
تعلق گرفتن هفتاد و هشتمین جایزه نخل طلائی جشنواره کن به فیلم “یک تصادف ساده” جعفر پناهی باعث وحشت توأم با برآشفتگی سران رژیم شده است. فیلم یک تصادف ساده که بدون مجوز وزارت سانسور و تبلیغات دروغین ارشاد اسلامی حکومت ساخته شده و داستان آن بر اساس رویدادهایی از اوضاع سیاسی و اجتماعی ۴۶ سال گذشته و مخصوصاً بعد از انقلاب “زن، زندگی، آزادی” نوشته شده است، یک تو دهنی به رژیمی است که امروز از هر عرصهای در داخل و خارج یک سنگر در برابرش ایجاد شده و بیوقفه زیر ضربش گرفتهاند.
جعفر پناهی یک هنرمند و فیلمساز مشهور و معترض به جمهوری اسلامی است که در تابستان ۱۴۰۱ (چند ماه قبل از شروع انقلاب “زن، زندگی، آزادی”) بهخاطر مخالفتش با سیاستهای سرکوبگرانه جمهوری اسلامی روانه زندان شده بود و بخشی از داستان فیلمش را بر اساس تجارب شخصی خودش از محیط و شرایط بازداشت و زندان و شیوههای غیرانسانی برخورد بازجویان و زندانبانان با زندانیان و همچنین اوضاع ذهنی و فکری و نوع نگاهی که زندانیان نسبت به شکنجهگران و زندانبانان خود در اذهان خود میپرورانند، نوشته است.
فیلم پناهی هنوز به طور کامل قابلدسترسی نیست، اما طبق روایتهای مختصری که بعضی رسانهها از جمله “لموند فرانسه” بر اساس مصاحبههایی با خود جعفر پناهی منتشر کرده، این فیلم تصویری از جامعه تحت انقیاد و سرکوب و ترور و وحشت جمهوری اسلامی طی ۴۶ سال گذشته را نشان میدهد. بهعلاوه فیلم، به گفته جعفر پناهی به بیان تأثیر عظیم جنبش “زن، زندگی، آزادی” و شرایط رو به سرنگونی رژیم در برابر جامعهای که میخواهد از دست این حکومت دیکتاتور خلاص شود، میپردازد.
جعفر پناهی در فیلمش که سرنوشت یک شکنجهگر را به تصویر میکشد که به طور تصادفی به دست قربانیانش میافتد و این قربانیان بهراحتی نمیتوانند بر سر تصمیم به انتقام (قتل شکنجهگر) به توافق برسند، از سویی وضعیت در حال فروپاشی و در آستانه سرنگونی حکومت را نشان میدهد که سران جنایتکارش سرانجام با زبونی و درماندگی به دست مردم میافتند و از سوی دیگر یک تحول اجتماعی بهسوی ارجنهادن به انسانیت و ارزشهای انسانی در جامعه قربانی شده را نشان میدهد که حکومت دهها سال است برای جلوگیری از آن تلاش کرده تا حس انتقامجویی و خشونت را به جایش در جامعه نهادینه کند.
این اتفاق برای جمهوری اسلامی که امروز از هر طرف زیر شدیدترین ضربات و فشارها است، ضربهای کاری بود. حکومتی که ۴۶ سال است همه ظرفیتها و امکانات مالی و تجهیزات تحت حفاظت دستگاه سرکوب را بکار گرفته تا نگذارد واقعیات و جدالهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی در جامعه علیه رژیم و ارزشهای اسلامی و ایدئولوژیکی آن افشا و علنی بشود، حالا به یمن انقلاب “زن، زندگی، آزادی” و تأثیرات عظیم و شگرفی که در روشن ساختن باور و جلب حمایت جهانی از خواست مردم ایران داشته است، در یک شرایط حساس باز هم بهوسیله فیلمی که با هزار مشکل و بهاصطلاح به طور “زیر زمینی” ساخته شده است، در انظار جهانی جنایات دهها سالهاش و موقعیت درمانده کنونی و آیندهای که در انتظارش است به تصویر کشیده میشود. حکومتی که دیگر نه با هزینههای گزاف در دستگاههای تبلیغاتی و اشاعه خرافات اسلامی و ترویج فرهنگ ارتجاعی میتواند جامعه را به عقبماندگی و پیروی از تحجر هدایت کند و نه با سرکوب و زندان و ترور و اعدام و کشتار میتواند جلوی پیشرویهای مردم و مخصوصاً زنان در میدانهای جدال و جنگ هر روزه با خود را بگیرد.
حکومت زیر سایه مماشاتهای دولتهای غربی امیدوار بود چهره کریه و جنایتکارانه خود را از انظار جهان متمدن پنهان کند در جریان انقلاب “زن، زندگی، آزادی” امیدش به حمایتهای دولتهای غربی بر بادرفت. حالا چشم و گوش دنیا برای دیدن و شنیدن واقعیتهای داخل ایران بینا و شنوای تصاویر و صداهای جامعه مخالف و ضد رژیم شده است و اکنون شاهد روشنشدن ماهیت ضدانسانی خود برای افکار عمومی و ازدستدادن موقعیت و اعتبار و مشروعیت خود بهعنوان یک حکومت در نگرش اجتماعی جوامع مدرن در سراسر دنیا است، حالا با درماندگی و برآشفتگی برای کماثر و کماهمیت نشان دادن فیلم جعفر پناهی سروصدا راه انداخته است. سفیر فرانسه را در اعتراض به پیام تبریک وزیر امور خارجه آن کشور به جعفر پناهی احضار میکند!
گذشته از محتوا و مضمون فیلم، سخنان خود پناهی که بیانکننده قدرتگیری جنبش سرنگونیطلبانه و مبرمیت و در دستور کار جامعه قرارگرفتن سرنگون ساختن حکومت بهعنوان حاصل بیش از چهار دهه جنگ و رویارویی مردم با رژیم است و حضور بدون حجاب بازیگران فیلمش در یک جشنواره جهانی که شنوندگان و بینندگان صدها و هزاران میلیونی در سراسر جهان دارد و همچنین استقبال از جعفر پناهی و عوامل فیلم با شعار “زن، زندگی، آزادی” که شناسنامه انقلاب پویا و در جریان مردم است هم بر برآشفتگی سران رژیم افزود.
جشنواره “کن” که خود در واکنش به نفوذ فاشیسم آلمان و ایتالیا در انتخاب فیلمهای جشنواره “ونیز” در پایان دهه ۳۰ قرن بیست راهاندازی شد و اساساً هدف مقابله با سانسور و روایتهای وارونه دولتهای دیکتاتوری مانند جمهوری اسلامی امروز از شرایط و اوضاع سیاسی و اجتماعی جوامع را وظیفه خود قرار داد، اهمیت فراوانی برای روشن ساختن واقعیاتی که حکومتها تلاش میکنند آنها را از افکار عمومی در جهان مشتاق شنیدن و دیدن وقایع و حقایق پنهان کنند، قائل است.
چنین صحنههای بینالمللی بهخاطر اینکه از کنترل دولتها خارج هستند، توجهشان نه به سران مماشاتگر دولتها، بلکه به افکار عمومی و اجتماعی است و متقابلاً جایگاه مهمی در جلب افکار عمومی و ایجاد جبهه پرسشگری برای وادار نمودن دولتهای خودی برای واکنش نشان دادن نسبت به سانسور و خفقان توسط دولتها و حکومتهای دیکتاتوری دارد. به این خاطر سران دولتهای حاکم بر جوامع مدرن بهویژه در غرب علیرغم میل باطنیشان مجبور به موضعگیری در راستای خواست و انتظار مردم دررابطهبا رویدادی مانند فیلم جعفر پناهی میشوند. پیام تبریک وزیر خارجه فرانسه به جعفر پناهی در این راستا است.
بهاینترتیب فیلم “یک تصادف ساده” جعفر پناهی تأکیدی بر ادامه انقلاب “زن، زندگی، آزادی” از سنگر هنر و همچنین اتفاقی برای تجدید جلبتوجه و حمایت جهانی نسبت به انقلاب مردم است.
دنیای بعد از انقلاب “زن، زندگی آزادی” دنیای حرکت انقلاب بهسوی پیروزی در داخل و دنیای تغییر نگاه نسبت به جامعه ایران و تنگتر شدن حلقه فشارهای بینالمللی بر جمهوری اسلامی تحتتأثیر افکار عمومی در سطح جهان است.