جدید ترین

یاشار سهندی: عقیم سازی جواب فاشیستی به کارکرد فاشیستی

” هیچ کسی در ایران (مدیران ملی) با این گزاره ضدحقوقی (عقیم‌سازی زنان کارتن خواب) موافق نیست، …. اگر زنی باشد که جانش به لبش رسیده باشد، نتواند بچه‌اش را بزرگ کند و مجبور باشد آن را بفروشد، اگر بگوید که حاضرم عقیم شوم، این کار انجام شود؛ بهتر است، چرا که حداقل شاهد بچه‌ای مریض، دارای فقر غذایی، بحران‌زده و فاقد سرپرست نخواهیم بود.”

این بخشی از سخنان گهر بار یکی از کاربدستان حکومت جنایت پیش گان جمهوری اسلامی که عنوان ” مدیر کل اجتماعی و فرهنگی استانداری تهران” را یدک میکشد. “مدیران ملی” نه تنها موافق این گزاره ضد حقوقی هستند بلکه این روزها آنرا به شدت تبلیغ هم میکنند. چون تنها راه برای از بین بردن پدیده های مانند اعتیاد و تن فروشی و کارتن خوابی و گور خوابی را از بین بردن انسانهای میدانند که مستقیما قربانی سیاستهای کثیف حکومت فاشیستی اسلامی هستند.

یکی از جلوه های اینکه نظام سرمایه داری در جامعه ای مستقر شده و بخوبی دارد کار میکند و اقتصاد بنیان بازار قوانین اش را بر جامعه تحمیل میکند شیوع و گسترش پدیده های مانند اعتیاد و تن فروشی و کارتن خوابی و گور خوابی است. در کنار فروش نیروی کار اکثریت جامعه بهمراه توهین و تحقیر دائمی برای بدست آوردن کفی نان تا از گرسنگی نمیرند این پدیده ها گواهی صریح و بی پرده ای است از نکبت نظام سرمایه داری است. من انسان به عنوان کارگر درنظام سرمایه داری تا آنجا مورد توجه ام که نیروی کاری دارم که سود سرمایه را تامین میکنم و همین که حس کنند که دیگر کار من بصرفه نیست به خیابان پرت میشوم و همه خطراتی مانند اعتیاد و تن فروشی و کارتن خوابی و گور خوابی آینده تضمین شده ای است که در مقابل من است. با هزار قانون و سرکوب به شدت خشن این را تضمین میکنند که هیچ حقی برای من انسان کارگر قائل نشوند. و جواب سرمایه در قبال بی خانمانی که بر من تحمیل کرده است باز هم بی خانمانی و ناامنی تمام عیار است. و آنجا هم که قلب شان از دیدن این پدیده ها جریحه دار میشود و شرمگین میشوند نه دستور ایجاد سرپناه بلکه فرمان به نیستی و مرگ میدهند.

از رئیس جمهوری فیلیپین که رسما هفت تیر به دست گرفته و معتادان را کشته و نمایندگان فیلپینی سرمایه قانون میگذرانند که کودکان بالاتر از نه سال که سر و کارشان با معتادین است یا معتاد شده اند مجرم هستند تا جمهوری اسلامی که نزدیک چهار دهه هزاران انسان را به جرم اعتیاد به قتل رسانده است گویایی کارکرد کثیف نظام طبقاتی سرمایه داری است. اگر خانم معاون در امور زنان رئیس جمهور اسلامی که گویا به قولی چون زن هستند باید با عطوفت با مسایل برخورد کند درخواست عقیم کردن زنان تن فروش را میکند تا فلان کارتونیست حکومتی به همراه همسرش همین درخواست برای گور خوابها دارد تا معاون استانداری تهران درمان مشکلی که خود پدید آوردند نابودی نسلی میداند تا فلان استاد جامعه شناس ساکن پاریس که درخواست عقیم سازی  راصرفا نتیجه حکومتهای ایدئولوژیک میداند  بر یک امر تاکید میکند که نظام سرمایه داری در کنار گسترش پدیده های سیاه بختی توده مردم کسانی را هم را پرورش میدهد که توجیه گر کثافات خودش هم باشد.

مسببان این وضعیت خودشان به نادانی زده اند و میپرسند مگر ممکن است کسی در گور بخوابد! و بعد فرمان نابودی نسلی هم میدهند و به مانند همیشه همه زشت کرداریهای خودشان را به انسانهای درمانده و بیچاره نسبت میدهند. جناب معاون استانداری تهران تاکید میکند:” …  بخشی از واقعیت جامعه را نمی‌توان به صورت علنی گفت… چه اتفاقی در زیر پوست این شهر در حال رخ دادن است؟ این زنان، بسیاری از دختران ما به ورطه هلاکت می‌کشانند و به آن‌ها آموزش ترویج فساد و فحشا می‌دهند…. باید با پروژه قانع کردن زنان کارتن خواب، عقیم‌سازی صورت گیرد تا جلوی بسیاری از آسیب‌های اجتماعی گرفته شود.”  قانع کردن اسم رمز نابود کردن زنان کارتن خواب و گور خوابها است. این جملات در تمام این سه دهه مقدمه ای بوده که بخشی از جامعه به شدت سرکوب شوند.

عقیم سازی انسانهای نگون بخت نه تنها یادآور فاشیسم هیتلری است بلکه تاکیدی است بر اینکه بورژوازی همیشه جوابش به معضلاتی که خود مسبب پدید آمدن و یا دوام و عمق یافتن آن است فاشیستی است در یک جا رنگ نژاد برتر میگیرد درجای دیگر رنگ مذهب. عقیم سازی تنها افکار پریشان یک عده آدم خاص نیست بلکه این افکار نتیجه طبیعی کارکرد نظام ستمگر سرمایه داری است. شرم دست اندرکاران پدیده گور خوابی که از آخرین دستاوردهای بورژوازی اسلامی است، دروغین و زشت وکریه است به مانند خود نظام سرمایه داری. بنا به قولی “ابعاد بحران بی‌خانمانی، گونی‌به‌دوشی و گرسنگی در ایران (١٢ میلیون نفر بنا بر آمار رسمی)” است همین آمار رسمی کفایت میکند تا ثابت کند که  سرمایه داری قوانین کورش را با بینایی کامل بر جامعه تحمیل میکند چه فاجعه ای است و شرمگین بودن دست اندرکانش اشک تمساحی بیش نیست.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *