گفتگو با شهلا دانشفر در برنامه پخش مستقیم تلویزیون کانال جدید
فرامرز قربانی: بعنوان سئوال اول در رابطه با اهمیت انتشار بیانیه ٥ تشکل کارگری در رابطه با اعتراضات سراسری مردم صحبت کنید. کلا این بیانیه و بیانیه های کارگران چه تاثیر معینی در فضای سیاسی اعتراضات مردم دارد؟
شهلا دانشفر: ابتدا بطور ویژه در رابطه با بیانیه ٥ تشکل کارگری صحبت میکنم و بعد اساسا به جایگاه اینگونه بیانیه ها در فضای سیاسی جامعه اشاره خواهم کرد. از نظر من بیانیه ٥ تشکل کارگری اتحادیه آزاد کارگران ایران، انجمن صنفی کارگران برق و فلز کرمانشاه، سندیکای نقاشان استان البرز، کانون مدافعان حقوق کارگرآزاد کارگران ایران، و کمیته پیگیری برای ایجاد تشکلهای کارگری در واقع کل جنبش کارگری را نمایندگی میکند. این بیانیه، بیانیه جنبش کارگری در قبال جنبش انقلابی ای است که شکل گرفته و باقدرت به جلو میرود و تا هم اکنون نزدیک به صد شهر را در بر گرفته است. این بیانیه، بیانیه علیه تبعیض طبقاتی است. این بیانیه، بیانیه علیه فقر است. علیه اختلاسهاست. علیه حقوقهای نجومی و فلاکت عمومی است. علیه کل این وضعیت فلاکتباریست که به کارگران و کل جامعه تحمیل شده است. این بیانیه، بیانیه علیه سرکوب است و به این اعتبار این بیانیه اهمیت و جایگاه سیاسی مهمی دارد.
از جمله یک جنبه حائز اهمیت انتشار چنین بیانیه ای اینست که جنبش کارگری در این مقطع حساس تاریخی در جلوی صف اعتراض جامعه قرار گرفته و دارد خواستهایی را بیان میکند. بیانیه میگوید ما میخواهیم به خواستهای ما برای پایان دادن به فقر و سیه روزی جواب داده شود. بساط سرکوب و اختناق و زندان جمع شود. تمامی زندانیان سیاسی آزاد شوند. غارتگران ثروتهای اجتماعی و آمرین و عاملین آن مورد بازخواست و محاکمه قرار گیرند. پولهای میلیاردی دزدی شده به جامعه بازگردد. به حقوقهای نجومی پایان داده شود. دستمزدها به عنوان اولین قدم ٥ برابر افزایش یابد و در آن بر آزادی تشکل، تحزب، و آزادی بیان تاکید شده است. و این چنین است که این بیانیه به خواستهای اعتراضی کل جامعه دارد تعین میدهد. به نظر من این بیانیه، بیانیه اعتراضاتی است که امروز در خیابانها در جریان است. به این اعتبار این بیانیه، بیانیه همه کارگران، معلمان، بازنشستگان، و همه بخش های جامعه است و تا همین جا مهر خودش را کوبیده و به عنوان یک اقدام مهم سیاسی تاریخی ثبت شده است. زنده با به این کارگران.
در عین حال بیانیه های دیگری که از سوی کارگران داده شده است. مثل بیانیه مشترک سندیکای واحد و نیشکر هفت تپه در اعتراض به سرکوب ها و حمایت از مبارزات مردم، مثل بیانیه مشترک کارگران پروژه های پارس جنوبی، جمعی از کارگران پتروشیمی های منطقه ماهشهر و بندر امام، فعالان کارگری جنوب، فعالان کارگری شوش و اندیمشک، جمعی از کارگران محور تهران – کرج، بیانیه کارگران هفت تپه و بیانیه هایی دیگر از این دست، در واقع ابراز وجود کارگران در این مقطع حساس از مبارزات انقلابی مردم است. همه اینها بیش از بیش بر این واقعیت تاکید دارد که جنبش انقلابی ای که براه افتاده، جنبش ما کارگران است، جنبش ما ٩٩ درصدی های جامعه است. جنبش ما کسانی است که فقر نمیخواهیم. تبعیض نمیخواهیم. این بساط توحش سرمایه داری حاکم را نمیخواهیم. به عبارت روشنتر امروز جنبش کارگری دارد با بیانیه هایش این را بیان میکند. و این جنبشی است که خود نقش اساسی ای برای کشیده شدن اوضاع سیاسی جامعه به شرایط کنونی را داشته است.
فرامرز قربانی: همانطور که اشاره کردید اعتراضات گسترده کارگری ازجمله اعتراضات کارگران هپکو، آذرآب، هفت تپه و تجمعات گسترده بازنشستگان و معلمان تاثیر مهمی در کشیده شدن اوضاع به شرایط کنونی را داشته است، از نظر شما به چه صورت، فعالین، رهبران جنبش کاری و تشکلهای مستقل کارگری میتوانند دخالتگری و تاثیرگذاری بیشتری در این اوضاع را شرایط داشته باشند؟
شهلا دانشفر: اولین قدم اعلام همین بیانیه ٥ تشکل کارگری است که به خواستهای جنبش کارگری و کل جامعه تعین بیشتری داد. این بیانیه ای است که اعلام میکند ما کارگران، ما معلمان، ما بازنشستگان و ما مردم جان به لب رسیده چرا امروز در خیابانیم و خواستهای فوری مان چیست. جنبش کارگری با بیانیه هایش دارد نقش مهمی بازی میکند. باید وسیعا به بیانیه ٥ تشکل کارگری پیوست. بعلاوه طبقه کارگر امروز با نهادها و تشکلهایش، با کارزارهای مبارزاتی اش، با شخصیت ها و چهره هایش میتواند بیاید جلو و جنبش انقلابی مردم را با قدرت بیشتری به جلو برد. اعتراض فقط در خیابان نیست. اگر این جنبش ما ٩٩ درصدی های جامعه است، باید با تجمعاتمان، با تحصنهای اعتراضی مان، با کارزارهایمان از جمله کارزار سراسری برای آزادی دستگیر شدگان اخیر و تمامی زندانیان سیاسی جلو بیاییم و به جنبش انقلابی خود یک قدرت همه جانبه اجتماعی بدهیم. در این رابطه تشکلها و رهبران کارگری و فعالین چپ و رادیکال نقش بسیار مهمی دارند و تا همین جا نیز نقش بسیار ارزنده ای بازی کرده اند. رهبران و چهره های کارگری باید به اسم خود جلو بیایند و خطاب به جامعه صحبت کنند و فراخوان دهند. پیام دهند و حمایت خود را از اعتراضات مردم اعلام کنند. بیایند در دفاع از دستگیر شدگان و برای آزادی آنها فراخوان بدهند. اگر ما توانستیم یک ماه قبل تجمع پانزده هزار بازنشسته در مقابل مجلس را داشته باشیم، امروز کارگران، معلمان، بازنشستگان همه و همه با هم میتوانیم تجمع اعتراضی بزرگ خود را بر اساس خواستهای همین بیانیه ٥ تشکل کارگری، در مقابل مجلس و در تمام شهرها در میادین اصلی برپا کنیم. و به اعتقاد من تشکلهای کارگری میتوانند به چنین اعتراضاتی در چنین ابعادی شکل دهند. و بالاخره تاکید من بر جایگاه مهم اعتصابات کارگری است. اعتصابات کارگری میتواند به اعتراضات مردم قوام دهد. اعتراضات سراسری اعتراضات گسترده مردم تقویت کرده و دامنه اش راگسترش میدهد. بنابراین تلاش برای شکل دادن به اعتصابات سراسری کارگری وجه مهم دیگر کار تشکلها و رهبران و فعالین کارگری است. خصوصا امروز که جنبش کارگری و جنبش های اجتماعی از طریق مدیای اجتماعی سازمانیافته اند، و امروز که با یک جنبش قدرتمند اعتراضی در سطح جامعه روبروئیم شرایط بسیار فراهم تر است. ما تجربه سازماندهی تجمعات بزرگ اعتراضی از طریق گروههای مبارزاتی مان در مدیای اجتماعی را داریم. از جمله پانزده هزار بازنشسسته از همین طریق اعتراض خود را سازمان دادند. یا کارگران آتش نشانی، مخابرات، برق، راه آهن، مخابرات، نفت بارها و بارها از همین طریق گرد آمدند. امروز در این اوضاع و احوال بهتر میشود تجمعات اعتراضی سراسری را سازمان داد و به تدارک اعتصابات سراسری کارگری در بخش های مختلف رفت. پلاتفرم این تجمعات نیز میتواند محورهای خواستهای همین ٥ تشکل کارگری باشد. که بارها در تجمعات و اعتراضاتمان شعارهایش را داده ایم.
فرامرز قربانی: بنظر شما این امکان وجود داره که کارگران، زحمتکشان و رهبران کارگری بعنوان صاحبان اصلی جامعه در این اعتراضات حضور یابند و در پیشبرد اعتراضات نقش تعیین کننده و رهبری داشته باشند؟ به چه شکلی این امکانپذیر است؟
شهلا دانشفر: هم امکان دارد و هم جامعه و انقلابی که دارد شکل میگیرد این را می طلبد. این جنبشی که چنین طوفنده به جلو میرود، به شدت طبقاتی، رادیکال و انسانی است. بشدت ضد سرمایه داری و علیه فقر و نابرابری است. همانطور که اشاره شد مرکز ثقل اصلی آن ما کارگران و ما ٩٩ درصدی های جامعه هستیم. این جنبش را خودمان ساختیم تا به اینجا و به این روزهای نوید بخش رسیده ایم. معلوم است که این شرایط ما را می طلبد. این شرایط آلترناتیو کارگری و چپ را می طلبد. در چنین شرایطی کارگران، رهبران کارگری باید به عنوان صاحبان جامعه بیایند جلو و نقش ایفاء کنند. و خوشبختانه ما امروز شاهد چنین پدیده ای هستیم. ما شاهد این هستیم که امروز رهبران کارگری جلوی صف اعتراض جامعه قرار گرفته اند. امروز جعفر عظیم زاده ها، جوانمیر مرادی ها، پروین محمدی ها، رضا شهابی ها ، محمود صالحی ها، بهنام ابراهیم زاده ها، داود رضوی و ابراهیم مددی ها، و اسماعیل عبدی ها و صف طویلی از رهبران کارگری، رهبران شناخته خوشنام و محبوب کارگری و اجتماعی جامعه هستند که طی سالها اعتراض و مبارزه جلو آمده اند و صدای اعتراض کارگران و کل جامعه را نمایندگی کرده اند. در این مقطع سیاسی معین جای همه اینها بسیار برجسته و مهم است. توازن قوا این را ایجاب میکند و ضرورت سیاسی امروز هم این را بیش از بیش می طلبد.
فرامرز قربانی: موانعی که بر سر راه رهبران و تشکلهای مستقل کارگری برای رهبری کردن اعتراضات جاری وجود دارد چیست و بنظر شما چطور رهبران جنبش کارگری میتوانند بر انها فائق شوند؟
شهلا دانشفر: یک تلاش جریانات بورژوازی و نیروهای حافظ نظام همیشه این بوده و هست که مبارزات را با زد و بند از بالا و رهبر تراشی و ندیده گرفتن رهبران کارگری چپ و رادیکال، ترمز باشند. اما فضای اعتراضات آنچنان رادیکال است، که چهره نوینی به جنبش سرنگونی مردم داده است. دیگر بحث بد و بدتر رفته است کنار. مردم کل حکومت را نمیخواهند و در عین حال مردم هر روز بیشتر با خواستهای رادیکال و انسانی خود جلو آمده و کل این بربریت و توحش را به چالش کشیده اند. بنابراین جنبش انقلابی مردم با چنان عمق طبقاتی ای به جلو می آید که راه را بر چنین ساخت و پاخت هایی دشوار تر میکند. به عبارتی به درجه ای که جنبش کارگری در این اوضاع نقش ایفاء کند، با بیانیه هایی از نوع بیانیه همین ٥ تشکل کارگری به جلو بیاید و مهر خود را بر سیر اوضاع بزند، چهره هایی مثل جعفر عظیم زاده ها بیایند و صدای اعتراض جامعه باشند، به همان درجه موانع بر سر ایفای نقش بر سر رهبران و تشکلهای کارگری کمتر خواهد شد. به همان درجه طبقه کارگر با قدرت بیشتری به جلو خواهد آمد. به همان درجه رسانه های بین المللی بیشتر وادار میشوند که پای سخن رهبران و تشکلهای کارگری بنشینند. در عین حال ما باید روی رسانه های بین المللی فشار بگذاریم که بیایند پای صحبت رهبران کارگری بنشینند و انعکاس دهنده صدای اعتراض کارگران و کل جامعه باشند. خود رهبران کارگری نیز باید یک تلاششان این باشد که در این قامت، یعنی در قامت رهبران سیاسی جامعه ظاهر شوند. سعی کنند صدای خود را با پیامهای ویدوئویی خود جهانی کنند. و جهانیان را به حمایت از مبارزات خود و کل مردم فرابخوانند. از جمله امروز انتظار اینست که کارگر در راس کارزارهای مبارزاتی مثل آزادی دستگیر شدگان اعتراضات اخیر و تمامی زندانیان سیاسی باشد.
فرامرز قربانی: شما به نکاتی اشاره کردید. ولی فکر نمیکنید که بایستی بین کارگران، معلمان، پرستاران و بازنشستگان و بخش های مختلف جامعه یک رهبری واحد شکل بگیرد که به عنوان یک بلوک رهبری اعتراضات و آلترناتیو بعد از جمهوری اسلامی جلو بیاید ؟
شهلا دانشفر: روشن است که طبقه کارگر باید متحد باشد. کارگران، معلمان در این چند سال کنار هم بودند. و امروز کارگر، معلم، بازنشسته، پرستار، دانشجو را در اعتراضاتشان هر روز بیشتر کنار هم می بینیم. به عبارت روشنتر هر روز بیشتر شاهد شکل گیری یک همبستگی طبقاتی کارگری در میان کارگران و بخش های مختلف مردم بوده ایم. متحد ایستادن این صف خصوصا امروز در مقطع پیشروی جنبش انقلابی ما، یک ضرورت سیاسی مهم است. که به نظر من یک قدم اولیه این اتحاد میتواند حمایت از بیانیه ٥ تشکل کارگری باشد. اعلام شود اینها خواستهای ما نیز هست. و با این کار ما معلمان، ما کارگران، ما بازنشستگان، ما پرستاران و ما همه دانشجویان اعلام کنیم که متحد کنار هم ایستاده ایم. این چنین است که آن قطب وسیع کارگری به عنوان صاحبان اصلی جامعه میتواند متحدانه ترشکل گیرد. و در واقع این یک پاسخ فراگیر به سوال شما و برای رفع یکی از موانع پیشروی جنبش کارگری است. اما در آخر خوبست این را هم تاکید کنم که حزب نقش رهبری اعتراضات جامعه را بر عهده دارد. و طبقه کارگر با حزبش میتواند انقلاب خود را به پیروزی برساند. یک تاکید دیگر من پیوستن وسیع به حزب و تحزبیابی کارگری است.
فرامرز قربانی: به عنوان آخرین سوال فراخوان شما رو به کارگران، معلمان، پرستاران و همه زحمتکشان در ایران چه هست؟
شهلا دانشفر: هر کدام از این بخش های که اعلام میکنید در طی این سالها مبارزات درخشانی داشته اند. اعتراض علیه فقر و تبعیض و نابرابری، اعتراض علیه اختلاسها و حقوقهای نجومی، اعتراض علیه سرکوبها از جمله محورهای مهم شعار ها و اعتراضات همه این بخش ها بوده است. مهم است که در این مقطع مهم سیاسی کارگران، معلمان، پرستاران، بازنشستگان و همه این بخش های معترض جامعه با قدرت تر جلو بیایند و خواستهایشان را فریاد بزنند. بیایند جلو و تجمعات فراگیر و وسیع اعتراضی شان را سراسری و گسترده برپا کنند. و همه دست در دست هم با پلاتفرم واحدی چون آزادی تشکل، تحزب، تجمع، و حق بیان، برابری زن و مرد و ممنوعیت حجاب تحمیلی، لغو تبعیض ها، پایان دادن به حقوقهای نجومی و تامین رفاه کل جامعه، ممنوعیت مجازات اعدام و برابری بدون قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و خواستهای فوری مان برای داشتن یک جامعه مدرن، انسانی و پر از رفاه به میدان آیند. این فراخوان من به همه آنهاست.