گام‌های نومیدانه جمهوری اسلامی به‌سوی تسلیم- مهران محبی

روزهای اخیر برای جمهوری اسلامی سخت‌تر و درعین‌حال یأس‌آلودتر از گذشته سپری شدند و انتظار می‌رود اوضاع تیره‌وتارتری در پیش رو برایش رقم بخورد. هر روز که به آغاز به کار رسمی ترامپ نزدیک می‌شود، رعشه و دست‌وپازدن سران حکومت در گرداب بن‌بست‌ها وحشتناک‌تر و نفس‌گیرتر می‌شود.

تهدید “حماس” توسط ترامپ مبنی بر اینکه اگر تا وقتی که او کارش را در دفتر کاخ سفید شروع کند گروگان‌های اسرائیلی آزاد نشوند جهنم به پا خواهد شد، جواب داد. “سازمان اتحاد علیه ایران هسته‌ای” طرحی پیشنهادی به ترامپ داد؛ طرحی ۱۰۰ روزه که حامل یک نقشه راه جامع و سراسری در تمامی بخش‌های دیپلماتیک، اطلاعاتی، نظامی و اقتصادی است تا حکومت جمهوری اسلامی را در قبال بی‌ثبات‌سازی منطقه پاسخگو کند. تهدید ترامپ نیز برای حمله به مراکز هسته‌ای جمهوری اسلامی بیشتر از هر زمان دیگری جدی شده است.

در برابر این اقدامات و تهدیداتی که عملی‌شدنشان خیلی محتمل شده است، جمهوری اسلامی کاملاً به موقعیت ضعف و درماندگی افتاده و هر دست و پایی می‌زند تا شاید راهی برای خلاصی ولو کوتاه‌مدت و موقتی از مهلکه بیابد. خامنه‌ای و فرماندهان سپاه علی‌رغم هارت و پورت‌های آبکی از زبان پزشکیان و عراقچی به التماس و چاپلوسی افتاده و مدام به ترامپ پیام آمادگی برای مذاکره بر سر مسئله هسته‌ای می‌دهند. تلاش‌های زیادی می‌شود تا به زبان دیپلماسی از ترامپ دلجویی شود و فتوای خامنه‌ای مبنی بر ترور و کشتن ترامپ انکار گردد تا شاید آمادگی رژیم برای دادن هر امتیازی موجب شود “طلب بخشش” را بپذیرد و تهدیداتش را اجرایی نکند.

پزشکیان بیچاره که از هر طرف و از دوست و دشمن فقط باید “بخورد و دم نزند”، در گفتگو با شبکه NBC می‌گوید: ” ما به دنبال جنگ و خونریزی نیستیم… می‌خواهیم با همه کشورها توافق راهبردی داشته باشیم… ما همیشه آماده گفتگو با آمریکا بودیم” و در ادامه ابراز امیدواری می‌کند که آمدن مجدد ترامپ به “صلح” و نه جنگ و خونریزی در منطقه و جهان منجر شود. او همچنین اضافه کرد: “ما به دنبال ساخت بمب هسته‌ای نبوده‌ایم… ما قصد ترور ترامپ را نداشته‌ایم… آنچه به‌عنوان توطئه علیه ترامپ مطرح می‌شود، نقشه اسرائیل و دیگر کشورها برای ترویج دشمنی با ایران است.”

معلوم است و به تجربه هم ثابت شده که رؤسای جمهوری ایران در روابط بین‌المللی جدی گرفته نمی‌شوند و پزشکیان نیز به‌حساب نمی‌آید. اما این بیچاره که باید دروغ بگوید و آبروی نداشته خود را بیشتر به حراج بگذارد تا شاید فشارهای بین‌المللی را بر حکومت و دولتش کم کند، در داخل هم از طرف تندروترهای مالیخولیایی‌تر و سودازده‌تر فحش و ناسزا دریافت می‌کند.

طبق معمول، روزنامه کیهان شریعتمداری از اینکه پزشکیان در مصاحبه با شبکه NBC گفته بود ایران آماده گفتگو با دولت دوم ترامپ است و قصد ترور او را ندارد، عصبانی شده و می‌گوید: “آقای پزشکیان شما صاحب ایران نیستید… اظهارنظر حضرت‌عالی… اولاً بیرون از حوزه اختیارات شماست، ثانیاً… در تضاد کامل با منافع ملی کشورمان است و ثالثاً پیام ذلت به دشمن قسم‌خورده ایران اسلامی است.”

روزنامه اصول‌گرای خراسان هم از پزشکیان ناراحت شده و گفته: “چرا گفتید ایران برای ترور ترامپ برنامه ندارد؟” و همین‌طور آخوندها و غیر آخوندهای دیگر و دارای جایگاه در حکومت حملات خود را به پزشکیان آشکار کرده‌اند.

این است حال‌وروز حکومت! یکی می‌گوید حاضر به مذاکره با ترامپ هستیم، عده‌ای بر سرش می‌ریزند و می‌گویند تو هیچ‌کاره هستی و حق چنین ابراز نظری ندارید. همان بیچاره که مأمورش کرده‌اند تا برنامه جمهوری اسلامی برای ترور ترامپ را انکار کند، دیگران توی دهن اش می‌زنند و می‌گویند بیخود گفتی، ترامپ قاتل سردار سلیمانی است و باید به قتل برسد. می‌گوید حکومت اسلامی قصد جنگ با هیچ کشوری را ندارد، خامنه‌ای و سپاه از حملات تروریستی حماس دفاع می‌کنند و آتش‌بس در غزه را پیروزی برای حماس می‌دانند. یکی برای خاموش‌شدن آتش‌سوزی لس‌آنجلس و به‌اصطلاح نجات مردم آن منطقه دعا می‌کند، دیگری نفرین می‌کند و آن را انتقام الهی می‌داند. یکی اعلام آمادگی برای اعزام نیروهای به‌زعم خودش واکنش سریع به آمریکا می‌کند و سپس به‌دروغ می‌گوید آمریکا از ما درخواست کمک مالی کرده، دیگری داد می‌زند و عربده می‌کشد که حق ندارید یک ریال از پولی که من به‌عنوان مالیات پرداخته‌ام را به “پفیوزهای” لس‌آنجلس بدهید و… .

به‌راستی اگر این چرندبافان و ضدونقیض‌گویان رده‌بالای حکومتی و مهره‌های پایین‌دستی و آخوندهای مسجدی که کارشان سرهم کردن موهومات برای فریب انسان‌ها هستند را در تصور در یک مکان گردآورید و کنار هم قرارشان دهید شباهت‌های فراوانی با یک مجموعه دیوانه در یک دیوانه‌خانه پیدا می‌کنند که یکی در حال جابه‌جاکردن اشیایی است که در برابر خود چیده و باهاشان حرف می‌زند و دیگری بی‌اختیار راه می‌رود و حرکات مخصوص به خود در می‌آورد و آن دیگری آواز همیشگی‌اش را می‌خواند و در میانشان هیچ رابطه و نظم جمعی حاکم نیست.

خود خامنه‌ای هم از این قاعده مستثنی نیست و در این فضای زهوار دررفتگی روانی در مجموعه حکومت به کلی توان کنترل و کاهش‌دادن تنش‌ها و نزاع‌ها را ازدست‌داده است. به بیان دقیق‌تر خودش به عاملی در تسری ضدونقیض گوئی های خصمانه به همه رده‌های حکومت تبدیل شده است.

در چنین شرایطی است که خامنه‌ای در موقعیت یک شخصیت مبتلا به بیماری روانی دوقطبی گرفتار شده است. ازیک‌طرف باید برای نجات خود و حکومتش پزشکیان و دیگرانی که استعداد چاپلوسی دارند را برای جلب رضایت ترامپ و غرب مأمور کند و از طرف دیگر باید حرف دل تندروترهای طرف‌دار خودش را پشت تریبون حسینیه خمینی در بیت خودش بزند و بااین‌حال امیدی هم به نتیجه‌بخش بودن گدایی از ترامپ و غرب ندارد و این اوضاع به‌هم‌ریخته تنها یک علت دارد.

علت، وجود یک جامعه متنفر و انفجاری برای سرنگون‌کردن حکومت است. جامعه‌ای که سرکوب رژیم را ناکارآمد کرده، فعالین سیاسی‌اش در زندان‌ها حکومت را عاصی کرده‌اند، با هر اعدام و صدور هر حکم اعدامی توسط رژیم، بخش‌های بیشتری به صف دادخواهی می‌پیوندند و هر روز حلقه محاصره‌اش بر دور نظام آدمکشان را تنگ‌تر می‌کند.

ازاین‌رو است که جمهوری اسلامی نومیدانه در برابر ترامپ و غرب زانو می‌زند. می‌داند که با راضی‌کردن ترامپ برای انصراف از اعمال فشارهای حداکثری و حمله به مراکز هسته‌ای‌اش هم فرجی برای جان به‌دربردن از سرنوشت محتومش حاصل نخواهد کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *