ما حل میشه، یک اختلاس کم بشه، مسکن ما حل میشه اعتراضش به حقوقهای نجومی، به دزدی ها و به تبعیض و نابرابری بیان میکند. این چنین است که کارگران با گامهای استوار به جلو آمده و پرچم انقلاب را علیه کل جامعه بدست میگیرند و اعتراض کل جامعه را نمایندگی میکنند. برای روشن شدن بحث با تقضیل بیشتری به نمونه های شورانگیری از این اعتراضات در روزهای اخیر اشاره میکنم .
سه نمونه درخشان از اقدام مستقیم کارگری
تقریبا از حدود سه ماه قبل کارخانه کمباینسازی تبریز به تعطیلی کشیده شده است. کارگران این کارخانه دستکم ۲۰ ماه مزد طلب دارند. در این مدت کارگران بارها تجمع کردند و پاسخ نگرفتند. در ادامه این اعتراضات کارگران با راه اندازی کارخانه و فروش ضایعات آن برای تولید کمباین دست به کار شده و با این کار توانستند بخشی از مطالبات کارگران را به صورت علیالحساب پرداخت کنند و با باقیمانده پولی که با فروش ضایعات برای آنان باقیمانده بود، برای تولید دو دستگاه کمباین مواد اولیه خریداری کردند تا با فروش آنها بخش دیگری از مطالبات کارگران را در آستانه سال نو تامین کنند. با این کار کارگران کمباین تبریز دیگر منتظر پاسخ مدیریت و مقامات حکومتی نماندند. بلکه خود مستقیما وارد عمل شده و مزد به سرقت رفته شان را نقد میکنند. و همانطور که اشاره کردم این نه یک اقدام اقتصادی برای حل معضل سودآوری کارخانه، بلکه یک اقدام تعرضی و سیاسی از جانب این کارگران است. این عمل مستقیم کارگری است و مهر اوضاع سیاسی امروز جامعه را دارد. کارگران کمباین سازی تبریز با کار خود به کل کارگران که بخش عظیم آنها دستمزدهایشان ماههاست به سرقت رفته و با معضل دستمزد پرداخت نشده روبرو هستند، راه نشان دادند. نکته مهم اینجاست که آنچه در کارخانه کمباین سازی تبریز اتفاق افتاده است، روندی است که شروع شده و محیطهای کارگری را به تکان در آورده است.
نمونه دیگر این اتفاق در هفت تپه روی داد که جلو تر اشاره کردم. کارگران هفت تپه مدتیست که در اعتراض به تعویق پرداخت دستمزدها و نوع قراردادهایشان و وضعیت نابسامان زندگی و کار خود در اعتراضند. در این رابطه این کارگران بارها دست به اعتصاب زده و تمامی بخش های آن وارد اعتصاب شدند، تجمع کردند، همراه با خانواده هایشان جاده بستند، با مقامات مسئول به مذاکره نشستند، قدم به قدم مدیریت را عقب راندند، اما هر بار با خلف وعده کارفرما و مقامات مسئول روبرو شدند. در هفته ای که پشت سر گذاشتیم، دور جدید اعتراضات کارگران هفت تپه بود. در ششمین روز این دور از اعتراضات کارگران هفت تپه، نیروی سرکوب به کارگران یورش برد. در جریان این یورش وحشیانه حدود ٤٠ نفر از کارگران بازداشت شدند. از میان آنها ٢٣ نفر از جمله اسماعیل بخشی و کرامت پام به مرکز ستاد فرماندهی نیروهای انتظامی منتقل شدند. اما در همان روز کارگران با ادامه اعتصابشان موفق شدند همکارانشان را آزاد کنند. اسماعیل بخشی نماینده کارگران که از بازداشت آزاد شده بود، در گفتگویی با رسانه ها ضمن توضیح جریان یورش سرکوبگران به کارگران، اعتراض خود را به این سرکوب ها و توهین به کرامتشان اعلام داشت و گفت که اعتراضشان برحق است. در روز بعد از یورش وحشیانه نیروی انتظامی نیز کارگران در هفدهم بهمن ماه به اعتصاب متحدانه خود ادامه دادند. در این حرکت اعتراضی کارگران نیشکر هفت تپه وارد عمل مستقیم شده و انبار شکر را بستند و به منظور جلوگیری از خروج شکر، تریلی شکر را خالی کردند. تا با فروش آن دستمزد پرداخت نشده شان را نقد کنند. با وارد کردن چنین فشاری کارگران شرکت نیشکر هفت تپه بدنبال هفت روز اعتصاب موفق شدند دستمزد آبانماه خود را بگیرند و کارفرما تعهد پرداخت حقوق آذر ماه را برای روز دوشنبه هفته آینده داد و کارگران موقتا به اعتصابشان خاتمه دادند. کارگران هفت تپه دستمزد سه ماه خود بعلاوه بن و پاداش سال ٩٥ و ٩٦ را طلب دارند. کارگران هفت تپه اعلام کرده اند که اعتراضات آنان تا رسیدن به مطالباتشان ادامه خواهد داشت. این چنین است که کارگران هفت تپه متحدانه و قدرتمند ایستاده اند. مبارزات کارگران هفت تپه نیز به نوبه خود یک الگو است و تا هم اکنون دستاوردهای درخشانی برای خود و برای جنبش کارگری و کل جامعه در بر داشته است. مبارزات کارگران هفت تپه نشان دیگری از فضای اعتراض سیاسی امروز در محیط های کارگری و در کل جامعه است و توجه ها را در میان کارگران در سطح ایران و جهانی به خود جلب کرده است.
و بالاخره تجمعات شبانه روزی کارگران کارخانه پی وی سی ایران برای دستیابی به مطالباتشان است. شرکت صنایع pvc ایران، ماه هاست ورشکسته شده و نه تنها مطالبات و معوقات کارگران را پرداخت نکرده بلکه جز تعدادی نیروی انگشت شمار، همه کارگران خود را اخراج کرده است. در این کارخانه اخراجها از سال گذشته شروع شد و به مرور کارگران از کار بیکار شدند. این اخراجها در ماه های اخیر شدت گرفته و طی سه ماه اخیر ٤٤ کارگر اخراج شده اند. این درحالیست که مدیریت ١٤ ماه مزد و ١٩ ماه اضافه کاری کارگران را بالا کشیده است. بدین ترتیب کارگران بدون هیچ حق و حقوقی در چنگ بیکاری و بی تامینی رها شده اند.
در روزهای اخیر کارگران شرکت صنایع pvc ایران در مهدیشهر وقتی متوجه شدند که چند دستگاه شرکت که از دستگاه های مادر بوده و گران قیمت نیز می باشند، دارد از شرکت خارج می شود، مقابل شرکت تجمع کردند و هم اکنون همه نیروها به صورت شیفتی، جلوی شرکت کشیک می ایستند تا اگر دوباره مدیران اقدام به خروج دستگاه های شرکت کنند، به دیگر کارگران اطلاع دهند و جلوی خروج دستگاه را بگیرند. این چنین است که کارگران شرکت صنایع پی وی سی در برابر زورگویی مدیریت و به سرقت رفتن دستمزدهایشان با قدرت ایستاده و با ضبط اموال شرکت، میکوشند طلب هایشان را نقد کنند.
مارش قدرتمند کارگران هپکو در وسط شهر اراک
روز ١٦ بهمن شاهد مارش قدرتمند کارگران هپکو در وسط شهر اراک بودیم. در این روز کارگران هپکو با سرود زیر بار ستم نمیکنیم زندگی، جان فدا میکنیم در ره آزادگی فریاد آزادگی سر دادند. و این سرودی است که اول بار این کارگران در راهپیمایی با شکوه خود در اعتراضات سال ٩٥ آنرا سر دادند. بعد از آن نیز این سرود در تجمع هزاران نفره بازنشستگان در مقابل مجلس سر داده شد. اما این بار در جریان خیزش انقلابی مردم سردادن این سرود از سوی کارگران هپکو و مارش قدرتمند آنها در وسط شهر، پیام کارگران خطاب به کل جامعه برای رهایی از شر سرمایه داری حاکم است.
در ابتکار جالب دیگری کارگران هپکو در اعتراض روز ١٦ بهمن خود با شعار طعنه آمیز “مرگ بر کارگر درود بر ستمگر” کل بساط سرمایه داری حاکم را به سخره گرفتند و تمام توجه ها را بسوی خود جلب کردند.
مبارزات کارگران هپکو در سال ٩٥ و راهپیمایی های پرشورشان همراه با خانواده ها یکی از نقطه عطف های مهم جنبش کارگری در سال گذشته بود. در اردیبهشت ماه سال جاری نیز اعتراضات قدرتمند کارگران هپکو همراه با کارگران آذرآب اراک انعکاس گسترده ای داشت. خصوصا وقتی که سرکوبگران حکومت صف اعتراضی کارگران آذر آب اراک را مورد یورش وحشیانه خود قرار دادند، کارگران این دو کارخانه آنچنان قدرتمند و متحدانه در برابر آنان ایستادند که فرماندار و مقامات شهر را به غلط کردن و عذرخواهی از کارگران واداشت. در عین حال این اعتراضات با موجی از همبستگی از بخش های مختلف کارگری همراه شد و انعکاسی جهانی پیدا کرد. با این تفاوت که مارش کارگران در روز ١٦ بهمن، در شرایطی روی داد که مردم در خیابان شعار مرگ بر دیکتاتور و جمهوری اسلامی نمیخواهیم را سر میدهند. مارش کارگران هپکو در وسط شهر و شعارهای رزمنده شان در شرایط کنونی، الگوی قابل تکثیری از مبارزه برای کارگران در تمام شهرها است.