محمد آسنگران:
روز دوشنبه نمایندگانی که اوجلان را در بازداشتگاه او دیدار کرده بودند٬ پیام او برای تشکیل کنگره “اسلامی دمکراتیک” با خود به بیرون زندان آوردند٬ این بار اوجلان همچون یک آخوند به پیغمبر اسلام صلوات فرستاده و خواهان تجمع و کنگره اسلامیها شد!
به گزارش فروات نیوز سایت وابسته به پ.ک.ک روز دوشنبه ۱۴ اکتبر ۲۰۱٣ هیئت حزب ب.د.پ شامل پروین بولدان جانشین رهبر این حزب و ادریس بالوکن از اعضا رهبری آن در زندان امرالی با اوجلان ملاقات کردند.
“اوجلان همچنین در مورد حل مشکلات کردستان سوریه تاکید کرد که برای مقابله با “راهزنان”*۱* باید کنگره “اسلامی دمکراتیک” در کردستان سوریه برگزار شود. اوجلان تاکید کرده است که باید راه و رسم پیغمبر اسلام الگو باشد.!؟ “
چشم ناسیونالیستهای کرد این بار به دفاع اوجلان از راه و رسم پیغمبر اسلام روشن باد. اوجلان “میلیتانت و صاحب سبک ویژه” که تفاوتش با بقیه همکیشان خود سازش “ناپذیری” بود اکنون با پناه بردن به اسلام و پیغمبر٬ قرار است پرچم کردستانش رنگیتر هم بشود و فراد باید منتظر عنکوبتی در وسط پرچم کردستان هم باشیم.
پیام اوجلان که از طریق پروین بولدان به بیرون آورده شده٬ البته دو بخش مجزا دارد. او نخست در مورد داستان توافق پ.ک.ک با ترکیه چنین میگوید:
“اوجلان برای دیالوگی هدفمند چشم به انتظار پاسخ حکومت ترکیه است. اوجلان تاکید کرد که نباید وقت را از دست داد و باید حکومت از فرصت استفاده کند جوابی به من بدهد.” این چندمین بار است که اوجلان و پ.ک.ک خواهان پاسخ دولت ترکیه هستند و دولت ترکیه هم با رفتاری تحقیر آمیز بدون توجه به آنها کار خود را میکند.
پیام “صلح و آشتی” اوجلان در نوروز گذشته در یک مراسم بزرگ در شهر دیاربکر کردستان ترکیه اعلام شد. دولت ترکیه و حزب ب.د.پ که حزبی قانونی در کردستان ترکیه و هم پیمان پ.ک.ک است٬ تمام سعی خود را کردند که مراسم هر چه بزرگتر برگزار شود. این مراسم بزرگ اساسا یک قدرتنمایی در مقابل مخالفین احتمالی این سیاست اوجلان بود. رهبری پ.ک.ک سیاستهای اعلام شده اوجلان را پذیرفت. اوجلان این جشن را بعنوان جشن پیروزی سیاست خود به افکار عمومی ارائه داد و اردوغان هم خود را به عنوان خیر خواه و حلال مشکلات بزرگ و لاینحل ترکیه معرفی کرد.
آن نمایش وحدت و همدلی و یا پیروزی و حل مشکلات٬ اما بعد از چند ماه که از آن “توافقات و آن جشن بزرگ” میگذرد٬ عملا برای مردمی که اسیر سیاستهای شوینیستی دولت ترکیه هستند٬ چیزی در بر نداشت. اتفاق مثبتی در زندگی مردم نیفتاد و کل نیروهای پ.ک.ک نیز در یک سردرگمی و ابهام و انتظار بسر بردند و قدم به قدم ناچار به عقب نشینی از خاک ترکیه شدند و در شمال عراق در کنار برادران ایرانی خود اردوگاه نشین شدند.
در آن زمان رهبری پ.ک.ک علیرغم قبول آن سیاست٬ در کوههای قندیل هنوز گیج و منگ چشم انتظار نتایج این تصمیمات بود. تنها راهی که میتوانستند انتخاب کنند پذیرفتن تمام و کمال حرفهای اوجلان بود. زیرا نه افقی برای ادامه شرایط جنگی داشتند و نه امکان پیروزی برای خود متصور بودند. بی افقی پ.ک.ک و اوجلان یک پدیده واحد بود که از عوامل سیاسی و تاریخی معینی نشات میگرفت. با این حال همه رهبری پ.ک.ک نمیخواست به این شکل دست و پا بسته تسلیم خواستهای حکومت ترکیه بشود. آنها خواهان مذاکره و سازش بودند اما در عین حال تضمین هایی را میخواستند که از دولت ترکیه بگیرند. ولی با ابلاغ پیام اوجلان همه آنها ناچار به سکوت و قبول آن پیام شدند.
پ.ک.ک برای اینکه این سازش و عقب نشینی را پیروزی خود جلوه بدهد جشن پیروزی گرفت. اردوغان هم این فرصت را پیدا کرد که به مخالفین مذاکره با پ.ک.ک یعنی ناسیونالیستهای افراطی و آتاتورکیستها بگوید در مقابل دادن هیچ امتیازی پ.ک.ک را ناچار به ترک خاک ترکیه کرده است. در چند ماه گذشته همه ناسیونالیستهایی که جشن گرفتند و همه کسانیکه “درایت” اوجلان را ستودند اکنون باید متوجه شده باشند که رو دست خورده و سیاست اردوغان را نشناخته و بی افقی ناسیونالیستهای کرد را تشخیص ندادند.
در جریان این تحولات و سر درگمی تنها ناسیونالیستها گیج نشدند٬ از میان “چپها” هم کم نبودند که اتفاقات ترکیه را به همین سبک سطحی و محدودنگرانه تحلیل کردند و از تصمیم “عاقلانه” اوجلان استقبال کردند. نیروهایی که در ایران و یا کشورهای دیگر این وقایع را پیگیری میکردند٬ کسانی هم از چپها بودند که آنقدر پ.ک.ک را قدرتمند میدانستند سیاست “تسلیم” آنها را نامتناسب با قدرت اجتماعی پ.ک.ک تحلیل میکردند. اما آنچه عیان بود محدودنگری مدافعین و گویندگان این نوع ارزیابی ها بود. زیرا تحلیل آنها از مولفه های پایه ای و طبقاتی و جنبشی ناشی نمیشد. آنها در خوش بینانه ترین حالت مشاهدات روزمره خود و اخبار سطحی میدیا را مبنای سیاست خود قرار داده بودند.
این دسته از تحلیلگران به دلیل متد غلط و محدودنگری سیاسیشان هنوز متوجه بی افقی جنبش ناسیونالیستی کرد نیستند که مهمترین عامل همه این اتفاقات بوده است. میگفتند پ.ک.ک یک نیروی بزرگ در کردستان ترکیه است و باید به نیروی مردم معترض اتکا کند و… همین انتظار نشان میداد که آنها چه توقعی از ناسیونالیستها دارند.
با این حال پ.ک.ک سعی کرد در بقیه بخشهای کردستان و از جمله ایران و عراق و سوریه نیز جای پایی باز کند. منهای سوریه که تحولات آن تابع مولفه های جهانی است٬ سیاست پ.ک.ک و بی افقی و چرخه تسلسل جنگ و سازش و … عملا تلاش آنها در ایران و عراق را خیلی زود به بن بست رساند. شکست سیاستهای پ.ک.ک در ترکیه و ایران و عراق ناشی از تناقضات پایه ای تر این جریان است.
در مدت چند ماه گذشته تمام آن توهمات و جشن پیروزی پ.ک.ک حاشیه ای شد و اکنون جایش را به یاس و نا امیدی برای اوجلان و پ.ک.ک داده است. اما در این سازش و مصالحه اردوغان تضعیف شده در داخل ترکیه٬ قویتر از همیشه در مقابل پ.ک.ک خود نمایی کرد. آنچه تا کنون عاید پ.ک.ک شده است شکست سیاستها و استراتژی این جریان است. این شکست هم صف پ.ک.ک را دچار انشقاق میکند و هم دلسردی و یاس را در کل جنبش ناسیونالیستی دامن خواهد زد. همه این اتفاقات خود ناشی از بی افقی جنبش ناسیونالیستی کرد است.
اوجلان در قدم اول برای حقانیت بخشیدن و تثبیت سیاست سازش با دولت ترکیه تعجیل در تشکیل “کنگره ملی کرد” داشت. امروز برای حل مشکلات کردستان سوریه “کنگره اسلام دمکراتیک” را فراخوانده است. باید دید آیا این بار هم جریانات بی افق کردستان به بهانه “حل مسایل کردستان و دخالتگری” در کنگره اسلام دمکراتیک اوجلان هم شرکت میکنند یا این بار آش چنان شور است که عطای خوردن آنرا به لقایش میبخشند. ۱۴ اکتبر ۲۰۱٣
*۱* (راهزن اسمی است که پ.ک.ک و حزب برادرش پ.ی.د در سوریه خطاب به جریانات تروریست اسلامی بکار میبرند. این اسم گذاری به منظور احتراز از اسلامی نامیدن این تروریستها است)