در دل يک شرايط بسيار متحول به استقبال هشت مارس میرویم. جنبش های اعتراضی در ایران هر روز سازمانیافته تر به جلو می آیند و جنبش برای رهایی زن، جنبشی قدرتمند است که کل بساط حکومت اسلامی را به چالش میکشد. کنار رفتن حجاب ها و پدیده بیحجابی در جامعه بیش از بیش شکست حکومت اسلامی در تحمیل این سمبل آپارتاید جنسی بر جامعه را به نمایش میگذارد. و در کنار این پیشروی بزرگ، جنبش رهایی زن سنگر به سنگر علیه کنار زدن قوانین ارتجاعی اسلامی جنگیده و هر روز گامی بیشتر به جلو بر میدارد. از جمله طی یکساله اخیر، رکورد کارزارهای مبارزاتی علیه تفکیک جنسیتی در عرصه های مختلف اجتماعی را داشته ایم. کارزارهایی چون حق دوچرخه سواری برای زنان، علیه شرط حجاب برای شرکت زنان در ورزش، حق ورود زنان به استادیوم های ورزشی، حق زنان برای آواز خواندن، حق طلاق و حق تمامی زنان و مردان بیکار برای برخورداری از بیمه بیکاری، نمونه هایی از این کارزارها هستند که هنوز هم ادامه دارند. از سوی دیگر ما شاهد هر روز جلو تر آمدن زنان در صف مقدم اعتراضاتی که درسطح جامعه اتفاق افتاده هستیم. نمونه های قابل توجه اش در اعتراضات علیه تخریب محیط زیست، در جنبش دادخواهی و علیه اعدام و مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی و در مبارزات معلمان و بازنشستگان است. نمونه اخیرش مبارزات مردم خوزستان علیه آلودگی وحشتناک هوا و قطعی برق و بی آبی بود که این اعتراضات ابعادی گسترده تر یافت و مردم در اعتراضاتشان کل بساط فقر و محرومیت را به چالش کشیدند. و بالاخره در کنار همه اینها حضور چشمگیر خانواده ها در اعتراضات کارگران را می بینیم. اینها همه گویای فضای اعتراضی کل جامعه و برجسته تر شدن زنان در اعتراضات جاری اجتماعی است. در همین راستا امروز ما شاهد جلو آمدن بیشتر چهره های رادیکال زنان بعنوان سخنرانان اعتراضات جاری هستیم. نمونه هایش را در اعتراضات معلمان بازنشسته و اعتراضات مردم خوزستان دیدیم. یکی از این چهره ها آتنا دائمی دختر جوانی است که یکی از اتهاماتش اعتراض علیه حجاب است و با هفت سال حکم در زندان بسر میبرد.
این اتفاقات همگی بیانگر شرایطی است که به استقبال هشت مارس امسال میرویم. شرایطی که انتظاراتی معینی را برای برگزاری و تدارک این روز در دستور ما میگذارد. در این نوشته میکوشم با نگاهی از نزدیکتر به کارزارهای مبارزاتی علیه تبعیض جنسیتی در سال گذشته که به طور واقعی عرصه های نبرد ما علیه آپارتاید جنسی است، داشته باشم و انتظاراتم را از هشت مارس امسال بیان کنم.
کارزارهای مبارزاتی جاری علیه تبعیض جسنیتی
یک نمونه جالب از کارزارهای اعتراضی علیه تبعیض جنسیتی علیه زنان در سال گذشته، کمپین برای حق دوچرخه سواری زنان است. البته قانونی دوچرخه سواری زنان را منع نکرده است، اما بنا بر شرع اسلام و با هزار و یک آیین نامه و بخشنامه اداری زنان در ایران از حق دوچرخه سواری محرومند. اما نکته اصلی اینجاست که زنان و مردم معترض جامعه به این تبعیض و نابرابری و تحقیر آشکار زنان تن نداده و با تعرضاتشان قدم به قدم ارتجاع اسلامی را عقب زده اند. از جمله سالهاست که جدالی بر سر دوچرخه سواری زنان و آنهم با کنار زدن حجاب بخشی از جنگ این جامعه با جدا سازی جنسیتی بوده است. اما طی یکساله اخیر مبارزه برای حق دوچرخه سواری زنان، به جنبش و کارزاری اجتماعی تبدیل شده و ابعادی سراسری به خود گرفته است. این جنبش بطور واقعی یک اعتراض مشخص علیه تبعیض علیه زن، علیه آپارتاید جنسی و علیه قوانین ارتجاعی اسلامی است. یک اتفاق جالب در دل این کارزار وقایعی بود که در همین رابطه در شهر مریوان روی داد. در این شهر در مرداد ماه هنگامیکه دوچرخه تعدادی از زنان دوچرخه سوار توسط ماموران سرکوب حکومت متوقف و چند نفری از آنان نیز بازداشت شدند، و بعد از سخنان مصطفی شیرزادی، امام جمعه مسجد جامع شهر که طی سخنانی دوچرخه سواری زنان را گناه دانسته و از نیروهای انتظامی و امنیتی خواسته بود که با انجام این کار آنان در ملاء عام مقابله شود، اعتراضات گسترده ای از سوی مردم و فعالین دفاع از حقوق زن و محیط زیستی به پا شد که به کارزاری تبدیل شد. از جمله روز ١٢ مرداد دختران مریوانی پای پیاده در کنار دوچرخه هایشان مسیر دریاچه زریبار تا شهر را طی کردند تا اعتراضشان را علیه تبعیض علیه زن اعلام کنند و در ادامه این اعتراضات بود که طوماری اعتراضی با ١۴٠٠ امضاء و پیوستن نهادهای مختلف اجتماعی در دفاع از حق دوچرخه سواری زنان به راه افتاد و بعد هم دامنه این اعتراضات به سنندج رسید.
نمونه دیگر از این دست کارزارها، کارزار علیه شرط حجاب برای شرکت در مسابقات ورزشی و از جمله در مسابقات بین المللی شطرنج زنان بود. قضیه از این قرار بود که فدراسیون جهانی شطرنج تصمیم گرفته بود که مسابقات قهرمانی شطرنج زنان در سال ۲۰۱۷ در ایران برگزار شود و جمهوری اسلامی با گذاشتن شرط حجاب قبول کرده که میزبان این مسابقات باشد. این شرط با چالشی بزرگ در ایران و در سطح جهان روبرو شده و به بحثی داغ تبدیل شد. بطوریکه چند شطرنج باز سرشناس از جمله نازی پیکیدزه، شطرنج باز معروف جهانی با اعلام اینکه اگر ما در این مسابقات به حجاب اجباری تن دهیم به معنای حمایت از سرکوب زنان در ایران است، بازی شطرنج در تهران را تحریم کرد. نایجل شورت، شطرنج باز بریتانیایی نیز خواستار لغو انجام این مسابقات در ایران و برگزاری آن در کشور دیگری شد. پتی شنی هم با عنوان تحریم شرکت در مسابقات شطرنج زنان در ایران و در اعتراض به شرط گذاشتن حجاب برای شرکت در این مسابقات به راه افتاد که زنان آزادیخواه بسیاری در سطح جهان آنرا امضا کرده اند.
در این میان دختر جوانی به اسم آتنا دائمی که یک چهره سرشناس جنبش رهایی زن و دفاع از حقوق کودک در ایران است، نامه ای خطاب به فدراسیون بین المللی شطرنج زنان نوشت که در بخشی از آن چنین آمده بود:” از شما درخواست میکنم که نسبت به تضییع حقوق زنان دنیا از جمله میلیون ها زن ایرانی بی تفاوت نباشید. این سرکوب را تحت عنوان تفاوت های فرهنگی و احترام به فرهنگ ما توجیه نکنید و از میزبان مسابقات بخواهید تا شرایط برگزاری مسابقات طبق استاندارد های بین المللی را در ایران فراهم کند.”. بدنبال این نامه اعتراضی پتی شنی به راه افتاد. بدین ترتیب مبارزین اعتراض علیه حجاب به عنوان شرط شرکت زنان در بازیهای شطرنج، قدمی جلوتر گذاشته و بطور واقعی به ریشه موضوع دست برده و خواستار برداشتن شرط حجاب که موضوع اصلی جدال است، شدند.
در ادامه چنین جدالی، حضور بی حجاب درسا درخشانی شطرنج باز ایران در تورنمنت جبلالطارق آنچنان جنجالی به پا کرد که یکی از نمایندگان مجلس جمهوری اسلامی خواهان برخورد دستگاههای امنیتی با رئیس فدراسیون شطرنج گردید. و این چنین بود که موضوع برگزاری مسابقات بازی زنان شطرنج جهان با میزبانی ایران، به جنبشی اعتراضی علیه حجاب و زن ستیزی حکومت آپارتاید جنسی جمهوری اسلامی تبدیل شد. بعد هم دامنه این اعتراض به موضوع لغو شرط حجاب برای ورزش زنان کشیده شد.
کارزار دیگر حق ورود زنان به استادیوم های ورزشی است. در راستای سیاست های تبعیض جنسیتی حکومت اسلامی، زنان در ایران از حق ورود به ورزشگاهها محرومند. این نیز یکی از عرصه های نبرد زنان و مردم آزادیخواه ایران علیه آپارتاید جنسی حاکم بر جامعه بوده است. بدنبال اعتراضات گسترده ای که خصوصا در سال های دهه هفتاد و هشتاد علیه این جداسازیها صورت گرفت، فشار کنفدراسیونهای ورزشی آسیایی و جهانی برای پایان دادن به این ممنوعیت ابعاد تازه تری به این موضوع داد. بطوریکه کنفدراسیون فوتبال آسیا به فدراسیون فوتبال ایران در این زمینه اولتیماتم دادهاست. و این کارزار در طول سالهای حکومت اسلامی را گامهای بسیاری به عقب رانده است و این کارزاری است که همچنان جریان دارد.
جدا از کارزار در عرصه های ورزش ما شاهد کارزارهایی چون کارزار دفاع از حق طلاق برای زنان، حق آواز خوانی زنان، حق برابر زنان برای برخورداری از بیمه بیکاری و کارزارهای اجتماعی بسیاری دیگر در عرصه های مختلف تبعیض جنسیتی علیه زنان بوده و هستیم. و این اعتراضات هر روز قویتر و سازمانیافته تر به جلو آمده است. از جمله در رابطه با هشت مارسی که در پیش داریم از سوی زنان و مردان آزادیخواه از شهر لنگرود در مدیای اجتماعی فراخوانی منتشر شده، که به نوع خود جالب و قابل توجه است. در این فراخوان اعلام شده است که جشنواره ی عکسی با محوریت بانوان و مادران کار که با اشتغال خود به اقتصاد خانواده کمک میکنند و در مواردی نان آور خانه هستند، بر پا میشود و خواسته شده است که کسانیکه تمایل به شرکت در این جشنواره را دارند، عکسی بفرستند و درصورت توان ضمن اهدای شاخه گلی زیبا این عکس را بگیرند و ارسال کنند.
همین فراخوان، تصویری از ابعاد اجتماعی تر هشت مارس امسال بدست میدهد که فعالین آن با چنین ابتکارات جالبی دارند به استقبالش میروند. نگاهی به این اتفاقات و کارزارهای مبارزاتی علیه تبعیض علیه زن، تصویر روشنی از موقعیت قدرتمند امروز جنبش برای آزادی زن و علیه آپارتاید جنسی و قوانین اسلامی به دست میدهد. با اتکا به این موقعیت و قدرت کارزارهای مبارزاتی مان به استقبال هشت مارس، روز جهانی زن برویم.
هشت مارس نه به ترامپیسم، نه به اسلام سیاسی، نه به آپارتاید جنسی