جنایتی دیگر در اوج استیصال- میلاد رابعی

حکومت اسلامی بار دیگر فاجعه آفرید. این‌بار آرمیتا گراوند دانش‌آموز سال یازدهم هنرستان در روز یک‌شنبه ۹ مهر قربانی این توحش شد. با گذشت چندین روز از این اتفاق قطعاً خوانندگان انترناسیونال در جریان چگونگی حادثه قرار دارند. حجاب‌بان‌های مستقر در ایستگاه متروی شهدا، در واگن مترو به آرمیتا حمله می‌کنند و در اثر اصابت سر وی به میله فلزی واگن آرمیتا درجا بی‌هوش شده و پس از انتقال به بیمارستان فجر نیروی هوایی ارتش به کما می‌رود و اکنون با مرگ دست‌وپنجه نرم می‌کند.
این حادثه و خبر آن بلافاصله در جهان منعکس شد و واکنش‌های بسیاری را برانگیخت. روزنامه گاردین به نقل از دوستان آرمیتا و سایر شاهدان عینی حاضردرصحنه به بررسی ماجرا پرداخت. فضای مجازی و جامعه ایران همگی متوجه این جنایت تازه رژیم شدند و نسبت به حکومت ابراز نفرت کردند.
اما آن‌چه در نوع خود قابل‌تأمل است وحشت و دستپاچگی حکومت است. طبق روال همیشه دوربین‌هایشان را بلافاصله سراغ خانواده شوکه‌شده آرمیتا فرستادند و درحالی‌که آن‌ها هنوز از شنیدن خبر حادثه مبهوت بودند، مجبورشان کردند تا اعتراف کنند که آرمیتا دچار افت فشار شده است. گویا خانواده او همراهش بوده‌اند و از چگونگی ماجرا آگاه هستند! اساساً آن‌ها در آن لحظات از کجا می‌توانستند دلیل بی‌هوشی دخترشان در آن‌سوی شهر را بدانند؟بااین‌حال مأموران سرکوب موبایل‌های خانواده آرمیتا را از سر وحشت توقیف می‌کنند. «همچنین به گزارش شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران، معلمان آرمیتا توسط رئیس حراست وزارت آموزش‌وپرورش تهدید شدند که از انتشار هرگونه خبر یا عکسی از او خودداری کنند.»
مردم بلافاصله پس از شنیدن خبر به‌سوی بیمارستان شتافتند که با سد عظیم نیروهای سرکوب مواجه شدند. در این میان خبرنگاری که برای تهیه گزارش به بیمارستان مراجعه کرده بود نیز بازداشت شد.
وحشت و استیصال همچنان سراپای رژیم را فرا گرفته است. با انتشار تصاویر نصفه‌نیمه‌ای از ورودی مترو سعی کردند جو را آرام کنند اما مردم پاسخ دادند اگر حق با شما است تصاویر درون واگن را نشان بدهید. «گزارش‌هایی در شبکه‌های اجتماعی نشان می‌دهد به دنبال رسانه‌ای شدن خبر بیهوشی آرمیتا، عوامل حجاب‌بان از ایستگاه‌های مترو تهران جمع‌آوری شدند. شهرداری تهران از اواسط مرداد ۱۴۰۲ تعدادی نیرو را به‌عنوان حجاب‌بان در مترو استخدام کرده بود.» تمام تلاش خود را برای کنترل اوضاع به کار بسته‌اند و تنها نتیجه معکوس گرفته‌اند.
جمهوری اسلامیِ امروز حکومتی نیست که در اوج قدرت دست به سرکوب بزند و مردم را مرعوب کند. کاملاً ضعیف و شکننده است، در موضع ضعف قرار دارد. چند روزی بیشتر از اجرای قانون حجاب و عفافشان نگذشته که به این وضع افتاده‌اند. این حکومت شدیداً متوحش و ضربه‌پذیر است و توان مقابله با مردم را ندارد.
موج آینده اعتراضات خیابانی با تأکید بیشتر روی تشکل و سازمان‌یابی از جانب همه جنبش‌های اعتراضی می‌تواند طومار این جانیان را برای همیشه در هم بپیچد. رژیم در تمام عرصه‌ها به بن‌بست رسیده و مردم نیز این حقیقت را می‌دانند. اکنون زمان فرودآوردن آخرین ضربه بر پیکر متلاشی جانیان اسلامی است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *