مقدمه: با تسلط ضدانقلاب اسلامی در ایران، خمینی در مخالفت با تشکیل کشور اسرائیل و طرفداری از فلسطینیها و تشکیل دولت فلسطین درباره امت واحده اسلامی سخن گفته و سپس گفتمان امت واحده اسلامی بهویژه با آغاز جنگ هشتساله ایران و عراق رواج پیدا میکند. با آغاز جنگ هشتساله شعار راه قدس از کربلا میگذرد به شعار سیاسی رایج برای بسیج و سازماندهی مردم و شرکت در جنگ جا باز میکند و تا مدتهای طولانی مشی سیاست خارجی جمهوری اسلامی را تعیین میکرد. بهویژه اینکه با آزادی خرمشهر در سال ۱۳۶۱ اسرائیل به لبنان حمله کرد و بخشهایی از جنوب لبنان را به تصرف درآورد و صدام اعلام کرد که حاضر است دست از جنگ کشیده و با نیروهای اسرائیلی وارد جنگ شود! خمینی که با تصرف خرمشهر فکر میکرد کار صدام در مرحله شکست است، با شعار «راه قدس از کربلا میگذرد» با عنوان استراتژی پیشرویهای نظامی جمهوری اسلامی تا نابودی صدام و سپس تسویهحساب با اسرائیل را در پیش گرفت. ماجرای نوشیدن جام زهر و شکست تحمیلی جنگ به خمینی موضوع این نوشته نیست. در این مقدمه برای آن دسته از خوانندگان اشارهای کوتاه به مواضع خمینی را ضروری دانستم.
بیش از یک سال است، بحث نیروهای نیابتی “جبهه مقاومت” حکومت اسلامی در بخشهایی از مناطق خاورمیانه در سوریه، لبنان، عراق و یمن سوژه خبری و تحلیلی مفسرین در شبکههای مختلف شده است. کمتر روزی است که رسانهها و دولتها موضوع نیروهای نیابتی را پوشش ندهند. رصدکردن تحولات و مواضع خامنهای و حکومت اسلامی، به دلیل حضور و افتوخیز و تحولات منطقه به شکل ادامه داری دیده میشود. همچنان که در مقدمه اشاره شد، با تسلط ضدانقلاب اسلامی در ایران، خمینی برای تسلط و ایجاد هژمونی اسلام سیاسی، گفتمان امت واحده اسلامی، یکی از سیاستهای نظام جمهوری اسلامی برای تعریف چرایی گسترش هژمونی اسلام سیاسی را در پیش گرفت.
با پایان جنگ هشتساله ایران و عراق، تصرف کرکوک توسط صدام حسین، رویدادهای بحران نظامی ــ سیاسی جنگ خلیج، آرایش نیروها و دولتهای منطقه بهویژه حکومت اسلامی ایران و دولت اسلامی طیب اردوغان در ترکیه وارد فاز جدیدی شد. با حمله ائتلاف آمریکا به کویت و شکست صدام حسین، سرنگونی حکومت بعث عراق در سال ٢٠٠٣ فضا برای رشد و فعالشدن اسلام سیاسی، و قبیلهای آماده شد. معلق شدن ثبات جامعه و میدانی دوایر اسلام سیاسی و قبیلههای عشیرتی همراه با حضور میلیتاریسم امریکا، جنگ و بمب و کشتن مردم عادی برای مدتها زندگی شهروندان جامعه را در مخاطره جدی قرار داد. مردم عراق و اداره جامعه، نوع حکومت برای سالیان دراز معلق شده بود. گرسنگی، جنگ قبیلهای و تروریسم اسلامی همراه با میلیتاریسم، سرنوشت مردم در عراق را با خونریزی، انفجار بمب، تروریسم و رقابتهای خونین مذهبی – عشیرتی و قومی رقم میزد. قربانیان این دوره بیشمارند، میلیونی هستند، کودکان و سالمندان بخش قابلتوجهی از قربانیان فاجعه انسانی بودند که در سایه نظم نوین جهانی بوش پدر و حضور باندهای قبیلهای و اسلامی، ثبت شده است.
حکومت اسلامی ایران بر بستر معلق بودن جامعه، خلأ قدرت حکومتی و شرایط خونینی که با سقوط صدام حسین ایجاد شده بود با هدف تأمین حضور هژمونیک اسلام سیاسی، اسلامی کردن زندگی مردم و شیوه حاکمیت و الگوهای دادگاههای قضایی، تبعیض جنسی بر زنان و تبعیض جنسیتی، ممانعت از دخالت مردم بهویژه جوانان و بخشهای زیادی از نیروهای چپ و کمونیست و عناصر رادیکال در میان زنان و کارگران با در اختیار گذاشتن امکانات لجستیکی و مالی (میلیارددلاری) به کمک و قدرتمند کردن نیروهای اسلامی از جمله حزب الدعوه اسلامی که پس از سقوط حکومت بعث صدام در سال ۲۰۰۳، به یکی از احزاب سیاسی مدعی قدرت در عراق تبدیل شد، بهطوریکه حیدر العبادی و نوری المالکی و ابراهیم الجعفری سه نخستوزیر قبلی کشور عراق همگی از اعضای این حزب بودهاند. بهقدرترسیدن حزب الدعوه اسلامی و بهویژه در سه دوره ریاست نخستوزیری نوری المالکی، افزایش نیروهای وابسته به مقتدی صدر و قرارگرفتن او در ردیف احزاب اسلامی مدعی قدرت که سالیان طولانی تحت حمایت لجستیکی و مالی حکومت اسلامی در ایران و عراق قرار گرفته بود، میدان مانور و حضور فعال حکومت اسلامی را بیش از هر دورهای فراهم و زمینههای حضور سپاه پاسداران و مقر فرماندهی سپاه بدر و قدس ایجاد میشود. قبل از سقوط صدام (٢٠٠٣) خمینی و اندیشههای پاناسلامیستی او به حاشیه سیاست خارجی تنزل پیدا کرده بود. حکومت اسلامی و خمینی با نوشیدن جام زهر در سال ۱۳۶۴ و قبول قطعنامه ۵۹۸، مصوبه نهایی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای پایاندادن به جنگ ایران و عراق مدت چند سال مشغول مسائل داخلی بودند. پاناسلامیسم و شعار امت واحده اسلامی بایگانی شدند.
با به میدان آمدن نظم نوین جهانی و میدانداری اسلام سیاسی با تسلط نیروهای ائتلاف (امریکا و کشورهای اروپایی از جمله آلمان و…) دوره فعالشدن اسلام سیاسی و زمینههای دخالت فعال جمهوری اسلامی در عراق توسط سپاه قدس ایجاد میشود. قلمرو استقرار و فعالشدن سپاه قدس در سطح سراسری و بهویژه حضور فعال در ایجاد متابولیسم (ساختار) احزاب اسلامی، آرایش و نیروهای تشکیلدهنده “پارلمان” (ترکیب موزائیکی مذهبی – عشیرتی و قومی) در بغداد، در کردستان عراق حضور فعال نیروهای سپاه قدس و نیروهای تروریست اطلاعات حکومت اسلامی (توسط این نیروها صدها نفر از فعالین سیاسی، اعضای اپوزیسیون مخالف ج.ا ترور شدهاند)، زمینههای دخالت هژمونیک و به قول خامنهای حضور راهبری یا استراتژیک حکومت اسلامی ایران در عراق و سوریه را ایجاد میکند.
نیروهای نیابتی حکومت اسلامی در سوریه، عراق و لبنان و یمن، بر بستر معلق شدن سرنوشت مردم و بحران منطقهای در عراق، ایجاد میشوند.
در سوریه با شروع انقلاب بهار عربی و شروع خیزش انقلابی مردم، مردم مبارز سوریه با انقلاب بهار عربی در سوریه همراه شدند. با بالاگرفتن تظاهرات مردم سوریه علیه بشار اسد، از سال ۲۰۱۱ نیروی قدس سپاه به حمایت از بشار اسد پرداخته و ایران در جنگ داخلی سوریه به طور قابلتوجهی از دولت سوریه پشتیبانی کرده است، از جمله پشتیبانی لجستیکی، فنی، مالی و همچنین آموزش نظامی برخی از نیروهای دولت سوریه. طبق گزارشهای سپاه قدس؛ جمهوری اسلامی ایران با جدیت در کنار بشار اسد ایستاد و مانع سقوط نظام بعثی بشار اسد شد. از سال ۲۰۱۱ تا کنون حکومت اسلامی دستکم سالانه بیش از ۶ میلیارد دلار هزینه نگهداشتن حکومت بشار و حفظ نیروهای نیابتی کرده است.
اهمیت استراتژیک سوریه بهعنوان تنها متحد جدی و قابل اتکای ایران در منطقه و حتی در کل جامعه بینالمللی تعریف و همواره سوریه به منزله یک راه ارتباطی امن دسترسی جمهوری اسلامی چه از لحاظ نظامی، پشتیبانی یا سیاسی به گروههای مورد حمایتش در حوزه پیرامونی اسرائیل بهویژه حزبالله لبنان، تعریف شدهاند.
نیروهای نیابتی و سیر نزولی موقعیت راهبردی حکومت اسلامی
نیروهای نیابتی حکومت اسلامی در بیش از بیست سال گذشته با پرداخت هزینههای صدها میلیارددلاری (سوریه از سال ۲۰۱۱، سالانه بیش از ۶ میلیارد دلار) با اهداف راهبردی (استراتژیک) حضور هژمونیک حکومت اسلامی، در کشورهای لبنان (حزبالله)، سوریه، عراق، غزه و یمن تأسیس شدهاند. در سوریه تسلط بر گذرگاههای مهم برای ارتباط با حزبالله لبنان، در عراق در همسایگی ایران بهمنظور نمایش اقتدار نظامی، حملات تروریستی و نظامی و ایجاد شبکهای از حامیان اسلامی بهمنظور قرارگرفتن در دوایر حکومتی از نخستوزیری تا تسلط اسلامیها در پارلمان عراق و مقابله با نیروهای آمریکا در عراق، مستقر شدهاند.
از یک سال گذشته و بهویژه با شروع خیزش مردمی زن زندگی آزادی، و نارضایتیهای مردمی علیه هزینههای میلیارددلاری اهداف راهبردی، سپاه قدس بهمرور در منگنه فشار اعتراضات قرار گرفته است و همچنین با شروع درگیریهای غزه و حملات حماس در اکتبر ۲۰۲۳ حملات آمریکا و اسرائیل به مواضع نیروهای نیابتی شروع و تا کنون دهها نفر از نیروهای حکومت اسلامی از فرماندهان سطح بالای سپاه قدس تا نیروهای نظامی سپاه به هلاکت رسیدهاند. از یک سال گذشته عملاً حملات نظامی نیروهای نیابتی و نیروهای نظامی امریکا وارد فاز جدید و گستردهای شده است. باتوجهبه آمار کشتن زنجیرهای فرماندهان سپاه قدس بعد از ترور قاسم سلیمانی امروز دیگر بر کسی پوشیده نیست که به هلاکت رساندن زنجیرهای فرماندهان سپاه و نیروهای نیابتی در داخل ایران، سوریه و لبنان و عراق بیش از هر دورهای ناکامیهای حکومت اسلامی در این کشورها را آدرس کرده است.
با حمله موشکی ایران به اربیل در ۲۶ دیماه ۱۴۰۲ رابطه یکی از متحدین حکومت اسلامی دولت عراق با جمهوری اسلامی وارد فاز جدیدی شده است و در ۲۲ فوریه ۲۰۲۴ وزیر خارجه عراق خواستار عذرخواهی ایران برای حمله به اربیل میشود و همچنین محمد شیاع السودانی، نخستوزیر عراق درباره حمله موشکی ایران به اربیل گفت: این اقدام مناسبات قوی میان ایران و عراق را تضعیف میکند و وزارت خارجه عراق اعلام میکند که تجاوز به حاکمیت عراق و امنیت ملت آن، اهانت به حسن همجواری و آسیب به امنیت منطقه است. همچنین احمد ابوالغیط، دبیرکل اتحادیه عرب، حمله ایران را به مناطقی در اربیل محکوم کرد و بر همبستگی کامل با دولت عراق تأکید کرد. بر خلاف مواضع چند سال گذشته دولتها در عراق، سکوت و عدم مقابله و موضعگیری حکومتی، این بار با حملات سپاه قدس به اربیل دولت عراق و سودانی سکوت نکردند و همراه با کار به دستان اقلیم کردستان در بیانیهها شدیداللحن حمله به اربیل را محکوم کردند. مواضع تند و سریع اقلیم کردستان و دولت مرکزی علیه جمهوری اسلامی فاز جدیدی است و آغاز ناکامیها و افول نیروهای نیابتی حکومت اسلامی ایران در سوریه و عراق است. درهرصورت کنشهای سودانی از سوی بسیاری از رسانهها و ناظران سیاسی در مسیر نزدیکی به آمریکا و اعراب تحلیل شده است. نمودهای بارز این امر را میتوان در کنشهایی همچون حمایت از باقیماندن نیروهای خارجی در عراق، صدور دستور ممانعت از قاچاق ارز به ایران و نزدیکی فزاینده بغداد به کشورهای عربی مشاهده کرد. رویترز ۲۹ بهمن در گزارشی اختصاصی به نقل از چند منابع ایرانی و عراقی نوشت گروههای عراقی پس از سفر اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه به بغداد و به درخواست جمهوری اسلامی، حملاتشان را به نیروهای آمریکا “متوقف کردهاند.”
به باور من (نویسنده این مطلب) جمهوری اسلامی و سپاه قدس با اوجگیری اعتراضات مردمی و بهویژه خیرش مردمی زن زندگی آزادی، از اهداف راهبردی، هژمونی اسلام سیاسی و الگوهای حکومتی حکومت اسلامی ایران در عراق و سوریه فاصله گرفته است. به هلاکت رساندن زنجیرهای فرماندهان سپاه قدس، ادعاهای ضعیف و زبونانه خامنهای در جنگ غزه، ناکامی بسیار عیان خامنهای برای پیوستن کشورهای “متحد” در راستای تحریم اسرائیل، بیاعتنایی مردم به پیامهای خامنهای فاکتورهای مهمی در راستای ناکامیهای حکومت اسلامی است که تا کنون با هزینههای میلیاردی قصد ماندن و اعمال هژمونی اسلام سیاسی را در نقشه خود داشته است. شروع افول سیاستهای خارجی حکومت اسلامی و متلاشیشدن نیروهای نیابتی و از جمله متلاشیشدن ۱۶ گروه تروریستی از نیروهای نیابتی حکومت اسلامی، گامی جدی در راستای پیشروی مردم و تضعیف چشمگیر مانور و قدرت نظامی و تروریستی حکومت اسلامی خواهد بود.
نیروی «قدس» سپاه پاسداران، حزبالله لبنان، حزبالله سوریه، سپاه بدر، گردان “ابوالفضلالعباس”، گردان “فاطمیون”، گردان “زینبیون”، “ذوالفقار”، “گروه “عصائب اهل حق”، “سرایا السلام”، “سرایا الخراسانی”، “کتائب حزبالله”، حزبالله عراق، “کتائب امام علی”، “کتائب سیدالشهدا” و “حرکة النجباء. ۱۶ گروه مسلح اسلامی به نیابت از ایران در سوریه و عراق میجنگند.
نسان نودینیان