وجه اشتراک وعده های بارزانی، روحانی و اوردوغان
روز شنبه ۲۸ ماه مه رجب طیب اوردوغان به همراه نخست وزیر جدید این کشور بنعلی ییلدیریم به شهر ” آمد” در کردستان ترکیه سفر کردند. اوردوغان و ییلدیریم هر دو طی سخنانی خطاب به مردم این شهر اعلام کردند که: “حکومت ترکیه در نظر دارد اصلاحات اقتصادی گسترده ای در این شهر انجام دهد و با صرف هزینه بالایی قصد دارد این شهر را به یکی از شهرهای توریستی تبدیل کند و خواست و مطالبات اقتصادی و رفاهی مردم را وارد دور تازه ای کند”. اوردوغان همچنین گفت: مردم “آمد” نباید به پ. ک. ک کمک کنند. بویژه اینکه تعدادی از ثروتمندان و سرمایه داران این شهر و مناطق دیگر، به پ. ک. ک کمک مالی میکنند و از آنها میخواهیم به این کار پایان دهند”.
از سوی دیگر حسن روحانی در سفری به شهر مهاباد روز سه شنبه ۱۱ خرداد به سخنرانی پرداخت. او نیز به این مسئله اشاره کرد که: “تاکنون تحریمها سبب شده است که مهاباد و دیگر مناطق کرد نشین از رشد و رونق اقتصادی و داد و ستد تجاری با کشورهای همسایه محروم شده است”. او افزود:“ وضع زندگی مردم در کردستان ایران بمراتب بهتر از زندگی مردم در کردستان عراق و ترکیه است“. روحانی نیز خطاب به مردم مهاباد و شهرهای مناطق مرزی وعده داد که: “اکنون وقت آن رسیده که رشد و شکوفایی در این مناطق بطور جدی از سوی دولت یازدهم دنبال شود، به زبان مادری اهمیت داده شود و مهاباد را به یک شهر توریستی تبدیل کنیم”. حسن روحانی همچنین گفت که “جمهوری اسلامی شهر اربیل را از خطر داعش نجات داد”. این را هم باید اضافه کرد که برای اولین بار یک نفر از نمایندگان رژیم در مجلس اسلامی از کردستان به جمع هیئت رئیسه مجلس انتخاب شده است که بیربط به تحولات منطقه نیست.
در کردستان عراق هم روز دوشنبه ۳۰ ماه مه کنفرانسی با شرکت مسعود بارزانی و هیئت وزیران و همچنین حضور سفیران و نمایندگان کشورهای، ژاپن، عربستان، کویت، امارات و چند کشور دیگر، همچنین روسای بانک جهانی و نماینده سازمان ملل برگزار شد. در این کنفرانس طرحی بنام نقشه عمل اصلاحات و رفرم اقتصادی برای سه سال آینده حکومت اقلیم طرح و مورد بحث قرار گرفت. این نقشه عمل به اصطلاح رفرم اقتصادی که با نظارت و در مشورت با نمایندگان این کشورها تهیه و تنظیم شده است، هدف از آن را تحت عنوان “اصلاحات اقتصادی برای مردم کردستان و راه برون رفت از بحران مالی و دارائی حکومت اقلیم نام نهاده اند”. در این طرح کمکی به مبلغ پنج میلیارد دلار از این کشورها و بانک جهانی برای رفع بحران مالی حکومت عراق و اقلیم در نظر گرفته شده است.
از بانک جهانی، نماینده سازمان ملل و گروه جی ۷ گرفته تا دولت ترکیه، رژیم اسلامی، بارزانی و دیگر سران دول منطقه، همگی شال و کلاه کرده اند تا نشان دهند که میخواهند منطقه را که بر بستر بحران و بن بست سیاسی و اقتصادی آنان به جهنم تبدیل شده است گلستان کنند.
موارد فوق که به گوشه هایی از آن اشاره شد، اتفاقات و تحولاتی متعارف و یا رعد و برقی در آسمان بی ابر در منطقه نیستند. اوردوغان در حالی به مردم شهر “آمد” و دیگر مناطق کردنشین این کشور وعده اصلاحات میدهد که نزدیک به یکسال است به اشکال مختلف و تحت عنوان مبارزه با تروریسم و پ . ک. ک، به خشن ترین و ضد انسانی ترین حملات علیه مردم کردستان ترکیه دست زده است که همچنان ادامه دارد. آنچه که طی سالهای گذشته و ماههای اخیر از سوی دولت ترکیه، ارتش و دستگاه امنیتی این کشور علیه مردم به اجرا درآمده است، از دستگیری، بازداشت و زندانی کردن جوانان و فعالین سیاسی احزاب مخالف گرفته تا به توپ و تانک بستن شهرها و روستاهای مناطق کردنشین ترکیه سیاست و عملکردی بوده است که میتوان آنرا به یک نسل کشی بتمام معنا تعبیر کرد. سرکوب خشن از سوی ماموران دولت ترکیه و همکاری دستگاه امنیتی آن با داعش نیز تنها حرف و گفتمان مردم و شبکه های اجتماعی نیست بلکه امروز دیگر این سخنان بخشی از گفته های مقامات بالای دولتهای همپیمان دولت ترکیه نیز هست.
رژیم اسلامی حاکم بر ایران نیز از زبان حسن روحانی به “دلسوز و غمخوار” مردم کردستان ایران تبدیل شده است. حسن روحانی همچون اوردوغان و به نمایندگی از سوی رژیمی به دادن وعده های پوچ و نخ نما پرداخته است که حکومت متبوع او کارنامه ای مملو از قتل، کشتار، زندان، اعدام و لشکرکشی و سرکوب علیه مردم کردستان را زیر بغل دارد. حسن روحانی در حالی از اصلاحات و فراهم نمودن امکانات برای رشد و شکوفایی در مناطق کردنشین ایران دم میزند که بالاترین آمار بیکاری در میان جوانان تحصیل کرده یکی از رکوردهای این حکومت محسوب میشود تا جاییکه بخش اعظم این نیرو در مناطق مرزی در کردستان و با انجام شغلی برده وار بنام کول بری مورد هجوم هر روزه ماموران این حکومت قرار میگیرند و جان خود را از دست میدهند. تداوم بازداشت و زندانی کردن و همچنین شلاق زدن کارگران و فعالین کارگری، تعقیب و اذیت و آزار فعالین جنبشهای اجتماعی در کردستان بخش جدایی ناپذیر از سیاست و عملکرد بیش از سه دهه و نیم از سوی حاکمان اسلامی علیه مردم کردستان بوده است. هزیان گویی های حسن روحانی و اوردوغان و وعده به مردم مناطق کرد نشین نه تنها امروز دیگر نمیتواند کسی را فریب دهد بلکه خشم انزجار کارگران و مردم مناطق کرد نشین در کردستان ایران و ترکیه علیه حاکمان را هرچه بیشتر افزایش میدهد.
اما چه اتفاقی افتاده است که نمایندگان دو حکومت بغایت ضد انسان را واداشته است که به دست و پا بیفتند و خود را “غمخوار” مردم کردستان جلوه دهند؟. این خیمه شب بازیها از سوی سران هر دو حکومت اسلامی و حکومت ترکیه از چه چیزی مایه میگیرد؟. واقعیت امر این است که تحولاتی در منطقه در حال وقوع است. تکاپوی دولت اوردوغان، حسن روحانی و مسعود بارزانی همراه با ایفای نقش دولتهای منطقه در تحولات مربوط به بخشهای مختلف کردستان و در شرایط امروز، قبل از هر چیز گویای بو کشیدن تحرکاتی از جنس بهار عربی در منطقه است که آنان را واداشته است تا در رقابت بین دولتها در منطقه، تقسیم سهم در جدال و کشمکش بین آنان سرگرم به عقب راندن هر گونه تحرک و خیزشی در میان مردم شوند. اوضاع به بن بست رسیده و بحرانی در عراق و رابطه آن با حکومت اقلیم کردستان، هر از چند گاهی بارزانی و دیگر احزاب قومی و اسلامی را وامیدارد که مسئله استقلال کردستان عراق را برای بده و بستان پیش بکشند. از سوی دیگر بحث بر سر بی اعتبار شدن قرارداد “سایکس پیکو” که صد سال قبل و بعد از پایان جنگ جهانی و شکست امپراطوری عثمانی جنبه ای از آن به تقسیم هر چهار بخش کردستان بین دول منطقه شد، برای دولت ترکیه و حکومت اسلامی نگران کننده است که مبادا بر بستر فضای مربوط به این مسئله و اوضاع بحرانی در منطقه مردم کردستان ایران و کردستان ترکیه زیاده خواهی پیشه کنند. تا جاییکه به بی اعتباری قرارداد سایکس پیکو مربوط است باید گفت سالها است که عملا این قرارداد از اعتبار ساقط شده است. اوضاع کردستان سوریه، موقعیت کردستان عراق و از هم پاشیدگی شیرازه جامعه در عراق نمونه های بارز و روشنی از بی اعتباری این قراداد هستند.
در رابطه با استقلال کردستان عراق باید گفت که از منظر مسعود بارزانی و دیگر احزاب شریک در قدرت، این امر منوط به توافق دولت آمریکا، برخی دول اروپایی و دیگر حکومتهای منطقه است. بارزانی و احزاب هم پیمان او در حکومت اقلیم کردستان رسالت تاریخی شان در جهت اعلام استقلال کردستان عراق خاتمه یافته است و خواهان تحقق این امر نیستند. آنان تنها بشرط اینکه تداوم حکومت پادرهوای محلی شان از سوی این دولتها تضمین شود، با وضعیت کنونی قانع هستند. آنان تنها در دست اندازها و پیچ و خم های سیاسی در اوضاع بحرانی منطقه است که فقط بمنظور بده و بستان و معامله از استقلال کردستان سخن میگویند. کنفرانس روز دوشنبه ۳۰ مه در اربیل و تعهد کشورهای جی ۷، بانک جهانی و غیره برای دادن کمک 5 میلیارد دلاری به عراق که سهمی هم عاید حکومت اقلیم گردد، یعنی معامله حکومت اقلیم برای برون رفت از بن بست و بحران و کوتاه آمدن تهدید به برگزاری رفراندم و استقلال کردستان عراق.
اما این تمام داستان نیست. آنچه که به آن اشاره شد تنها بخشی از روند اوضاع بحرانی آنهم در میان بالایی ها است. بخش عظیم و قابل توجه تعیین تکلیف آینده کردستان عراق در دستان مردم، سازمانها، نهادها و دیگر جریانات سیاسی و اجتماعی رادیکال، مدنی و سکولار قرار دارد که میتوانند با حضور نقش سرنوشت ساز خود در صحنه جدال سیاسی اجتماعی در جامعه کردستان عراق به تداوم شعبده بازیهای حکومت اقلیم کردستان، رقابت دولتهای منطقه و غیره یکبار برای همیشه پایان دهند. قرار نیست حکومت اقلیم کردستان بعد از توافق دولتهای حامی و همپیمانش آنهم وقت گل نی و بعنوان آخرین کارت جهت کاهش بن بست و بحرانی که در آن گرفتار آمده است استقلال کردستان عراق را به رفراندوم بگذارد و بعد از آن ۲۵ سال دیگر تباهی را و اینبار زیر چتر استقلال کماکان به مردم تحمیل کند.
استقلال کردستان عراق خواست و آرزوی مردم این بخش از کردستان است که با تحقق آن میتوانند خود را از دایره بحران، جنگ، آوارگی و دربدری که از قبل سیاست، افق و عملکرد احزاب حاکم و دولتهای منطقه به آنان تحمیل شده است برهانند. کسب و تحقق استقلال کردستان عراق با حضور و دخالت جدی نیروهای چپ و رادیکال جامعه، سازمانها و شخصیتهای سکولار، حضور چشمگیر کارگران و توده های مردم، افق و چشم انداز روشنی از مفهوم استقلال در دوره حاضر را در مقابل جامعه قرار خواهد دهد. برای رسیدن به این هدف و برپایی کردستان مستقل در عراق زیر پرچم چپ و به منظور تامین منافع کارگران و کل جامعه، میتوان حاکمان کنونی را تحت فشار قرار داد. با ایجاد تحرکی اجتماعی به رهبری نیروهای چپ و رادیکال و با مشارکت و دخالت کارگران، مردم و جنبشهای اجتماعی در کردستان عراق میتوان این پروسه را سریعتر بجلو برد و به بازی حکومت اقلیم و دول منطقه بر سرنوشت مردم کردستان عراق پایان داد.
قدم گذاشتن در این راه ممکن و عملی است. همانطور که بهار عربی قدر قدرتهای دیکتاتور و تا دندان مسلح و هم پیمان دولت آمریکا و دولتهای اروپایی را به زیر کشید، مردم کردستان عراق نیز شانس بیشتر و بالایی برای کوتاه کردن دست احزاب حاکم و هم پیمان با دولتهای منطقه را دارند. فضای عمومی در جامعه کردستان عراق این پتانسل را برای کسب استقلال کردستان عراق نسبت به هر دوره دیگری در خود نهفته دارد. آنچه که نیازمند چنین تحرکی در ابعاد اجتماعی و برای تحقق استقلال کردستان عراق بنفع کارگران و توده های مردم ستمدیده را می طلبد، حضور و دخالت اجتماعی نیروهای چپ و کمونیست است. چنین رسالتی برای سازماندهی و تحرک بخشیدن به آن، وظیفه و امر کارگر و کمونیسم در کردستان است.
۱ ژوئن ۲۰۱۶