در مدت دو هفته گذشته، بازنشستگان، کارگران از جمله در بخشهای نفت و گاز و فولاد اصفهان، پرستاران، معلمان حقالتدریسی و لنجداران، ملوانان و کسبه بندر گناوهبا تجمعات و اعتصابات خود فضائی از اعتراض سراسری و قدرتمندتر رادر اکثر شهرها شکل دادند.
اعتصابات سهروزه هزاران کارگر ذوبآهن اصفهان در اعتراض به پائین بودن دستمزد و وضعیت نامناسب معیشتیشاننمونهای از اعتراضات قدرتمند کارگری در این مدت است که با یورش یگان ویژه و سرکوبگران امنیتی مواجه شد و تعدادی از رهبران اعتصاب بازداشت شدند و موقتاًکمی عقب زده شد.اما کارگران اولتیماتوم دادند و اعلام کردند و گفتند که کاری نکنید که با قدرت بزرگتریدوباره به میدان بیاییم و با تأکید بر حق تجمع و اعتراض خواستار آزادی همکاران خود شدند و اخطار دادند که اگر پاسخ نگیرند دوباره دست به اعتراض خواهند کرد.
تجمعات اعتراضی کارگران رسمی و ارکان ثالث نفت آغاجاری، جزایر لاوان و سیری، پالایشگاه آبادان، و چندین سکوی نفتی ومناطق نفتخیز جنوب و غیره تقریباً در تمام ایام هفته برپا بودهاست و بازنشستگان نیز در خیلی از شهرها طبق معمول در روزهای اعتراضیاعلامشدهشانتجمع داشتهاند. همچنین پرستاران در شهرهای مختلف در اعتراض به وضعیت معیشتی و کاری خود دست به تجمعاتزدهاند.
از سوی دیگر در این دوهفته تجمع کسبه، لنجداران و ملوانان بندر گناوهرا داشتیم و ما شاهد تجمعات چندین هزاره نفری آنها و همراهی مردم بودهایم. اعتراض آنان به مصوبه طرح ساماندهی کالای تجارتی مرزی منسوب به “ته لنجی” که میزان کالاهای غیر گمرکی همراه ملوانان را محدود و از این طریقمعیشت هزاران نفر در این شهرها را تحتتأثیر قرار میدهد است. آنها درچهاردهمین روز اعتراضاتشان با جمعیتی هزاران نفره و با همراهی مردم و مدارس تجمع کردند و بالاخرهدر این هفتهمعلمان حقالتدریسیبا خواست رفع بلاتکلیفی شغلی خود در چند شهر در سیستان و بلوچستان دست به اعتصاب زدند ودر بندر جاسک دانشآموزان را با خود همراه داشت.
یک موضوع داغ این اعتراضات و بحث در میان مردم دزدیهای حکومتاست که ارقام نجومی ای از آنها در همین هفته بر ملا شد. یک نمونهاش دزدی حدوداً سه و نیم میلیارددلاری یعنی نزدیک به یک صد و هفتاد هزار میلیاردتومانی حکومت توسط گروه موسوم به چای دبش است که در نتیجه رقابتها و جدالهایباندهای دزد و غارتگر و جنایتکار حکومتی افشا شد. این مبلغ نجومی را دزدان همدست در شرکت چای دبش به جیب زدهاند که سر اصلی آن در بیت خامنهای است. از همین رو طبق معمول، سران و مقامات حکومت مانع از درز جزئیات و اطلاعات بیشتری دراینرابطه به بیرون از حلقه خودیهاشدهاند. دراینرابطه طبق گزارشات رسمی، فقط اکبر رحیمی مدیرعامل شرکت چای دبش بازداشت شده و صحبت از سردسته بودن پسر رئیسدفترخامنهای (محمدی گلپایگانی)،داماد خامنهای و همسر بشریدختر خامنهای بر سر زبانها است.
سیاست سران دزد و فاسد جمهوری اسلامی در برخورد با افشاشدندزدیهای باندهای حکومتی همواره ماستمالی کردن و کماهمیتجلوهدادنآنها بوده است.کشیدهشدن پای سران حکومت و خامنهایجنایتکار به اخبار این دزدیها باعث هراس رژیم شده و این وسطمدیرعامل چای دبش یکی از پادوهایشان را قربانی کردهاند، تا دزدیهای سیستماتیک حکومتی را در اذهان عمومی به دزدیهای موردی و شخصی تقلیل دهند.در راستای همین سیاست خامنهای بارها تذکر داده است که افشاگریها علیه دزدیهای یکدیگر را کش ندهند. حتی چندی پیش افشاگری در مورد دزدیهایآقازادهها را چون به ضرر بهاصطلاح انسجام حکومت و نظام است، حرام و ممنوع اعلام کرد.
بهموازات این گیرودار حکومتی که سعی میکنند یکی از ابر دزدیهایشان را ماستمالی کنند و ریش رهبر را از مخمصه رها کنند، بازنشستگان شهرهای مختلف در تجمعات خود بر دزدیهای حکومتی و مخصوصاً این ابردزدی بهعنوان یکی از دلایل اصلی فقر و فلاکت عمومی مردم انگشتمیگذارند و خامنهای و حکومتش را مجرم اصلی میدانند. بازنشستگان در جواب به ماستمالیکردنهای دزدی جدید توسط سران حکومت شعار میدهند: “چای دبش عالیه، سفره ما خالیه”.
به این طریق بازنشستگان آینهای از واکنشکل جامعهنسبت به دزدیهای نجومی حکومتی بوده و در قالب شعارشان فریاد اعتراض خود را علیه فقر و بیتامینی و چپاولگریهای حاکم بلند کرده و بدینگونهجواب دندان شکنی به توصیههای پدرانه و آمرانه خامنهای مبنی بر نادیدهگرفتن و فشارنیاوردن به کلیت نظام کثیف و دزد جمهوری اسلامی میدهند.
امروز همه مردم به فلاکت کشیده شده میدانند که عامل اصلی وضعیت غیرقابلتحمل و غیرانسانی موجود، حکومت جمهوری اسلامی و دزدان و غارتگران حاکم بر سرنوشت جامعه هستند. در نتیجه هر تلاش حکومتی و هر نصیحت خامنهای برای آبرودارینظامواز زیر فشار اعتراضات تودهایبهدربردن ناکام میماند.
انقلاب زن زندگی آزادی برای پایاندادن به هر نوع دزدی و فساد، تبعیض و نابرابری و برقراری نظامی انسانی است. انقلابی که خواستش برخورداری همه مردم از همه امکانات و حقوق سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به طور برابر است.انقلابی که امروز در عرصههای مختلف اجتماعی در حال تعمیق و نفوذ به ریشه معضلات و نابرابریهای تاریخی جامعه است.یک عرصه مهم اعتراضات در این انقلاباعتراضات و اعتصابات کارگران و مزدبگیران است. اعتراضات و اعتصابات معیشتی بخشهای مختلف طبقه کارگر که هر روزه و مداوم جریان دارد و با خواستها و مطالباتی که منافع عمومی را نمایندگی میکند، صدای اعتراض کل جامعه است و در قلب مردم جا دارد. ازاینرو در حال قدرتگیری و واردآوردن فشار بیشتر بر حکومت است.بدینگونه جنبش کارگری میرود تا بر اعتراضات خیابان قدرت دهد و میخ آخر را بر تابوت جمهوری اسلامی بکوبد. زندهباد انقلاب.