تدوین شده بر مبنای مصاحبه با حمید تقوایی در تلویزیون کانال جدید
حسن صالحی: “یه اختلاس کم بشه مشکل ما حل میشه”، “معیشتمنزلت حق مسلم ماست”، “حقوقهای نجومی، فلاکت عمومی” اینها از جمله خواستهها و شعارهایی هستند که در اعتراضات کارگری و معلمان و بازنشستگان سر داده میشود. در برنامه این هفته پاسخدر باره اقتصادی مافیایی جمهوری اسلامی، اهمیت مبارزات کارگری و امکان عملیشدنخواستههای کارگران با حمید تقوایی لیدر حزب کمونیست کارگری به گفتگو مینشینیم.
حمید تقوایی کارگران بخشهای مختلف صنعت نفت اعتراضات پیگیری را علیه شرایط سخت اقتصادی و معیشتی بهپیش میبرند. افزایش سطح دستمزدها و کوتاهکردن دست پیمانکاران از صنعت نفت از جمله خواستهای کارگران است. حزب نیز اخیراًکارزاری را در حمایت از اعتراضات کارگران نفت آغاز کرده است. باتوجهبه اینکهحمایت از اعتراضات و مبارزات کارگران نفت یک امر همیشگی حزب بوده است اولین سؤال من این است که اعلام یک کارزار ویژه در حمایت از کارگران نفت چه ضرورتی داشته است؟
حمید تقوایی: همانطور که گفتید حمایت از مبارزات کارگری سیاست همیشگی ما بوده است.جنبش کارگری هم همیشه فعال بوده و اعتراضات کارگری محدود بهیک سال اخیر نیست. منتهیمبارزات در این دورهویژگیهای مهمی دارد. اول اینکه این مبارزات در دل یک انقلاب همگانی صورت میگیرد. در دلمبارزهبرایبه زیر کشیدن جمهوری اسلامی. بحث دیگر تنها بر سر مطالبات بخشهای مختلف نیست؛ بلکه یکمطالبه – یا به عبارتدقیقتریک هدف – اصلی وجود دارد و آن هم به زیر کشیدن حکومت است. این را همه داریم میبینیم. در این شرایط جنبش کارگری اهمیتی دوچندان پیدا میکندبهخاطر اینکه اولاً کارگران همیشهپرچم این نوع مبارزات، مبارزه علیه بیتامینی اقتصادی و شرایط رفاهی را در دست داشتهاند و ثانیاً در دل انقلاب این مبارزه ابعاد گستردهتر و مبرمتری یافته است.
میدانید امروز گرانی، تورم نجومی، بیکاری، فلاکت عمومیوفقر بیداد میکند و هر روز که بحران حکومت شدیدتر میشود، گرانی هم بیشتر میشود، تورم بیشتر میشود،بیتامینی اقتصادی و فلاکت هم گستردهترمیشود. سقوط ریالبیسابقه است و حقوقها و دستمزدها هر روز کمارزشترمیشود. تنها همین فاکتورتأثیرات مخرب و اسفباری بر زندگی اکثریت مردم ایران دارد. شعار “حقوق ما ریالیه هزینهها دلاریه” گویای همین شرایطغیرقابلتحمل است.
این شرایط به مبارزات کارگران صنعت نفت نقش و اهمیت ویژهایمیبخشد.در واقع اینطورمیشود گفت که امروز اعتصابات و اعتراضات کارگران نفت پرچم معیشت و منزلت کل جامعه را بلند کرده است.گرچه کارگران برای خواستهای مشخص خود مثل افزایش دستمزدها،کنارزدن سقف حقوق و دستمزدها در صنعت نفت،علیهپیمانکاران و مطالبات مشخصیازاینقبیلبه میدان آمدهاند؛ ولی اینها خواستهای فقط جنبش کارگران نفت نیست. بلکه خواست همه کارگران، و فراتر از آن خواست معلمان است، خواست بازنشستگان است،وخواست تمام مردم به زیر خط فقر رانده شده است. در این شرایط کارگران نفت در واقع پرچمیک خواست عمومی و سراسری مردم،یعنی معیشت و منزلت و یک زندگی مرفه و درخور شأن انسان را بلند کردهاند.
در دل این شرایط حزب تشخیص داده است که باید به طور ویژهای این امر را مطرح کند، پرچم دفاع از معیشت و منزلت را بلند کند،و فراخوان بدهد در حمایت فعال و گسترده از کارگران نفت، در سطح جنبش کارگری، در سطح ایران و خطاب نیروهای چپ آزادیخواه دنیا.هدف این کارزار این است که توجه و حمایت همگانی را از مبارزات کارگران نفت جلب کند. همانقلابی که در ایران در جریان است و هماهمیتمبارزه علیه شرایط غیرقابلتحمل معیشتی و دفاع از نفس زندگی ایجاب میکند که به طور ویژهو بسیار فعالتر از همیشه به حمایت از این مبارزات برخیزیم.
حسن صالحی:چقدر امکان دارد درحالیکه هنوز جمهوری اسلامی بر سر کار است کارگران به خواستهایشان برسند؟
حمید تقوائی: مدتهاستنه فقط کارگران بلکه کل جامعه به این نتیجه رسیده که برای رسیدن حتی به ابتدایی خواستههایشباید حکومت کنار زده شود. باید این نظام در هم کوبیده شود. این واقعیت و یک باور عمومی است. ولی از اینجا نباید به این نتیجه رسید که بنابراین بهترست کارگران یا بخشهای مختلف جامعه خواستههای بر حقشان را کنار بگذارند و تنها با شعار سرنگونی حکومت به میدان بیایند. طرحو مبارزه برایخواستهایمشخص خود جزئی از به چالش کشیدن کل حکومت است.به طور واقعی مبارزه برای خواستهای معیشتی و رفاهی از مبارزه برای به زیر کشیدن حکومت مسبب فقر و فلاکت جدا نیست.بایددرعرصههای مختلف و از جنبههای مختلف حکومت را به چالشکشید و تحتفشار قرار داد. امروزدر کنار مبارزات کارگری برای افزایش دستمزدها، بازنشستگان نیز برای حقوق بازنشستگی ورفاه اجتماعی میجنگند، معلمان هم خواستهای مشابهی مطرح میکنند و پرستاران نیز خواهان بهبود شرایط کاری و افزایش حقوقیهایشان هستند. همه اینها یعنی مبارزهبرای یک زندگی انسانی که در شعار زن زندگی آزادی مستتر است.
فراتر از آن در دلهمین مبارزات علیه بیتامینی اقتصادی و معیشتی، پرچم خواستهای کلان سیاسی اجتماعی نیز برافراشته شده است. مثلاً معلمان خواستار آموزشوپرورش رایگان هستند و یا خواست غیرایدئولوژیک شدن مدارس و متون درسی را طرح میکنند که به معنی مذهبزدایی از سیستم آموزشی است. یا بازنشستگان خواهان بهداشت و درمان رایگان هستند.
کارگران نفت اعلام میکنند که باید دست پیمانکاران از تولید قطع بشود و شعارهایی که علیه فساد و دزدیهای مقامات و مسئولین مطرح میشود و غیره و غیره.
اینها مطالباتی است که از سطح یک جنبش معین فراتر میرودو خواستها و یا اهداف سیاسی – اجتماعی کل جامعه را مطرح میکند. این خواستها کل موجودیتجمهوری اسلامی را به چالشمیکشد و در واقع اعلام میکندکه چرا مردم میخواهند این حکومت برود و همه اهمیتش هم در همین است که حکومت را ازهرجهت محاصرهمیکند و تحتفشار قرار میدهد.
تا آنجا که به امکان تحقق این خواستها مربوط میشود باید گفت در نهایت توازن قوا تعیین میکندکه چه خواستهایی را میتوان به حکومت تحمیل کرد.همه چیز بستگی دارد به اینکه تا چه حد فشار به حکومتوارد شود. در انقلاب ۵۷ دیدیمدر ماههای آخر انقلاب دستمزدهاچندبرابر اضافه شد. حکومت شاه به برخی از خواستهای مردم تن داد چونمیخواست از سقوط خودش جلوگیری کند.امروز هم این امر امکانپذیر است.
حسن صالحی: شما در نوشتههای متعددی اقتصاد جمهوری اسلامی را سرمایهداریدزدسالارخواندهاید. تا چه حد فقر و گرانی نجومی وسطح پائین دستمزدها و دیگر مصائب گریبانگیر جامعه ناشی از این دزدسالاری است و تا چه حد در خود سیستم سرمایهداری ریشه دارد؟
حمید تقوائی: سیستم سرمایهداریمیتواند اشکال حکومتی متفاوتی داشته باشد.تبدیل نیروی کار به کالا، بردگی مزدی و استثمار خصیصه همه نظامهایسرمایهداریاست؛ ولی اشکال اعمال این استثمار متفاوت است.
یکی از هارترین و ضد انسانیترینسیستمهایسرمایهداری که نمونه مشخص آن جمهوری اسلامی است همین اقتصاد دزدسالارانه است. منظور من صرفاً دزدی و فساد مقامات حکومتی نیست. این کموبیش در همه نظامهایسرمایهداری، حتیدر پیشرفتهترین کشورهای صنعتی وجود دارد؛ ولی در جمهوری اسلامی فساد نهادینه شده است؛ یعنی بدون آن سیستم نمیتواند کار کند.فساد جزئی از تعریف سرمایهداری در ایران امروز است. بدون فساد این سیستم چرخهایش متوقف میشود. بدون رانتخواری، بدون دزدی و ارتشا و اختلاس،بدون باندبازی، بدون مزایده مناقصههایدر واقعازپیشساخته و تصمیمگیری شده،بدون کنترل انحصاری باندهای مافیائییکمشتآیتالله میلیارد تقریباً به همه بخشهای تولیدی و خدماتی و تجاری، بر بنادر و صادرات واردات و حتی بازار قاچاق و غیره و غیره،بدون اینها اقتصاد جمهوری اسلامی از کار میافتد.
به این معنا دزدی و دزدسالاریجزء نهادینه این سیستم است.
از نظر سیاسی این فاسدترین و ضدکارگری و ضد انسانیترین شکل نظم سرمایه، تنها شکل ممکن حفظ سلطه طبقه سرمایهدار در ایران بعد از انقلاب ۵۷است. یعنی شما اگر کمی به عقب برگردید و کمی پایهایتر به موضوع نگاه کنید میبینیدبهخاطر حفظ منافع بورژوازی ایران و جهانبود که جمهوری اسلامی به قدرت رانده شد. جمهوری اسلامی روی کارآمدبهخاطر اینکه نمیخواستند زیرآب سرمایه زده شود. نگران “خطر” چپ و سوسیالیسم در ایران همسایه شوروی بودند و راه چاره را در این دیدند که انگلترین و مفتخورترینبخش جامعه یعنی آخوندها را به قدرت برانند. این حکومت دزدسالار تنها شکل ممکن حکومتیسرمایهداریدر ایران چهلو اندی سال اخیر بوده است. ممکن است بخشی از طبقه سرمایهدارمخالف این حکومت باشد. ممکن است امروز در ایران و در غرب بخشهایی از بورژوازی این طور فکر کند که میشد کار دیگری کرد. ولی مستقل از این تمایلاتبه طور واقعی سرمایه ایران فقط با این نوع سیستم میتوانست روی کار بماند و قدرترانگه دارد. راه دیگریاگر داشت حتماً کار دیگری میکرد وبه خمینی و متحجرین اسلامی پیرو او متوسل نمیشد. امروزبخشی از طبقه سرمایهدار ایران از جمهوری اسلامی دلخوشیندارد؛ ولی به طور واقعی و عملاً آلترناتیو دیگری نداشتند و هنوز هم ندارند.
فسادی که با کل ماهیت جمهوری اسلامیدرهمتنیده است تنها راه بقای سلطه سیاسی سرمایه در ایران امروزاست. اگر کسی بخواهد کل این سیستم را در هم بکوبدنمیتوانددزد سالاری راکناربگذارد و سرمایهداری را نگه دارد. این ممکن نیست. سرمایهداریدر ایران امروز تنها به این شکل میتواندسلطه خودش را حفظ کند.
حسن صالحی: آیا با سرنگونی جمهوری اسلامی از نظر اقتصادی امکان تأمین رفاه همه مردم وجود دارد؟ در جمهوری سوسیالیستی که حزب خواهان آن است چگونه میتوان یک زندگی مرفه را برای همهمردم تأمین کرد؟
حمید تقوائی: به نظر من کاملاً ممکن است. جامعه ایران نهتنهاجامعه فقیرینیست؛ بلکه از نظر منابع و معادن زیرزمینی، از نظر امکانات طبیعی، از نظر نیروی کار جوان و کارآمد،از نظر مهارت نیروی کار و غیره غنی و پر امکان است.
منتها این امکانات در چه جهتی به کار گرفته میشود؟ در جهت تحمیل شرایط مشقتبار بهخود کارگران، در جهت سرکوب جامعه، در جهتایجاد زندانها وشکنجهگاههاو نیروهای رنگارنگ انتظامیو پلیسی نظامیعریضوطویلو پرخرج برای تحمیل و پیشبرد ضد انسانیترینسیاستهانهتنها در ایران بلکه در کل منطقه.شعار”یک اختلاس کم بشهمشکل ما حل میشه” که ابتدای مصاحبه اشاره کردیدبه طور نمادین دارد میگویدکه مسئله چیست. ثروت هست منتها در جیب گشاد آیتاللههاو در جیب سرداران سپاه و قدس و دارودستهانگلی آخوندها که حتی در مدارس و دانشگاهها هم رخنه کردهاند وهمهجا هستند.
لشکر عظیمی از عوامفریبان و منادیان جهل و تحجرو خرافات در کنارنیروهای سرکوباز راه جهل، از تحجر، از سرکوب، بابودجههایمیلیاردی و نجومی در آن جامعه وجود دارد. با ریشهکنکردناین غده سرطانیکلی منابع مالی آزاد میشودکه میتوانیم صرف تأمین رفاه مردم کنیم.همین امروز اگر جمهوری اسلامی بیفتدو دولتی سوسیالیستی روی کار بیاید، همه این منابع را میتواند در خدمت رفاه جامعه قرار بدهد.
این اولین گام است. در گام بعدی سیستم را طوری سازمان خواهیم داد که بر بردگی مزدی و سوداندوزیمتکی نباشد، بر استثمار متکی نباشد؛ بلکه در خدمت تأمینرفاه کل جامعه باشد. مطمئن باشید در این سیستم انرژی بسیار بیشتری آزاد میشود، منابع بسیار بیشتری در خدمت رفاهعمومی بکار گرفته میشود و جامعه میتواند به سطحی از رفاه برسد که شاید الان برایبسیاری قابلتصور نباشد.
پیششرطتأمین رفاه همگانیو بری از بردگی مزدی واستثمار برقراری یک نظام سوسیالیستی است.اقتصاد درجمهوری سوسیالیستیبر مبنای سوداندوزی و رقابتو قوانین کوربازار نیست،بلکه بر مبنای تأمین رفاه عمومی است و وقتیرفاه همگانی را اصل اقتصاد و برنامهریزی اقتصادی و فعالیت اقتصادی قرار بدهید خواهید دید که چه نیروی عظیمیدر خدمت تولید مایحتاج عموم مردمبکار خواهد افتاد.
سوسیالیسم و نظام اقتصادی سوسیالیستی نهتنهاممکن است؛ بلکه ضروریاست. اینتنها راه نجات جامعه از شرهیولایجمهوری اسلامی و هرشکل دیگر دیکتاتوری سرمایهداری در ایران است.
حسن صالحی: اجازه بدهید در پایان این گفتگو به مبارزات کارگران نفت برگردیم. خطاب به احزاب و نهادها و فعالین در حمایت از این مبارزات چه فراخوانی دارید؟
حمید تقوائی: فراخوان من بخصوص به فعالین و احزاب و نیروهای چپ وآزادیخواهاین استکه اهمیت جایگاه این مبارزات را دریابید و آن رابه جامعه نشان بدهید. الان تحت شرایطیکه جنگ غزهتوجههارا به خود جلب کرده حکومت تلاش میکند از آن برای منحرفکردنافکار عمومی و فضای اعتراضیاستفاده کند. ما باید مقابل این تلاشهابایستیم.نیروهای چپ، نیروهای انقلابی،نیروهایی کهطرفدار رفاه مردم، طرفدار طبقه کارگر،و طرفدار انقلاب زن زندگی آزادی هستند باید حرکتی مثل جنبش کارگران نفت را مورد حمایت فعال قرار بدهند،معرفیاشکنند،و توجه افکار عمومی و بخشهای مختلف جامعهرا به این اعتراضات جلب کنند. ما بهویژهفعالین و اکتیویستها در جنبش دادخواهی، در جنبش زنان، در جنبش بیحجابی، در جنبش دانشجویی، را به حمایت فعال از اعتراضات جاری کارگران نفت فرامیخوانیم. باید بیانیه داد، فراخوان داد، اطلاعیه داد، اخبار مبارزات نفترا در جامعه و در مدیای اجتماعی به طورگسترده پخش کرد و خواهان حمایت همهجانبه از آن شد. همچنین در سطح جهانی هم باید این کارزار را با تمام قوا بهپیش برد.
تأکید من بر اهمیت اعتراضات جاری کارگران نفت امری ایدئولوژیک و ذهنی نیست.صنعت نفت یک رشته کلیدی و ستون فقرات اقتصادی جمهوری اسلامی است و اعتراضات جاری در صنعت نفت میتواندضربه کاری ای به حکومت وارد کند.
در ایران انقلاب عظیمی در جریان استو جنبش کارگری بخصوصاعتراضات کارگران نفت میتواندتأثیر مهمی در پیشروی انقلابو تضعیف هرچه بیشتر جمهوری اسلامی داشته باشد.از این جنبه هملازمو ضروری و مبرم است که همه فعالین جنبشهای اعتراضی مختلفو جنبش سرنگونی، همه احزاب ونیروهای سیاسی،چهرههای ورزشی، هنری فرهنگی و سلبریتیهایطرفدار زن زندگی، به حمایت از مبارزات نفت برخیزند.
جا دارد با تمام قوا و یکپارچه وهمبسته از جنبش کارگران نفت حمایت کنیم، در سطح جهانی این جنبش را بشناسانیم، افکار عمومی، توجه و حمایت اتحادیه کارگری و نیروهای مترقی در جهان را جلب کنیم و بهاینترتیب مبارزه علیه فقر و فلاکت وبیتامینی اقتصادی و انقلاب زن زندگی آزادی را یک گام بزرگ به جلو سوق دهیم.
اینهااهدافی است که کارزار حمایتاز اعتراضات کارگراننفتدنبالمیکند. امیدوارم همه فعالین و نیروهای آزادیخواه در ایران و خارج کشور به اینکارزار بپیوندند.
۲۶ اکتبر ۲۰۲۳