شهلا دانشفر:
وقتی امروز به جامعه ایران نگاه میکنی قبل از هر چیز جنایات حکومت، اعدامها و تعرضات هر روزه به زندگی و معیشت مردم جلوی چشمت می آید. اما این تمام تصویر نیست. نگاه به رویدادهای همین چند هفته اخیر گویای اینست که در ایران یک طوفان سیاسی در راه است. در این تصویر شما محیط های پر تلاطم کارگری را می بینید. اعتراضات علیه اعدام را میبینید، جنب و جوش های اعتراضی در زندانها را می بینید، تجمعات اعتراضی علیه ضایعات محیط زیست که مستقیما روی زندگی و معیشت مردم تاثیر گذاشته است و حجاب برگیران و اعتراض علیه گشت های ارشاد را می بینید و …. ذکر نمونه های برجسته ای از همین مبارزات در هفته های اخیر و نگاهی نزدیک تر این تصویر را روشنتر می کند.
اعتراض علیه اعدام
جمهوری اسلامی در مخمصه بدی قرار دارد، اقتصادش به مرز فروپاشی رسیده است. روحانی با ماموریت خوراندن جام زهر به رژیم اسلامی جلو آمده است. از طرف دیگر از ترس به میدان آمدن مردم، بر شمار اعدامهایشان افزوده اند و بر سرکوبهایشان شدت داده اند. مردم نیز پیام رژیم اسلامی را گرفته و اعتراضات هر روز گسترده تر میشود. جنبش علیه اعدام دارد به یک عرصه مهم نبرد مردم با رژیم اسلامی تبدیل میشود. در همین هفته راهپیمایی اعتراضی علیه اعدام ها در مریوان و سقز با خواست متوقف شدن اعدام ها و از جمله اعتراض به حکم اعدام لقمان و زانیار مرادی دو زندانی سیاسی که امروز به سنبل هایی برای مبارزه علیه اعدام تبدیل شده اند را شاهد هستیم. در همین رابطه دانشجویان دانشگاه پیام نور با نصب عکس هایی از حبیب گلپری پور، رضا اسماعیلی و شیرکو معارفی زندانیان سیاسی ای که اخیرا توسط رژیم اسلامی اعدام شده اند، و نیز با حمایت از لقمان و زانیار مرادی خواستار توقف اعدام ها شدند. نیروهای سرکوب برای جلوگیری از گسترش اعتراض به سایر شهرهای کردستان در شهرهای سردشت و نودسه و سنندج و برخی شهرهای دیگر مستقر شده اند. در تهران نیز اعتراض علیه اعدام جریان دارد و مدام شاهد جمع شدن خانواده های محکوم به اعدام هستیم. در تهران و رشت ۳۰۰ معلم خواستار جلوگیری از اجرای اعدام یک همکارشان شده اندو اینها همه دامنه گسترده جنبش علیه اعدام را نشان میدهد. اینها همه نشانه هایی از جلو آمدن مردم برای جمع کردن بساط اعدام ها و گرفتن این ابزار سرکوب از رژیم اسلامی است. اینها همه نشانگر زمینه های مساعدی برای اعتراضات گسترده علیه اعدام ها نه تنها در مریوان و شهرهای کردستان بلکه در سراسر ایران است.
اعتراضات کارگری
تجمعات نزدیک به هزار نفر از کارگران بازنشسته تهران در اعتراض به معضل بیمه های درمانی، تجمعات مکرر کارگران بازنشسته ذوب آهن اصفهان در اعتراض به دستمزدهای پرداخت نشده، اعتراضات ٤٠٠٠ کارگر پارس جنوب بخاطر دستمزدهای پرداخت نشده و خطر بیکارسازیها، تجمعات پرستاران بیمارستان خمینی به شرایط سنگین کارشان، تجمعات پی در پی ١٥٠٠ کارگر پلی اکریل اصفهان، تجمعات کارگران نی بر نیشکر هفته تپه در اعتراض به سطح نازل دستمزدها و خواست اجرای طبقه بندی مشاغل از نمونه های برجسته اعتراضات در دو هفته اخیر بوده است. این در حالیست که کارزار بر سر خواست افزایش دستمزدها که ٤٠ هزار کارگر با گذاشتن امضای خود حول آن گرد آمده و اعتراضشان را به دستمزدهای چند بار زیر خط فقر اعلام داشته اند، همچنان در جریان است. همچنین در مراکزی چون نورد لوله صفا و پروفیل ساوه، لوله سازی اهواز، سرب و روی زنجان، فارسیت درود، و دهها و صدها مرکز کارگری دیگر در این شهر و آن شهر شاهد زمزمه های اعتراض هستیم. اینها همه اعتراضاتی است که به طور واقعی روی فضای سیاسی شهرها خود تاثیر گذار بوده است. یک نمونه بارز آن تجمعات کارگران بازنشسته ذوب آهن اصفهان است.
اعتراض برای آزادی زندانیان سیاسی
جمهوری اسلامی فعالین معترض، رهبران کارگری و رهبران عرصه های مختلف اعتراض در جامعه را دستگیر و زندانی میکند، تا جلوی سازمانیابی اعتراضات مردم را بگیرم و مبارزاتشان را عقب بزند. اما مینینم که بطور واقعی مبارزات در زندان ادامه اعتراضات در سطح جامعه شده است. در زندان زندانیان سیاسی دست به اعتراض میزنند. بیانیه های مشترک میدهند. علیه اعدام ها، علیه فقر و گرانی سخن میگویند و غیره. نمونه آن در همین مدت بیانیه زندانیان سیاسی به مناسب روز جهانی کودک و برگزاری مراسم آن در درون زندان، گرامیداشت سالگرد قتل ستار بهشتی و محکوم کردن جنایتهای رژیم اسلامی در زندانها، نامه به نهادهای بین المللی انساندوست و درخواست حمایت از مبارزات کارگران و مردم ایران را شاهد بوده ایم. از جمله ٤٧ نفر از زندانیان سیاسی بند ٣٥٠ اوین و نیز زندانیان سیاسی از زندانی رجایی شهر بیانیه دادند و کارزاری که از سوی کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی تحت عنوان بگذارید قلبشان بتپد را مورد حمایت قرار دادند و صدای اعتراض خود علیه محرومیت های درون زندان و فشار جسمی و روحی بر روی زندانیان سیاسی و محروم کردن آنان از دارو و درمان را به عنوان یک شکل سیستماتیک شکنجه در زندانها اعلام داشتند. این مبارزات و نقشی که خانواده های زندانیان سیاسی در رساندن صدای اعتراض عزیزانشان به بیرون از زندان ایفا میکنند همه همه بستر مهمی برای سازمانیافتن مبارزه ای سراسری برای آزادی زندانیان سیاسی را فراهم میکند.
اعتراض علیه آلودگی محیط زیست
در دو هفته اخیر جمعیت زیادی از ساكنان شهر اهواز در ساحل رود كارون زنجیر انسانی تشكیل دادند و نسبت به تغییر مسیر كارون اعتراض كردند. اعتراض این مردم به عوارض ناشی از این اقدام از جمله دسترسی به آب آشامیدنی سالم و شدت دادن بر بیماریها بخاطر آلودگی ناشی از خشک شدن رودخانه است. همچنین اعتراض به تبعات آن در خشک شدن زمین های کشاورزی و لطمه بر معیشت و زندگی مردم است. در این اعتراضات طوماری اعتراضی داده شده است که جریان دارد. و مردم همچنان مقابل این سیاست رژیم اسلامی ایستاده اند. نمونه همین اعتراضات را قبلا در ارومیه و اصفهان و دیگر شهرهای این استان و در شمال ایران بخاطر نابودی جنگل ها جهت سودجویی های مشتی سرمایه دار شاهد بوده ایم. امروز اعتراض علیه نابودی محیط زیست یک عرصه مهم اعتراضات مردم است.
طنین مرگ بر دیکتاتور در تالار چمران دانشگاه تهران
در این هفته هنگامیکه کارگزاران رژیم اسلامی در این دانشگاه جلسه ای برپا کرده بودند، دانشجویان آنجا را به صحنه اعتراض خود تبدیل کردند. در این جلسه دانشجویان پناهیان از آخوندهای اسلامی را هو کردند. و همچنین هنگم بحث صادق زیبا کلایم یکی از مهره های حکومتی با یکی دیگر از مزدوارن حکومت دانشجویان شعار مرگ بر دیکتاتور سر داده و صحبت هایش را قطع کردند.
در کنار همه این اخبار، صحنه های حجاب برگیران زنان و زیر پا گذاشتن پرچم آپارتاید اسلامی را می بینیم که یکی دیگر از عرصه های نبرد مردم با رژیم اسلامی است و برای آن قشون ها سازمان داده اند و اخبارشان هر روز از گوشمالی شدن یکی از آمرین به معروفشان توسط همین زنان معترض سخن میگوید.
با نگاهی به کل این تصویر میتوان به روشنی فضای عمومی جامعه را دید. نگاهی به این اتفاقات قدرت ما را در مقابلمان میگذارد. نشان میدهد که میتوان این اعتراضات را در تمام جبهه ها گسترش داد. میتوان بساط نیروهای سرکوبگر و ارشادشان را از خیابانها جمع کرد. میتوان بساط اعدام را جارو کرد. میتوان طرح هایشان برای حمله به زندگی و معیشت مردم را به شکست کامل رساند و با نپرداختن قبض های برق و آب و گاز رژیم را در بن بستی کامل قرار داد. میتوان با پیوستن به جنبشی که هم اکنون پرچم خواست افزایش دستمزدها را برافراشته است، نیروی وسیعی را به میدان آورد. میتوان به تدارک و استقبال اعتصابات سراسری رفت.