اول ماه امسال
پشت سرگذاشتن سالی پر تحرک از اعتراضات کارگری، قرار گرفتن در آستانه مضحکه انتخابات رژیم و تشدید نزاعهای درونی حکومت، ویژگی خاصی به اول مه امسال میدهد. در چنین شرایطی از یکسو جمهوری اسلامی و نهادهای دست سازش چون دارودسته های خانه کارگر، مثل هر سال در تدارک هفته کذایی کارگرشان هستند، تا ارتباط کارگران با اول مه روز جهانی کارگران را قطع کنند و این روز را مخدوش کنند. از سوی دیگر تحرک برای برگزاری اول مه، روز جهانی کارگر گسترده است و کارگران برگزاری آنرا حق مسلم خود میدانند.
اگر چه همینکه رژیم اسلامی ناگزیر از به زبان آوردن روز کارگر و هفته کارگر شده و به آن تن داده است، زیر فشار جنبش اعتراضی کارگری است. خصوصا امروز با ثقل سنگین جنبش کارگری در جامعه، جمهوری اسلامی بیش از هر وقت از فرا رسیدن چنین روزی که خصلتا روز اعتراض علیه سرمایه داری است و سراسری و جهانی است، وحشت دارد. از همین رو احضار ها و تهدیداتشان در قبال فعالین و رهبران کارگری مدتیست که شروع شده است.
در راستای برنامه های هفته کارگرشان است که خانه کارگری های مزدور حکومتی در تدارک راهپیمایی های دولتی برای یازده اردیبهشت هستند. صف کشیدن پشت سر روحانی و بازار گرمی برای مضحکه انتخابات حکومتی تحت عنوان اینکه اگر میخواهیم ایران سوریه و عراق نشود، باید بین بد و بدتر یکی را انتخاب کرد و در کنار آن کوبیدن بر اقتصاد مقاومتی که همان سیاست تشدید ریاضت اقتصادی در قبال زندگی و معیشت مردم است و خامنه ای سال ٩٦ سال را سال اجرایی کردن این سیاست ضدکارگری نامگذاری کرده است، محورهای اصلی تبلیغات کثیفشان برای این روز است.
اما واقعیت اینست که جنبش کارگری و جنبش های اعتراضی گسترده مردم با جدالی هر روزه در دفاع از معیشت و زندگیشان در مقابل سیاست تشدید ریاضت اقتصادی حکومت ایستاده اند و در دل چنین جدال سخت و هر روزه است که به استقبال اول مه روز جهانی کارگر میرویم.
بعلاوه جمهوری اسلامی خود یک پایه اصلی نا امنی در ایران و کل منطقه است. کارنامه روحانی نیز چیزی جز ادامه کارنامه سی و چند سال حاکمیت کثیف جنایتکاران اسلامی نیست. و اتفاقا آن چیزی که اجازه نمیدهد که جریانات ارتجاعی باند سیاهی قومی، مذهبی میداندار شوند و جامعه را به سناریوی سیاه و جنگ و ناامنی بکشانند، جنبش های اعتراضی رادیکال مردم و در پیشاپیش آن جنبش کارگری است که در آن هر روز بیشتر چپ و گفتمانهای آزادیخواهانه و کارگری به جلو می آید.
در چنین کشاکشی است که کارگران صف خود را برای برگزاری اول مه، روز همبستگی جهانی کارگران آماده میکنند. از جمله اتحادیه آزاد کارگران ایران با صدور اطلاعیه ای به مناسبت سالگرد بیانیه مشترک اسماعیل عبدی و جعفر عظیم زاده که در آستانه اول مه سال گذشته انتشار داده بودند، به استقبال روز جهانی کارگر رفته و بر اتحاد صف متحد کارگران و معلمان بر سر خواست پایان دادن به امنیتی کردن مبارزات کارگران و مردم معترض و آزادی اسماعیل عبدی و بهنام ابراهیم زاده و همه زندانیان سیاسی تاکید کرده است.
همچنین امروز بیش از هر وقت صف اعتراض کارگران، معلمان، بازنشستگان و بخش های وسیع حقوق بگیران را در کنار هم می بینیم. این صف متحدی است که با شعارهایش علیه اختلاس ها، علیه تبعیض و نابرابری و برای داشتن زندگی ای انسانی، بارها و بارها به خیابان آمده و آزادی و انسانیت را فریاد زده است. روز جهانی کارگر، روز اعتراض سراسری این صف عظیم ٩٩ درصدی های جامعه علیه بربریت سرمایه داری حاکم است.
خلاصه کلام اینکه روزجهانی کارگر، روز اعتراض علیه سرمایه داری و تمام مصائبش است. و امروز بیش از هر وقت جنبش های اجتماعی مختلف در جامعه و در پیشاپیش آن جنبش کارگری با خواستهای روشنشان و با تشکلهایشان دارند به میدان می آیند. به این اعتبار بیش از هر وقت زمینه برای تبدیل اول مه ، روز جهانی کارگر به یک روز مهم اعتراض اجتماعی و سراسری در ایران فراهم است. به این اعتبار روز جهانی کارگر، روز اعتراض متحد کارگران و همه بخش های جامعه است و باید در چنین ابعادی به تدارکش برویم و با بیانیه ها و قطعنامه های مشترکمان کیفرخواست خود را علیه کل این بساط توحش و بردگی اعلام کنیم.
جنبش کارگری، حکومتیان، رضا پهلوی
پیشروی های جنبش کارگری و ثقل سیاسی مهمی که امروز در جامعه پیدا کرده بیش از بیش توجه ها را به سمت کارگران جلب کرده است. جناحهای حکومتی در دل نزاعهایشان دارند از در پیش بودن “شورش بزرگ کارگری” هشدار میدهند. یک نمونه آن کانال اصولگرای “نود اقتصادی” با عنوان “دولت یازدهم تعمدا کاری برای معیشت مردم نمیکند!” از اینکه اقتصاد کشور در آستانه فروپاشی است، دولت هم عمدا اقدامی انجام نمیدهد و شدت نارضایتی مردم از وضع معیشتشان شرایط را در آستانه بروز “ناآرامی” در حاشیه شهرها قرار داده است، سخن گفته و هشدار میدهد.
نمونه دیگر اظهارات اخیر رضا پهلوی در گفتوگو با خبرگزاری آسوشیتدپرس است. او در سخنانش خواستار انقلابی که میتواند با اعتصابات سراسری کارگری شروع شود شده است. و البته مثل همیشه بر “مسالمتآمیز” بودنش خط تاکید کشیده است. بدون شک این وزن سنگین جنبش کارگری و سیر پرشتاب جنبش های اجتماعی مردم با خواستهایی رادیکال، مدرن و انسانی است که پیام انقلابی را که در راه است، به گوش او و امثال او رسانده است. و در تقابل با این اتفاق شورانگیز که هر روز بیشتر با آرمانهای چپ و کارگری تداعی میشود، رضا پهلوی با نسخه “انقلاب مسالمت آمیز” به سخن در آمده است تا در این وانفسای سردرگمی طیف های رنگارنگ بورژوازی در ایران و در جهان، شانسش را امتحان کند. او در سخنانش در قالب وعده حفظ مصالح و استقلال ایران، از آمادگی اش برای دست دادن به هر نیرویی به وی دست دهد، چه آمریکا باشد یا عربستان سعودی، اسرائيل و غیره، در واقع میکوشد اطمینان دهد که نخواهد گذاشت انقلاب مردم ذره ای بر ساختارهای پایه ای سرمایه داری حاکم خدشه وارد کند و کل بساط استثمار و چپاول شان در امن و امان خواهد بود.
اما همانطور که در قطعنامه مصوب کنگره دهم نیز تاکید کردیم، مردم در ایران و در صف مقدم آن جنبش کارگری در اعتراضات هر روزه شان، عملا دارند به ریشه دست میبرند و کل مصائب نظام سرمایه داری را به چالش میکشند. از جمله بیانیه های اعتراضی و کارزارهای مبارزاتی کارگران و بخش های مختلف جامعه در دفاع از زندگی و معیشتشان و برای داشتن یک زندگی انسانی، با شعارهای هایی چون شعارهای علیه اختلاس ها، علیه تبعیض و نابرابری، علیه حقوقهای نجومی و با خواستهایی برای داشتن یک زندگی انسانی، بیانگر این حقیقت پرشور و نوید بخش است. بنابراین روشن است که در چنین روند پرشتابی به سمت انقلاب و به سمت کارگر و قرار گرفتن هر روز بیشتر آرمانهای چپ و کارگری در مقابل کل جامعه، در روندی که این رهبران و چهره های رادیکال و چپ هستند که هر روز بیشتر به جلو صحنه کشیده میشوند و از جمله شاهد جلو آمدن صفی از رهبران سرشناس و محبوب کارگری هستیم که در قامت رهبران کل جامعه دارند به جلو می آیند، سودای رهبری رضا پهلوی و امثال او، آنهم با الگوی پادشاهی پارلمانی و با سوار شدن بر دوش کارگران، چیزی جز یک رویا نیست.
رد لایحه ضدکارگری “اصلاح قانون کار” در کمیسیون اجتماعی مجلس
بدنبال کارزاری گسترده علیه لایحه اصلاحیه قانون کار، و از جمله تجمعات اعتراضی کارگران در مقبال مجلس، سرانجام در جلسه روز ٢٠ فروردین کمیسیون اجتماعی مجلس کلیات این لایحه ضدکارگری رد شد. این اتفاق یک عقب نشینی بزرگ برای حکومت اسلامی و یک موفقیت مهم برای جنبش کارگری در ایران است.
لایحه “اصلاح قانون کار” در تیرماه سال گذشته در سکوت خبری نهادهای دست ساز حکومتی از سوی وزارت کار به مجلس اسلامی ارسال شده بود، برای اولین بار در روز ١٢ شهریور توسط اتحادیه آزاد کارگران ایران افشا شد و بدنبال آن خانه کارگر و دیگر تشکلهای دست ساز حکومتی که با تصویب این لایحه موقعیت تضعیف شده تری پیدا میکردند، ناچار به موضع گیری علیه آن شدند. رد این لایحه در کمیسیون اجتماعی مجلس بیش از هر چیز نشانگر قدرت مبارزه متحد کارگران علیه تعرضات حکومت اسلامی است.
لایحه “اصلاح قانون کار”، لایحه بردگی بیشتر کارگران بود. مضمون اساسی آن در جهت قانونیت بخشیدن به دستمزدهای چند بار زیر خط فقرو آماده کردن شرایط برای تعرض بیشتر به سطح زندگی کارگران، امنیتی کردن محیط های کار و سرکوب هر اعتراضی با چماق سرکوب و بیکاری و بازگذاشتن دست کارفرمایان به اخراج کارگران، تشدید تبعیض علیه زنان کارگر و تعرض بیشتر به دستمزد و شرایط کار آنان و … قرار دارد. کارگران در اعتراضاتشان به این لایحه ضد کارگری و با شعارهایی چون حاصل قانون کار، بردگی امروز است، اصلاح قانون کار، به نفع سرمایه دار، امید کارفرمایان، کارگر خاموشه، امید کارفرمایان، کارگر ارزونه، اعتصاب، تجمع ، حق مسلم ماست، معیشت، منزلت ، حق مسلم ماست، اعتراض خود را به کلیت قانون کار و تعرض بیشتر به زندگی و معیشتشان تحت عنوان “اصلاح قانون کار” اعلام کرده و کل این بردگی را به چالش کشیدند.