اول مه خانه کارگر جمهوری اسلامی و اول مه کارگران
خبرها حکایت از این دارد که خانه کارگر جمهوری اسلامی تلاش دارد مناسبت اول مه را به موضوعی برای کارزار کثیف انتخاباتی به نفع یک جناح حکومت تبدیل کند.
مضحکه انتخاباتشان در پیش است. طیف های رنگارنگی از جریانات ملی – اسلامی و توده ایستی بنابر سنت همیشه، باز هم در تدارک داغ کردن تنور مضحکه انتخابات حکومت برای ریاست جمهوری و شوراهای اسلامی شهرها شده اند و خانه کارگری های حکومتی بیشرمانه اول مه روز جهانی کارگر را برای این بازی کثیف شان برگزیده اند. یک محور تبلیغات همه اینها اینست که گویا اگر برجامشان به لحاظ اقتصادی دردی از مردم دوا نکرده است، حداقل برای ایران “امنیت” را در پی داشته است. و برای اینکه ایران عراق و سوریه نشود، چاره ای نیست که مردم بین بد و بدتر، بد را انتخاب کنند. این بیشرمان با اینکار میکوشند در برابر مبارزات گسترده کارگران و کل جامعه که هر روز متعرض تر، سازمانیافته و با خواستهای رادیکالتری به جلو می آید، حکومت اسلامی را که خود داعش ایران است و یک پای اصلی به ناامنی کشاندن کل منطقه بوده است، از زیر ضرب مردم بیرون کشند و برایش چند صباحی بیش عمر بخرند.
جواب این ابلهان و مزدوران کثیف حکومتی اینست که این روحانی و باندهای جنایتکار حکومتی نیستند که نگذاشته اند، ایران سوریه و یا عراق شود و ضامن امنیت مردم هستند. بلکه برعکس این مردم شریف ایران هستند که با مقابله با جمهوری اسلامی و کل ارتجاع قومی و اسلامی، با دفاع از خواستهایی انسانی و مدرن مانع تبدیل شدن ایران به صحنه کشاکش باندها و دستجات قومی و مذهبی شده اند. این جنبش های رادیکال، مدرن و انسانی مردم در عرصه های مختلف اعتراضی و در پیشاپیش آن جنبش قدرتمند کارگری است که علیه کل بساط سرمایه داری حاکم در ایران هر روز قدرتمند تر به جلو می آید و به انواع جک و جانورهایی مثل مقتدا صدر و قومگرایان و ناسیونالیست فاشیست میدان نمیدهد که ایران را عراقیزه کنند و یا به سوریه تبدیل کنند. این جنبش های اعتراضی مردم است که در تقابل با حکومت و باندهای جنایتکار و تبهکارش، سرود آزادیخواهی و برابری طلبی سر میدهد. نمونه های بارز این جنبشها، اعتراضات هزاران نفره کارگران، معلمان و بازنشستگان در مقابل مجلس بود که با شعارهایی چون |یک اختلاس کم بشه، مشکل ما حل میشه”؛ “ما اینجا نبودیم، تو اون بالا نبودی”؛ “ملک نجومی تو، ما را بی مسکن کرده”؛ دیدیم که چگونه به کل این بساط تبعیض و نابرابری اعتراضشان را بیان کردند. و یا مارش عظیم کارگران هپکو در وسط شهر اراک که در آن کارگران با سرود “زیر بار ستم نمیکنیم زندگی، جان فدا میکنیم در ره آزادگی”، سرود آزادی سر دادند و هم اکنون به سرود همبستگی کارگران در ایران تبدیل شده است. در برابر این واقعیت شورانگیز و در هراس از آن است که نیروهای کثیف حافظ نظام، فریبکارانه مدال امن نگاهداشتن جامعه را به باند روحانی میدهند، تا مبارزات کل مردم را عقب بزنند و فرصتی دیگر برای حکومت بخرند.
از همین روست که خانه کارگر جمهوری اسلامی و دار و دسته های مزدورش نیز روز کارگر را برگزیده اند و میکوشند به اسم کارگر در این روز بازار انتخابات را برای باند روحانی داغ کنند. اما کیست که نداند که دولت روحانی، در ادامه سی و چند سال جنایت حکومت اسلامی، رکورد اعدام ها را داشته است. کیست که نداند که دولت روحانی با تشدید سیاست ریاضت اقتصادی تحت عنوان ارزان سازی نیروی کار و جذب سرمایه های داخل و خارج، چگونه زندگی و معیشت کارگران و توده مردم را به وخامت بیشتر و ورطه نا بودی مطلق کشانده است. و در عین حال کیست که نداند که انتخابات در جمهوری اسلامی چیزی جز کشاکش باندهای مختلف جنایتکار و دزد جمهوری اسلامی نیست. و کل این ماجرا مضحکه ایست که در آن مشتی جنایتکار و غارتگر را در مقابل مردم قرار میدهند و اسمش را هم انتخابات میگذارند.
با تبدیل نمایشات انتخاباتی شان به صحنه اعتراضاتمان و بردن این بحث ها به میان مردم و در همه جا، مضحکه انتخاباتشان را بر روی سرشان خراب کنیم.
البته این اول بار نیست که مزدوران خانه کارگر با چنین بازیهایی میکوشند تا معرکه انتخاباتی به پا کنند. نظیر همین اتفاق را در اول مه سال ٨١ شاهد بودیم. در آن هنگام مجوز گرفتند و کارگران را به مناست اول مه، روز جهانی کارگر به تجمع در ورزشگاه دوازده هزار نفره شیرودی فراخواندند، تا به خیالشان بازار انتخابات را به نفع رفسنجانی از بنیانگزاران جنایتکار حکومت اسلامی، داغ کنند. کارگران نیز وسیعا با پلاکاردهای اعتراضی شان به محل رفتند و هنگامیکه قرار بود رفسنجانی سخنرانی اش را بکند، یکباره با خالی کردن سالن و با شعارهای کوبنده شان دادن، جواب دندانشکنی به او و دارودسته های حکومتی خانه کارگر دادند. در آن روز کارگران با شعارهای “كارگر ميميرد، ذلت نميپذيرد” و “زير كار حيا كن، وزارت رو رها كن”؛ ”مرگ بر حامي سرمايهدار”؛ “ما کار میکنیم زندگی کنیم، زندگی نمی کنیم که کار کنیم”؛ “كارگر زنداني آزاد بايد گردد”؛ “كارگر، معلم، اتحاد اتحاد”؛ “كارگر، دانشجو، اتحاد اتحاد”؛ “اعتصاب حق مسلم ماست”. ننگ بر اين قانون بردهداری کل نظام حاکم و قوانین بردگی اش را به چالش کشیده و به کل بساط مضحکه انتخابات حکومت و جنایتشان نه گفتند.
اکنون ٢٥ سال از آن زمان میگذرد و هم جنبش کارگری و هم اعتراضات مردم در موقعیت بسیار قدرتمند تری قرار دارد و چنین سودایی میتواند ریسک بزرگی برای مزدوران خانه کارگر و کل حکومت باشد.
از جمله سال گذشته یکی از پر تحرک ترین سالهای اعتراضی کارگران بود. سال گذشته سال به میدان آمدن هر چه بیشتر خانواده های کارگری و شرکت هر چه فعالترشان در اعتراضات بود. سال درخشش اعتراضات کارگران هپکو و راهپیمایی با شکوهشان با سرود آزادگی و همبستگی در وسط شهر اراک بود. سال اعتراض قدرتمند کارگران ایرانسفو و مارش زیبایشان در کارخانه بود. سال تجمعات هزاران نفره کارگران، معلمان، بازنشستگان و اتحاد و همبستگی بود. سال تجمعات سراسری کارگران نفت، مخابرات، پتروشیمی ها، کارگران برق و آتش نشانی ها و بخش های دیگر کارگری در مقابل مجلس در تهران بود. سال اعتراضات گسترده مردم خوزستان و راهپیمایی آنها در شهر اهواز علیه آلودگی هوا و با اعتراض علیه بیکاری و اختلاس ها بود. سال اعتراض علیه امنیتی کردن مبارزات مردم و بلند شدن شعار کارگر زندانی، زندانی سیاسی آزاد باید گردد بود. سال بیانیه فراگیر دانشجویان و شعار نه تفکیک جنسیتی، نه توهین جنسیتی بود، اول مه امسال باید و میتواند، روز پیوند این اعتراضات با یکدیگر و اعتراض گسترده همه مردم علیه تبعیض، نابرابری و برای داشتن یک زندگی انسانی باشد.
اول مه امسال روز اعتراض علیه اختلاسها، حقوقهای نجومی ٢٤ میلیونی و دستمزدهای زیر خط فقر و کل این بساط تبعیض و نابرابری است. اول مه امسال بیش از هر وقت روز سر دادن سرود آزادیخواهی و برابری طلبی، و اعتراض به تمام مصائب سرمایه داری حاکم است. در شرایطی که مردم در عرصه های مختلفی صف اعتراضشان را شکل داده و به جلو می ایند. در دل این مبارزات دهها و صدها نهاد در دفاع از حقوق انسانها شکل گرفته است، جا دارد تمامی نهادهای دفاع از حقوق کودک، دفاع از حقوق زن، کانون نویسندگان، نهادهای اعتراض علیه تخریب محیط زیست، کارزارهای مبارزاتی پایان کارتن خوابی، و صدها نهاد و کارزار مبارزاتی دیگر به مناسب روز جهانی کارگر به میدان آیند، بیانیه دهند و کیفرخواست خود را علیه توحش سرمایه داری حاکم اعلام کنند. و با بیانیه های مشترکشان صف متحد اعتراض طبقاتی شان را به نمایش بگذارند.
باید در چنین ابعادی و در سطحی سراسری به استقبال یک اول مه با شکوه و قدرتمند برویم تا پاسخ جریاناتی چون خانه کارگری های حکومتی را هم داده باشیم.