sahar-g

مرگ سحر چوینی خودکشی یا تجاوز و ضربه مغزی؟

sahar-g

عبدل گلپریان:
اخبار روز نوشته است: سحر چوینی دختر مریوانی دانشگاه همدان در اتاق خود در خوابگاه درگذشته است. گزارش های ابتدایی ناشی از مرگ بر اثر ضربه مغزی بوده است. بعدا گفته شده که او خود را حلق آویز کرده است. نه مردم مریوان و نه دانشجویان دانشگاه همدان این ادعا را با تردید می نگرند. دانشجویان در همدان اعتراضاتی را برای روشن شدن حقیقت این مرگ آغاز کرده اند.

لیل زریبار در نوشته ای تحت عنوان”مرگ سحر از جنسی دگر” به نکاتی اشاره دارد که بخشهایی از آن چنین است:
در این چند سال اخیر، با وقوع چند رویداد در مریوان و به ویژه‌ در اطراف مریوان، و بازتاب رسانه‌ای و گاها هم عامدانه‌، مریوان به‌ گونه‌ای تعبیر و تصویر شده‌ که‌ گویا به‌ دلایل فقر فکری، فرهنگی، اجتماعی و بعضآ هم با اشاره‌هایی کوچک به‌ مشکلات اقتصادی!، به‌ مراتب رفتارهای خشونت آمیز علیه‌ زنان آنجا صورت می پذیرد و همین، چهره‌ خاصی به‌ این شهر بخشیده‌ و رحم و عاطفه‌ رخت بربسته‌ است و والدین و بویژه‌ مردها دائما چاقو به‌ دست یا ساطور به‌ دست در پی کشتن دختران خود می باشند و یا اینکه‌ خود با خودسوزی یا حلق آویز کردن خود و یا هر طریق دیگر برای رهایی از تنگناها، از این امر خطیر “کشتن” بهره‌ می برند! نگارنده‌ی این متن در پی صحت و سقم این اخبارها وتعبیرها نیست و نه‌ اینکه‌ تا چه‌ حد واقعی و یا احتمال اغراق و بزرگنمایی در آن بازگویی ها و پروپاگنده‌ها! چرا که‌ نه هدف این نوشته‌ است و نه‌ اینکه‌ بحث خشونت علیه‌ زنان لوکالی یا منطقه‌ای و یا وابسته‌ به‌ فرهنگ و جامعه‌ خاصی است، یا ‌ اینکه‌ به‌ دلایل صرف انسانی و حقوقی آن (بویژه‌ در ایران )، مورد بحث و پیگیری است.
غرض از این اشاره‌ کوچک، این است که‌ اگر تمام تعبیرها و تصویرها را با توسل به‌ همان شنیده‌ها و تعابیر پیشین بپذیریم، شواهد بسیاری موجود است که‌ مرگ “سحر” از جنسی دگر است!
اگر چه‌ در این چند روز، این رویداد تلخ (مرگ سحرچوینی در خوابگاه‌ علوم پزشکی همدان)، اما و اگرهای بسیاری را در اذهان ها بوجود آورد و با رنگ عوض کردن لحظه‌ به‌ لحظه‌ شواهد از همان لحظات اولیه‌ حادثه‌ و سوق دادن آن به‌ سمت وسویی دیگر و اعتراض بویژه‌ دانشجویان به‌ آن، معلوم نیست که‌ اگر بیدادی صورت گرفته‌ است، چطور میتوان وجدان بیدادگر را آگاه‌ ساخت که‌ باید به‌ دور از هر طفره‌ رفتن و یا ترس از به‌ زیر سوال بردن مقام و مرتبه‌، ویا هر بازی دیگر، در پی احقاق حق باشد و شاید هم تسلی بر زخم عزیزان سحر.
در بخش دیگری از این نوشته آمده است:
در لابه‌لای مابقی صحبت ها متوجه‌ شدیم که‌ سحر علاوه‌ بر سرزندگی و پویایی و سرشاری از امید و زندگی چه‌ انسانی اخلاق گرا و مسولیت پذیر بوده‌ است. همیشه‌ مادرشو نوید می داده‌ که‌ من آدم موفقی میشم و … بعد از قبولیشم تو دانشگاه‌ این روزا همیشه‌ میگفته‌: که‌ رشته‌ام پرستاریه‌ و از ترم هفت به‌ بعد بهم حقوق و مزایا میدن، هم کمک حال پدر مهربونم میشم و هم سرکی هم به‌ آرزوهای تو هم می زنیم.اگر چه‌ بسیاری از شواهد و آثار مکان وقوع این حادثه‌ و بازجویی از خوابگاهیان و مسائل دیگر… حاکی از آن است که‌ مرگ سحر، خودکشی نبوده‌! ولی بازبا تعمق به‌ شخصیت سحر، به‌ یقین نمی تواند یک خودکشی ساده‌ باشد!!
……………………..

نکات فوق نشان می دهد که داستانسرایی خودکشی در مورد دانشجویی که سرشار از شوق، نشاط، امید و آرزو بوده است، بی پایه تر از آن است که بتوان کسی را با آن فریب داد. گزارشهای دیگری از این حکایت دارد که ابتدا به او تجاوز شده و سپس بر اثر ضرباتی بر مغز بقتل رسیده است. کارنامه مقامات و مسئولین رژیم اسلامی سیاهتر از آن است که بتوانند با ادعای واهی خودکشی سر کسی شیره بمالند. مردم مریوان، خانواده سحر و دانشجویان دانشگاه همدان شاهدی بر این ادعا هستند که سحر چوینی بطور مشکوکی و با وارد کردن ضربه به سرش بقتل رسیده است. موارد مشابه زیادی در گذشته نیز وجود داشته است که حتی با اسناد و مدارک روشن و غیر قابل انکار باز هم مقامات و مسئولین حکومتی چنین مرگ هایی را خودکشی نام نهاده اند.
دانشجویان دانشگاه بوعلی همدان و مردم مریوان بحق و بدرست در مقابل مرگ سحر چوینی واکنش نشان دادند. مسئله روشن است اما باید تا روشنتر شدن تمام و کمال مرگ سحر چوینی، تجمعات اعتراضی دانشجویان همدان ادامه داشته باشد. مردم و زنان مبارز مریوان در اعتراض به نابرابری و دست درازی به حقوق خود همیشه پیشتاز مبارزه علیه اجحافات، قوانین و اعمال ضد انسانی نهادهای حکومتی در مریوان بوده اند. برپایی تجمعات اعتراضی از سوی نهادها و تشکلهای زنان در مریوان می تواند پرده از روی واقعه ای که قلب همگان را بدرد آورد بردارد.
۱۵ اکتبر ۲۰۱۳

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *