انترناسیونال: در قطعنامه “در مورد موقعیت ویژه جنبش کارگری” مصوب کنگره دهم حزب نکته اصلی اینست که جنبش کارگری در آستانه ایجاد تشکلهای توده ای کارگری قرار گرفته است. آیا با این برداشت موافقید؟ چگونه میتوان تصور کرد که کارگران بتوانند تشکلهای مستقل و توده ای خودرا در ایران داشته باشند؟
شهلا دانشفر: بحث قطعنامه موقعیت ویژه جنبش کارگری دقیقا همین است که اشاره کرده اید. یعنی نزدیک شدن جنبش کارگری به فاز ایجاد تشکلهای توده ای کارگری. یک زمانی بحث بر سر این بود که در خفقان جمهوری اسلامی ایجاد هیچگونه تشکل مستقل کارگری ممکن نیست. اما کارگران با پا به میدان گذاشتن و اعلام اینکه، ایجاد تشکلهای کارگری امر خود کارگران است و برای ایجاد آن نیاز به مجوز نیست، توانستند تا حد زیادی این موانع و ابهامات و تردید ها را از مقابل جنبش کارگری کنار زنند و دیدیم که عملا شمار قابل توجهی تشکل های مستقل کارگری شکل گرفتند که گرچه اکثرا هنوز توده کارگران را در بر نمیگیرند اما خود نقطه تحولی در جنبش کارگری بوده است. این قطعنامه معین با بر شمردن مولفه های مهم پیشروی های جنبش کارگری میکوشد این تحول مهم یعنی شرایط کنونی که عملا امکان متشکل شدن توده کارگران در تشکلهای مستقل خود وجود دارد را، جلوی چشم بگذارد. و آنرا برجسته کند و برای عملی شدن آن نیرو بسیج کند.
در این قطعنامه تمام حرف ما اینست که با توجه به پیشروی های جنبش کارگری در طول یک دهه اخیر و با توجه به ثقل سیاسی مهم جنبش کارگری در اوضاع پر تحرک جامعه امروز ما در شرایطی قرار داریم که ایجاد تشکلهای توده ای کارگری ممکن است. تاکید اصلی آن نیز به درست بر تعمیق و گسترش این پیشرویها و برداشتن گامهای عملی برای تحقق بخشیدن به جهشی بزرگ برای شکل دادن به یک جنبش وسیع و گسترده برای ایجاد تشکلهای توده ای کارگری است.
برای روشن شدن بحث اجازه بدهید مثالی بیاورم. در ٢٦ اسفند ٩٥ بیش از ده هزار کارگر بازنشسته از سراسر ایران جمع شدند و پیگیر خواستهایشان شدند. طی همین دو سه ساله برپایی تجمعاتی سراسری از همین دست را در میان معلمان، پرستاران، کارگران نفت، آتش نشانان، مخابرات، برق، و بخش های دیگری از کارگران شاهد بوده ایم. مشاهده ساده همین اتفاقات آنهم در متن موقعیت متحولی که امروز جنبش کارگری پیدا کرده بطور واقعی نشانگر این واقعیت است که امروز بیش از هر وقت ایجاد انواع و اقسام تشکلها و نهادهای توده ای کارگری در تمام این بخشها ممکن است و باید با تمام قوا برای شکل دادن به آنها تلاش کنیم.
تا آنجا که به محیط های کار باز میگردد، یک رکن دائمی اعتراضات هر روزه و گسترده کارگری، مجمع عمومی کارگری است. در متن اوضاع پر تحرک جنبش کارگری و فضای سیاسی جامعه، رفتن بسوی ایجاد و تثبیت مجامع عمومی کارگری باید به امر آگاهانه کارگران برای تشکلیابی در محیط های کار تبدیل شود. ضمن اینکه همه مولفه هایی که جنبش کارگری را به چنین نقطه تحول سازی رسانده است، از جمله حضور قدرتمند خانوادها در مبارزات کارگری و گسترش دامنه اجتماعی این مبارزات، سازمانیابی در مدیای اجتماعی بعنوان ابزاری برای ارتباط گیری وسیع در میان بخش های مختلف کارگری، ابراز وجود سیاسی تر و اجتماعی تر رهبران و تشکلهای موجود کارگری و نقش آنها در پیشاپیش جنبش برای تشکلیابی توده ای کارگری و تقویت و تثبیت این پیشرویها همچنان رئوس مهم فعالیت ما برای مساعد تر کردن شرایط برای گسترش تشکلهای توده ای کارگری در سطحی سراسری تر خواهد بود.
ایجاد تشکلهای توده ای کارگری در سطح وسیع و گسترده، آنهم در شرایطی که امروز در آن قرار داریم، نقش تحول سازی در ثقل جنبش کارگری در فضای سیاسی جامعه دارد. انجام آن در عین حال گام مهمی برای تغییر توازن قوای جامعه به نفع مبارزات کارگران و کل جامعه است. بنابراین یک کار مهم ما امروز جا انداختن این تبیین معین از تاثیر پیشروی های جنبش کارگری بر فراهم شدن شرایط ایجاد تشکلهای توده ای در میان فعالین و رهبران کارگری است وعطف توجه دادن به آنان برای برداشتن خیزی بزرگ برای سازمانیابی توده ای کارگری است.
انترناسیونال: بنظر شما تشکل های توده ای کارگری چه جایگاهی را در تحولات سیاسی و اجتماعی آینده در ایران می توانند داشته باشند؟
شهلا دانشفر: تشکل توده ای همانطور که از اسمش پیداست یعنی توده کارگرانی که متشکل شده اند. و کارگران وقتی متشکل باشند در تمام زمینه های اجتماعی نقش موثر تر و کار سازتری ایفا خواهند کرد و بر کل فضای جامعه و آینده تحولات سیاسی تاثیرات شگرفی خواهند داشت. همانطور که اشاره کردم بحث بر سر ممکن بودن شرایط برای به راه افتادن جنبش برای ایجاد تشکلهای توده ای کارگری در بخش های مختلفی از کارگران چون بازنشستگان، پرستاران، معلمان و مراکزی نظیر نفت، آتش نشانان، مخابرات، برق، شهرداری ها و نمونه های دیگری از این دست با اتکاء به مجامع عمومی کارگری و رفتن بسوی ایجاد و تثبیت مجامع عمومی در محیط های کار، بعنوان ظرفی برای تشکل یابی توده ای کارگری است. تحقق این امر یک گام حیاتی در سازمانیابی توده ای کارگران و ایفای نقش مستقیم و قدرتمند ﺁنان در تحولات سیاسی جامعه است.
از جمله ایجاد تشکلهای توده ای کارگری در سطحی گسترده و وسیع نقش تحول سازی در به میدان آوردن قدرتمند و سازمانیافته کارگران، خانواده های کارگری و نزدیک کردن بخش های مختلف کارگری به یکدیگر دارد. و شکل گیری هر چه گسترده تر این تشکلها به جنبش کارگری امکان میدهد که با قدرت بیشتری در جلوی صف اعتراضات کل جامعه قد علم کند.
بویژه در شرایطی که جنبش کارگری وزن سنگینی در فضای سیاسی جامعه دارد، ایجاد تشکل های توده ای در سطحی وسیع و گسترده فاکتور مهمی در قدرت گیری مبارزات کارگری و تغییر توازن قوای کل جامعه به نفع جنبش رادیکال و چپ، خواهد بود.
و اینها همه به روشنی گویای جایگاه مهم امر ایجاد تشکلهای توده ای کارگری در تحولات سیاسی و اجتماعی هم امروز و هم آینده ایران است.
انترناسیونال: در مقابل مولفه هایی که در این قطعنامه مطرح شده، جمهوری اسلامی و حتی بخش هایی از سرمایه داری خارج از قدرت سیاسی بیکار ننشسته اند، از طرف آنها چه اقداماتی در مقابل جنبش کارگری انجام می گیرد؟ و جنبش کارگری در مقابل این اقدامات چه کار باید بکند؟
شهلا دانشفر: بحث ما بهیچوجه این نیست که موانع همه کنار رفته اند و خودبخود تشکل توده ای ایجاد میشود. بلکه تاکید ما اینست که توازن قوای میان کارگران و مردم با جمهوری اسلامی و کارفرمایان به جایی رسیده است که کارگران اگر تلاش جدی بکنند میتوانند این موانع را در آینده نزدیکی کنار بزنند. مانع اصلی برای ایجاد تشکلهای کارگری طبعا جمهوری اسلامی و ابزار سرکوب آنست. پیشروی های کنونی جنبش کارگری و تعمیق و تثبیت هر چه بیشتر آنها امروز میتواند سکوی پرشی برای به میدان کشاندن توده وسیع کارگران و تشکل یابی توده ای کارگری در سطحی وسیع و گسترده باشد. دامن زدن به چنین جنبشی و به میدان کشاندن نیروی بزرگ بخشهای مختلف کارگری و خانواده هایشان در عین حال خود فاکتور مهمی در مقابله کارگران با سرکوبگری های حکومت اسلامی و تداوم و گسترش مبارزات کارگری است. ایجاد تشکلهای توده ای کارگری همچنین گامی مهم در جهت نفی عملی و مستقیم تشکلهای دست ساز دولتی مثل شوراهای اسلامی و خانه کارگر و نظایر ﺁنها و نیز عقب زدن جریانات راست و ارتجاعی از مقابل مبارزات کارگران است.
بعلاوه جمهوری اسلامی با امنیتی کردن مبارزات کارگران، معلمان و فعالین اجتماعی، رهبران و فعالین کارگری را زیر فشار قرار داده و با این کار تلاش میکند، جلوی سازمانیابی مبارزات کارگری را بگیرد. کارزار علیه امنیتی کردن مبارزات با خواست آزادی فوری کارگران زندانی و تمامی زندانیان سیاسی و باطل شدن پرونده های امنیتی تشکیل شده برای کلیه فعالین اجتماعی که هم اکنون در جریان است و کارگران و معلمان دو نیروی اصلی آن هستند. یک پاسخ عملی در برابر این سرکوبهاست. معنای واقعی این کارزار دفاع از حق تشکل، حق اعتصاب، آزادی بیان و آزادی های سیاسی پایه ای کارگران و کل جامعه است. با تمام قوا به این کارزار بپیوندیم.
همچنین یک کار مهم ما توضیح شفاف و روشن سیر تحولات و کنار زدن هر گونه ابهام و تردیدی برای پیشروی بیشتر و تحقق امر سازمانیابی توده ای کارگری است. در همین راستا نقد جریانات راست و حافظ نظام و خنثی کردن نقش بازدارنده و تفرقه افکنانه آنها در مبارزات و اتحاد بخش های مختلف کارگری با هم، متحد کردن کارگران حول خواستهایی روشن و سراسری از جمله حق تشکل، افزایش دستمزدها به رقمی بالاتر از خط فقر در گام اول، برخورداری از بیمه هایی اجتماعی چون درمان رایگان، تحصیل رایگان و تسهیلات لازم برای حق مسکن به عنوان گامی عملی برای متحد نگاهداشتن صفوف طبقه کارگر و عقب زدن گرایشات راست و حافظ رژیم از جمله رئوس دیگر کارهای ما برای پیشروی بیشتر در جهت نقطه تاکیدهای این قطعنامه است.
و آخرین سخن اینکه ما در راستای این قطعنامه برای ایجاد وسیع ترین اتحاد و همبستگی در میان کارگران و بخش های وسیع جامعه، برای جلب همبستگی در سطحی بین المللی با کارگران در ایران پیگیرانه تلاش میکنیم و همه فعالین جنبش کارگری را به پیوستن به حزب سیاسی خود فرامیخوانیم.