جدید ترین

جنایات جمهوری اسلامی را بی‌پاسخ نخواهیم گذاشت- مهران محبی

چند روز از جنایت جمهوری اسلامی در اسکله تجاری بندرعباس گذشته و هنوز هیچ رسانه‌ای غیر از صداوسیمای حکومتی دسترسی به مکان فاجعه ندارد تا اخبار و گزارشات واقعی را در اختیار مردم قرار دهد.

آنچه در این مدت (غیر از کلیپ‌هایی از لحظات اولیه که با گوشی‌های کارکنان و حاضران غیرحکومتی تهیه شده بودند) در مورد وقوع فاجعه و ابعاد و عمق آن گزارش شده است، اخبار و گزارشات کنترل شده توسط دستگاه‌های امنیتی و سپاه جنایت‌کار هستند که از طریق صداوسیما انتشار یافته‌اند. هنوز کسی نمی‌داند چند ده‌ و یا چند صد نفر دیگر کشته شده‌اند. بسیاری از اجساد همچنان زیر آوار مانده‌اند و خیلی‌ها به‌طورکلی در آتش سوخته‌اند و اثری از آنها باقی نمانده است. ولی باتوجه‌به تجمع وسیع خانواده‌هایی که عزیزانشان را ازدست‌داده و همچنین سوگواری‌های با مضمون اعتراضی که در اکثر شهرها براه افتاده و در حال گسترش است، می‌شود تا حدی عمق و گستره عظیم جنایت حکومت و سپاه تروریستی‌اش را حدس زد که چه قتل عامی از مردمی که اکثریتشان را کارکنان و کارگران شاغل و رانندگان کامیون در اسکله تشکیل می‌دهند، انجام‌گرفته است.

بااین‌حال هنوز هیچ گزارش رسمی و حکومتی در مورد عوامل و دلائل جنایت انتشار نیافته است. منطقه کاملاً توسط سپاه و نهادهای امنیتی قرق شده و برای سران رژیم که خود از مسببان و مجرمان اصلی هستند، فعلاً مجالی فراهم کرده تا روایات دروغین خود را به خورد جامعه بدهند تا سعی ‌کنند خود را تبرئه کنند. اما ازآنجاکه دست این جانیان برای مردم در داخل و در کل دنیا در دروغ‌گویی و تقلا برای پنهان‌کردن جنایاتشان رو شده و بعلاوه به‌راحتی نمی‌توانند از دام ماهواره‌های تصویربردار فرار کنند، دچار آشفتگی و به‌هم‌ریختگی شدیدی شده‌اند که چه‌کار کنند تا جنایتشان را پنهان کنند. از ابتدا به ضدونقیض‌گویی در مورد وجود مواد شیمیایی مورد نیاز برای تهیه سوخت موشکی افتادند. یکی می‌گفت: “اصلاً مواد خطرناک در بندر وجود ندارد”، دیگری ناخواسته و دستپاچه “بند را آب می‌داد” و به وجود مواد شیمیایی مورد نیاز تأمین سوخت موشک اعتراف می‌کرد و حالا که فهمیده‌اند نمی‌توانند وجود این مواد در اسکله رجائی را به‌کلی انکار کنند، زیر فشار فضای سهمگین اعتراض و نفرت عمومی، هر دستگاه و اداره و وزارتخانه‌ای سعی می‌کند تقصیر را گردن دیگری بیندازد.

فعلاً به وجود مواد شیمیایی خطرناک و قابل انفجار در اسکله اعتراف کرده، ولی همچنان تلاش می‌کنند آن را به قیمت نتیجه یک اشتباه به افکار عمومی بفروشند. علی‌رغم اینکه همچنان به مردم دروغ می‌گویند و مدعی هستند که هیچ محموله‌ای که کاربرد نظامی و موشکی داشته باشد در اسکله رجائی وجود نداشته، اما ناچار به اعتراف به وجود مواد “بسیار خطرناک” شده‌اند که به‌اصطلاح و به‌زعم خودشان برحسب “اظهار خلاف” واردکنندگان آنها در میان محموله‌ها و کانتینرهای حاوی مواد معمولی و غیرخطرناک قرار داده شده‌اند.

معلوم است همچنان دروغ می‌گویند و می‌خواهند جنایتشان را تا حد یک حادثه تقلیل دهند و یقه خود را از پاسخ‌‎گویی به مردم رها کنند. اصطلاح “اظهار خلاف” که این روزها در گفتمان‌های سران رژیم رایج شده، معنایی غیر از دروغ‌گویی ندارد. اگر به فرض محال کل حکومت و سپاه در جریان نبوده‌اند و اشخاصی به دروغ گفته‌اند که کانتینرها حاوی مواد خطرناک نیستند، این جانیان حتی حاضر نیستند روراست به مردم بگویند این اشخاص یا نهادها و دستگاه‌هایی که واقعیت را نگفته و پنهان‌کاری و خلاف واقع‌گویی کرده‌اند، چه کسانی هستند.

جدا از جنایت هولناکی که جمهوری اسلامی و سپاه به‌عنوان بازوی عملیاتی جنایت حکومت در مدت چند روز گذشته در اسکله رجائی مرتکب شده‌اند، دو روز بعد از فاجعه اسکله در بندرعباس، تأسیسات “آوانار” در حومه شاهین‌شهر که مواد شیمیایی محترقه مورد استفاده برای پهپادهای نظامی تولید می‌کند نیز منفجر شد و رسانه‌های رسمی حکومتی خبر از کشته‌شدن دو نفر و مجروح شدن یک نفر داده‌اند.

در این مورد هم طبق معمول مقامات حکومتی و مسئولان مربوطه محلی و شرکت “آوانار” که زیر نظر شورای‌عالی امنیت رژیم فعالیت می‌کند، از بیان واقعیات طفره رفته و در صدد لاپوشانی‌کردن جنایت جدیدشان هستند.

اما علی‌رغم همه تلاش‌هایی که جانیان حکومت برای پنهان‌کردن عوامل و دلائل این انفجارها و جنایاتی که رقم زده، کرده‌اند، نتوانسته‌اند ذره‌ای از خشم و انزجار عمومی را نسبت به خود کاهش دهند. وسعت دادخواهی از کل حکومت در گستره ایران و فراتر از این گستره جغرافیایی است. مردم در داخل و خارج همچنان که تا حالا نشان داده‌اند به اعتراضات خود در قالب تجمعات اعلام همدردی ادامه می‌دهند و دست از سر حکومت برنخواهند داشت تا خود را از پاسخ‌گویی و اعتراف به جنایاتش در روزهای اخیر رها کند. زیر این فشار عمومی و سراسری، سران رژیم تا همین حالا مجبور به اعتراف به گوشه‌هایی هرچند اندک از جنایاتشان شده‌اند و به‌تدریج ناچار خواهند شد باز هم بیشتر اعتراف کنند.

این حکومت، همان حکومت جنایت‌کار است و سران و سرداران سپاهش هم همان جنایت‌کارانی هستند که سرنگون‌کردن عمدی هواپیمای مسافربری اوکراینی در سال ۱۳۹۸ را تا سه روز انکار کردند. ولی حالا نمی‌توانند حتی یک روز هم مانع درز واقعیت از شکاف‌ها و ترک‌های دهان بازکرده در درون حکومتشان به بیرون شوند. علتش کاملاً واضح است. حکومت زیر فشار جنبش سرنگونی‌طلبی و انقلابی و گرفتار در گرداب‌های سیاسی، اقتصادی و بین‌المللی، انسجام و چفت‌وبست خود را ازدست‌داده است. هیچ یک از دستگاه‌ها، ارگان‌ها و سران و افرادش امیدی به بقایش ندارند و نگران آن هستند که برای کاستن از فشار عمومی بر کلیت حکومت، توسط باندها و سران قدرتمندتر قربانی شوند و از طرف دیگر تقلا می‌کنند با درز دادن این نوع اطلاعات به بیرون در فردای سرنگونی جمهوری اسلامی هنگامی که به‌پای میز محاکمه و بازخواست کشیده می‌شوند، نسبت به مجازاتشان تخفیف داده شود.

این تازه گوشه‌ای از قدرت اعتراض و مبارزه منسجم ماست که سران حکومت را به این حد زیر فشار گذاشته و اجازه نداده تا مانند گذشته با جامعه برخورد کنند. حکومتی که تمام تلاشش را کرد تا مانع از برگزاری وسیع تجمعات به مناسبت اول ماه مه شود، چون می‌دانست سراسری‌تر و متحدانه‌تر از روزهای اخیر به جرم جنایتش در بندر رجائی مورد بازخواست و محاکمه کارگران و مردم قرار خواهد گرفت، اما باز هم نتوانست مانع شود و باز در مراسم روز جهانی کارگر به محاکمه کشیده شد و این یعنی ضعف و درماندگی و عقب‌نشینی در مقابل قدرت جامعه.

ما دست از سر رژیم و سران جنایت‌کار و سپاه و همه جنایت‌کارانش برنخواهیم داشت. مجبورشان خواهیم کرد تا ابتدا به این جنایتشان اعتراف کنند و به‌زودی با سرنگون‌کردن حکومت حساب همه را در دادگاه‌های مردمی و عادلانه که در آنها خبری از اعدام نیست، خواهیم رسید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *